متن شعر روضه شب جمعه حضرت سیدالشهدا علیه السلام(ایام شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام) - حجت الاسلام میرزامحمدی:
گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد
تنی که مُثله شده در برابرم باشد
گمان نمی کنم این تکّه های پخش شده
همان عموی رشید پیمبرم باشد
بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟
اگر خدای نکرده برادرم باشد ...!
چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا
دوباره روشنی دیده ی ترم باشد؟
فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت:
کنار کشته ی گودال مو پریشان گفت:
گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده
حسین فاطمه یعنی برادرم باشد
تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم
که قول می دهم این بار آخرم باشد
کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟
بد است بی کفن این مرد محترم باشد
برای آن که روی پیکرش بیندازم
نمی شود بگذارید معجرم باشد؟
##روضه و توسلِ جانسوز _15 شوال شهادتِ حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام _ استاد حاج منصور ارضی

ای مسیحا دم رسول الله
چون علی مرهم رسول الله
سپر محکم رسول الله
عزّت پرچم رسول الله
حمزه، ای افتخار اسلامی
مظهر اقتدار اسلامی
در عبادت قیامتی داری
با مناجات اُلفتی داری
بین میدان شجاعتی داری
به علی چه ارادتی داری
آسمان زیر گام های شماست
آخر عشق ابتدای شماست
قد احمد ز غصّه ات تا شد
تا که یک نیزه بر تنت جا شد
آه بالا سرت چه غوغا شد
بر سَرِ غارت تو دعوا شد
لشگری دور پیکرت آمد
جِگرت را زنی به دندان زد
*بدنِ حضرتُ پاره پاره کردن ... غیر از این اون نانجیبه ، هندِ جگر خوار اومد جلو ، پهلویِ آقا رو شکافت ...جگرشُ درآورد ... صورتِشُ مُثله کرد ...*
گرچه خیلی بلا سرت آمد
گرچه قاتل برابرت آمد
تا کنارِ تو خواهرت آمد
یک عبا رویِ پیکرت آمد
*خبر دادن یا رسول الله زنانِ قریش همراهِ عمه هایِ گرامِت و دخترِ کوچکِت دارن میان به سمتِ اُحد ... همه پیاده می دویدن ... پایِ برهنه ... چون منافقین اعلام کردن تو مکه که خودِ پیغمبرم به شهادت رسیده ... پیغمبر دستور داد عباشُ آوردن ، انداخت رو بدنِ حضرت ، از بس که قدِّش رشید بود ، پاهایِ مبارک بیرون افتاد دستور داد خارهایِ بیابون رو جمع کنن ،آروم رو بدن بزارن ...*
یک عبا رویِ پیکرت آمد
تا نبیند صَفیه حالت را
وای از روضه های کرب و بلا
کربلا دِشنه دارها بودند
یک نفر نه ، هزارها بودند
وسطِ نیزه زارها بودند
روی سینه ، سوارها بودند
*یا رسول الله ، اجازه بده بدنِ داداشمُ ببینم ...فرمود جانِ من روپوش رو از رو صورت برندار ... چون میدونِست اگر این صورتِ پاره پاره رو صفیه خانم خواهرش ببینه ، جان میده ... ، قسمش داد ... قربونِت برم بی بی جان .... وقتی اومد دید گلو هنوز رگ ها حرکتی داره ... سر بریده و برده شده ... یه نگاهی به بدنِ پاره پاره کرد ...*
وسطِ نیزه زارها بودند
روی سینه ، سوارها بودند
آبرویِ قبیله غارت شد
پیش زینب به تن جسارت شد
حرم الله در خطر افتاد
ردّ شلاّق بر کمر افتاد
خواهری بین صد نفر افتاد
پخبین بازار و هر گذر افتاد
همه دیدند ضعف تن ها را
مَردها می زدند زن ها را
@majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
❣﷽❣
🔆#زمزمه_امام_زمان_عج
🔆#حاج_نادر_جوادی
✅ با عشق تو پر میزنم
♻️یک سائلم در میزنم
✅ گفتی به تو سر میزنم
♻️مولای من مولای من
✅ تو هر چه خوبی من بدم
♻️هر جا روم در میزنم
✅ آخر به این در آمدم
♻️مولای من مولای من .
🔆 بیا یابن زهرا ...
