eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روضه دفتری
🌾 🥀 🍁برشافع ما حسین زهرا صلوات 🍁بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات 🍁بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات 🍁بر یاور حق علی اکبر صلوات 🍁بر جمله حسینیان والا صلوات 🍁بر قلب صبور غم به زینب صلوات 🍁بر صاحب این عزا به مهدی صلوات ▪️امشب که شب شام غریبان حسین است ▪️با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است ▪️یا رب به سر سید سجاد چه آمد ▪️در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است ▪️گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر ▪️ بر روی زمین پیکر عریان حسین است ▪️در آن دل صحرا چه کند زینب کبری ▪️بی یار و معین خواهر گریان حسین است ▪️ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن ▪️ زهرا جنان آمده مهمان حسین است ⬅️شب شام غریبان... آی دلای کربلایی.. امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله... ⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان.... ⬅️زینب پرستار بچه های حسینه... بچه ها رو آروم میکنه... یکی سراغ بابا ازعمه میگیره.. عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه ( عمه چرا بابام از میدان نیومد ) یکی سراغ عمورو از عمه میگیره... عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه... یکی سراغ علی اکبرو می گیره ... یکی سراغ قاسم رو میگیره... آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ... در ناله می زنه ... علی اصغرم کجایی مادر... قربون اون لبای تشنه برم علی جان... علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ... ✨شکسته سنگ غم بال و پرم را ✨بسوزد داغ از پا تا سرم را ✨الهی حرمله طفلت بمیره ✨ که تو کشتی علی اصغرم را (روضه علی اصغر ع) ⬅️نمیدونم امشب کربلا چه خبر بوده.... اما بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،، داغدیده ها را تسلا میدن ... آرومشون میکنند اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن... سکینه رو تازیانه زدن ... بچه ها به بیابونا فرار می کردند... ⬅️ ذکر امشب همین باشه ... با دل زینب هم ناله شو 🔳الهی خواهرت زینب بمیرد 🔳نماند بعد تو ماتم بگیرد (دشتی) آخ داداش 💔 اگر کشتن چرا آبت ندادند 💔چرا زان دُر نایابت ندادند 💔 اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند شام غریبان ابی عبدالله ست ... دوست دارم با هم هم ناله شیم... 🖤شام غریبان حسین ( امشب است )3 💔اول درد و مَحَنِ (زینب است)3 🖤طفل یتیمی زِحسین (گم شده)2 💔زینب از این غُصه دلش (خون شده)2 🖤حاجتم این است که تو ای (ساربان)3 💔این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3 (دشتی یا سینه زنی) 🔘از حرم تا قتلگه 🔘زینب صدا میزد حسین 🔘دست و پا میزد حسین 🔘زینب صدا میزد حسین ▪️یا اَخا روحی فداک ▪️یا اَخا من لی سواک ▪️از عطش در زیر خنجر ▪️دست و پا میزد حسین ▪️زینب صدا میزد حسین... هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن.... 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 @roze_daftari
دودمه شب یازدهم دگر خورشید روی نیزه‌ها رفت امان از دل زینب (س) دگر دشمن به سوی خیمه‌ها رفت امان از دل زینب (س) // دودمه شب یازدهم شمع دل می‌سوزد و شام غریبان امشب است -موپریشان زینب است گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است- موپریشان زینب است // دودمه شب یازدهم زینب سوخته دل بی کس و کار است اخا -بنگر حال مرا پای طفلان حرم آبله دارداست اخا-بنگر حال مرا //   دودمه شب یازدهم امشب حرم آل عبا یار ندارد-امان از دل زینب مردی به جز از عابد بیمار ندارد -امان از دل زینب // دودمه شب یازدهم جان زینب در شب شام غریبان گم شده ---- یاریم کن یاحسین دخترت با گوش پاره در بیابان گم شده --- یاریم