ای سایه تو بر سر زینب حسین من
ای یادگار مادر زینب حسین من
ای غرق خون برابر زینب حسین من
رفتی نرفت معجر زینب حسین من
سر تو روی نیزه چشم من سوی نیزه
صدای ناله گم شد تو هیاهوی نیزه
قتلوک عطشانا ذبحوک عریانا
@majmaozakerine
بعد از تو غرق خون جگرم شد حسین من
بعد از تو خاک غم به سرم شد حسین من
محو سر تو چشم ترم شد حسین من
خولی و شمر همسفرم شد حسین من
جون من اومد بر لب پیش چشمای زینب
وقتی دیدم که مونده تن تو زیر مرکب
قتلوک عطشانا ذبحوک عریانا
*
بار غمت به شانه کشیدم حسین من
از تل زینبیه دویدم حسین من
تا که به مقتل تو رسیدم حسین من
جز تیر و سنگ و نیزه ندیدم حسین من
رفتی و موندم تنها دل شب بین صحرا
خواهرت زینب مونده وسط نامحرم ها
قتلوک عطشانا ذبحوک عریانا
هدایت شده از همسرداری اسلامی💖🔞
🔴 #همسرداری
💠 بهترین همسر دنیا اشتباهات گذشته را فراموش میکند. یک همسر خوب، گذشته را نادیده میگیرد و دائم اشتباهاتی را که یادآوری آنها هیچ نفعی به حال رابطهتان ندارد بازگو نمیکند.
#همسرداری_اسلامی💞💝🔞
https://eitaa.com/joinchat/2223571009C14c09775a0
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_265700776.MP3
4.82M
🌹 مدح و #روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
🔹حاج منصور ارضی
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه شهادت حضرت زهرا (س) - همین که بهتری الحمدالله - مهدی میرداماد.mp3
5.86M
یازهرا🌺:
همین که بهتری الحمدالله
سیدمهدی میرداماد
@majmaozakerine
#روضه
همین كه بهتری الحمدالله
جدا از بستری الحمدالله
همین كه در زدم دیدم دوباره
تو در پشت دری الحمدالله
این یكی دو روز آخر خودش در و باز كرد، گفت:بذار این عقده تو دل آقام نمونه، من و پشت در ببینه، جان حضرت زهرا بخیل نباشی ناله تو رها كن،
همین كه بهتری الحمدالله
جدا از بستری الحمدالله
همین كه در زدم دیدم دوباره
تو در پشت دری الحمدالله
انگار دنیارو بهم دادن
شنیدم یادی از دُردانه كردی
فاطمه من مسجد بودم اما مثل اینكه خبرایی تو خونه بوده، چه خبر؟پیداست!
شنیدم یادی از دُردانه كردی
و موی دخترت را شانه كردی
نگفتم استراحت كن عزیزم
شنیدم كارهای خانه كردی
كی گفت پاشی خونه رو جارو بزنی، الله اكبر، كنایه فهما
تو دیگر با حجابت خو گرفتی
حرفای شب شهادتی نیست، ها، حرفای دم بستر علی ه،
به چندین علت از من رو گرفتی
گمان كردی ندیم زیر چادر
چگونه دست بر پهلو گرفتی
صورت تو نشونم نمی دی، بازوت و نشونم نمی دی، سینه تو نشونم نمی دی، نمی تونی قد خم تو از علی پنهان كنی،
جواب حرف هایم شد همین نه
دیدی آدم كلی حرف می زنه، آخرش می گه همین
غریبه بودم اما این چنین نه
خیلی این عاطفیه
جواب حرف هایم شد همین نه
غریبه بودم اما این چنین نه
ببینم قصد رفتن كه نداری
نرو ، جان امیرالمؤمنین نه
شنیدم بسترت را جمع كردی
و با سختی پَرَت را جمع كردی
شنیدم آب دادی به حسینت
حواس دخترت را جمع كردی
روضه بخونم برات، كانون توجه، تو خونه ی زهرا، زینبه، راه می رن تو خونه، همه نگاه به زینب می كنن، آخه پرستار زینبه، یه حرفی بزنم، بخدا شب جمعه ای یه، از درون دارم می سوزم، یه حرفی برات بزنم، نمی دونم چقدر می تونم این حرف و باز كنم، چقدر از من پذیرایی می كنی، با ناله ات، قربون این زینب برم، كه از چهار ساله گی پرستار شد، بگم، اما بمیرم براش، پرستار هركی شد باالاخره رفت، از هر كی پرستاری كرد، داغش به دلش موند، فقط امام سجاد زنده موند، اما هركی رو زینب پرستاری كرد، تنهاش گذاشت، از هر پرستاری یه خاطره تلخ تو ذهن زینب مونده، من یكی یكی جلو می رم، صبركن، بهت می گم، اون وقت، سه چهار ساله با مادر پرستاری رو یاد گرفت، می دونی پرستاری رو كی یاد گرفت، وقتی پیغمبر تو بستر اُفتاد، می دید مادرش هی دور باباش می چرخه، پرستاری می كنه، اما از این پرستاری یه خاطره تلخ تو ذهنش موند، یادش موند، تو اوج مصیبت پیغمبر، مادرش یه لبخند زد، بعدها فهمید این لبخند یه سرّی داشت، بعداًفهمید پیغمبر به بی بی این جوری وعده داد بود، دخترم گریه نكن، فراق بین منو تو خیلی طول نمی كشه، بعد از نود و پنج روز فهمید این خنده چی بوده، یه بار از مادر پرستاری كرد، از هرپرستاری من یه خاطره بگم، دلشو داری؟