🔆 مولای من آقای من مولا
✅مادر عیسی اگرچه مریم است
♻️مـادر تو آبـروی عــالـم است
✅ تو را به جان مادرت
♻️ آن مادر غم پرورت
✅ ما را مرانی از درت
♻️مولای من مولای من
✅ صبر ما صبر دل ایوب نیست
♻️یوسف ما یوسف یعقوب نیست
✅آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم
♻️می نمیخواهم بیاساقی تماشایت کنم
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5857444778735569255.mp3
2.78M
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
Mahmod.Eydanian.Jenab.Ghamar.mp3
7.9M
🎶 چـو نام قـمر آمد هـمه الفـرار
🎤 #محمود_عیدانیان
⏯ #شـور_طوفانے 🌪
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5999098675672909544.mp3
10.13M
🎶 شیـر عرصه ۍ مبـارزه عباس
🎤 #وحـید_شڪرے
⏯ #شـور_طوفانے 🌪
#حضرت_حمزه
نیزه ای آمد به قلب حمزه،آن شوکت شکست
آن صلابت،آن شجاعت،آن همه هیبت شکست
دور از چشم نبی،افتاد علمدارش زمین
آن شکوه و هِیمنه،در موجی از حیرت شکست
ناگهان پیچید در دشتِ اُحد این مرثیه
تک سوارِ یل یلِ پیغمبر رحمت شکست
در یمینِ جبهه میجنگید حیدر،یک تنه
در یسارِ جبهه یک سردار ،یک امّت شکست
فرصتَش را مغتنم دید و جگرخواره،رسید
سینۀ شیر رسولُ الله،بی مُهلت شکست
چون جگرخواره دلِ آن شیر،بر دندان کشید
مُثله شد آن قامتِ چون سَرو،آن عزت شکست
تا به بالین عمو آمد پَیمبر آه آه
بر کمر دستی گرفت وگفت:این قامت شکست
یادم آمد از علمدار رشید کربلا
از غمش پشت حسین آنروز با شدّت شکست
بی علم،بی دست،با صورت،زمین افتاده بود
گفت آقاجان؛ غرورم پیش این ملت شکست
من شنیدم سنگ بارانت کنند این کوفیان
خوب شد پیشانی اَم پیش از تو با ضربت شکست
من نباشم تا ببینم زینبت را میزنند
وای از آندم که حریم بانوی عصمت شکست
وای اگر گویند؛ حمله بر حرم آزاد شد
آه از آن ساعت که دشمن درحرم حرمت شکست
گوشواره،دستبند،خلخال، اینها جای خود
حرمت معجر شکست و حرمت عترت شکست
یا ز غم باید بمیرم،یا رود از دیده خون
مهدیا!!!بازآ که دیگر حرمت غیرت شکست
#محمود_ژوليده
#شهادت حضرت حمزه(ع)
◾گریز روضهی قتلگاه
سردار احد به روی خاک افتاده
ای وای که در پیش علی جان داده
زخم تنش از ستارهها افزون است
بالای سرش نبی به سوگ استاده
هر چند رخش چو ماه تابنده شده
مصلح شدنش ز کینهی هنده شده
عریان شد و قلب عالم امکان سوخت
صد داغ به سینهی نبی زنده شده
اندوه غم از روی نبی میریزد
ماتم ز سما سوی نبی میریزد
رنگ از رخ مصطفی پرید از این غم
یعنی محن از کوی نبی میریزد
خواهر به کنار جسم بی سر آمد
یعنی به کنار گل پرپر آمد
پوشیده گلش بود ندید جسمش را
ای وای که با چشم پر اختر آمد
با خار بیابان بدنش پوشیدند
در بین عبا پیکر پاکش دیدند
نگذاشت نبی تا که بیاید خواهر
از دور فقط بوسه ز پیکر چیدند
ای وای تنی به قتلگه افتاده
یعنی که به خاک تیره شه افتاده
یک خواهر و این همه حرامی چهکند
یکباره به خاک تیره مه افتاده
با نیزهای از اسب سپاهش افتاد
بر پیکر صدپاره نگاهش افتاد
رگهای بریده روی دستانش بود
از حنجر خشک وصف آهش افتاد
صد غصه و غم اگر که دیده خواهر
از سوز عطش اگر خمیده خواهر
تنها و غریب بین این صحرا شد
زد بوسه به رگهای بریده خواهر
گودال پر از نیزه و تیر و خنجر
یک پیکر پاره پاره،عریان،بیسر
خولی و سنان و شمر دعوا کردند
از بهر سری جدا شده از پیکر
#مرتضی_محمودپور
.
