فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔💔💔💔💔
السلام_علیک_یااباعبدالله(ع) ❤️
ای تشنہ ی فتاده بہ دشت بلا سلام
شاه شهید حضرت خون خدا سلام
ما ڪہ لیاقت حَرَمت را نداشتیم
از دور دست ساڪن ڪربُبَـلا سلام
اللهم_الرزقنا_کربلا❣️
سلام... صبحتون کربلایی🌹
❣️❣️❣️❣️❣️❣️
#عرفه
عرفه آمده و باز صدایم کردی
میهمان حرم جود وسخایم کردی
فرصت دیگری آمد که مرا عفوکنی
تا ببخشی گنهم را تو صدایم کردی
دل ما را بسوی خویش کشیدی یارب
باز از پنجه این نفس رهایم کردی
تا نیارم به سوی هیچ کسی روی نیاز
بر در رحمت و امید گدایم کردی
کرمت هیچ مرا فرصت گفتار نداد
هرچه می خواستم ای دوست عطایم کردی
حالم ازحال دعای عرفه بخشیدی
با چنین حال تو راهی منایم کردی
گفتی اوّل نظرت هست به زوارحسین
عاشق و شیفته کرببلایم کردی
چون سبکبال شدم تا حرم کرببلا
همره و همسفر پیک صبایم کردی
کربلا گفتم و فریاد زجانم برخاست
شکرلله که چنین غرق نوایم کردی
همره زمزم اشکی که مرا بخشیدی
حاجی کعبه ایمان و وفایم کردی
چون«وفایی»تو مراعشق و سعادت دادی
تا که مشغول مناجات و دعایم کردی
#حاج_سید_هاشم_وفایی
#عرفه #مناجات_عرفه
#امام_حسین_علیه_السلام
دلم از غیر شما میل جدایی دارد
پر و بالی بدهی شوق رهایی دارد
لحظه ای رخ بنما ، در عوضش جان بستان...
عالم عشق، عجب حال و هوایی دارد!
سر کوی تو ، گدا هر که شد ، آقایی کرد
هر که شد بی سر و پایت ،سر و پایی دارد!!
روز محشر همه ی مدعیان می بینند...
که غلام در این خانه ، چه جایی دارد!!
دست بر سر مکن اینقدر مرا با مرهم
طالب زخم چه حاجت به دوایی دارد!
اجلم را نرساند گنهم ... دل با تو...
وعده ی یک سفر کرب و بلایی دارد!
ای خوشا روزی هر کس عرفه پیش شماست
صحن بین الحرمینت چه صفایی دارد
دل اگر دل بشود ؛ هر قدمش با آقا...
روضه ی دست و علم شور و نوایی دارد!
سر از کاسه شکسته شده دیگر آخر...
بین این پارچه ، بر نیزه چه جایی دارد؟؟!!!
آنطرف جسم به همراه زره غارت شد...
این طرف خواهرش انگار دعایی دارد...
ای خدا بر گره معجر من رحمی کن
حرمله دیده ی تیز و بی حیایی دارد!!
#حبیب_نیازی
🍃ز شهر ڪوفه نواے صفا نمےآید
به ڪار مردم ڪوفه وفا نمےآید
🍃میان خندۀ آنها و ڪینۀ آنها
به جز صداے #ذبیحُ_القَفا نمےآید😭
🍃خدایا درد بے اندازه دارم
به لب ها خون و ذڪرے تازه دارم
🍃به روے بامم و هر دَم نگاهـے
به راه ڪوفه و دروازه دارم😔
◾️شهادتـــ حضرتـــ #مسلم_بن_عقیل تسلیتـــ باد
#من_ماسک_میزنم
به خون چهره دادم غسل، از پا تا سر خود را
زیارت میکنم با دست بسته، رهبر خود را
به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم
لب عطشان نهادم زیر خنجر، حنجر خود را
به فرقم هرچه آتش بارد از گل دوست تر دارم
که وقف خاک جانان کردهام خاکستر خود را
به موج تیغ دشمن، دوست را کردم چنان پیدا
که گم کردم حساب زخم های پیکر خود را
عذار نیلی از سیلی کنم تا هدیه بر زهرا
فرستادم به همراه سکینه دختر خود را
یقین دارم که مولایم برای دیدنم آید
که سوی مکّه افکندم نگاه آخر خود را
صدای نالهء زهرا به گوشم میرسد آری
که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را
الا ای یوسف زهرا میا کوفه که میترسم
به چنگ گرگها بینی علیِّ اکبر خود را
میا از کعبه ای مولای من در این منای خون
که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را
استادسازگار
9 ذی الحجّه
2 ـ شهادت حضرت مسلم و هانی رَحِمَهُ الله
در این روز در سال 60 هـ محمّد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهمانداری و طرفداری از مسلم بن عقیل علیه السّلام به شهادت رسیدند.
در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام به منزل طوعه رفتند. در روز عرفه سال 60 هـ که چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را در کوفه شهید کردند. (3)
← خاندان حضرت مسلم علیه السّلام
نام مبارکش مسلم و پدرش عقیل، و مادرش عَلِیّه، و همسر آن حضرت رقیّه دختر امیر المؤمنین علیه السّلام است. (4)
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
«چشم مؤمنان بر او گریان است، و ملائکه مقرّب الهی بر او درود می فرستند».
سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله گریست تا اینکه اشک های چشم حضرت بر سینه ی مبارکش ریخت، و فرمود :
به خدا شکایت می کنم از آنچه عترتم بعد از من می بینند. (5)
امام حسین علیه السّلام هنگامی که آن حضرت را به سوی کوفه فرستادند، در قسمتی از نامه به اهل کوفه چنین فرمودند :
«برادرم و پسر عمویم و فرد مورد اطمینان از اهل بیتم را نزد شما فرستادم».
هنگامی که امام حسین علیه السّلام خبر شهادت آن حضرت و هانی را شنید، چند بار فرمود :
«انا لله و انا الیه راجعون».
سپس فرمود :
«خیری در زندگی بعد از آنها نیست».
از جمله وصایای آن حضرت به ابن سعد این بود که کسی را به نزد امام حسین علیه السّلام بفرستد که آن حضرت به سوی کوفه نیاید.
← شهادت و دفن بدن حضرت مسلم علیه السلام
در غربت و مظلومیّت آن حضرت همین بس که از پشت بام ها دسته های نی را آتش می زدند و بر سر آن حضرت می ریختند. همچنین زمانی که چشم ابن زیاد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السّلام و عقیل گشود.
در بالای دار الإماره با لب تشنه سر از بدن نازنیش جدا کردند و بدنش را از بالای قصر به پائین انداختند.
بعد از شهادت ریسمان به پای مبارکش بسته و در میان بازار کوفه می کشیدند.