کن یاحسین // دودمه شب یازدهم بین هر خیمه پرستویی خدایی می‌شود ----- کربلا آتش گرفت صورت پروانه‌ها کرب بلای می‌شود ----- کربلا آتش گرفت دودمه شب یازدهم شاه گفتا کربلا امروز میدان من است، عید قربان من است مادرم زهرا (س) در این گودال مهمان من است، عید قربان من است //   دودمه شب یازدهم شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است مو پریشان زینب است گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است مو پریشان زینب است // دودمه شب یازدهم آسمان کربلا تیره شده واویلتا حضرت زهرا بیا سر به روی نی تن شه مانده زیر دست و پا حضرت زهرا بیا  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه عاشورایی نیرو نمانده است به بازو برادرم تا نیزه های در بدنت را درآورم ای عمر من چگونه تنت اینچنین شده بالا بلند قامت تو چون نگین شده با تیغ و تیر پیرهنت ریز ریز شد از نعل های تازه تنت ریز ریز شد ای پاره پاره تن به زمین ریختی حسین از دست های من به زمین ریختی حسین یک لحظه قلب من متحیر شد و شکست بردند نیزه ها بدنت را به روی دست دستی سیاه پیرهنت را ربوده است هر نیزه قسمتی ز تنت را ربوده است نشناختم اگر که تو را حق بده حسین آه ای مرملٌ البدما حق بده حسین چون چاره نیست از بدنت دور می شوم با تازیانه ها ز تنت دور می شوم زخمی ترین بدن به که بسپارمت حسین؟ تنهاترین من به که بسپارمت حسین؟ از لحظه ای که گرگ صفت ها رها شدند خلخال ها روانه ی بازارها شدند غربت ببین چگونه سفر می برد مرا فریادهای حرمله سر می برد مرا خولی برای بردن تو کیسه جور کرد گویا هوای کوفه و نان تنور کرد 👉
4_6035310245025154481.mp3
6.46M
‍ متن نوحه شام غریبان کربلایی مجید بهمنی 😔 شام غریبونه دلم خونه حسین سرت توی تنور مهمونه حسین قصه نخور اگه موهات سوخته منم موهام پریشونه او می کشید و من هم خودم رو روی خاکا می کشیدم او می برید و از روی تل تا قتلگاهت می دویدم ای اوای از این غم شام غریبونه سحر نداره نداره دیگه رقیمون پدر نداره نداره دیگه ندارم چادری روی سرم کبود شده از تازیونه پیکرم کاشکی که بودی و نمیزاشتی بیان نامحرما بین حرم . یادم نمی ره که پیرهنت رو صد نفر باهم کشیدند روی تن تو ده تا سوار با نعل تازه می دویدند ای وای از این غم شام غربونت سحر نداره نداره ناموس تو معجر به سر نداره نداره شام غریبونه سحر نداره نداره دیگه رقیمون پدر نداره نداره قافله از فردا میشه راهیه شام می گردونند مارو میون ازدهام باشه تحمل می کنم اما نزار که من برم بزم حرام جای ابالفضل خولی و شمر و حرمله هستند کنارم کوچه به کوچه با ضرب سیلی اسم مادر رو می یارم ای وای از این غم شام غریبونه سحر نداره نداره زینب بجز خون جگر نداره نداره @majmaozakerine
😭💔 مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع رفته تن بدون سرت تا کجا حسین مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند چون از جلو بریده نشد از قفا حسین مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند یک عده گرگ های بی حیا حسین مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین هر ضربه را برای رضای خدا زدند شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
متن نوحه غریب گیر آوردنت نریمان پناهی ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── غریب گیر آوردنت؛ تشنه سر بریدنت ●♪♫ وای بمیره مادرت… وای بمیره خواهرت! ●♪♫ غریب گیر آوردنت… غریب گیر آوردنت… ●♪♫ با لبِ تشنه کشتنت؛ به قتلگاه بردنت ●♪♫ رد شدن؛ از رو بدنت… ●♪♫ غریب گیر آوردنت… غریب گیر آوردنت… ●♪♫ به نیزه ها سپردنت؛ با هرچی میشد زدنت! ●♪♫ جلو چشای دخترت… ●♪♫ غریب گیر آوردنت… غریب گیر آوردنت… ●♪♫ اسیرِ نیزه ها شدی؛ ذبیح با القفا شدی ●♪♫ جلو چشای مادرت؛ تشنه سر بریدنت ●♪♫ غریب گیر آوردنت… غریب گیر آوردنت… ●♪♫ راس تو میرود بالای نیزه ها؛ من زار میزنم در پای نیزه ها ●♪♫ آه ای ستاره ی دنباله دارِ من ●♪♫ زخمی ترین سرِ نیزه سوار من ●♪♫ ای حسینم ای حسینم… ای ضیا هر دو عینم ●♪♫ ای بی کفن؛ چه با این پاره تن کنم؟ با چادرم تو را باید کفن کنم… ●♪♫ من میروم ولی جانم کنار توست؛ تا سالهای سال شمعِ مزار توست ●♪♫ عمه جانم… عمه جانم… عمه جانِ قد کمانم… ●♪♫ با گریه آمدم اطراف قتله گاه؛ گفتی که خواهرم برگرد خیمه گاه ●♪♫ بعد از دقایقی دیدم که پیکرت در خون فتاده و بر نیزه ها سرت ●♪♫ عمه جانم… عمه جانم… عمه جانِ قد کمانم… ●♪♫ خون گریه میکنم؛ برا اون لحظه که سختی ●♪♫ که تو دیدی یه غریبی؛ داره میره به اسیری ●♪♫ خون گریه میکنم واسه اون صحنه که دیدی ●♪♫ که تو دیدی یه عزیزی؛ داره میره به اسیری ●♪♫ عمه جانم… عمه جانم… عمه جانِ قد کمانم… ●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── نریمان پناهی غریب گیر آوردنت
[WWW.FOTROS.IR]Rajeon[08].mp3
15.06M
نوحه (به سمت گودال از خیمه دویدم من ) نوحه های ( عليه‌‌‌السّلام ) با مداحى حاج محمود كريمى ( عليه‌السّلام ) ☑️
به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من آخ به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من عزیز خواهر غریب مادر عزیز خواهر غریب مادر عزیز خواهر غریب مادر به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من آخ سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من دیر رسیدم من ، سر تو رو بردند دیر رسیدم من ، سر تو رو بردند سر تو رو بردند ، دیر رسیدم من یک گوشه گودال ، مادر رو دیدم من که رفته بود از حال، دیر رسیدم من صدا زدی من رو ، خودم شنیدم من صدای رگ هات بود، دیر رسیدم من به سمت گودال از خیم دویدم شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من عمامه ات رو بردند ، دیر رسیدم من شمشیر ات رو بردند ، دیر رسیدم من انگشتر اش هم بردند… پیراهن رو بردند ، دیر رسیدم من با بوسه از رگ ها ، به خون تپیدم من میان خاک و خون ، دیر رسیدم من عزیز خواهر غریب مادر عزیز خواهر غریب مادر عزیز خواهر غریب مادر به سمت گودال از خیم دویدم شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردند، دیر رسیدم من عزیز خواهر غریب مادر عزیز خواهر غریب مادر عزیز خواهر غریب مادر
5. سید مجید بنی فاطم.mp3
4.69M
(علیه السلام) شام غریبان حسین امشب است ، امشب است اول درد و محن زینب است زینب است ز حسین گم شده ، ساربان ساربان قامت زینب ز الَم خم شده ، ساربان ساربان شام غریبان حسین امشب است ، امشب است شام غریبان حسین امشب است ، امشب است اول درد و مِحنِ زینب است زینب است حاجتم این است كه تو ای ، ساربان سار بان این شتران را ، تو به تندی مران ساربان ساربان طفل یتیمی ز حسین گم شده ، ساربان ساربان قامت زینب ز غمش خم شده ، ساربان ساربان
تا زمانی که حسین است رفیقِ دلِ من میلِ همراہ شدن با دگران نیست مرا ..! 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
يا اين دلِ شكسته ی ما را صبور كن يا لاأقل به خاطر زينب ظهور كن ديگر بتاب از افق مكه، ماه من! اين جاده‌های شب‌زده را غرق نور كن با ذوالفقار حضرت مولا، بيا و بعد دلهای شيعه را پرِ حسّ غرور کن
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ میلادی: Monday - 31 August 2020 قمری: الإثنين، 11 محرم 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹راس اباعبدالله در مجلس ابن زیاد، 61ه-ق 🔹حرکت کاروان اسراء به سمت کوفه، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️14 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️24 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️39 روز تا اربعین حسینی ▪️47 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️48 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ✅ با ما همراه شوید...
