بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
آشوب بدی در دلم انداخت مغیره
باقنفذملعون به سویم تاخت مغیره
یک لشکروحشی هم جمع اند به کوچه
در خاطر من ، خاطرغم ساخت مغیره
بگرفت کمربندعلی ، فاطمه ی او
باضربت پابر تن اوتاخت مغیره
شد جنگ میان عمر وفاطمه، ای وای
باصرب لگد بهره تو پرداخت مغیره
از لعل لبت ، خون وسط کوچه چکیده
کاینگونه زد آتش دل و بگداخت مغیره
در بین همه مدعیان ، فاطمه تنهاست
جان داد برای تو و نشناخت مغیره
باضرب غلافی به زد قنفذملعون
تا پرچم آشوب برافراخت مغیره
برگردن حیدر وسط کوچه طناب است
روبه صفتی بودکه بنواخت مغیره
دوری و جدایی زتو سخت است عزیزم
جان دادی و صد حیف چنین ، باخت مغیره
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿
#پست_ویژه
#شور_امام_حسنی
#شور_امام_حسینی
#شور_ابالفضلی
شمیم روضه های مادر ، مارو به هیئتا کشیده
خدارو شکر دوباره عمرم ، به فاطمیه ها رسیده
خیلی بَده حال دلایی ، که کربلاتونو ندیده
مادری کرده و دوباره ، نوکرا رو اینجا کشونده
اون که یه عمره با غریبیش ، دلای عاشقو سوزونده
رسیده رزق گریه مادر ، سفرشو بین ما تکونده
مادر عادتش ، اینه هرکجا
واسه ی بچه هاش میکنه دعا
بلطف وساطت حسنش
مادر حسین شده مادر ما
هرکی که بلند بگه یا حَسَن
میگیره از مادر رزق کربلا
یا حسن میخونم ، مادرش پا میشه
هر گره با دستای حسن وا میشه
یا حسن یا مولا یا حسن یا مولا
بند دوم
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿
یه مادر و یه دل خون و ، نداره حتی روضه خونو
قاصدکی نیست برسونه ، سلام قبر بی نشونو
الهی که نبینه هیشکی ، داغ یه مادر جوونو
یه مادر و یه بوی سیبو ، روضه های شیب الخضیبو
کاش که ندن نشون مادر ، تو قتلگاه خدالتریبو
حسین ببینه مادرش رو ، بلند میگه اناالغریبو
بالای سرش ، روضه وا میشه
انگار از نو عصر عاشورا میشه
زینب میرسه ، پای مقتلش
با اون چادر خاکی غوغا میشه
تا اسم حسین رو لبها میاد
هرجای این دنیا کربلا میشه
بیقراری هامو ، با خودم میارم
کل دردم اینه ، کربلا کم دارم
یا حسین مولا یا اباعبدالله
بند سوم
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿
بارون میگیره آسمونم ، یه بغضی گوشه ی گلومه
یعنی میشه یه روز ببینم ،گنبد سقا روبرومه
یه السلام بگم بمیرم ، برا قمر این آرزومه
عمود خیمه های ارباب ، روشنی چشم حسینی
کفیل زینبی ابالفضل ، تو ماه بین الحرمینی
ای پسر چهارم زهرا ، گره گشای عالمینی
رو دوشت علم تو چشمات قمر
دنیا افتاده روی پاهات قمر
اسطوره ی عشق الگوی ادب
خیبر شکنی مثل بابات قمر
حُسنِ یوسفه خالِ رو لبت
زهرا کرد تو میدون تماشات قمر
هم برادری و هم علمداری تو
ساقی عطاشایی کرم داری تو
ای علمدار عشق ای علمدار عشق
#خادم_زینب
#شور_روضه_ای
مداح اهبیت ع🎤
کربلایی مجیدمنصوری
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
mirdamad88-01.mp3
1.79M
#واحد
سیدمجیدبنی فاطمه
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
other_02.mp3
2.01M
#واحد
حاج امیرعباسی
@majmaozakerine
4_6017038517845104823.mp3
9.49M
#زمینه بسیار زیبا و جانسوز
#ایام_فاطمیه
بهار عمر هر کسی جوونیه
جوونیه مادر من خزونیه
#سید_مجید_بنی_فاطمه
@majmaozakerine
😭😭😭😭
💕محبت
🌸تنها کلیدیست
💕که بی هیچ بهانه ای،
🌸هر قفلی
💕را باز می کند
🌸شیشه ها
💕شکستنی ست
🌸زندگی گذشتنی ست
💕این فقط
🌸محبـت است
💕که همیشه ماندنیست
عصرتون بخیر بزرگواران🌸
(یازهرا)🍁
بیا ای دل در این محفل عطایا میکند زهرا
ببین بالطف خلاقش چه غوغا میکند زهرا
بیا و بی ریا بنشین که اینجا بزم عرفان است
به بزم بی ریا حتما تماشا میکندزهرا
بیا مانند پروانه طواف شمع والا کن
ببین چه هدیهای با ارزش اهداء میکندزهرا
خبرکن دردمندان را مطب فاطمه باز است
دراین محفل به هردردی مداوا میکند زهرا
منال ازدرد ازغم ها بگیر از دامن مولا
تورا بر حل مشکل ها مهیا میکند زهرا
گره درکار اگر داری چرا آواره میگردی!