سپس بدن مبارکش را به دار زده و سر مطهّرش را به دمشق فرستادند.
در دفن بدن مطهّر دو نظر است :
یکی اینکه جمعی از قبیله ی هانی آمدند و بدنهای مطهّر مسلم بن عقیل و هانی را دفن کردند. (6)
دیگر اینکه نیمه شب زوجه ی میثم تمّار به همراهی چند نفر از جمله همسر هانی بن عروه، بدن ها را در کنار مسجد اعظم کوفه دفن کردند. (7)
← هانی بن عروه
اما جناب هانی که پدرش عروه است، از اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله و از بزرگان و خواص شیعه و مخلصین در محبّت امیر المؤمنین علیه السّلام بود، و در جنگهای صفّین، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود. (8)
جنابِ هانی بزرگِ طایفه مِذحَج بود و در قبیله خود دارای نفوذ فراوانی بود. هنگامی که اهل کوفه عهد و پیمان خود را شکستند و بی وفائی خود را نسبت به اهل بیت علیهم السّلام و مسلم بن عقیل ثابت کردند، جناب هانی بن عروه آن حضرت را پناه داد.
پس از آن محمّد بن اشعث خبیث جناب هانی و عدّه ای از شیعیان را دستگیر کرد.
بعد از شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام و شکستن سر و بینی جناب هانی توسّط ابن زیاد ملعون، آن خبیث دستور داد سر جناب هانی را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابی که به پای آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام در بازار کوفه روی زمین کشیدند و سپس به دار زدند، و سپس بدن هانی همراه با بدن مسلم دفن شد.
📚 منابع :
3. ارشاد : ج 2، ص 66. و ... .
4. مراقد المعارف : ج 2، ص 307، 316. و ... .
5. امالی صدوق : ص 191. و ... .
6. مراقد المعارف : ج 2، ص 318. فرسان الهیجاء : ج 2، ص 102.
7. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 209 _ 208.
8. مراقد المعارف : ج 2، ص 318، 359، 361. و ... .
#قسمت_اول _مناجات و توسل جانسوز _فرازهای ابتدایی دعایِ عرفه _ حجت الاسلام استاد میرزامحمدی
نمیشه سرگردون ، نمیشه آواره
هرکسی تو دنیا ، حسین و دوس داره
تو حرم،بازم،گره گشایی کرده
محالِ،گدا بیاد،گدا برگرده
حسین ... وای ...
(کارداری باهاش یا نه ؟؟)
*تو دیگه مقدمه نمی خوای،رزقِ عرفۀ ما هر سال سر سفرۀ این باب الحوایج روزی میشه*
نمونده تو خیمه،یه قطره آب حتی
داداش بخواب آروم،علی لا لا ، لالا ...
لبِ خشکِ تو میسوزه و بی تابی
عمو رفته تا شاید بیاره آبی
نمیشنوم هیچی،با گوشایِ پاره
دو قطره خون مونده،به جایِ گوشواره
نمیگم،چیجوری گوشمُ با دستش
جای پنجه هاش هنوز رو گونم هستش ...
حسین ...
*به نیابت از همۀ شهدامون به نیابت از امام راحلمون و به نیابت از همۀ شهدایِ حرمِ زینبی دعایِ عرفه را میخوانیم
راوی میگه از خیمه ش اومد بیرون ابی عبدالله ، با نهایت تَزلُل و خشوع سمتِ چپِ جَبَلُ الرَّحمَه ایستاد ، اونایی که مشرف شدید رویِ مبارکش رو به سمت کعبه برگردوند ، مثل مسکینی که غذا طلب کنه دستاشو بالا آورد ... کدوم دستا ؟؟... همونی که به خاطر انگشتر از بدن جدا کردن ... دعا رو شروع کنیم ...
اَلْحَمْدُ لله الَّذى لَيْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا كَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ فَطَرَ اَجْناسَ الْبَدائِعِ واَتْقَنَ بِحِكْمَتِهِ الصَّنائِعَ لا تَخْفى عَلَيْهِ الطَّلايِعُ وَلا تَضيعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ* امروز این گریه هاتو نزدش امانت بزار ... پیش او امانت گم نمیشه *جازى كُلِّ صانِعٍ وَرائِشُ كُلِّ قانعٍ وَراحِمُ كُلِّ ضارِعٍ وَمُنْزِلُ الْمَنافِعِ وَالْكِتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السّاطِعِ وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ وَلِلْكُرُباتِ دافِعٌ وَلِلدَّرَجاتِ رافِعٌ وَلِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ فَلا اِلهَ غَيْرُهُ وَلا شَىْءَ يَعْدِلُهُ وَلَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَهُوَ السَّميعُ الْبَصيرُاللَّطيفُ الْخَبيرُ وَهُوَ عَلى كُلِّشَىْءٍ قَديرٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَرْغَبُ إِلَيْكَ وَ اَشْهَدُ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَكَ مُقِرّاً بِاَنَّكَ رَبّى وَ اِلَيْكَ مَرَدّى اِبْتَدَاْتَنى بِنِعْمَتِكَ قَبْلَ اَنْ اَكُونَ شَيْئاً مَذْكُورا وَخَلَقْتَنى مِنَ التُّرابِ ثُمَّ اَسْكَنْتَنِى الاَْصْلابَ آمِناً لِرَيْبِ الْمَنُونِ وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنينَ،فَلَمْ اَزَلْ ظاعِناً مِنْ صُلْبٍ اِلى رَحِمٍ فى تَقادُمٍ مِنَ الاَْيّامِ الْماضِيَةِ وَالْقُرُونِ الْخالِيَةِ لَمْ تُخْرِجْنى لِرَاْفَتِكَ بى وَلُطْفِكَ لى وَاِحْسانِكَ اِلَىَّ فى دَوْلَةِ اَئِمَّةِ الْكُفْرِ الَّذينَ نَقَضُوا عَهْدَكَ وَكَذَّبُوا رُسُلَكَ