#واحد
#تخریب_بقیع
#امام_صادق
#جواد_مقدم 🎤
بقیع و صحن خلوتش ، غربت بی نهایتش
کاشکی یه روزی پا میده ما هم بریم زیارتش
بمیرم من خاکی شدن کبوترا
بمیرم من شکسته قلب زائرا
بمیرم من برا امام مجتبی
یه بقیع و یه دنیا غم و درد نهفته
یه بقیع و یه دنیا روضه های نگفته
... آه و واویلا واویلا ، آه و واویلا ...
قطعه ای از خاک بهشت تربت آقام حسنه
غربت شبهای بقیع غربت آقام حسنه
بقیع تو قبله ی اهل عالمه
بقبع تو پُر از غریبی و غمه
بقیع تو شاهد اشک فاطمه
روی خاکا نوشته که حریمت بهشته
گِل مارو خدا با تربت تو سرشته
... آه و واویلا واویلا ، آه و واویلا ...
حسرت قلب زائرا صحن تورو ندیدنه
آرزوی کبوترا رو گنبدت پریدنه
میاد اون روز که دردمون دوا بشه
میاد اون روز حاجتمون روا بشه
میاد اون روز صحن تو کربلا بشه
میاد اون روز که صحنت پُره از زائرات شِه
صحن تو مثل صحن علی موسی الرضا شِه
... آه و واویلا واویلا ، آه و واویلا ...
#امام_حسن
#قبرستان_بقیع
#واحد
.👇
بقیع و صحن خلوتش - @Maddahionlin.mp3
5.94M
🍁بقیع و صحن خلوتش
🍁غربت بی نهایتش
🎤نوای دلنشین کربلایی جواد مقدم
🍁 #واحد
اي كشته اي كه بود اُحُد كربلاي تو
اهل ِ مدينه نوحه گران در عزاي تو
شير خدا و شير رسول خدا تويي
اي نام سيدالشهدايي سزاي تو
قبل از حسين و واقعه ي جانگداز او
زهرا گريست بر تو و بر كربلاي تو
شد خلعتِ شهادت تو جامه ي رسول
جانها فداي پيكر در خون شناي تو
اي قامتِ بلند رشادت به هر زمان
كوتاه بود عباي پيمبر براي تو
ماتم چرا گياه به پاي تو ريختند؟!
ميبايد آنكه ريخت سر و جان به پاي تو
اعضاءِ تو ز تيغ ستم پاره پاره شد
پايان نشد به كشته شدن ماجراي تو
هر عضوت از نسيم شهادت چو گُل شكفت
در راهِ دين چو مُثله نشد كس سواي تو
سيد رضا مؤيد خراساني
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
نور چشم پیمبری حمزه
چه قدَر مثل حیدری حمزه
اسدالله دیگری حمزه
به خداوند، محشری حمزه
ای مُلقّب به سیّدالشهدا
حامی مُخلص رسول خدا
هم عمو هم برادرش بودی
همه جا یار و یاورش بودی
تو علمدار لشکرش بودی
جنگجوی دلاورش بودی
تا نظر بر سپاه می کردی
روزشان را سیاه می کردی
بین لشکر وجود تو لازم
بین میدان، حریف تو نادم
افتخار قبیله ی هاشم
می نویسم برای تو دائم
می نویسم کمال داری تو
مثل جعفر دو بال داری تو
بی سبب نیست این که "سرداری"
به علی رفته ای جگر داری
وقت حمله به سینه پر داری
همه دیدند که هنر داری
با دو شمشیر حمله می کردی
وَ دمار از همه در آوردی
مرحبا بر تو ای عموی رسول
که چنین شد سفید، روی رسول
با تو محفوظ چار سوی رسول
کم نگردید با تو موی رسول
کاش حمزه مدینه هم بودی
دور بیت الحزینه هم بودی
بیعتت با نبی چه دیدن داشت
اَشهدت آن زمان شنیدن داشت
عطر اسلام تو وزیدن داشت
رنگ بوجهل هم پریدن داشت
با کمانت سرش ز هم پاشید
از تو و نام حمزه می ترسید
ما پیاده ولی سواره، شما
یکی از راه های چاره، شما
روضه های پر از اشاره، شما
تکّه تکّه و پاره پاره، شما
اهل بیت از تو یاد می کردند
بر تو گریه زیاد می کردند
در کمین بود، نیزه را انداخت
پیکرت را چه بی هوا انداخت
تا نبی روی تو عبا انداخت
همه را یاد بوریا انداخت
اوّلین رکن پنج تن می خواند
روضه ی شاه بی کفن می خواند
ته گودال پیکرش افتاد
جلوی چشم خواهرش افتاد
جای خنجر به حنجرش افتاد
ناله ای زد وَ مادرش افتاد
یا بُنَیَّ ذبیح عطشانم
یا بُنَیَّ قتیل عریانم