eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5992350831079327277.mp3
1.4M
‍ متن شعر به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند سر تو را به نیزه ای نشانده دشمن علی نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند نوایی نوایی نوایی الهی ور افتاد نشان جدایی به دنبال محمل سبک تر قدم زن مبادا غباری به محمل نشیند خَلَد گر به پا خاری آخر بر آید چه سازم به خاری که بر دل نشیند میروم و نمیرود ناقه به زیر محملم وای دلم ‍ ‍ به سوی شام و کوفه ام، چه دل شکسته می برند ببین که زینب تو را، غریب و خسته می برند همان وجود نازنین، خدای صبر در زمین تمام رکن  قامتش، ز هم گسسته می برند زیارت تو آمدم، سرت نبود یا حسین مرا برای دیدن سر شکسته می برند تو در تنور و کودکان، میان آتش حرم غم تو و یتیم تو، به دل نشسته می برند ببین که یک شبه شده، جمال ما همه کبود ز قتله گاه تو مرا، به دست بسته می برند سر امیر لشگرت، به نیزه ها نمی نشست ولی ز بغض و کین سرش، به نیزه بسته می برند برای کودکان خود، ز گوش کودکان تو تمام گوشواره ها، به دست بسته می برند شاعر:جواد حیدری یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۱ ساعت ۱۷:۵ نوشته شده توسط علی    
. 🔳▪️➰▪️🔳 🖤امام سجاد علیه السلام فرمود: ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند.، . سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس را در برابر چشم عمّه هایم زینب و ام کلثوم(علیهماالسلام) نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم را در برابر چشم سکینه و رقیه می آوردند ▪️ و با سرها بازی می کردند، ▪️و گاهی سرها به زمین می افتاد ▪️و زیر سم ستوران قرار می گرفت.، ......😭😭😭😭🖤
اشعار شب اول صفر ۱۳۹۹ مسجد ارک جمعه بیست و هشتم شهریور عزای ماه محرم عزای فاطمه است حسین گفتن ما با نوای فاطمه است به خرج مغرض و دشمن نرفته و نرود که خرج روضه ی هر سال پای فاطمه است اگرچه در ته گودال دست و پا میزد بهای سرخی خونش خدای فاطمه است حسین مثل حسن مادری ست گریه کنید حسین عاشق اشک گدای فاطمه است اگر صدای علی را شنیدی از زینب فقط صدای رقیه صدای فاطمه است دلم به کرب و بلا و به اربعین خوش بود هوا هوای نجف با هوای فاطمه است خدا قبول کند از همه که آمده اند همیشه پشت سر ما دعای فاطمه است همیشه جمع شده روضه با سلیقه ی او همیشه گوشه ی هر روضه جای فاطمه است به صورتی که زده بوسه مصطفی در خورد شروع روضه ی فضه بیای فاطمه است خلاصه پشت در خانه هیزم آوردند خلاصه بیت علی کربلای فاطمه است لگد زدند به طوبا و میوه اش افتاد همین دلالت بر انحنای فاطمه است زنی که خورده زمین مرد خانه ی علی است یلی که خورده زمین مرتضای فاطمه است یکی نبود بگوید محله های شلوغ چه جای آمدن بچه های فاطمه است کجاست فاطمه در شام ازدحام شده عقیله وارد دروازه ی عوام شده
📋 خیلی دلم میخواست که بیام حرم پیاده / / مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی خیلی دلم میخواست که ، بیام حرم پیاده دعوت نکردی من رو ، غم تو دلم زیاده حالا دارم میسوزم ، تو حسرت کربلا دوباره قسمت نشد ، بازم جاموندم آقا سهم من شد از حرم چشم تر یه دنیا غم کاش ببینم این شبا خواب حرم همه رفتن به کربلا منم موندم حالا تک و تنها «حسین جانم ، حسین جانم» یه عده دارن آقا ، طی میکنن جاده‌ها الان پای پیاده ، دارن میرن کربلا یه عده هم مثل من ، با چشمای خیس آقا زل میزنن به عکس ، غروب کرببلا باز نشد که من بیام تو حرم بدم سلام میمیرم من آخرش ای بامرام دلم تنگه ، میخوام حالا برم مشهد پیش امام رضا «حسین جانم ، حسین جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_557729184449823826.mp3
