eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🚩🚩🚩🚩🚩🚩 🚩🚩 واحد سنگین...حضرت باالفضل علیه السلام 🏴🏴🏴 🏴🏴 دل مبتلایت اباالفضل🌱 من خاک پایت ابالفضل بنما نگاهی به نوکر🌱 سوزم برایت اباالفضل آقام آقام یا اباالفضل 3 🌴🌴🌴🌴 ساقی طفلان اباالفضل معنی ایمان اباالفضل🌱 سرچشمه جودو احسان فخر شهیدان اباالفضل🌱 آقام آقام............. 🌴🌴🌴🌴 کی میشود باردگر🌱 آیم سویت شب تاسحر🌱 پای پیاده اربعین🌱 پرچم بگیرم روی سر🌱 ای با وفا یا اباالفضل🌱 عشق و حیا یا ابالفضل چشم امیدم بسویت🌱 صدق و صفا یا اباالفضل آقام آقام......... 🌴🌴🌴🌴 برخیمه هایی علمدار بهر برادر تو غمخوار نور دوچشمان زینب بهر جوانان سپه دار باب الحوائج اباالفضل 3 🌴🌴🌴🌴 عشق تو باشد بر دلم🌱 در زندگانی حاصلم🌱 از کودکی من نوکرم🌱 گرتو بدانی قابلم🌱 شاه کرم یا ابالفضل تاج سرم یا اباالفضل باب الحوائج توهستی خواهم حرم یا اباالفضل دردم دوا کن اباالفضل حاجت روا کن اباالفضل تو گل ام البنینی بر من عطا کن اباالفضل آقام آقام ........... 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 عیسی دین محمدی 🍁🍁🍁🍁🍁🍁
غرور کودکیم را به خنده پا نزدید سرش شکست! بزرگ قبیله را نزنید هزار و نهصد و پنحاه زخم خورده تنش.. بزور بر تن صدپاره نیزه جا نزنید حیا کنید غریب است نامسلمانها گرفته روی لبش ذکر ربنا نزنید نگاه خواهر آواره اش به گودال است بخاطر دل او با سر و صدا نزنید هنوز مانده کسی پیشمرگ او باشد مرا نکشته به او تیر بی هوا نزنید تمام آبرویم دستهای لاغرم است که میکنم سپر جان یار تا نزنید مقابلش به گلویم سه شعبه را بزنید مقابلم به تن زخمی اش عصا نزنید هزاربار مرا ذبح از قفا بکنید سر عزیز خدارا تورو خدا نزنید سید پوریا هاشمی
به روی سینه‌یِ سوزانِ عمویش اُفتاد ته گودال عمو بود به رویَش اُفتاد سینه بر سینه‌ی او داشت حرامی آمد تا جدایش بکند کار به مویَش اُفتاد او به یک دست بغل کرد عمو را  اما وایِ من زخمِ لبِ تیغ به رویَش اُفتاد خواست ایندفعه عمو نَه که بگوید بابا گذرِ تیرِ سه‌شعبه به گلویش اُفتاد بسته گویم چقدر اسب از آنجا رَد شد بسته گویم چه تَرَکها به سبویش اُفتاد حسن لطفی
لشکری سنگ زد و تیر به ترفند آمد حرمله خیر نبینی! نفسش بند آمد شمر لبخند زد و غائله از تب افتاد خاک عالم به سرم! شاه ز مرکب افتاد لشکر کفر از این صحنه به تکبیر افتاد شاه تنها، ته گودال بلا گیر افتاد تشنگی،تشنه ی تسبیح و سجودش می کرد نیزه ای پیله به لبهای کبودش می کرد زیر سنگینی یک چکمه تقلا می کرد مجتبی زاده ای از دور تماشا می کرد سایه ی تیغ جفا، زیر گلویش که رسید یادگار حسنش داخل گودال دوید پا برهنه، جگرش را به سر دست گرفت نعره ای زد؛ مدد از ساقی سرمست گرفت بانگ برداشت، زبان ها ز سخن افتادند کینه توزان جمل یاد حسن افتادند دست خالی به هواداری عشق آمده بود با لبی تشنه به غمخواری عشق آمده بود بی سپر بود، ولی عزم یداللهی داشت بابت زخم فدک نیت خون خواهی داشت تیغ اگر داشت،چه درسی به جنم ها می داد پاسخ شبهه ی صلح پدرش را می داد لحظه ای کار قدم هاش به لرزش نکشید هیچ کس بر سر او دست نوازش نکشید در عوض،جای نوازش به غمش خندیدند به غرور پدر بی حرمش خندیدند هاتفی گفت: یتیم است،مراعات کنید! نیزه ای گفت:حسینی ست،مجازات کنید! تیغ بیرون ز غلافی به تکاپو افتاد عاقبت قرعه به افتادن بازو افتاد نوه ی فاطمه را از سر کینه کشتند! به همان شیوه ی مرسوم مدینه کشتند وحید قاسمی
