eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.8هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
@babolharam_net14010114eheyat-rasouli-monajat.mp3
زمان: حجم: 20.07M
|⇦•دوباره سفره ی... و مناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾ دوباره سفره ی شب زنده دارها وا شد دوباره مسجد و محراب خانۀ ما شد دوباره زمزمۀ دانه های تسبیحم دوباره دست دعای من و مفاتیحم دوباره با شهدا افتتاح می خوانم و پای دین خدا با امام می مانم دوباره بال گشایم دو دست خالی را فرازهای ابوحمزۀ ثمالی را ببار ابر خطاپوش ماه رحمت شد ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد منی که بی سر و پایم کجا و مهمانی ندای دعوت و این سفره های روحانی کنار سفره من آداب را نمی دانم فقط رسیده ام و خواب را نمی دانم دلا بیا که خطا را به آه می بخشند بیا به خاطر زهرا گناه، می بخشند به روزه خوار بگو توبه در حضور اینجاست هزار توبه شکستی بیا، غفور اینجاست کنار یار نشستن چه لذتی دارد گناهکار هم انگار عزتی دارد بجز کنار دعا خوان دلم نمی ماند دلم گرفته چرا روضه ای نمی خواند افتاده بود روی زمین زیر دست و پا شعرم تمام نی شود اینجا روایت است نه ذوالجناح تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت هوا زجور مخالف چو قیر گون‌ گردید عزیز فاطمه از اسب واژگون گردید خسته بود آقا... تازه روی اسبش نشسته بود آقا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
‍ 💕•پشت درب خانه ات... ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده پشت درب خانه ات برخاک صورت می کشم تاکه تحویلم بگیری ازتومنت می کشم بندگان مخلص ات آماده ی مهمانی اند آنقدر خالیست دستانم خجالت می کشم غفلتم غفلتم باعث شد از چشمت بیفتم باگناه هرچه خواری می کشم ازدست غفلت می کشم کورخوانده نفس اماره دلم دست علیست هرچه ام باشم مگردست ازولایت می کشم باولای مرتضی آقای عالم می شوم بی علی یک لحظه هم باشم حقارت می کشم دور مانده ام ازوطن... دور مانده ام ازوطن از صحن ایوان نجف یادِ انگور ضریحش  آه حسرت می کشم تاکه چشمم تر شود یاد لب خشک حسین جای سرمه بر دو چشمم خاک تربت میکشم دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگی من زیر این پرچم آرام و راحت نفس می کشم یک توسل بر رقیه حاجتم رامی دهد بیخودی گاهی پی حاجت ریاضت می کشم دیده ای بابا مرا همراه عمه های خود درسنین کودکی درد اسارت می کشم بابا چندروزی می شودچیزی نگفتم باکسی من خجالت از سخن گفتن به نُکلت می کشم چند جای استخونهای نحیفم له شده هر تکانی میخورد جسمم مشقّت می کشد بی تاب وشعله ورم اصلا خبر داری؟ از دوریت دربه درم اصلا خبرداری؟
🕊⚜️* فراز هایی از دعای ام داوود و توسل جانسوز ویژۀ اعتکاف به نفس حاج مهدی سماواتی . ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ "اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم، بسم الله الرحمن الرحیم" " اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ....." "وَصِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنا وَبَیْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدّی اِلی مُرافَقَةِ سَلَفِهِ" "اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان" بر دیدۀ ما ضیاء بده مهدی جان بر سینه ی ما صفا بده ، مهدی جان *لحظات آخر اعتکافِ،دیگه سفره رو بر می چینن،یابن الحسن!