*من و شما هم حمدش رو به جا بیاریم از پدر مادری به دنیا اومدیم که محب و شیعۀ امیرالمومنین بودن .. منو تو حلال زاده به دنیا اومدیم حضرت اینجا حمد خدا رو به جا میارن ، میفرمایند خدایا احسان و لطف و تفضلُ کرمت شامل من شد که من در دولت ائمۀ کفر به دنیا نیومدم*
لكِنَّكَ اَخْرَجْتَنى لِلَّذى سَبَقَلى مِنَ الْهُدَى الَّذى لَهُ يَسَّرْتَنى وَفيهِ اَنْشَاءْتَنى وَمِنْ قَبْلِ ذلِكَ رَؤُفْتَ بى بِجَميلِ صُنْعِكَ وَسَوابِـغِ نِعَمِكَ فابْتَدَعْتَ خَلْقى مِنْ مَنِىٍّ يُمْنى وَاَسْكَنْتَنى فى ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَيْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ،لَمْ تُشْهِدْنى خَلْقى وَلَمْ تَجْعَلْ اِلَىَّ شَيْئاً مِنْ اَمْرى ثُمَّ اَخْرَجْتَنى لِلَّذى سَبَقَ لى مِنَ الْهُدى اِلَى الدُّنْيا تآمّاً سَوِيّاً وَحَفِظْتَنى فِى الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِيّاً وَرَزَقْتَنى مِنَ الْغِذآءِ لَبَناً مَرِيّاً وَعَطَفْتَ عَلَىَّ قُلُوبَ الْحَواضِنِ وَكَفَّلْتَنى الاُْمَّهاتِ الرَّواحِمَ وَكَلاَْتَنى مِنْ طَوارِقِ الْجآنِّ وَسَلَّمْتَنى مِنَ الزِّيادَةِ وَالنُّقْصانِ فَتَعالَيْتَ يا رَحيمُ يا رَحْمنُ حتّى اِذَا اسْتَهْلَلْتُ ناطِقاً بِالْكَلامِ
*ایستاد کنارِ پیغمبر نماز بخونه هر چی پیغمبر تکبیر گفت ، زبان ابی عبدالله نگردید " تکبیر اول ، دوم ، سوم ، تا تکبیر هفتم یه مرتبه اربابمون به زبون اومد ، الله اکبر هفت تا تکبیر قبل از تکبیر الاحرام مستحب شد لِحُب الحُسین ... اصلاً توحید با ابی عبدالله معنا داره ... بی خود نیست بهش میگن اباعبدالله*
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#مناجات_دعا
#دعای_عرفه
#قسمت_اول
#قسمت_دوم _مناجات و توسل جانسوز _فرازهای ابتدایی دعایِ عرفه _ حجت الاسلام استاد میرزا محمدی
اَتْمَمْتَ عَلَىَّ سَوابغَ الاِْ نْعامِ وَ رَبَّيْتَنى زايِداً فى كُلِّ عامٍ حَتّى إ ذَا اكْتَمَلَتْ فِطْرَتى وَاعْتَدَلَتْ مِرَّتى اَوْجَبْتَ عَلَىَّ حُجَتَّكَ بِاَنْ اَلْهَمْتَنى مَعْرِفَتَكَ وَرَوَّعْتَنى بِعَجائِبِ حِكْمَتِكَ وَاَيْقَظْتَنى لِما ذَرَاْتَ فى سَمآئِكَ وَ اَرْضِكَ مِنْ بَدائِعِ خَلْقِكَ وَنَبَّهْتَنى لِشُكْرِكَ وَذِكْرِكَ وَاَوجَبْتَ عَلَىَّ طاعَتَكَ وَعِبادَتَكَ وَفَهَّمْتَنى ما جاَّءَتْ بِهِ رُسُلُكَ وَيَسَّرْتَ لى تَقَبُّلَ مَرْضاتِكَ وَمَنَنْتَ عَلَىَّ فى جَميعِ ذلِكَ بِعَونِكَ وَلُطْفِكَ ثُمَّ اِذْ خَلَقْتَنى مِنْ خَيْرِ الثَّرى، لَمْ تَرْضَ لى يا اِلهى نِعْمَةً دُونَ اُخرى وَرَزَقْتَنى مِنْ اَنواعِ الْمَعاشِ وَصُنُوفِ الرِّياشِ بِمَنِّكَ الْعَظيمِ الاَْعْظَمِ عَلَىَّ*چقدر به نعمت داد ..*وَاِحْسانِكَ الْقَديمِ اِلَىَّ حَتّى اِذا اَتْمَمْتَ عَلَىَّ جَميعَ النِّعَمِ وَصَرَفْتَ عَنّى كُلَّ النِّقَمِ
*کجا تموم شد همۀ نعمت ها؟ «الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَاتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَرَضيتُ لَكُمُ الْاسْلامَ ديناً» اتمام نعمت با ولایتِ وقتی ولایت اومد دیگه افضل النِعَم به ما داده شده دیگه کسی چیزی کم نداره که خودشو فقیر بدونه .. اومد محضر امام صادق علیه السلام آقاجان فقیرم،حضرت فرمود تو ثروتمندی،فقیر نیستی ... گفت آقا نونِ شب ندارم بخورم ... حضرت فرمود تو ثروتمندی،فقیر نیستی ... دونه دونه عرضِ حال کرد بعد حضرت فرمود یه سوال ازت میکنم" حاضری ولایت و محبت ما رو به هزار دینار بفروشی؟ عرض کرد نه . به ده هزار دیناری حاضری معاوضه کنی؟ نه .حضرت فرمود حالا دیدی فقیر نیستی ... هرکی ولایتِ ما رو داره ثروتمندترینِ ثروتمندانه عالمِ ...*
وَصَرَفْتَ عَنّى كُلَّ النِّقَمِ لَمْ يَمْنَعْكَ جَهْلى وَجُرْاءَتى عَلَيْكَ اَنْ دَلَلْتَنى اِلى ما يُقَرِّبُنى اِلَيْكَ وَوَفَّقْتَنى لِما يُزْلِفُنى لَدَيْكَ*چی میشه که اینهمه من گناه دارم اما بازم بستر نزدیکی و تقربِ به خودتو برام فراهم میکنی؟منو از نعمت هایِ معنوی محروم نمی کنی رمزش همین ولایتِ* فَاِنْ دَعَوْتُكَ اَجَبْتَنى*هر وقت صدات زدم جوابمو دادی* وَاِنْ سَئَلْتُكَ اَعْطَيْتَنى وَاِنْ اَطَعْتُكَ شَكَرْتَنى*هر وقت بندگیتو کردم تو از من قدردانی کردی* وَاِنْ شَكَرْتُكَ زِدْتَنى*خودت به من یاد دادی چجور شکرِت رو به جا بیارم* كُلُّ ذلِكَ اِكْمالٌ لاَِنْعُمِكَ عَلَىَّ وَاِحْسانِكَ اِلَىَّ فَسُبْحانَكَ سُبْحانَكَ مِنْ مُبْدِئٍ مُعيدٍ حَميدٍ مَجيدٍ تَقَدَّسَتْ اَسْمآؤُكَ وَعَظُمَتْ الاَّؤُكَ *از اینجا به بعد لحنِ مناجات عوض شد تا اینجا حضرت اشاره کردن شکرت رو به جا اوردم حالا اینجا عرضه میدارد من کی ام بتونم شکرت رو به جا بیارم، اصلاًمن نمی تونم نعمت هایی که به من دادی رو شماره کنم شکرت که بماند*فَأَىَّ نِعَمِكَ ي ا اِلهى اُحْصى عَدَداً وَذِكْراً أمْْ اَىُّ عَطـاياكَ أقُومُ بِها شُكْراً وَهِىَ يا رَبِّ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ يُحْصِيَهَا الْعآدّوُنَ أوْ يَبْلُغَ عِلْماً بِهَا الْحافِظُونَ ثُمَّ ما صَرَفْتَ وَدَرَأْتَ عَنّى اَللّهُمَّ مِنَ الضُرِّ وَالضَّرّآءِ أكْثَرُ مِمّا ظَهَرَ لى مِنَ الْعافِيَةِ وَالسَّرّآءِ