دراین میخانه چون صدها گره وامیکند زهرا
مخور غصه در این بازار اگر بار خذف داری
نگاهی گر کند بر آن مطلا میکند زهرا
دراین بازار پر رونق سرشکت مشتری دارد
تورا در جنت اعلا شکیبا میکند زهرا
بگوش مرده (یازهرا) بگو شاید به هوش آید!
گهی مثل علی کار مسیحا میکند زهرا
اگر صادر کند زینب جواز جنت مارا
حسین مهرش کندحتماکه امضا میکند زهرا
اگر چه (منزوی) دریا تو (احسان) کمتراز قطره
بخواهد قطره را وصل به دریا میکند
زهرا
استاد بدرخانی
شعر روضه از زبان مولا در وداع با حضرت زهرا سلام الله علیها
ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی
بال و پر علی چقدر زود می روی
بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه
هم سنگر علی چقدر زود می روی
ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب
ای لشکر علی چقدر زود می روی
شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات
ای یاور علی چقدر زود می روی
دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش
غم پرور علی چقدر زود می روی
نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر
ای همسر علی چقدر زود می روی
بد جور زندگی علی را به هم زدند
ای دلبر علی چقدر زود می روی
خیری که نیست بعد تو در زندگی من
ای کوثر علی چقدر زود می روی
وحید محمدی
چند روزی شده که مادر ما بیمار است
بین بستر بدن بی رمقش تب دار است
خواب در پلک ترش نیست، خودم دیدم که
سر شب تا سحر از درد کمر بیدار است
رنگ در چهره ندارد، به جز آن جای کبود
روی زرد است و پر از غصه و حالش زار است
در دعای سحرش روضه ی "عجل" دارد
طاقتش طاق شده، منتظر دیدار است
گر چه در بستر بی حالی خود افتاده
مقتل مادر ما بین در و دیوار است
فضه یک روز به بابای غریبم می گفت:
"به روی سینه ی او ردی از آن مسمار است"
سینه ام شد سپر شیر خدا، شکر خدا
بر لبش، شکرِ چنین لطف، هزاران بار است
آخر کار، در آن غسل علی می فهمد
به روی بازوی او هم اثر آزار است
وحید محمدی
📋 غم میوزید، شادیِ ما مختصر کند
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غم میوزید، شادیِ ما مختصر کند
شب میرسید، کامِ مرا تلختر کند
نامردِ شهر، با همه ولگردها رسید
تا که تمام قصهیِ دیوار و در کند
گردن کشید، دید علی نیست، شیرشد
تا بیخیال طعنه زند خنده سر کند
اول قبالهیِ فدک، از دستِ ما گرفت
میخواست تا غرورِ مرا، خُردتر کُنَد
محکم گرفته مادرِ من چادرش، ولی
فرصت نشد که دست به رویش سپر کند
عمداً میانِ، تنگیِ کوچه کشیده زد
تا ضربِ دستِ او، دو برابر اثر کند
یک تن میانِ چند نفر، حرفِ ساده نیست
مادر زدن به پیش پسر، حرف ساده نیست
*شاعر: #علیرضا_عباس_زاده