، لحظات آخریه اگر قرار باشه به کسی چیزی عطا کنن،با دست با کفایت امام زمان عطا می کنن،آقای من!* دور سر مادرت بگردان چیزی آن را صدقه به ما بده مهدی جان *بازم بخونیمش، لابلای صدا زدن ها هم ، حرف دلمون رو بگیم به مولامون ، یاصاحب الزمان ... گرچه خواستۀ منو میدانی ، اما اگه سئوال کنی ، اومدی معتکف شدی حالا هم لحظات آخره چی میخوای؟ خواسته ات چیه؟ آقای من! جواب من اینه: "وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي" یعنی اول خواسته ام تویی آقاجانم .. شب و روز اینجا نشستم، ناله زدم، اشک ریختم، بلکه موانع کنار زده بشه، به تو برسم آقاجانم، که اگربه تو برسم، به همه چیز رسیدم، و اگر به هر چیزی برسم، بدون تو به هیچ چیز نرسیدم آقاجانم، بازم امیدوارنه تو رو میخونم ، یابن الحسن! "وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَةً" اگه یه گوشه ی چشمی به ما بیندازی ، بار همه مون رو بستی یابن الحسن! هر کجا نشستی صداش بزن،میشنوه و کریمه، و نمیشه شخص کریمی رو صدا بزنی بشنوه و جوابت رو نده، یاصاحب الزمان ..... نبی اکرم دو نفر رو پاره ی تنش خطاب فرمود،یکی امام رضا علیه السلام،دیگری دخترش فاطمه ی زهراست،سلام الله علیها، از اینجا توی این لحظات آخریه جا داره یه سری بریم مدینه،پشت در خانه ی مادرمون فاطمه،که این گونه یادمون دادن،که آخر هر مجلسی بریم در خانۀ حبیبۀ خدا ، بگیم : مادر! هر چه کردیم،حالا چشممون به دست های توست،همون دست های نازنینی که،بمیرم،مقابل چشم علی ِ مرتضی، تو کوچه با غلاف شمشیر،از دامن علی کوتاه شد،پهلو شکسته،شش ماهه اش رو کشتن،بمیرم،اما نمیتونه ببینه ریسمان بستن،علی رو دارن می برن، محکم دامن علی رو گرفته رها نمیکنه،دیدن نمی تونن دامن علی رو از دست فاطمه رها کنن،کاری کردن،برا همیشه فاطمه رو از علی گرفتن،آه.....* گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
🕊⚜️* فراز هایی از دعای ام داوود و توسل جانسوز ویژۀ اعتکاف به نفس حاج مهدی سماواتی *⚜️ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ *مدینه مادر رو زدن، بمیرم کربلا دختر رو زدن ... دیدن از کشتۀ برادر جدا نمیشه، گاهی دست میبره زیر پاره پاره بدن ، خدا این قربانی رو از آل محمد قبول کن .. گاهی صدا میزنه : داداش! "یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری" طوری گریه میکنه دوست و دشمن به حالش گریه می کنند ، اینجا هم اومدن با کعب نی و تازیانه .. هر کجا نشستی ناله بزن : حسین جان ....* به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می برند نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند *خدایا به اشک گریه کنای ابی عبدالله علیه السلام ، به سوز دل عمۀ سادات زینب کبری سلام الله علیها ، و به حق امام رضا علیه السلام ، فرج امام زمانمان برسان .. خدایا همین الان با مژدۀ ظهور و فرجش قلب نازنینش شاد بگردان ، خدایا هر کی به هر امیدی اینجا نشسته با دست با کفایت امام زمانمان،مهمات دنیا و آخرتشون رو کفایت بفرما* 🔻متن ابتدایی و پایانی دعای اُم داوود🔻 " صَدَقَ اللَّهُ الْعَظِيمُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ الْبَصِيرُ الْخَبِيرُ............اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ وَ بِكَ آمَنْتُ فَارْحَمْ ذُلِّي وَ فَاقَتِي وَ اجْتِهَادِي وَ تَضَرُّعِي وَ مَسْكَنَتِي وَ فَقْرِي إِلَيْكَ يَا رَبِّ." "یعنی خدا به خاریم رحم کن .. به نداریم رحم کن .. خدا سه روز اومدم اینجا نشستم .. کوشش کردم تو رو از خودم راضی کنم .. اهلبیت رو از خودم راضی کنم، به این کوششم رحم کن ، خدایا به زاریم رحم کن ، به بیچاره گیم رحم کن ، خدایا میدونی دستم خالیه ، بهم رحم کن ... اینجای دعا دستور اینه تا میتونید گریه کنید ، اشک بریزید ، سعی کنید به قدر بال مگسی هم شده اشک بریزید در حالت سجده که علامت استجابتِ ، هر که اشکش جاری شده دعاش رو قبول کردن ، اما چه اشکی بهتر از گریۀ برا حسین ، همین طور که صورت ها رو خاکه ، یه جمله اشاره کنم : کار امام حسین علیه السلام رو کربلا به جایی رسوندن ، نوشتن ارباب مقاتل : " فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ" از اسب رو زمین افتاد ، طرف راست صورتش روی خاک ، دیدن لباش مثل دو چوب خشک به هم میخوره ، میگه گمان کردم مردم رو نفرین میکنه ، دقت کردن دیدم با کمال ضعف میگه :" فاسقوه شربة من الماء" حسین...."الهی رضاً بقَضائِک و صبراً علی بلائک، تسلیماً لامرک، لا معبود سواک" (صلی الله علیک یا اباعبدالله)3 وَ صل الله علی قلب زینب الصبور و لسان شکور" وقت وداع با این مراسم ، شب شام غریبان زینب کبری سلام الله علیها ، یه جمله اشاره کنم از فرصتی که هست ، زنها و بچه هارو سوار بر ناقه ها کرد ، همه رو کمک کرد ، اما وقتی نوبت به خودش رسید دیگه کسی نبود کمکش کنه .. یه نگاه به طرف گودیِ قتلگاه کرد .. یعنی داداش پاشو زینبت میخواد سوار بر ناقه بشه ... یه نفر محرم نداره ... حسین ....* نوای کاروان هر دم زند آتش به جانم خدایا بر زمین مانده تنِ آرام جانم روان با شور و شینم خداحافظ حسینم
‍ ‌‌📖متن كامل قرآن به سر گذاشتن در شب قدر_ *قرآن ها رو باز کنیدمقابل صورت، امشب نمیدونم بچه های امیرالمومنین چه جوری احیا گرفتند،امشب آقامون کجاداره قرآن سر میگیره؟* ای پادشه خوبان،(داد از غم تنهایی3) دل بی تو به جان آمد(وقت است که باز آیی3) *یه سلام بدم هرجای عالم که هست دعاگومون باشه*"السلام علیک حین تقرا و تبین"الان داری کجا قرآن میخونی؟اگه صدای قرآن خوندنت رو مابشنویم ما بیچاره میشیم،علامه بحرالعلوم توحرم امیرالمومنین داشت زیارت میکرد،با اون هیبت وجلالت که مثل همیشه وارد حرم میشدشاگردان دورش حلقه میزدند،قدم هاشو آهسته آهسته برمیداشت،با کمال ادب و تواضع؛یه وقت دیدند علامه از خود بی خود شد،داره میاد سمت ضریح،اما به جای اذن دخول داره این شعرو زمزمه میکنه: چه خوش است صوت قرآن،زتو دلربا شنیدن به رخت نظاره کردن،سخن خدا شنیدن اون قده بی قراری کرد،حالش منقلب شد، کسی جرات نداره سوالی کنه،فردا بعضی از نزدیکانش پرسیدن آقاشما هرشب بااین آداب وارد حرم میشدید دیشب چرا این سخنو گفتیدفرمود:داشتم زیارت میکردم یه وقت دیدم امام زمان داره زیارت میکنه،کنار ضریح امیرالمومنین داره قرآن میخونه* "السلام علیک حین تقرا و تبین" شب قدر مال توئه آقا"السلام علیک حین تحمد و تستغفر"الان اگه دست خوشگلشو بالا بیاره،برا تک تک ما استغفار کنه بسه"قرآن ها رو باز کنید مقابل صورت،فقط خدا میدونه امشب ارباب ماچقدر گریه کرد،فقط خدا میدونه زینب امشب چقدر ناله زد،بابا تو رییس حکومت این شهر بودی واین بلا رو به سرت آوردن،فهمیدی چی گفتم؟!