5.72M
▪️اجرای زیبای این شعر به صورت مرثیه و روضه هــمزمان با اول ماه صـــفر وایام مصیبـت آل الله ☑️با نوای گرم حجت الاسلام استاد میرزامحــمدی @majmaozakerine
شامــیان خنده به زخم جــگر ما نزنید ساز با نالـــــۀ ذرّیـــۀ زهــــــرا نزنـید ســر مـــردان خدا را به سـر نیزه زدید مــــرد باشید دگـر سنگ به زنها نزنید به زنان بر ســــر بازار اگـر سنگ زدید دخــــــتران را به کـــنار ســر بابا نزنید علـــی و فاطمه در جمع شما اِستادند پیش چشـم علـی و فاطمه ما را نزنید به اســیری که بود در غل و زنجیـر زدید به یتیمی که دویده است به صحرا نزنید رقــص شادی جلو محمــل زینب نکنید پای ســـر بریـــده به زمـــین پا نزنـــید بگـــذارید برای شـــهدا گـــریه کــنیم خـــــــنده بر داغ دل ســوختۀ ما نزنیـــد کشتن فاطــــمه بین در ودیوار بس است تازیـــانه به تن زینــب کـــبری نزنیــد به تماشـــای سر پاک حســین آمده اید اینقــــدر دست به هنگام تماشـــا نزنید ســخن «میثم» دل سوخته را گوش کنید دوستان غـــــــیر در خـــانۀ مــــــولا نزنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب سوم.mp3
3.73M
|⇦• و توسل به حضرت رقیه سلام الله اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به امید دفع بلا و شفایِ همۀ مریضانِ درگیر با به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد
|⇦• و توسل به حضرت رقیه سلام الله اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به امید دفع بلا و شفایِ همۀ مریضانِ درگیر با به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خرابه تاریکه *خسته نشدی اینهمه داد زدی؟گریۀ شما با این سه ساله یه فرقش اینه که شماها که گریه میکنید کنار دستیت آرومت میکنه .. هی بهت آب میده هی حواسش هست تو حالت بد نشه اصلاً بالاتر مادر ما وایساده کنارت هی اشکاتُ پاک میکنه .. امام سجاد فرمود ما گریه میکردیم با ته نیزه میزدن .. ما گریه میکردیم لگد میزدن .. اما تو امشب راحت داد بزن هرکی رفت خونه صداش گرفت بدونه یه ذره شکل رقیه شده* خرابه تاریکه تو روشنش کردی تو هم لبت زخمه تو هم پر از دردی *چقد شکل هم شدیم بابا .. بابا من که چشمام درست نمیبینه تو منو نگاه کن* نگام کن که چجوری پیرم کردن بی امون منو زمین گیرم کردن نگام کن بابا زندگیمُ دادم ولی بابا عشقتُ نه گهواره رو دادم ولی غم اصغرُ نه *هرکی اهل کنایه بود من لال میشم این یدونه رو نمیتونم توضیح بدم هرکی گرفت داد بزنه* سنگارو میدیدم ولی بابا عمه رو نه گوشوارمُ دادم ولی بابا معجرُ نه *فرمودند سرُ انداختن جلوش تا سرُ انداختن عقیلۀ بنی هاشم و بقیۀ مخدرات دویدن جلوی رقیه شاید سرُ نبینه .. خواستن یه کاری کنن حواسش پرت بشه سرُ نبینه ..* برید کنار میخوام سرُ ببینم زخمای روز آخرُ ببینم .. *به خدا قسم امشبُ سالم رد کنی میرسیم به عاشورا ان شاءالله ، اینو حضرت آقای علوی می فرمود :کی میگه نشناخت ؟کی میگه گفت غذا نمیخوام؟ تا دید شلوغ شد خرابه زن و بچه ریختن به هم یه چیزی انداختن رو خاک ، همه چی همون اول دستگیرش شد* برید کنار میخوام سرو ببینم زخمای روز آخرو ببینم جلو چشامو نگیرید که میخوام پارگیای حنجرو ببینم .. *سرو بغل کرد: مَنْ الَّذي أَيتمني بابایی ... همتون کمک کنید یتیم نوازی همینه به خدا شب عاشورا همتون گریه کردید با این ، غریب گیر آووردنت حالا من امشب عوضش میکنم : یتیم گیر آوردنت .. اینه رسمش؟* مَنْ الَّذي أَيتمني بابایی دیگه تو آغوش منی بابایی اینهمه جا رفتی دلت نیومد به دخترت سر نزنی بابایی زندگیمُ دادم ولی بابا عشقتُ نه گهواره رو دادم ولی غم اصغرو نه سنگارو میدیدم ولی بابا عمه رو نه گوشوارمُ دادم ولی بابا معجرو نه *حالا حرفای در گوشی ؛ (دختر دارا میدونن) یه حرفای رو دخترا جلوی همه میزنن یه وقتایی بعضی حرفا حرفای درگوشیِ ، عمه نباید بشنوه* کاشکی میشد بازم برام بخندی پلکای زخمیتُ دیگه نبندی خیلی تنم درد میکنه بابایی از شبی که پرت شدم از بلندی ببین لبم داره عجب شکافی نمیشه موی سوختمُ ببافی هر دفعه گفتم که بابامُ میخوام بهم زدن یه سیلیِ حسابی از کوچه ها نگو ،راستی خبر نداری از عمو بگو اگه دیدیش ،سر رقیه سوخته مو به مو از مجلس شراب چیزی بهش نگو *بابا بهش نگو؛ چیو نگم؟بهش نگو تو جمعیت بودم دیدم یه نامحرم داره خواهرمُ نشون میده .. بابا تاحالا اسم کنیزُ نشنیده بودم .. بابا دیدم نامحرما به ما بد نگاه میکنن .. بابا بهش نگو ؛ عموم غیرت اللهِ .. بهش نگو ریختن روی سر عمم .. خودشُ انداخت رو بچه ها ،بچه هارو نزنن .. با کعب نی و تازیانه و نیزه ... حسین .. بهش نگو از بالای ناقه افتادم .. بهش نگو موهامُ کشیدن .. بهش نگو پا برهنه رو خارا دویدم .. بهش نگو لگد خوردم ..* زندگیمُ دادم ولی بابا عشقتُ نه گهواره رو دادم ولی غم اصغرو نه سنگارو میدیدم ولی بابا عمه رو نه گوشوارمُ دادم ولی بابا معجرو نه دستتُ بیار بالا ، به رقیه .. روزیِ اربعین دستِ رقیه ست .. باب الحسین رقیه ست .. بلند بگو یا حسین . •┄┅══༻○༺══┅┄
4_54667129722503616.mp3
6.59M
حضدت رقیه بابایی معلومه چند روزه کجایی *روضه کربلایی حمیدعلیمی @majmaozakerine 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
4_5978801433326127369.mp3
13.39M
🎧 جدید و بسیار شنیدنی 🎼 خاک پای زائراتم .... 🎤 🏴 ۹۹ 🚩 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Moghadam-ShahadatHazratRoghayeh1391[01].mp3
7.49M
▪️شدم مثل عمه بی سر و سامونت بابا▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه 🗓مراسم : شهادت حضرت رقیه
شدم مثل عمه بی سر و سامونت بابا تو مهمون منی یا که من مهمونت بابا کی میدونست میشه آخرش اینطوری بابا من و خرابه و سر پُر از خونت بابا به خودم میگفتم اینو امروز و فردا میرسی اومدی حالا و میگم یتیمم کرده چه کسی ... بابا بابا بابا حسین ، بابا بابا بابا حسین ... عمو نبود که برسه به فریادم بابا اون ساعتی که از رو ناقه افتادم بابا تنها برای دیدن خودت بودش بابا که موندم و هی به خودم امید دادم بابا بابا اِنقدر حرفا دارم که برای تو بزنم نگه داشتم بوسه هامو رو زخمای تو بزنم ... بابا بابا بابا حسین ، بابا بابا بابا حسین ... حالا که سر تو توی آغوشم هست بابا نمیگم جای کعب نِی رو دوشم هست بابا هنوز جای طناب به روی دستامه بابا هنوز صدای نیزه ها تو گوشم هست بابا این همه غصه چرا به سه ساله دختر رسیده غروب عمر منه و سحر آخر رسیده ... بابا بابا بابا حسین ، بابا بابا بابا حسین ...