✨﷽✨ 🏴آیا فرشتگان و جنیان در کربلا به کمک حضرت امام حسین (ع) آمدند؟ ✍در برخی از منابع روایی، درباره کمک و نصرت الاهی به وسیلۀ جنیان و فرشتگان به امام حسین (ع) احادیثی از ائمه معصومین (ع) بیان شده است که به این امر تصریح می کنند؛ مثلاً: شیخ مفید به سند خود از امام صادق (ع ) این نکته را نقل کرده است: زمانی که امام حسین (ع) از مدینه حرکت کرد، گروهی از ملائکه برای پیشنهاد کمک خدمت آن حضرت آمدند و گروه هایی از مسلمانان و شیعیان جن برای کمک آمدند، اما حضرت در پاسخ جنیان فرمود: "خدا به شما جزای خیر دهد من مسئول کار خود هستم و محل و زمان قتل من نیز مشخص است. جنیان گفتند: اگر امر شما نبود همه دشمنان شما را می کشتیم. حضرت در پاسخ فرمود: ما بر این کار از شما تواناتریم، اما چنین نمی کنیم تا آنها که گمراه می شوند با اتمام حجت باشد و آنها که راه حق را می پذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد" نیز در برخی از روایات هم بیان شده است که فرشتگانی برای کمک به امام حسین (ع) آمدند، در مرتبۀ اول اجازه جنگیدن به آنها داده نشد، ولی در مرتبه دوم وقتی آمدند که امام حسین (ع) شهید شده بود؛ مانند این روایت از امام صادق (ع): "چهار هزار فرشته نازل شدند تا همراه امام حسین (ع) بجنگند، ولی به آنان اجازه جنگیدن داده نشد. دوباره اذن گرفتند و فرود آمدند و این وقتی بود که حسین (ع) کشته شده بود.. خلاصه این که، چنین چیزی در روایات وجود دارد و درست است و هیچ دانشمند و کارشناس دینی آن را رد نکرده است؛ زیرا منافاتی با اعتقادات و معارف اسلامی ندارد. البته یاری رساندن ملائکه و جنیان و یا هر چیز دیگری از طرف خداوند برای انبیا هم بوده است؛ خداوند در قرآن به پیامبر (ص) می فرماید: (به خاطر بیاورید) زمانى را (که از شدت ناراحتى در میدان بدر) از پروردگارتان تقاضاى کمک مى‏کردید و او تقاضاى شما را پذیرفت (و گفت) من شما را با یک هزار از فرشتگان که پشت سر هم فرود مى‏آیند یارى مى‏کنم‏.و مثل یاری رساندن به مسلمانان در جنگ احزاب و در برخی موارد، این کمک ها از طرف فرشتگان و جنیان بود که به جهت مصالحی که ذکر می شود، تحقق پیدا نمی کرد. 📚بحار الانوار، ج ۴۴، ص۳۳۰، 📚 امالی، ص ۶۳۸ ‌‌‌
بـا یـاد صبـح یازدهم، صبـحِ بےحسیـن هر روز صبـح ، شام غریبان زینب است .. یاللعجب مگر ڪہ قیامت بـه پا شده بر نیـزه آفتابِ درخشان زینب است ...
ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت بی قرار بی قرار آمد ،قرارش را نداشت سالها پا در رکاب حضرت خورشید بود بر رکاب اما سوار کهنه کارش را نداشت بر رکاب خود نگین سرخ خاتم را ندید بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشت خوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد دشت تاب گامهای استوارش را نداشت لحظه هایی را که بی او از سفر برگشته بود لحظه هایی را که اصلا انتظارش را نداشت یالهایش گیسوانی غوطه ور در خاک وخون چشمهایش چشمه ای که اختیارش را نداشت اسب بی صاحب شبیه کشتی بی ناخداست صاحبش را،هستی اش را ، اعتبارش را نداشت پیکر خود را به خون آسمان آغشته کرد طاقت دل کندن از دار وندارش را نداشت اسبها در قتله گاه آسیمه سر میتاختند کاش شرم دیدن ایل وتبارش را نداشت پیکری صدپاره از آوردگاه آورده بود که حساب زخمهای بی شمارش را نداشت کاش دُلدُل بود ودِل دِل کردنش را میشنید لحظه ای که حیدر بی ذوالفقارش را نداشت بالهایش را همان جا باز کرد وجان سپرد آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت
مقتل به فصل ذبح عظیم خدا رسید راوی داستان به غروب منا رسید پیچید بانگ هَل مِن مردی میان دشت او یار خواست لشگر تیر از هوا رسید افتاد بر زمین تن مجروح آفتاب باد مخالف آمد و ابر بلا رسید بازی تیر و نیزه و خنجر تمام شد وقت هنرنمایی سنگ و عصا رسید از تل زینبیه سرازیر شد زنی آری رسید خواهرش اما کجا رسید جایی که حنجری شده درگیر خنجری جایی که جان او به لب تیغ ها رسید جشن است! دور هلهله‌ ها هم گذشت و حال هنگام پایکوبی اسبان فرا رسید برگشت ذوالجناح ولی شاه برنگشت ساحل گریست، کشتی بی ناخدا رسید
بین میدان غارت و جنجال میبینم فقط... لشکری ، گِرد تنی بی حال میبینم فقط... دیگران رفتند ، مانده شمرِ پست و خنجرش روی سینه چکمه‌ی دجال میبینم فقط... از روی تل که مشخص نیست ، سویَت آمدم هر طرف از پیکرت گودال میبینم فقط... مصحفِ نورانیِ زینب که در خون خفته ای آیه‌ها را بر تنت پامال میبینم فقط... گفت با من دخترت: عمه چرا اینگونه ای؟ قامتت را من شبیه دال میبینم فقط... ذوالجناحت غرقِ خون ، از خونِ تو برگشته بود مُردم از این صحنه ، خون در یال ، میبینم فقط... آه... ، رفتی و کمی بعد از تو بیچاره شدیم غارتِ گهواره و خلخال میبینم فقط...