وَاَنا اَشْهَدُ يا اِلهى بِحَقيقَةِ ايمانى وَعَقْدِ عَزَماتِ يَقينى وَخالِصِ صَريحِ تَوْحيدى وَباطِنِ مَكْنُونِ ضَميرى وَعَلائِقِ مَجارى نُورِ بَصَرى *اونایی که با دعایِ عرفه مانوس هستن این فراز ها دیگه ترجمه نمی خواد ...*وَاَساريرِ صَفْحَةِ جَبينى وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسى وَخَذاريفِ مارِنِ عِرْنينى وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعى وَما ضُمَّتْ وَاَطْبَقَتْ عَلَيْهِ شَفَتاىَ* این چوبش رو میزاش لایِ لب هایِ حسین ... انقده با دندون ها و لب ها و بینیِ حسین بازی کرد ... سادات من معذرت میخوام ... اگه این چوب خیزران باشه با لب و دندانِ خشکُ و زخمی چه می کنه ؟؟ ...*وَحَرَكاتِ لَفْظِ لِسانى* یه وقت دید یه خانم بلند قامتیبلند شد فرمود : شَلَّت یَمینی ....دستت شکسته باد ... اون چوبت رو از اون لب ها بردار ... خودم دیدم پیغمبر اینجا رو میبوسید
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#مناجات_دعا
#دعای_عرفه
#قسمت_دوم
#قسمت_سوم _مناجات و توسل جانسوز _فرازهای از دعایِ عرفه _ حجت الاسلام استاد میرزامحمدی
وَحَرَكاتِ لَفْظِ لِسانى وَمَغْرَزِ حَنَكِ فَمى وَفَكّى وَمَنابِتِ اَضْراسى *مادرم این دندونا رو بوسیده بود ... أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ ... یه چیزی میگمو رد میشم ، اینجا ابی عبدالله امیرِ بیانِ ، امامِ فصاحتُ بلاغتِ دونه دونه حروف رو داره از مخرجش ادا میکنه اما اونجا بالا نی زینب دید داداش یه جور دیگه داره حرف میزنه ، داداش چرا اینجوری داری تلفظ میکنی؟ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ ... دندونایِ ثنایا که شکسته بشه تلفظ مختل میشه ...*
وَمَساغِ مَطْعَمى وَمَشْرَبى وَحِمالَةِ اُمِّ رَاءْسى ... *اونقده تو این منازل سرِش از نیزه به زمین افتاد ...*وَبُلُوعِ فارِغِ حَباَّئِلِ عُنُقى *خدا لعنتت کنه سنان بن انس ...*وَمَا اشْتَمَلَ عَليْهِ تامُورُ صَدْرى *فرمود میدونی اینجا کجاست که اومدی رو سینه ام نشستی؟آره میدونم. یه کنایه به اربابِ ما زد ... من میگم این سوزشش از نوکِ نیزه بیشتر بود ... گفت مگه نمیگی بابابت ساقیِ کوثرِ ؟ اگه راست میگی بگو بیاد سیرابِت کنه ....*وَحمائِلِ حَبْلِ وَتينى *اگه بخوان یه قربانی رو ذبح کنن،چرا میگن باید از جلو ذبح بشه؟ چون این رگ هایِ اربعه فقط از جلو بریده میشه ... اما اگر ذُبِحَ مِنَ القَفا باشه ... دیگه بهش نمیگن ذبح ..... لذا زین العابدین فرمود من پسرِ اون آقایی ام که ..... الله اکبر ....
وَنِياطِ حِجابِ قَلْبى وَاءَفْلاذِ حَواشى كَبِدى وَما حَوَتْهُ شَراسيفُ اَضْلاعى *اینجا دیگه مادرشو مهمون کن ... المکسورة ضلعها .....*وَحِقاقُ مَفاصِلى وَقَبضُ عَوامِلى وَاَطرافُِ اَنامِلى وَلَحْمى وَدَمى وَشَعْرى وَبَشَرى وَعَصَبى وَقَصَبى وَعِظامى وَمُخّى وَعُرُوقى وَجَميعُِ جَوارِحى
*به اندازۀ یه نگین انگشتری جایِ سالم در بدنش نزاشتن ... من نمیدونم دخترش سکینه چیو زیارت کرد ...*وَمَا انْتَسَجَ عَلى ذلِكَ اَيّامَ رِضاعى *اومد خدمت امام صادق،یابن رسول الله فَما سَبَبُ عَطرِ تُربَتِ جَدَّکَ الْحُسَيْنُ؟ علتش چیه تربتِ جدت ابی عبدالله یه بویی میده ، هیچ تربتی این عطرُ بو رو نداره؟؟... فرمود آخه خاکِ کربلا با خون و پوست و گوشت و استخوان جدم عجین شده ... کی؟؟ اون ساعتی که ده سواره اومدن ....*وَمَا انْتَسَجَ عَلى ذلِكَ اَيّامَ رِضاعى وَما اَقلَّتِ الاَْرْضُ مِنّى وَنَوْمى وَيَقَظَتى وَسُكُونى وَحَرَكاتِ رُكُوعى وَسُجُودی ...
سجده اش از صدرِ زین افتادن است ...
عجب سجده ای کرد
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#مناجات_دعا
#دعای_عرفه
#قسمت_سوم
#قسمت_چهارم _مناجات و توسل جانسوز _فرازهایی از دعایِ عرفه _ حجت الاسلام استاد میرزامحمدی
اَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدَى الاَْعصارِ وَالاَْحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها اَنْ أُؤَدِّىَ شُكْرَ واحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِكَ مَا اسْتَطَعْتُ ذلِكَ اِلاّ بِمَنِّكَ الْمُوجَبِ عَلَىَّ بِهِ شُكْرُكَ اَبَداً جَديداً *به این قشنگی با اعضاء و جوارح و جوانح مقدسش حمد و ثنایِ الهی رو به جا آورده بازم میگه من توانِ شکرِ تو رو ندارم ...
