eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5942745161401369636.mp3
5.74M
🎤🎤 سید رضا نریمانی 💠 شب ۶ محرم سال ۱۳۹۶ ✍ نوحه زمینه حضرت قاسم 👌 وای گلم ای یادگار @majmaozakerine
🏴شب ششم محرم الحرام سال ۱۴۴۱ ه.ق🏴 📚روضۂ جانسوز حضرت قاسم ابن الحسن(علیہ السلام) 🍁حاج میثم مطیعے🍁 باز شب قاسم و باز شمیم حسن صاحب این سفره است دست کریم حسن *آقا دلم مدینه میخواد ... خدایا به اون نالۀ مظلومیت زهرای اطهر بین در و دیوار الساعه خبر نابودی آل سعود رو برسون ...* باز شب قاسم و باز شمیم حسن صاحب این سفره است دست کریم حسن سبط نخست نبی، نور دل فاطمه مشرق و مغرب همه، غرق نعیم حسن *حسن جان ...* از صف صفین بپرس، وز جمل و نهروان تا نگری دشمنان، کشته ز بیم حسن همدم او بی وفا *جگرش میسوخت...جناده میگه وقتی رفتم خدمت آقا دیدم تشت مقابلشِ ... لخته های خون از گوشه هایِ لبش داخل تشت میریزه ...* همدم او بی وفا،هجمه و تیر جفا نیست یکی و دو تا، هتک حریم حسن *حسن جان ...* حرمت او را شکست، راه به تابوت بست *جنازه مطهرش رو بلند کردند؛حسین فاطمه هم پشت سر جنازه ی برادر؛ببرند حجره ی پیغمبر...یه عده نگذاشتند...چی کار کردند؟* تیر به تابوت زد، خصم لئیم حسن *زیارت جامعه ائمه المومنین یه جمله داره ... و شهیدِِ فوقَ الجِنازَه قَد شُکَّت بِالسهام اَکفانُه ... اینقدر کفنش رو تیربارون کردند بدن نازنینش سوراخ سوراخ شد ... حسن جان ... شاید مادرش دم در ایستاده باشه ... شاید امشب مادرش داره نگات میکنه ... بگو:یازهرا حسنت رو دوست دارم...* حرمت او را شکست، راه به تابوت بست تیر به تابوت زد، خصم لئیم حسن *حسن جان...حسن جان...* ما که تباهیم و بس، نامه سیاهیم و بس کاش شفاعت کند لطف قدیم حسن *ای کریم اهلبیت ازت اجازه میخوام...شما باید اذن بدی...* آه از آن ساعتی، که آمد و از حسین بی زره اذن قتال، خواست یتیم حسن زینب اگر دیده ای، تو جگرش را به تشت *زینبم تو دیدی جلوی برادرت تشت گذاشتن؛لخته های خون بالا بیاره ...* در نگر اینک به دشت، فرق دو نیم حسن *ببین با قاسمش چه کردند ... میخوام روضه قاسم بخونم ... شب ششم همیشه یه معنایی داره ... یه خبراییِ ... چندبار اسم نازنین بابای این بچه رو بگو ... حسن جان ...*
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5918059527629965345.mp3
834.1K
❣﷽❣ ‍🔘 🔘 تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا 🔲ای عمو جانم بیا تیرباران شد تنم همچون امام مجتبی 🔲ای عمو جانم بیا ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳الهی طفل بی بابا نباشه 🔳اگر باشه در این مجلس نباشه ♨️وای گل یاسمنم ♨️ وای یتیم حسنم ☑️عمو حسین .. 🥀وای حسین وای حسین 🥀حسن غریب مادر ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
السلام ۱۴۴۱🏴 😍 بند اول: ای قمره مجتبی، قاسم جان دلاوره مجتبی، قاسم جان جلالِ آلِ علی، عشق الله گل پسره مجتبی، قاسم جان به سمتِ میدون رفتی، همه ترسیدن هَل مِن مبارز گفتی، به خود لرزیدن عشقِ شهادت از تو، چه قدر می بارید با جمله ی اَحلا مِنْ عسل، جنگیدن ای دلبره نجمه خاتون صاحبِ لوح و قانون آیه ی بی نشون، قاسم قاسم قاسم آوازه ی قلبِ مجنون دستته چرخِ گَردون جاودان، بی کرون، قاسم قاسم قاسم سر چشمه و اصل و کانون عالَمی از تو حیرون معنیِ پهلوون، قاسم قاسم قاسم یا قاسم یا مولا 🌸🌸🌸🌸🌸 بند دوم: ای نوه ی مرتضی، قاسم جان حامی خونِ خدا، قاسم جان شبیهِ شیرِ جمل، قهّاری ای حسن کربلا، قاسم جان از اون نگاهِ زیبات، کرم می باره بَه که چقدر رخسارت، صلابت داره حسن شمایل هستی، تو از بس آقا نگاهِ ارباب خیره ست به تو همواره ای ساکن عرشِ اعلا گوهرِ آلِ طاها یوسفِ کربلا، قاسم قاسم قاسم ابن الکریم، ماه رحمت فضل تو، بی نهایت معدنِ منقبت، قاسم قاسم قاسم جنگاورِ با رشادت کوهِ مِهر و شجاعت دنیا تو سیطرَت، قاسم قاسم قاسم یا قاسم یا مولا 🌸🌸🌸🌸🌸 بند سوم: ای اسدِ صف شکن، قاسم جان بی بدل و بی قَرَن، قاسم جان شاگرد رزم قمر، هستی و وارثِ مولا حسن، قاسم جان گرفتی تیغو دستت، چه قدر برّانی میونِ میدون شیر و یلِ غرّانی با ضربه ی تو ازرَق هلاک شد آقا توأم شبیه حیدر، خوده طوفانی ای شمس و ای نجمِ تابان حضرتِ شاه و سلطان بی نظیر، قهرمان، قاسم قاسم قاسم معشوقه ی حق تعالی قامتت سروِ رعنا دلبری، دلربا، قاسم قاسم قاسم ای آرومِ قلبِ ارباب یاورِ کل اصحاب محشر و دُرِّ ناب، قاسم قاسم قاسم یا قاسم یا مولا 🎵📝: (طاها تحقیقی) (عبدالمحسن)