شهید شد گودال و زیر نیزه تنش ناپدید شد گودال حسین سوره‌‌ی نور ز نیزه شأن نزول حدید شد گودال و جسم عبدالله مراد بود و برایش مرید شد گودال رسید حرمله و به زنده ماندن او نا امید شد گودال پس از سنان و شَبَث رسید چکمه و زخمش شدید شد گودال به تن گره خورده زره شده‌ست و به روی بدن گره خورده ببین که در گودال به بوی سیب بوی یاسمن گره خورده تمام شد دوری تن حسین به جسم حسن گره خورده که جسم عبدالله چنان کفن به تن بی کفن گره خورده به لکنت افتاده چقدر نیزه به هم در دهن گره خورده چقدر سُم ستور میان همهمه بر پیرهن گره خورده مهدی رحیمی زمستان
4_6026060539031979541.mp3
4.79M
عنوان : سینه زنی شهادت امام حسین (ع)-زائر کوی حسین، گشته دل و جان ما-میثم مطیعی ------------------------------------- زائر کوی حسین، گشته دل و جان ما بسته به موی حسین، حال پریشان ما دلخوشی عاشقان، روضه خون خداست جنّت ما هیأت است، مقصد ما کربلاست مولایم، اربابم یا حسین، از عشقت بی تابم یا حسین فریاد هل من ناصرت در یاد ماست یا لیتنا کنّا معک فریاد ماست (۲) در پی روح خدا، سوی خدا می رویم همچو شهیدان سوی، کرب و بلا می رویم جان و دل عاشقان، نذر رضای ولی نذر علمدار عشق، حضرت سید علی همراز گلهای پرپرم، سرباز گمنام رهبرم آخر شهیدم می کند عشق ولی چشم من و فرمان تو سید علی (۲) آتش هجرت زده، شعله به دلهایمان صاحب این دل تویی، حضرت صاحب زمان می رسی و می رود، سوز غم از سینه ها می رسی و می بری، غربت آدینه را یا مهدی، یا مولا العجل، آقا یابن الزهرا العجل یابن الحسن ای قبله هفت آسمان در هر نفس می خوانمت تا پای جان (۲) -------------------------------------
4_6026060539031979539.mp3
1.28M
عنوان : مداحی آذری سینه زنی شهادت امام حسین (ع)- عشقینده دیوانه منم ------------------------------------- عشقینده دیوانه منم دیرم شام و سحر، یا حسین شمعیوه پروانه منم یانارام شام و سحر، یاحسین محرمین گلدی آقا آدون توشوب دیللره درده دوا، ابی عبدالله قلب صفا، ابی عبدالله گوزل آقا، ابی عبدالله گوزل آقا، ابی عبدالله مظلوم حسین غریب حسین عطشان حسین تو عشقت دیوانه منم هی میگم شام و سحر، یا حسین دورشمعت پروانه منم میسوزم شام و سحر، یاحسین محرمت اومد آقا اسمت شده وردلب دوای درد، ابی عبدالله صفای قلب، ابی عبدالله زیبا آقام ، ابی عبدالله زیبا آقام، ابی عبدالله کرببلا عطری گلیر نظر إد شاه شهیدان حسین قول زیارت ورسن بیزه ای شاه لب عطشان حسین سن آقاسان سن آقاسان سن آقاسان یا حسین حسین آقا ابی عبدالله عطر کربلا میاد نظری شاه شهیدان حسین قول زیارت هی میدی به ما ای شاه لب عطشان حسین تو آقایی تو آقایی تو آقایی یا حسین -------------------------------------