حضرت رقیه.pdf
170K
◾️روضه مکتوب◾️ 💠شماره ۵💠 🔘حضرت رقیه سلام الله علیها 🔻موضوع🔻 ▪️مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها سلام الله علیها ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ 🚩
1_26129838.pdf
359.7K
◾️روضه مکتوب◾️ 💠شماره ۹💠 🔘حضرت رقیه سلام الله علیها 🔻موضوع🔻 ▪️مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها سلام الله ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
📹قصه عشق و عاشقي شيرينه 🎤 #محمدحسین_پویانفر 🎤 #كربلايي_محمد_فصولي 📍 اربعين ١٤٤٠
ماه صفر رسیده و وقت سفر شده با کاروان گریه دلم خونجگر شده یک کاروان ستاره که خورشید شام بود با دختری که مرثیه خوان پدر شده از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست بغضی که داشت از غم دل، پر ثمر شده از اربعین نگو که سراپا خجالتم از اربعین نگو که دلم در به در شده پای پیاده، صحن نجف تا به کربلا در این مسیر فصل عزا تازه تر شده هر کس برای داغ نبی گریه می کند از الطفات فاطمه صاحب اثر شده هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده مشهد، مدینه، یا نجف و شهر کربلا گریه برای اهل سفر بال و پر شده ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت؛ رفت 🥀   
ماه خون گرفته۷-غلامرضا سازگار فاتح شـام بلایم یا حسین زائر کرب و بلایم یا حسین یابن زهرا السلام                زینبت آمد ز شام شام شد مبهوت ظالم سوزیم  معجـــرم شــد پرچــم پیــروزیم یابن زهرا السلام                زینبت آمد ز شام من زبان را تیغ لا کردم حسین شام را کرب و بلا کردم حسین یابن زهرا السلام                زینبت آمد ز شام در اسارت استقامت کرده‌ام شام را صبـح قیـامت کرده‌ام یابن زهرا السلام                 زینبت آمد ز شام خیــز و استقبــال کـن از خواهـرت هر چه می‌پرسی مپرس از دخترت یابن زهرا السلام                 زینبت آمد ز شام بر سـر نی هم زبانم می‌شدی با سر خود سایه‌بانم می‌شدی یابن زهرا السلام                 زینبت آمد ز شام من چهل منزل کتک خوردم حسین تــا کـه پیغــام تــو را بـــردم حسین یابن زهرا السلام                  زینبت آمد ز شام
مصیبت اربعین یک ماه خون گرفته۷-غلامرضا سازگار عمـر مــا بعــد تـو چـون بسمـل بی‌بـال گذشت نـه چهـل روز کـه هـر لحظه چهل سال گذشت آمـــدم بــاتــــو بگـــویم بــه چـه احــوال گذشت همـه جـا بـر من، چــون گوشـۀ گــودال گذشت                          کـاش آن دم که ز نعش تو جدا گردیم                          عـوض تو سر خود را سر نی می‌دیدم از زمــانی که جدا گشت ز پیکـر سـر تو مـاند جـای سـم اسبـان به روی پیکر تو کعب نی داشت به کف قاتل بد اختر تو تـــن آزردۀ مــن شـــد سپــــر دختـــر تو                            مـادرت فاطمـه را گوشۀ مقتل دیدم                            تو نـالـۀ وای حسینــای ورا بشنیـدم دیدم از حنجر صدچاک دعایم کردی سر خود را سر نی راهنمایم کردی گـاه از گــوشۀ گـودال صدایم کردی گـاه بر نوک سنان گریه برایم کردی                           بی‌تو از مقتــل خون رو به حرم آوردم                           سر خونین تـو را بر سر نی گم کردم سـر تـو گم شدو بی‌روی تو سر کردم من دیگــر از بــودن خــود صــرف‌نظـر کردم من روز رفت و شب خود بی‌تو سحر کردم من ظهــر فـردا به