، شب جمعه است، چه خاطره ای بگم، دخترم بیا بشین باهات حرف دارم، عجب پرستاریه، دخترم این بقچه رو باز كن، این كفن اول مال منه، می دی بابات علی منو كفن كنه، ببین چه خاطره هایی، یه دونش آدم و می كشه، كفن دوم مال بابات علی ه، می دی داداش حسنت بابا تو كفن كنه، كفن سوم، مال داداشت مجتبی است، باید بدی حسین، یه دفعه دید این بقچه داره جمع می شه، یه پیراهن و رو دست گرفته، آخ كربلا، شب جمعه است، كربلا، اینم یه خاطره، از یه پرستاریه دیگه برات خاطره بگم، مادره شم رفت، چند سال طول كشید از باباش پرستاری كرد، یه خاطره ام از بابا بگم، اون شب همه جمع بودن، صدا زد بچه های زهرا بمونن، بقیه برن، زینب یه طرف، اُم كلثوم یه طرف، حسین یه طرف امام حسن یه طرف، زینب یادش نمی ره، داداش عباس اُمد بره از اتاق بیرون، بابا صداش زد، بابا تو بمون پسرم، صدا زد بابا من كه بچه ی زهرا نیستم، بذار برم، خجالتم نده، زینب این خاطره رو یادش می ره مگه، خودش با چشم خودش دید، دست حسین و تو دست عباس گذاشت بابا، یه روزی می آد، حسینم و كربلا تنها می ذارن، حسین.. من نمی دونم هر خاطره ای رو برا زینب ورق می زنی، یه سرش كربلا و حسین ه، باباشم رفت، حالا شده پرستار برادراش، داداش بزرگتر هم رفت، با جگر پاره رفت، با بدن سوراخ سوراخ شده رفت، اما خدا رو شكر تو این یكی زینب خیلی ندید چه جوری رفت، اما همه اینها كنار، من می خوام یه پرستاری رو امشب بگم، خیلی ها رو كنار گذاشتم، روضه ، روضه آماری، به اصطلاح روضه خونها، یعنی می تونی آمار بدی ، دونه دونه جاهایی كه زینب پرستاری كرده، تنهایی وایستاده، اما من همه رو حذف می كنم، یه پرستاری دیگه ام كرد، اونم آخرش رفت، اما این یكی ، یه جور دیگه دل زینب وآتیش زد، اگه مادرش و پرستاری كرد، باباش بود، داداشاش بودن، اگه باباشو پرستاری كرد، دو تا داداشاش بودن، اگه گفتی كجا بریم، یه جایی كه بی برو برگرد، جواب بدن، اگه داداشاش و پرستاری كرد، هر كدوم به یه نوعی زینب و آروم كردن، اما از خرابه ی شام، برای دختر سه ساله سنگ تموم گذاشت، چرا؟هر جایی رقیه رو زدن ، خودشو انداخت رو این دختر، آی، آخه تو امانت حسینمی، شب آخرچیكار كرد، و
ای وای بگم كجا پرستاری كرد، بگم كجا، اون جایی كه دید دارن با چوب خیزران می زنن، هی جلو چشای رقیه رو گرفت، این بچه چیزی نبینه، اما وقتی سر بریده رو بغل كرد، اما این لبا چرا پاره است، حسین....
خرابه با تو بهتر از جنان است
دل پیرم به شوق تو جوان است
اگر خونی شده لب های خشكت
گمانم جای چوب خیزران است
حالا دستاتو بیار بالا سفره دار امشب حسین و زینب اند، شب توبه است، شب آمرزش گناهانه، كی بهتر از زهرا، كدوم سفره بهتر از سفره عزای بی بی، چه اسمی بهتر از نام حسین، دست تو بیار بالا، به زهرا و بچه های زهرا، به حسین زهرا، الهی العفو
#اشعار
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
❤️ #حـــــسینجان_مقتل
👋 #زیارتےاربابــــ
اشعار لطمه زنی_حسین(ع)
با نوک نیزه ات بدنم را بهم نزن
پیراهن وعبای تنم رابهم نزن
گرپشت و رونموده ای اینجا تن مرا
این فرم دست و پا زدنم رابهم نزن
سالم نمانده جای دگر درتن حسین
باپای خود دگر بدنم رابهم نزن
دیگرتو ای سواره ی ولگرد نیزه دار
این دکمه های پیرُهنم رابهم نزن
غارت شده تمامی اعضای پیکرم
این بوریا شده کفنم رابهم نزن
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
__________________
4_5868547256310828727.mp3
5.46M
🤍 #لطفا_براے_فرج_دعا_ڪنید
🎧 #شور / #یااباعبدالله_الحسین
🎼 دلتنگی یعنی حال من
🎙 ڪربلایی #مجید_بنی_فاطمه
🖤 ✿ شـور و لـطـمـه زنـی ✿ 🖤
😭😭😭
راستی حکایت این شب های جمعه چیست
که بند بند دلم پاره میشود در یاد تو
شهر پیش چشمم قفس میشود
تنگ و تاریک
به هم پیچیده و سرد
من اینجا
میان این همه هیاهو و ماشین و دود و صدا
کجا پیدایت کنم!.......
دلم طلایی گنبدت را میخواهد
بشنو از میان این همه فاصله
صدای دلتنگی ام را....
[ السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین]
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_اباعبدالله_ع♥️°