مجنون الحسین ❤️ نـوشـــت: حـسـیـن ❤️ جــان برپا شدہ است در دل من خیمه ی غمی جانم چه نوحـه و چه عـزا و چه ماتمی عمریست دلخوشم به هـمین غم ڪه در جهـان غیر از غـمـت نداشته ام یار و هـمـدمی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ❤️ سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
❤️ این روزها که می گذرد، غرق حسرتم مثل ‌قنوت‌ های بدون اجابتم! بسته ست چشم‌های مرا غفلت گناه تو حاضری! منم ‌که گرفتار‌ غیبتم 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّڪَـ الْفَرَج
1_148309497.mp3
1.04M
🔰روز سه شنبه روز زیارتی 🌸امام زین العابدین علیه السلام 🌸امام محمدباقر علیه السلام 🌸امام جعفرصادق علیه السلام دعا 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شوری دوباره بر دل عالم رقم بزن برخیز باز سردر خانه علم بزن با یا حسین بال و پری تا حرم بزن فرموده اند ماسک بزن،ماسک هم بزن!   روضه بگیر،سینه بزن، باش با حسین صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین   تاریخ آنچنان که نگاه تو دید نیست داداش! حق هرآنچه به ذهنت رسید نیست شیعه میان موج بلا ناامید نیست این قصه مریضی عزیزم جدید نیست   طاعون! وبا! رسید به یاری ما حسین صد مرده زنده میشود از ذکر یاحسین ...❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄ کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛ خدا ، سلطان کربلا پیشاپیش از همه چیز عذرخواهی میکنم ... شب عاشوراست دیگه ... همه باهم امشب روضه خون بشیم ... مادرش توی مجلسه ... کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛خدا ، سلطان کربلا از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس به امام صادق عرض کرد آقا جان ، شنیدم فرمودید هزار و نهصد و پنجاه و چند زخم به بابات زدن، مگه میشه ، مگه جا میشه ... آقا انگشترشون‌رو در آوردند فرمودند به اندازه نگین این انگشتری جای سالم به بدن بابام نذاشتن ... نیزه جای خنجر زدن ، خنجر جای شمشیز زدن ... یه جوری بشه امشب بمیریم دق کنیم خیلی خوبه ... از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس چرا شما برای این موضوع اینقدر گریه می‌کنید ؛ مگه تازه شنیدید ، مگه همچین چیزی تازه پیش اومده ، خب مدینه مادرش هم همینجور بود دیگه ... با هر نفسی که زهرا میکشید ، خون تازه از سینه جاری می‌شد ... از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس کشتن تورو به قتل صبر ، عین روایته (پرسید آقا قتل صبر چیه ...) هرکس یه ضربه میزنه ، به مرغ تو قفس فرمود بابامو به قتل صبر کشتند ، مثل مرغی که توی قفس بذارنش ، هرکس از یه طرف ، یه خنجری ، یه نیزه ای ... بندای قلب من داره ، از هم جدا میشه (خانوم بالای تل زینبیه داره نگاه می‌کنه ، اومد بالای گودال دید ...) بندای قلب من داره ، ازهم جدا میشه این لعنتی کی از رو سینه پامیشه ای صید و پا زده ، در خون برابرم حتی یه بوسه رو تنت ، به سختی جا میشه حسین .... عصر غریبیه ، سردار بی‌سپاه اسفند روی آتیشم ، بالای قتلگاه دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته (بیشرف توی مدینه اومد دشنه‌رو کشید ، از رای درز در ، فاطمه بین در و دیوار ... ) دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته که جا گرفته تو ، پهلوی مادرم