روضه سنگین شده ای کاش که لب وا بشود بهرِ روضه همه اسبابِ ..مهیّا بشود سینه ات جای بلندی ست نبینم که کسی دور از شان و ادب روی تنت پا بشود زیرِ چکمه که فتادی نفَسم سخت گرفت به کمک آماده ام تا دمت احیا بشود تشنه لب ناله نزن مادرم از راه رسید.. نگرانِ نَفَست حضرت زهرا بشود.. تیرها را که شکست روی تنت جای گرفت قاتل است آمده تا صاحبِ سودا بشود بدنت را که به رو کرد دلم ریخت بهم.. کاش می شد که کمی با تو مدارا بشود اشکِ چشمانِ مرا کاش پذیرا بشوی زخم با اشک گمانم که مداوا بشود دست و پا می زنی و زینبِ تو کرده دعا کاش محشر به همین ثانیه برپا بشود بعد از این خوردنِ آب است حرام ای تشنه خواهرت کاش شهیدِ لبِ دریا بشود
عمه سادات بی قراره♪♫ غصه و غمهاش بی شماره♪♫ تموم غصش غم یاره♪♫ تنها امیدش بی پناهه♪♫ روزای سختی توی راهه♪♫ رو خاک سوزان پا می زاره♪♫ عمه سادات بی قراره♪♫ غصه و غمهاش بی شماره♪♫ تموم غصش غم یاره♪♫ +_──|✦♪♫✦|──_+ تنها امیدش بی پناهه♪♫ روزای سختی توی راهه♪♫ رو خاک سوزان پا می زاره♪♫ عمه سادات بی قراره♪♫ غصه و غمهاش بی شماره♪♫ تموم غصش غم یاره♪♫ تنها امیدش بی پناهه♪♫ روزای سختی توی راهه♪♫ رو خاک سوزان پا می زاره♪♫
4_5848240960172983501.mp3
1.34M
‍ ⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️ ⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴 روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر
روضه روز یازدهم محرم این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین                                 مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین سالها دم از تو و کربلایت می زنم                             گر شود قسمت مرا صد بار جادارد حسین گر که هستم رو سیاه اما بود مویم سپید                    این سپیدی با تو بودن را ندا دارد حسین گر چه هنگام نماز کعبه باشد پیش رو                         قبله ای جز کربلا دل در کجا دارد حسین هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل        چون شکست  از داغ تو قدر و بها دارد حسین می شود آیا که مژگانم کند جارو کشی                    خاک پاک زائرت را چون شفا دارد حسین                                     کی شود گوشه قبرت را ببرگیرم چو جان                                    در میان قتلگاه مردن صفا دارد حسین روز یازدهم محرم است ، روز عزا ست ، امروز امام زمان عزادار است برای عمه اش زینب گریه می کند همه زن و بچه ها را سوار کرد ، اما کسی نیست زینب را سوار کند یک وقت دیدند زینب سرش را برگرداند ، طرف گودال قتلگاه صدا زد : حسین جان پاشو زینبت را سوار کن ، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره برادر،(یاد امام ، شهدا ، اموات ) . صدا زد : حسینم چرا انگشت و انگشتر نداری                                                چرا عَمّامه بر سر نداری چرا این حنجرت خشک است و بی آب                                  مگر عباس آب آور نداری زبان بگشوده زخم سینه تو                                           مگر ای کشته تو مادر نداری یک وقت دختر امام حسین از تو محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند  عمه ام را تازیانه می زنند  ۱.