*وَثَنآءً طارِفاً عَتيداً اَجَلْ وَلوْ حَرَصْتُ اَنَا وَالْعآدُّونَ مِنْ اَنامِكَ أَنْ نُحْصِىَ مَدى اِنْعامِكَ سالِفِهِ وَ انِفِهِ ما حَصَرْناهُ عَدَداً وَلا اَحْصَيناهُ اَمَداًهَيْهاتَ إنّى ذلِكَ وَاَنْتَ الْمُخْبِرُ فى كِتابِكَ النّاطِقِ،وَالنَّبَاءِ الصّادِقِ وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ الله لا تُحْصُوها صَدَقَ كِتابُكَ اْللّهُمَّ وَاِنْبآؤُكَ وَبَلَّغَتْ اَنْبِيآؤُكَ وَرُسُلُكَ ما اَنْزَلْتَ عَلَيْهِمْ مِنْ وَحْيِكَ وَشَرَعْتَ لَهُمْ وَبِهِمْ مِنْ دينِكَ غَيْرَ أَنّى يا اِلهى اَشْهَدُ بِجَُهْدى وَجِدّى وَمَبْلَغِ طاعَتى وَوُسْعى وَ أَقُولُ مُؤْمِناً مُوقِناً اَلْحَمْدُ لله الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً فَيَكُونَ مَوْرُوثاً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فى مُلْكِهِ فَيُضآدَّهُ فيَما ابْتَدَعَ،وَلا وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ فَيُرْفِدَهُ فيما صَنَعَ فَسُبْحانَهُ سُبْحانَهُ لَوْ كانَ فيهِما الِهَةٌ اِلا الله لَفَسَدَتا وَتَفَطَّرَتا سُبْحانَ الله الْواحِدِ الاَْحَدِ الصَّمَدِ الَّذى لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ اَلْحَمْدُ لله حَمْداً يُعادِلُ حَمْدَ مَلاَّئِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ وَاَنْبِي آئِهِ الْمُرْسَلينَ وَصَلَّى الله عَلى خِيَرَتِهِ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيّينَ وَآلِهِ الطَّيبينَ الطـّاهـِرينَ الْمخلَصينَ وَسلَّمَ *راوی میگه به اینجا که رسید اشک از دو دیدۀ مبارک حضرت جاری بود .... تو همین حالت عرضه داشت :
*اَللّهُمَّ اجْعَلْنى اَخْشاكَ كَانّى أَراكَ وَاَسْعِدْنى بِتَقويكَ وَلا تُشْقِنى بِمَعْصِيَتِكَ وَخِرْلى فى قَضآئِكَ وَبارِكْ لى فى قَدَرِكَ حَتّى لا احِبَّ تَعْجيلَ ما اَخَّرْتَ وَلا تَاْخيرَ ما عَجَّلْت َ*یعنی تسلیمت باشم ... هی نگم چرا دیر شد و ...* اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِناىَ فى نَفْسى وَالْيَقينَ فى قَلْبى وَالاِْخْلاصَ فى عَمَلى وَالنُّورَ فى بَصَرى وَالْبَصيرَةَ فى دينى وَمَتِّعْنى بِجَوارِحى وَاجْعَلْ سَمْعى
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#مناجات_دعا
#دعای_عرفه
#قسمت_چهارم
#قسمت_پنجم _مناجات و توسل جانسوز _فرازهای از دعایِ عرفه _ حجت الاسلام استاد میرزامحمدی
*یعنی زودتر از من ، منو کور و کر نکن ... یه کاری کن تو پیری هم بتونم باهات مناجات کنم ... چقدر قشنگ دعاش مستجاب شد پیرِ مردِ کربلا ... تا لحظۀ جون دادن داشت مناجات میکرد ... اگرچه صداش جوهره نداشت ... اما راوی میگه گوشمو آوردم دمِ زبانُ لب هایِ بی جانِش دیدم داره میگه الهی رِضاً بقضائك .... ما ها تو عافیت هم راضی نیستیم ... اربابمون دم آخر راضیِ ...* وَانْصُرْنى عَلى مَنْ ظَلَمَنى وَاَرِنى فيهِ ثارى وَمَـارِبى وَاَقِرَّ بِذلِكَ عَيْنى *الله اکبر ، یعنی خدایا چشمِ منِ حسین رو به دیدنِ منتقمم روشن کن ... یعنی میشه چشمِ ما هم روشن بشه ... آقامون رو ببینیم الان کجا داره مناجات میکنه ...*
اَللَّهُمَّ اكْشِفْ كُرْبَتى وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَاْغْفِرْ لى خَطيَّئَتى وَاخْسَاءْ شَيْطانى وَفُكَّ رِهانى،وَاْجَعْلْ لى يا اِلهى الدَّرَجَةَ الْعُلْيا فِى الاْ خِرَهِ وَالاُْوْلى اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنى فَجَعَلْتَنى سَمیعاً بَصیراً وَلَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنى فَجَعَلْتَنى خَلْقاً سَوِیّاً رَحْمَهً بى وَقَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقى غَنِیّاً رَبِّ بِما بَرَاءْتَنْى فَعَدَّلْتَ فِطْرَتى رَبِّ بِما اَنْشَاءْتَنى فَاَحْسَنْتَ صُورَتى رَبِّ بِما اَحْسَنْتَ اِلَىَّ وَفى نَفْسى عافَیْتَنى رَبِّ بِما کَلاَْتَنى وَوَفَّقْتَنى رَبِّ بِما اَنعْمَتَ عَلَىَّ فَهَدَیْتَنى رَبِّ بِما اَوْلَیْتَنى وَمِنْ کُلِّ خَیْرٍ اَعْطَیْتَنى رَبِّ بِما اَطْعَمْتَنى وَسَقَیْتَنى رَبِّ بِما اَغْنَیْتَنى وَاَقْنَیْتَنى رَبِّ بِما اَعَنْتَنى وَاَعْزَزْتَنى،رَبِّ بِما اَلْبَسْتَنى مِنْ سِتْرِکَ الصّافى وَیَسَّرْتَ لى مِنْ صُنْعِکَ الْکافى صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَعِنّى عَلى بَواَّئِقِ الدُّهُورِ وَصُرُوفِ اللَّیالى وَالاَْیّامِ وَنَجِّنى مِنْ اَهْوالِ الدُّنْیا وَکُرُباتِ الاْ خِرَهِوَاکْفِنى شَرَّ ما یَعْمَلُ الظّالِمُونَ فِى الاَْرْضِ اَللّهُمَّ ما اَخافُ فَاکْفِنى وَما اَحْذَرُ فَقِنى
*نگرانیِ ابی عبدالله چی بود؟فرمود قُتِلْتُ مَکْرُوباً .... همه بدونن منو غصه دار و نگران کشتن* وَفى نَفْسى وَدینى فَاحْرُسْنى *همه نگرانیش خیمه ها بود ... میدونی چرا ؟ اخه از شبِ 28 ام رجب که از مدینه حرکت کرد ...میدونی چرا شبانه حرکت کرد ؟ اخه نمی خواست کسی سوار شدنِ خواهرش رو ببینه ... کسی سوار شدنِ رباب رو ببینه ... کسی سوار شدنِ نازدانه هاشو ببینه ... حتی روشنایی روز هم نباید ببینه زینب چطور سوار شده ... لذا فرمود اگه دین ندارید آزاده مرد باشید ... تا زنده ام به خیمه ها کاری نداشته باشید ... ننوشتن چند نفری به خیمه ها حمله کردن ... نوشتن همه برگشتن ...دستور تا کار حسین رو تموم نکردید به خیمه ها نرید ... یه سوال تا قیامت بی جواب میمونه اونم برا محدثّ قمیِ، میفرمایند شمر با این همه قصاوتش به اینجا که رسید ، متنبه شد گفت حسین راست میگه ... تا مردی زنده هست با ناموسش کاری نداشته باشید ...