حالا شده یه نیزه و اومده کربلا نشسته توی پهلوی ، عزیز برادرم این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن یه بی‌حیایی اومد توی گودال ، اول یه نگاه کرد یه صورت ابی عبدالله ، کثافت نجس قبل از اینکه بزنه دهنشو باز کرد ... همینقدر بگم خیلی آدم فحاشی بود ... بعد هم نیزه رو ... این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن جوونای بی‌رحمشون ، با هربه میزدن مقتل نوشته پیراشون ، عصازنون زدن پیرمردای کوفه و شام ، از خیمه‌ها اومدن بیرون ... بسم الله الرحمن الرحیم ، بریم قربة إلی الله حسین ر‌و بزنیم ... اومدن توی گودال ، یه عده از این پیرمردا ، بجای عصا «خَشَب» دستشون بود ، خَشَب چیه ! ... بپرسید از اعراب ... به چوبی که سر این چوب رو میخ کوبیدن ... با خشب اومدن توی گودال ... بسم الله الرحمن الرحیم ... حسین ... یه جوری بگو دل خانوم زینب آرام بگیره ... حسین لبیک یاحسین
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد آقا نشد هر آنکه برایت گدا نشد   مقصود از تکلم طور از تو گفتن است موسی نشد هر آنکه کلیم شما نشد   روز ازل برای گلوی تو هیچ کس غیر از خدای عز و جل خونبها نشد   در خلقتش زمین و مکانهای محترم بسیار آفرید ولی کربلا نشد   گرچه هزار سال برای تو گریه کرده اند یک گوشه از حقوق لب تو ادا نشد   ما گندم رسیده شهر ری توایم شکر خدا که نان تو از من جدا نشد   یک گوشه می رویم و فقط گریه می کنیم حالا که کربلای تو روزی ما نشد   داغ تو اعظم است تحمل نمی شود در حیرتم چگونه قد نیزه تا نشد   شاعر: لطیفیان  
می روی همراه خود جانم به میدان می بری در قفای خویشتن موی پریشان می بری گرچه امر بر صبوری می کنی، جانا بدان دست زینب را سوی چاک گریبان می کنی می روی با سر به سوی نیزه داران پلید پیش چشمم تا رود بر نیزه قرآن می بری نعل مرکبهای دشمن تشنه کام سینه اند بوسه گاه عشق، زیر پای عدوان می بری تا نماند دست خالی ساربان بی حیا خاتم پیغمبران را ای سلیمان می بری باز هم دارد به دستش حرمله تیر سه پر بهر آن تیر سه شعبه قلب سوزان می بری همسفر، سالار زینب قدری آهسته برو نیمه جان گشتم تو هم این نیمه ی جان می بری (احسان محسنی فر)
خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد آدم تو شده ام با تو سر افراز شدم یعنی از موهبت داغ تو آغاز شدم چه کسی گفت پریشان نشدن خوب تر است مدیون لب جانان نشدن خوب تر است دم به دم گریه ی باران نشدن خوب تر است ظرف یک ثانیه توفان نشدن خوب تر است هر کسی گفته غم نام ترا نشنیده حرفی از سلسله احکام ترا نشنیده قبل از اینکه برسی اشک همه در آمد یعنی از معجزه ات کوثر دیگر آمد بر سر بال و پر سوخته ها پر آمد شاه از در نرسید این همه نوکر آمد دست بر سینه به فرمان نگاهت دارند سر روی آینه ی تربت راهت دارند ما که هستیم ،تو را قلب خدا میخواهد خوب ها هیچ که هر بی سر و پا میخواهد اشک حاجت که بهانه است تو را میخواهد پشت در هم بروی باز گدا میخواهد چشم پر شرم کرم خانه خرابش بکند وای یکبار شده یار خطابش بکند ای مناجات پر از عاطفه های عرفه دست بالا ببر ای مرد خدای عرفه تا که شرمنده شود جای به جای عرفه از صدای سخن