فردا اگه اینا بچه یتیم ببینند چه میکنند*" اللهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتَابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ وَفِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُوَ أَسْمَاؤُکَ الْحُسْنَى وَ مَا یُخَافُ وَ یُرْجَى*این قسم هارو دادی چی میخوای؟!أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ"شب اول دهه سومه،پیغمبر(ص) فرمود:ماه رمضون آخرش عتق من الناره؛حضرت موسی علی نبینا و آله علیه و علیهم السلام پرسید"الهی ارید نجاة من النار...مگه نخواندی"اجرنا من النار یا مجیر"مگه این شبا جوشن کبیر نخوندی؟همش پیامش اینه اسم مارو در زمره ی آزاد شده ها بنویس،این پیغمبر اولوالعزم پرسید:خدایا راه نجات از دوزخ چیه؟ندا اومد کدش اینه"استغفر فی لیلة القدر،نسخه ی نجات ازآتش مال کسیه که شب قدر بیاد درخونم استغفار کنه؛اینجا دستور عرض حاجت داد؛یه بار دیگه زن و مرد همه با هم بگیم:الهی العفو ...قرآن ها راروی سر میگذاریم#: "اللهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَبِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَأَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ" ده مرتبه همه باهم"بک یا الله"جل جلاله و عظم شانه،فرمود"ولو انهم اذظلمو انفسهم جائوک،ای پیغمبر اگر گنهکارا نزد تو اومدن"استغفرو الله واستغفرهم الرسول"تو براشون استغفار کنی"لوجدو الله توابا رحیما"من اونا رو میبخشم میخوایم خدارو به رحمة للعالمین قسم بدیم،ده مرتبه"بمحمد (ص)"ده مرتبه خدارو به صاحب امشب قسم بدیم،اون آقاییکه پیغمبر فرمود"انا لا استغنی منک فی الدنیا و الاخره"دنیا و آخرت من از تو بی نیاز نیستم علی جان،جایی که پیغمبر این جوری بفرماید،ما چی بگیم؟!ان شاالله وعده ی هممون ایوان نجف،ده مرتبه"بعلی...صلوات الله وسلامه علیه"بدن بابارو میون قبر گذاشت امام حسن بالای سر و کنار زد دید انبیاء اولوالعزم آمدن به استقبال بابا،پایین پا رومثل همیشه ابی عبدالله کنار زد دید چهار زن بهشتی بامادرش فاطمه اومدن،ده مرتبه"بفاطمه(س)"ده مرتبه باهم "بالحسن سلام الله علیه" کریم اهلبیت،پیغمبر فرمود:هر کی بر حسنم گریه کنه قیامت گریان نیست،ده مرتبه"بالحسین سلام الله علیه"همه براش گریه کردند؛ده مرتبه "بعلی بن الحسین سلام الله علیه" ده مرتبه"بمحمدبن علی سلام الله علیه" آخرین امام بقیعه،ان شاالله با نابودی وهابیت شیعه بریم مدینه بقیع رو با مژه جارو کنیم"بجعفر بن محمد،بموسی بن جعفر،بعلی بن موسی،بمحمدبن علی،بعلی بن محمد،بالحسن بن علی،آخرین قسمه،کلید همه ی حوائج به دست امام زمانه؛معلوم نیست شب بیست و سوم اجل مهلتت بده یانه،اقا داره دونه دونمون رو میبینه حوائج دونه دونمونو خبر داره،با همین اشک چشمت بگو همه رو دعا کن،مردم مظلوم یمن،اونایی که نتونستن امشب بیان،بیمار بودن،حتی میخوام بگم دلتو دریا کنی،گنهکارایی که امشب جای دیگه رفتن رو تو دعاشون کن بگو آقا اگه بدونن اینجا چه خبره میان،ده مرتبه"بالحجه" 🎤بانوای حجت الااسلام میرزامحمدی