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#مناجات_دعا
#دعای_عرفه
#قسمت_پنجم
عرفه
پسر زهرا کجایی...
عرفه بی گل روی تو فقط غم دارد
دیده ی منتظرانت همه شبنم دارد
یوسف گمشده ی مایی وما آواره
دلت آیا خبری از دل ما هم دارد ؟
در نبودت چقدر معصیتم زخم زده
گفته بودند که هجران تو ماتم دارد
روضه خوان آمده و گریه کنان آمده اند
محفل روضه ی امروز تو را کم دارد
و از مروز به بعد هر که حسینی باشد
تا همان روز دهم بارش نم نم دارد
دل من مضطرب عمه ی غمیدیده توست
که فقط چند شبی مونس و همدم دارد
گوش کن با دل خود ناله ی محزونی را
مادری آمده از عرش خدا دم دارد
آی مردم که غریب است ابا عبدالله
هرکه داد هوس کرببلا بسم الله
ایها الناس غریب است ابا عبدالله
یاسر مسافر
#اشعار_عرفه
#امام_زمان_عج
#مناجات_عرفه
اي امير عرفه دست من و دامانت
جان به قربان تو و گردش آن چشمانت
اي امير عرفه ذكر لبت را قربان
حال پر سوز و غم نيمه شبت را قربان
اي امير عرفه روح مناجات توئي
مشعر و سعي و صفا مروه و ميقات توئي
اي امير عرفه حالِ مناجات بده
بر گداي حرمت وقت ملاقات بده
اي امير عرفه گرچه سراپا دردم
گر بيائي به خدا دور سرت مي گردم
اي امير عرفه ديدۀ پر آب بده
دل بيتاب مرا با نگهي تاب بده
اي امير عرفه فيض دمت را قربان
دل دريايي لبريز غمت را قربان
اي امير عرفه تنگ غروب است بيا
سر زدن بر فقرا سرزده خوب است بيا
اي امير عرفه حاجي زهرا برگرد
جان زهرا دگر از خيمۀ صحرا برگرد
اي امير عرفه خنده بزن بر رخ من
جان زينب بده روز عرفه پاسخ من
اي امير عرفه! ذكر مدام است بيا
كار اين عاشق دلخسته تمام است بيا
اي امير عرفه ديدن رويت عشق است
مردن امشب به خدا بر سر كويت عشق است
اي امير عرفه جان گل ياس بيا
آخر مجلس ما روضۀ عباس بيا
اي امير عرفه در عرفاتي امروز
يا كه در علقمه ی شاه فراتي امروز
اي امير عرفه شرح بده خود بر من
سر عباس كجا ضرب عمود آهن!!
مجتبی روشن روان
@majmaozakerine
#مناجات_عرفه
گناه کار ترین بنده ی توام یا رب
به جان فاطمه شرمنده ی توام یا رب
ببین به پا شده بتخانه در دلم اما
هنوز مدعی ام بنده ی توام یارب
تمام عمر مرا سربلند کردی و من
تمام عمر سرافکنده ی توام یارب
گناه خیمه ی غم در دلم زده اما
هنوز منتظر خنده ی توام یارب
به روسیاهی من بیشتر اضافه شده
که بین خلق نماینده ی توام یارب
اگر نظر کنی از لطف رام خواهم شد
منی که عبد گریزنده ی توام یا رب
گناهکار ترین بنده ام ولی دلخوش
به دست رحمت بخشنده ی توام یارب
خدا، تو را به خدا می دهم قسم، العفو!
به حق آل عبا می دهم قسم، العفو!
نگاه ما به تو از هر کجا زیادتر است
چرا که عفو تو از جرم ما زیاد تر است
به ناامیدی از این در نرفتم و دیدم
که خواجه گفت امید عطا زیاد تر است
تمام عمر اگر سوختم در آتش خوف
ولی به حکم محبت رجا زیاد تر است
منی که در پی آسایشم، نمی فهم
که در مسیر تقرب بلا زیاد تر است
اگرچه در عرفاتند حاجیان اما
نگاه تو طرف کربلا زیاد تر است
گریز روضه دوباره رسیده تا گودال
چرا که در دل آن روضه ها زیاد تر است
سر حسین اگر از جلو بریده نشد
غم بریدن آن از قفا زیاد تر است
مجتبی خرسندی
@majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_روز_عرفه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#يوسف_رحيمي
▶️
تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره
دلم هوايي مي شه و بونۀ آقا مي گيره
اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم
با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم
تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو
نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو
ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من
كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من
كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب
با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب
كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب
يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب
كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني
بياي رو منبر بشيني روضۀ ارباب بخوني
مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا
بياي و با هم بخونيم "حسين من كوفه نيا"
كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا
حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا
اينجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند
با كعب ني منتظر رقيۀ سه ساله اند
همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو
نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو
رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت
خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
YEKNET.IR - Hossein Sharifi_To ke Baashi.mp3
7.13M
🍃توکه باشی دلم دیگه نمیلرزه
🍃همین گریه به لبخند تو می ارزه
🎤 #حسین_شریفی
⏯ #استودیویی
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
@majmaozakerine
توکه باشی دلم دیگه نمی لرزه همین گریه به لبخند تو می ارزه
حسین جانم حسین جانم
بزار سایت همیشه روسرم باشه بزار سایت همیشه روسرم باشه
قراره ما قراره ما قراره ما شب جمعه حرم باشه
حسین جانم حسین جانم
حرم گفتم هوای کربلا کردم حرم گفتم هوای کربلا کردم
هواییتم فقط دور تو میگردم حسین جانم
پناهم باش به جز روضت پناهی نیست