عشق دعای عرفه خوشتر از صوت دل انگیز ترا نشنیدیم یادگاری است که در هیچ کجا نشنیدیم من اگر در حرم روضه نبارم چه کنم دست من نیست که از فصل بهارم چه کنم از ازل خدمت تو  شد سر و کارم چه کنم تا محرم شب و روزم نشمارم چه کنم همه اجداد من آواره ی آل تو شدند یک به یک ایل و تبارم همه مال تو شدند وسط روز دهم زمزمه ی باران بود جنگ بین همه ی کفر و همه ایمان بود کار تو منجی انسانیت انسان بود کار تو کار نبوده ست که کارستان بود نور حق از افق خاک تو در می آید فقط از دست تو این معجزه بر می آید داغ چشمان تو گلهای معطر داده کربلا سوخت ولی از نفست بر داده دست هایت به خدا اکبر و اصغر داده به سر نیزه بی حوصله هم سر داده سر به داری که شبیه تو شود آخر کیست هیچ کس پیش تو محبوب تر از زینب نیست  سر به زیرند پس از بی سریت گردن ها بعد عریانی تو وای به پیراهن ها خاک بر حال و به فردا به همه بعدا ها تف بر این زندگی مرده  به این آهن ها بعد تو هیچ  نداریم علم را بفرست منتقم صاحب آن تیغ دو دم را بفرست علیرضا لک
اینبار بی مقدمه از سر شروع کرد این روضه خوان پیر از آخر شروع کرد مقتل گشوده شد همه دیدند روضه را از جای بوسه های پیمبر شروع کرد از تل دوید مرثیه ی قتلگاه را از لابلای نیزه و خنجر شروع کرد   از خط به خط مقتل گودال رد شد و با گریه از اسیری خواهر شروع کرد اینجا چقدر چشم حرامی به خیمه هاست! طاقت نداشت از خط دیگر شروع کرد بر روی سر کشید عبا را و صیحه زد از روضه های سیلی و معجر شروع کرد   برگشت ، روضه را به تمامی دشت برد از اربن اربنِ تن اکبر شروع کرد لب تشنه بود خیره به لیوان و... آب شد از التهاب مشک برادر شروع کرد   هی دست را شبیه به یک گاهواره کرد از لای لایِ مادر اصغر شروع کرد تیر از گلوی کودک من در بیاورید! هی خواند و گریه کرد و مکرر شروع کرد غش کردروضه خوان نفسش با شماره شد مدّاحی از کناره ی منبر شروع کرد: ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین! دم را برای روضه ی مادر شروع کرد   یک کوچه وا کنید که زهرا رسیده است مداح بی مقدمه از  در شروع کرد - هیزم می آورند حرم را خبر کنید- این بیت را چه مرثیه آور شروع کرد وقتی که شعر قافیه هایش تمام شد شاعر بدون واهمه از سر شروع کرد. محسن ناصحی
روی جسمش نیزه و تیر و سنان افتاده بود زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود شمر، با چکمه به روی سینه اش می ایستاد در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود جای خود را با لگدهای "سَنان" تعویض کرد خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود یادگار مادر او را به غارت برده اند جامه‌ی شاهی به دست این و آن افتاده بود شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش گوشه‌ی گودال قدری استخوان افتاده بود در نگاه تار او اهل حرم می سوختند قرعه‌ی آتش به نام کودکان افتاده بود روی نیزه بستن سر، کار آسانی نبود از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود بارش ظلمت، بیابان را به خون آغشته کرد بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد چون که یاد ضربه‌های خیزران افتاده بود علی اصغریزدی