|⇦•غصه دارم که چرا ... و توسل با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا رمضان آمده و حال بکا نیست مرا روزگاری به هوای همه کس بال زدم پر پرواز به درگاه شما نیست مرا * حال خودمو میگم. ان شاءالله که تو با این حال نباشی...* معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست لذتی در سحر نافله ها نیست مرا دست من خالی و هر بار تظاهر کردم کوله باری به جز از کبر و ریا نیست مرا چه کنم تا که جوابم نکنی یا الله بارالها به گمانم که بنا نیست مرا... *حالا خودت باقیشو بگو...* به حسین تو قسم قافیه را باخته ام اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا * آخ! چقد دل آدم اینجا باز میشه...* روزی امشب ما دست کریم است کریم در کرم خانه ی او چون و چرا نیست مرا گوش این طایفه آواز گدا نشنیده * مگه میشه کسی در خونه امام حسن علیه السلام بره دست خالی برگرده. یا امام حسن امشب اینو از شما میخوایم...* قسمتم کن سحری گوشه ی بین الحرمین هوسی جز سفر کرب و بلا نیست مرا : علیرضا خاکساری
. |⇦•با غل و زنجیر... و ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج‌ ●━━━━━━─────── با غل و زنجیر دور دست و پا آخرش هر طوری که بود اومدم خدا هیچ کسی جز تو محلّم نمی داد تا تعارفم زدی زود اومدم حالا که من اومدم خودت بگو روسیاه با چشم گریون می خری خیلی وقته پشت در معطلم درو وا کن خدا مهمون می خری ؟ معصیت حس خوبی بهم نداد حال خوب سحر و ازم گرفت بغلم کن منو تحویلم بگیر آخه قهر تا کی خدا دلم گرفت برا عاقبت به خیر شدن باید از همه غیر خودت فرار کنم اگه امشب منو عفوم نکنی با شب اول قبر چی کار کنم ؟ یه کاری کن که شب اول قبر رو لبم ذکر خدا خدا بیاد قسم میدم منو تنها نذار زود خبر بده امام رضا بیاد بیا امشبو به جای غضبت مهربونیتو بهم نشون بده آی اونی که به بدا امون میدی یه بار دیگه بهم امون بده تو بزرگی، پس بزرگی کن برام جلو خوبات، بدیمو وجب نکن جونمو بگیر ولی جونِ حسین با عقوبتت منو ادب نکن تو رو به جون اونی قسم دادم که تو گودالم تو رو صدا می زد قربونش برم نه واسه ی خودش واسه خاطر ما دست و پا می زد *برا اینکه دست ما رو بگیره.. از شما فقط آقاتون یه خواهش کرد "شِیعَتِی مَا إِنْ شَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذْکرُونِی أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِیبٍ أَوْ شَهِیدٍ فَانْدُبُونِی" اونم برا اینه که از ما دست بگیره آقامون که اگر آب گوارا خوردی یاد لبای تشنه من باشید.اومد پهلو امام صادق (ع)گفت :آقا بیچاره شدم شب قدر رو از دست دادم خوابم برد ،حضرت فرمود:نه بیچاره هم نشدی یه عملی داری تو نامه عملت ثبت شده خیلی گران بهاست این عمل ..آقا خواب موندم، گفت: نیمه شب از خواب بیدار شدی تشنه بودی وقتی یک جرعه آب نوشیدی گفتی" صلّ الله علیک یا ابا عبدالله ،لعن الله قاتلیک یا ابا عبدالله"* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام والمسلمین میرزا محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️السلامُ علیکَ یا اولَ مَظلوم▪️ *تا قیامت براش گریه کنی بازم اول مظلومِ وا ...* و یا مَن اولَ غصبَ حقُه ... حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند دم زدند از تو ولی یک دم تو را نشناختند *شام غریبانه وا،باورت میشه امشب کسی نیامد شام غریبان برای علی بگیره؟!* رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند انبیا بودند از آدم همه در سایه ات لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند در کنار خانه ات بر همسرت سیلی زدند ای فدای غربتت گردم تو را نشناختند بادو دسته بسته می بردند سوی مسجدت *عجب شامِ غریبانی شد خونۀ علی،یه بستر غرق خون بچه ها دورش حلقه زدند،اما هر چی باشه همه محرمند کسی به اینا جسارت نکرد ... کسی دیگه گوشواره هاشونو نکشید ... کسی دیگه به اینا ناسزا نگفت ... خونشونو کسی آتیش نزد ... این یه شام غریبانه اما من دلم جای دیگه ست،این شام غریبان کجا؟!! امام مجتبی دونه دونشون رو داره ساکت میکنه،هم زینب،هم قمربنی هاشم،هم ابی عبدالله ... اما دلا بسوزه برای ابی عبدالله و شام غریبانش ... فقط من شعرشُ میخونم ببینم حالت شام غریبانی هست یا نه ...* غروب بود ُ زنی بی قرار تنها بود ... *هنوز که نگفتم این زن کیه ...* زنی زداغ برادر ، فکار ، تنها بود ... غروب بود و علمدار خفته و زینب ... میان خیمه ی بی پاسدار تنها بود ... غروب بود و به مقتل برادرو زینب ... هزار و نهصدو پنجاه بار تنها بود ... *میترسم این یه بیتو بگم ، اماسفره ، سفرۀ علی ، کربلا هم اگر میرید همین سفره پهن باشه ...* غروب بود و رباب و صدای لالایی 2 کنار تربت یک شیرخوار ، تنها بود ... حسین ... حسین ... غروب بود و طناب و اسیری و زینب ... * نه نه بذار از این روضه دربیام ...* خلاصه این همه غم بود و زینب کبری ... میان لشگری از نیزه دار تنها بود ... محمل درست در وسط نیزه دارها یک ذره رحم در دل خود ساربان نداشت ... *این یه شام غریبان تو خیمۀ نیم سوخته،یه شام غریبانم کنار گودال برپاشد،پیغمبر و انبیا و اولوالعزم آمدن؛فاطمه و چهار زن بهشتی هم آمدند بماند؛چون قصۀ ربودن انگشترِ ...اما شام غریبانِ سوم رو بگم زن خولی میگه نیمۀ دل شب دیدم تنور خونم روشنه یا للعجب!! من که تنورو اول شب خاموش کردم،وارد اتاق شدم دیدم بانوان مجلله ای کنار تنورند،همه زیر بغل یه خانمی رو گرفتن،خدایا این ها کین کنار تنور خانه ی من؟! دیدم این بانو خم شد یه چیزی رو از تنور خونم بیرون آورد؛اول شروع کرد این خاکسترا رو از سر او پاک کردن، اینها کین؟اونی که دست اون بانو هست چیه؟! با یه سلام این بانو جوابمو گرفتم،من تا حالا تو روضه هیچ جا ندیدم فاطمه به حسینش این جوری خطاب کنه ... فقط مال تنور خولیِ ... یه لحظه تصور کن این تنور خونه ها که روشن بود تا صبح خاکسترش داغ میموند ... اون رگ هایِ بریدهُ محاسن رو این خاکسترا .... بانو سر رو به سینه چسباند یه جمله گفت و غش کرد ... صدا زد : "السلامُ علیکَ یاشهید @majmazakerinee
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5940805803278599499.mp3
زمان: حجم: 1.05M
‍ ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام *جاداره اشاره کنم ایام مسلمیه هم هست ... بالای دارالعماره دیدن داره گریه میکنه ؛ گفتن : مسلم! باید فکر اینجا رو هم می کردی ... فرمود: گریه ام برای خودم نیست برای اون آقاییِ که به دعوت شما دستِ زن و بچشُ گرفته داره میاد* نوایِ بانوان کاروان هردم به گوش آید به حالِ زینبُ و این کوچه بازار میگریم نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه ، نیا کوفه ولی صد حیف بگذشت کار از کار میگریم حسین جان! اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر توست ... غوغاست برای زدن چشم ابالفضل اینجا همه خارند برای قمرِ تو .. حاج غفور اسدزادگان ‍ ‍ @majmazakerinee