به غیراز تو برا من تکیه گاهی نیست حسین جانم
به قربونت نگاه اطلسی داری همش آقا واسم دلواپسی داری
حسین جانم حسین جانم
دانلود مداحی تو که باشی دلم دیگه نمیلرزه رضا نریمانی
غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست
تو رو دارم چی کم دارم حواسم نیست
سبک بالم تو ایوون تو جا دارم از این دنیا یه قطعه کربلا دارم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم
سلام آقا که الان روبروتونم سلام آقا که الان روبروتونم
من ایستادم زیارتنامه میخونم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم دوست دارم
دوست دارم دوست دارم حسین جانم
السلام علیک یا سیدنا العطشان سیدنا الغریب سیدنا المظلوم
یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله
یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله
تو رو دارم چی کم دارم حواسم نیست رضا نریمانی
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ..🔸
غارت انگشترت را دیده ام با چشم خود
صد جسارت بر سرت را دیده ام با چشم خود
زیر نعل این ستوران در میان معرکه
تاختن بر پیکرت را دیده ام با چشم خود
کنج گودال غم آید ناله ای در گوش ما
قد خمیده مادرت را دیده ام با چشم خود
بر سر بازار شامی ها به دست اجنبی
زینت گل دخترت را دیده ام با چشم خود
اربن اربا تشنه لب در گوشه ای از نینوا
غربت پیغمبرت را دیده ام با چشم خود
مشک گریان و عمود آهنین را علقمه
پاره پاره دلبرت را دیده ام با چشم خود
سـجاد احمدیان
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_کربلا
#شعر_ورود_کاروان_به_کربلا
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ..🔸
از ابتدای راه دائم بی قرارم
حق دارمآخر!مادرم! دلشوره دارم
گرما کشیدن روزها بسیار سخت است
با شیرخواره دربیابان کار سخت است
هروقت با عزت به محمل مینشینم
هی ذکر میگویم بلا دیگر نبینم
اصلا بلا باشد!علی اکبر که داریم
وقت خطرها ساقی لشگر که داریم
چشم غریبه تا سوی محمل میفتد
کارش به شمشیر ابوفاضل میوفتد
زینب دلش لبریز از حس غرور است
در کاروان هرچیز میخواهیم جور است
پوشیه کافی چادر ومعجر فراوان
در دست و گوش بچه ها زیور فراوان
از لطف سقا مشک ها لبربز آبند
مثل فرشته بچه ها آرام خوابند
شکر خدا خورشید هم مارا ندیده
آقا خودش سایه سر ماها کشیده
از معنی این سرزمین هم ترس دارم
کرببلا یعنی غم! از غم ترس دارم
میترسم از سرنیزه ها از طبل هاشان
میترسم از خار مغیلان بیابان
میترسم اینمعصومه ها تنها بمانند
یک یک به زیر سم مرکب ها بمانند
میترسم از ذبحی که با تکبیر باشد
طفلم به جای شیر سهمش تیر باشد
ای وای از آن نحری که خنجر کند باشد
سهم عقیله حرفهای تند باشد
ای وای ازآن روزی که یک لشکر بخندند
نامحرمان دستان زینب راببندند
روزی نیاید چشم ها مارا ببیندد
زینب سلام الله علیها را ببینند
ای کاش جایی قحطی چادر نباشد
یعنی سکینه از کسی دلخور نباشد
ای کاش ناموس علی زندان نباشد
قرآن بروی شاخه آویزان نباشد
سید پوریا هاشمی
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_کربلا
#شعر_ورود_کاروان_به_کربلا
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔸السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَ ...🔸
من فقیری بینوایم دوستت دارم حسین
سائل کرببلایم دوستت دارم حسین
رند عالم سوزم اما تا به اسمت می رسم
نوکری بی دست و پایم دوستت دارم حسین
هر که هستم خوب یا بد، دوزخی، اهل بهشت
بی خدایم، با خدایم دوستت دارم حسین
من بهشت بی تو را پس دادم آقا سال هاست
ساکن بزم عزایم دوستت دارم حسین
تربت تو جای خوددارد غبار زائرت
بارها داده شفایم دوستت دارم حسین
این که در داغ تو اشکی دارم و سینه زنم
مادرت کرده دعایم دوستت دارم حسین
لطف زینب شاملم شد اکبرت دستم گرفت
با غم تو آشنایم دوستت دارم حسین
در میان هروله بر سینه می کوبم اگر
با رقیه همنوایم دوستت دارم حسین
لنگ لنگان خویش را تا پای نیزه می رساند
ای پدر بشنو صدایم دوستت دارم حسین
امیر عظیمی
#مناجاتـباـامامـحسین
#مرثیه_حضرت_رقیه سلامالله علیها
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔸السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَ ...🔸
سلام ای سر بابا تنت کجا رفته
شنیده ام که تنت بین بوریا رفته
خوش آمدی پدرم دیدن من آمده ای
چه شد که نصف شبی به خرابه سر زده ای
هوای اهل و عیالت هوای سوختن است
همان قدم که نداری بروی چشم من است
خبر بگیر ز حالم عجیب بد حالم
شبیه پیر زنی درمیان اطفالم
نه دست مانده برایم نه پا و نه کمری
خلاصه عرض کنم میشود مرا ببری
مرا ببر که گره خورده است موی سرم
چقدر با ته نیزه زدند روی سرم
مرا ببر که به پیشانیم نشان دارم
کبودی بدی از لطف ساربان دارم
کشیده خوردم از آنکس که بغض حیدر داشت
چه بی مقدمه زد! گونه ام ترک برداشت
لب تو زخم شده چوب خیزران خورده
لبم کبود شده مشت از سنان خورده
همینکه با من مظلوم قاتلت لج شد
میان حلقه زنجیر گردنم کج شد
گرفت حنجره امحرفهام خس خس شد
ز تازیانه دو دستم شکست بی حس شد
سرنماز لگدهای بی هوا خوردم
چه فحش ها که من از بی نمازها خوردم
مقابل من لب تشنه آب میخوردند
گرسنه بودم و پیشم کباب میخوردند
زنان کوفه به عمه اشاره میکردند
لباسهای مرا پاره پاره میکردند
اراذل سر بازار شام را که نگو
و رقص های زنان روی بام را که نگو
غریبه ای به خرابه سرک کشید پدر
چقدر قهقهه زد عمه را که دید پدر
اگرچه بعد تو دیگر شکست حرمت ما