السلام علیک یا قاسم بن الحسن علیهماالسلام سردار بی زره، حسن کربلا برو آهسته از کنار من و عمّه ها برو خالی نبود جای حسن وقت بودنت حالا دوباره بی حسنم کرده رفتنت قاسم اگر که پشت سرت گریه می کنم بر غربت تو و پدرت گریه می کنم تو یک تنه به سمت سپاهی روان شدی مثل پدر اسیر جفا، بی امان شدی بابای تو امام بدون سپاه بود مسموم زهر کینه بدون گناه بود ظلم و جفای همسر او داغ من شده باران تیر و پیکر او داغ من شده حالا تو می روی وسط بغض لشکری ای یاس من چگونه ببینم که پرپری ای قدکشیده زیر سُم مرکب عدو کم دست و پا بزن جلوی دیده ی عمو زخم هلالی تن تو می کشد مرا در خون تپیده، دیدن تو می کشد مرا فهمیدم از جراحت لب های خونی ات شد سنگ، پاسخ دم ِ (اِن تَنکُرونی )ات از نعل تازه پیکر تو چنگ خورده است در جوی خون تمام تنت رنگ خورده است اعضای پیکرت شده قاسم چه زیر و رو در پهلوی تو مانده چرا نیزه ی عدو در هرکجا نشان ز تن بی گناه توست گویا تمام کرب و بلا قتلگاه توست هم قدّ تو کشیده شده زیر دست و پا هم قدّ من خمیده از این محنت و بلا ای تو ورق ورق شده قرآن مجتبی' حالا چگونه من ببرم تا حرم تو را قبل از رسیدن لب ِخنجر به حنجرم کشته شدم ز داغ تو و داغ اکبرم
4_208632275535923721.mp3
5.38M
سبک: عنوان: منم و این صنم و عاشقی و باقی عُمر شب ششم محرم
السَّلامُ عَلَیْكُمْ یا أهلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْیِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْكَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِیَاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ    *آقا .. یه سال منتظر این دهه بودم .. خیلی زود داره تموم میشه ، خیلی داره به غفلت میگذرونم حسین جان ... به یادِ همه گذشته ها گوشِت اگه باز باشه میشنوی دارن حسرتِ این مجالس و میخورن ، مرگ بغلِ گوشتهِ  ، قدر بدون این ساعات*   عمریست دم زدم ز غمت دم به دم حسین بوده ست هر دمم حسن و بازدم حسین   مادر مرا میانِ حسینیه داده شیر قد کرده ام علم بغل این علم حسین !   رویم سیاه بود و لباسم سیاه شد مدیون توست یک دهه یک رنگی ام حسین!   می آیم اربعین به نیابت ز دخترت جانِ سه ساله ات ببرم تا حرم حسین   بعد از سجود ، خاکِ تو را بوسه می زنیم شد مُهر هم به حرمتِ تو محترم حسین   با دست خالی از در هیأت نمی رویم وقتی تو را دهیم به قاسم قسم حسین   __________ بسم رب الحسن از خیمه قمر می آید کیست این ماه که حیدر به نظر می آید اینچنین که سویِ میدانِ خطر می آید .. پدر ازرقِ شامی ست که در می آید   از جلال و جبروتش همه می ترسیدند بعد ده سال همه رویِ حسن را دیدند   این‌ عمامه که به سر بسته برای حسن است تنکرونی است شعارش  زرهش پیرهن است ای جمل زاده بدان قاسم ما صف شکن است چقدَر تیغ کجش تشنه گردن زدن است !   کِیْفْ کرده است حسین از رجز فاطمی اش جان فدای هنر رزم بنی هاشمی اش   مثل باباش چه با غیظ و غضب می جنگد میرود هم به جلو هم به عقب می جنگد یک‌تنه با همه یلهای عرب می جنگد همه گفتند که این‌ تشنه عجب‌ می جنگد   خسته شد ! دور و برش آه چه غوغایی شد *یه نانجیبی گفت این بچه ی امام حسن فقط از دور سنگ بارانش کنید*   سنگ باران شدن کعبه تماشایی شد   یا زهرا مهی شد نمایان از رزمش عدو شد هراسان   خروشان آمد رجز خوان آمد حسن سوی میدان ..   تیغ علی به دستان او خشم علی به چشمان او زلزله شد ز طوفان او   یا قاسم یا قاسم ....   این آه عزای کریم است گیسویی به دست نسیم است   به خاک افتادن چنین جان دادن بلای عظیم است . حاج منصورارضی