سوی کوفه سفر کردم من                         این دو روزی که ز دیدار تو بودم محروم                         ذکـر من بـود فقـط وای حسیـن مظلوم بود کوه غم تو همچو علم بر دوشم غم گرفتی عوض فاطمه در آغوشم تاصدای تورسید ازسر نی بر گوشم کرد آوای تو از نوک سنان خـاموشم                         خواندی و با نفست شعلۀ آهم کردی                         اشـک‌ریـزان ز سـر نیـزه نگـاهم کردی بـاز پـروانه شـــدم دور سـرت گردیدم بــا نگــه مــرهم زخـم جگـرت گردیدم ازهمان پای سرت همسفرت گردیدم عـاشق صــادق مــوج خطرت گردیدم                         اهل هر شهر اهانت به مقامم کردند                         بـــا ســــرت وارد دروازۀ شـــامم کرد چه بگویم که چه درشام کشیدیم حسین گـام گـام از همه دشنام شنیدیم حسین سر هـر کــوچه و بــازار رسیـــدیم حسین غیـر شادی و کـف و خنده ندیدیم حسین                      شامیان چنگ و نی و تار و دهل آوردند                      هیجـده ســر عــوض شاخـۀ گل آوردند بـانگ تبریک به دور سر تو سر دادند نسبــت کفــر بــه اولاد پیمبـــر دادند نتوان گفت که دشنام به حیدر دادند سر هر کـوچه بـه مـا زجر مکرر دادند                     جگـــــرم را چـــــو تــــن زخمی تو آزردند                     دست بستـه به سوی بزم شرابم بردند در کنــــار سر تـو اشک فشانـدم دیدی خصم چون مادر تو فاطمه خواندم دیدی خصم را سخت به تحقیر کشاندم دیدی بـر همـــه خلق پیــام تــو رساندم دیدی                     پـــای قــــرآن دل انگیز تـو ای خون خدا                     بر رخش سخت زدم سیلـی یابن الطقا شام با آن همه بیداد اسیرت گردید پسـر هنـد جگـــرخوار حقیرت گردید نــوبت سلطنت طفـل صغیرت گردید تا صف حشر به ویرانه سفیرت گرید                           تا ابد طفل یتیم تو نمایندۀ توست                           این نمـاینـده پیـام‌آور آیندۀ توست حـال در کـوی تـو رو بار دگر آوردم بــر تو از کوفه و از شام خبر آوردم پــرچم صبـر بــه همـراه ظفر آوردم داغ جای گل و ریحان ز سفر آوردم                        دیدی از نیزه چه ها برسرما می‌آمد                        کعب نـی بـود که بر پیکر مـا می‌آمد چــادرم رفت ولی دیـدن یـک مـویم نه قامتم گشت خم از هجر تـو زانـویم نه بازویم بسته شد اما لب حق گویم نه گـــره افتــــاد بــه بــازوم بـه ابرویم نه                  نه غـم از بند نه باک از گرهم بود حسین                  که همین رخـت اسارت زرهم بود حسین یـوسف فــاطمه ‌ای داغ تــو مُهـر جگـرم همرهم همسخنم همنفسم همسفرم خجلـــم از تـــو و از مـــادر و جـد و پدرم کـــز چه بـــاید بــه وطن پیرهنت را ببرم                          یابن زهرا چه شود آبرویم را بخری                          همـره خویش مـرا مثـل رقیه ببری کاش خونین شود از چشم ترم پیرهنم کـاش می‌کــرد قضــا پیــرهنـم را کفنم کاش می گشت کنـار حـرمت دفن تنم تــو دعــا کــن نبــرد قافله سـوی وطنم                       تا به نظم آورد ازسوز درون این غم را                       داده‌ام شعله دمـادم نـفس«میثم»را @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹روضه چهارمین امام الشام الشام الشام سالروز ورود حضرت سید الشهدا علیهم السلاام به شهر شام😭 🎤 حاج حیدر خمسه @majmaozakerine