ولی نخورد زمین پرچم قداست ما
زمان غارت معجر خدا حجاب کشید
نگاه هیچ غریبه به موی ما نرسید
سید پوریا هاشمی
#مرثیه_حضرت_رقیه سلامالله علیها
#شب_سوم_محرم
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷
عمری گریستی و غَمَت ناشنیده ماند
در سینهات صدایِ تو ای نورِدیده ماند
هیات تمام شد همه رفتند شام قبل
اما هنوز مادرِ قامت خمیده ماند
از گریه چشم خون شد و مویت سفید شد
از ناله سینه آتش و رنگت پَریده ماند
اینجا همه شبیه تو مِشکیست رَخت ما
همرنگ تو شدیم و عبایت ندیده ماند
کاری برای عصر ظهورت نکردهایم
اینجا چقدر میوهی کالِ نچیده ماند
احساسِ ما به آمدن تو چه فایده
وقتی کلام سیدِ ما ناشنیده ماند
ظرفیت شنیدن یک روضه را بده
عمری گذشت و مقتل آن سر بُریده ماند
حق میدهم اگر به سر و سینه میزنی
بر رویِ عمههای تو جایِ کشیده ماند
قربانِ آن دو چشم که گریانِ زینب است
ای وای از غمت شبِ طفلان زینب آست
حسن لطفی
#مناجاتـمحرمی_فراقـامامـزمان
#مرثیه_طفلان_حضرت_زینب سلامالله علیها
#شب_چهارم_محرم
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔸السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی 🔸
تا عزای شه لب تشنه عزای حسن است
پس حسینیه ی ما صحن و سرای حسن است
نهضت کرببلا تحت لوای حسن است
گریه ی این دهه روزیش به پای حسن است
کربلا آمده اند این دو به امضای حسن
هرچه داریم به قربان پسرهای حسن
نوبت نوکری ساحت عبدالله است
رحمت الله همان رحمت عبدالله است
صحبتی هست اگر صحبت عبدالله است
ذکر لبها مددی حضرت عبدالله است
یازده ساله ولی حافظ قرآن است این
به سکوتش منگر غرش طوفان است این
کربلایی مدنی بوده از اول نسبش
این حسن زاده حسین است فقط روی لبش
در حرم عبد حسین است همیشه لقبش
نوجوانی علی زنده شده از ادبش
این چه شانیست که هنگام بیانش شده است
جان ناموس خدا حافظ جانش شده است
باز انگار حسن دست به دست زهراست
تل شده کوچه و زهرای قبیله تنهاست
بازهم حرف علی شد سر نامش دعواست
ریسمان خنجر کند است و به مقتل غوغاست
کوچه ی سنگی و گودال به هم پیوستند
قنفذ و شمر در این فاجعه ها هم دستند
روی تل بود دلش در وسط میدان بود
به رویش گرچه نیاورد ولی گریان بود
عمه هم مثل خودش بی رمق و حیران بود
همه سیراب و عمویش چقدر عطشان بود
ناگهان دست کشید و سوی میدان آمد
به سرش میزد و با ذکر عموجان آمد
آمد و دید که غوغا شده دور پدرش
یک نفر نیزه فرو کرده میان کمرش
یک نفر هم زده بر صورت او با سپرش
یک نفرهم زده با کهنه غلافی به سرش
ولی الله تنش زیر لگدها مانده
نیزه ی بدقلقی در دهنش جا مانده
حرمت خون خدا زیر سنان چال شد و
زینت دوش نبی زینت گودال شدو..
آنقدر خون ز تنش رفت که بیحال شدو
تن پاکش وسط هلهله پامال شدو..
یاعلی گفت و صدارا به گلویش انداخت
خویش را گریه کنان روی عمویش انداخت
دست خود را سپر بی کسی آقا کرد
زیر لب با عموی تشنه لبش نجوا کرد
پلک خون بسته خود را به چه زحمت وا کرد
وخودش را بغل زخم عمویش جا کرد
گفت هرچند عمو زخمی و درهم شده ام
باز صد شکر فدایی امامم شده ام
سید پوریا هاشمی
#مرثیه_عبدالله_بن_الحسن علیه السلام
#شب_پنجم_محرم
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔸السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی 🔸
اگر که رعیت ارباب رعیت حسن است
بدست سینه زنان برگ دعوت حسن است
بساط گریه ی هیئت ز برکت حسن است
تمام ماه محرم روایت حسن است
حسینیه حسنیه ست خانۀ دل ماست
مقام صلح حسن همطراز عاشوراست
سپرده دست حسینش اگر پسرها را
برای معرکه ها نذر کرده سرها را
چه بهتر است نبندند این گذرها را
که شرمسار نسازند خون جگرها را
به دست های عقیله ست دست عبدالله
امید کل قبیله ست دست عبدلله
به سن و سال کمش غیرت حسن دارد
خلاصه ای ز کرامات پنج تن دارد
عجیب حال و هوایی جمل شکن دارد
کفن برای چه وقتی که پیرهن دارد
نگاه میکند از تل تمام قائله را
شنیده از سوی میدان صدای هلهله را
دوید و دید به مقتل سروصدا مانده
عموی بی کفنش زیر دست و پا مانده
هزارو نهصد و پنجاه زخم جا مانده
چقدر میزند او را سنان وامانده
عموش در ته گودال پاره پاره تن است
برای غارت پیراهنش بزن بزن است
کسی نشسته به سینه که خنجری بکشد
به قصد قرب به رگ های حنجری بکشد
درست در جلوی چشم خواهری بکشد
نشد حسین نفس های آخری بکشد
رسید سینه زنان لا افارق العمی
سپاه کوفه بدان لا افارق العمی
کشید دست خودش را سپر درست کند
سپر برای عمو نه پدر درست کند
پناه بر بدنی محتضر درست کند
به گریه مرهم چشمان تر درست کند
دوباره حرمله با یک سه شعبه بلوا کرد
یتیم را به روی سینۀ پدر جا کرد
سید پوریا هاشمی
#مرثیه_عبدالله_بن_الحسن علیه السلام
#شب_پنجم_محرم
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔸السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ... 🔸
تو که نزدیک تر از من به منی
لاله ی چاک شده پیرهنی
ای گل اندام عمو غرق به خون
مانده ام این که تویی یا حسنی
فرش خون پهن شده بر بدنت
غارت نیزه شده پیرهنت
پاره پاره پیکری مانده ز تو
دانه دانه شده تسبیح تنت
بدنت نیزه بی جا خورده
قامت کوچک تو تا خورده
اسب ها رو به تنت اوردند
چقدر صورت تو پا خورده
دور تو بزم به پا گردیده
تنت اماج جفا گردیده
بس که با سنگ جوابت دادند
بدنت سنگ نما گردیده
حسن کردی
#مرثیه_حضرت_قاسم_بن_الحسن علیه السلام
#شب_ششم_محرم
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
╚════ ೋღ❤️ღೋ