eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
جسم و جان دوستان از شعله‌اش آذر گرفت در سرای صادق آل نبی آتش زدند چون خلیل آن شاه دین جا در دل آذر گرفت نیمه شب در بزم منصورش ببردند از عناد آنكه خورشید فروزان از رخش زیور گرفت چون برون از خانه ی منصور شد دل پر ز خون حضرت روح الامین دست عزا بر سر گرفت ساخت چون منصور نا منصور مسمومش ز كین رفت شادی از میان، غم ما سوی را بر گرفت زد شرر بر جسم و جانش زهر كین با صد محن شعله اش اندر جنان بر قلب پیغمبر گرفت دین عزادارست و، مذهب شد یتیم و سوگوار عالمی را ماتم نور دل حیدر گرفت خون دل از دیده می افشاند با صد درد و داغ تا سرِ او را بدامن موسی جعفر گرفت افتخار مرثیت خوانی صفا روز نخست در خصوص خاندان از حضرت داور گرفت @majmaozakerine
⁠⁠⁠⁣✅ نوحه شهادت امام صادق (ع) ➕ صوت سبک 🔻 شاعر: سعید نسیمی 1⃣ بند اول به یاد قبر بی‌چراغ تو/ ضریح قلب ما عزاداره از روزی که بقیعتو دیدم/ چشام بارون غصه می‌باره قلب بی‌قرار ما رواق تو اشک جاریمون شده چراغ تو صحن سینه‌مون اسیر داغ تو مولانا یا صادق آل عبا (3) 2⃣ بند دوم دوباره دود و آتش کینه/ دوباره یک امام بی‌یاور دوباره قصهء درودیوار/ دوباره ناله‌های ای مادر دست بسته بی‌عمامه و عبا در کوچه دوانده حجت خدا پشت مرکبش ربیع بی‌حیا مولانا یا صادق آل عبا (3) 3⃣ بند سوم بانی روضه‌های عاشورا/ برای کربلا شدی بی‌تاب که جد تو با لبای تشنه/ کشته شده بین دو نهر آب خاک صحرا کفن حسین ما تشییع تن ذبیح من قفا زیر مرکبا و روی نیزه‌ها مولانا یا صادق آل عبا (3) ⁣ @majmaozakerine
Zohr_Shahadat_Emam_Sadegh_1395_shor_241632.mp3
1.33M
نوح الائمه گفت نوحوا علی الحسین سینه زنی ظهر شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام) با نوای «سید مهدی میرداماد»؛ «نوح الائمه گفت نوحوا علی الحسین / نوحوا علی البنات / نوحوا علی الشباب» @majmaozakerine
🌹 سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 🌸 امروز شنبه ☀️ ١۵ خرداد ١۴٠٠ ه. ش 🌙 ٢۴ شوال ١۴۴٢ ه.ق 🌲 ۵ ژوئن ٢٠٢١ ميلادى
🌹‏شروع هفته مان را 💫پُر برکت می کنیم 🌹صبحمان را معطر می کنیم 💫نفسمان را خوشبو می کنیم   🌹به ذکر صلوات بر 💫حضرت محمد(ص) 🌹و خاندان مطهرش 🌹برای امروزتون برکتی عظیم 💫و معجزه های خدایی آرزومندم 🌺 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم 🌺
🍃❤️🍃 🥀 پانزده خرداد در عین حالی که مصیبت بود لکن مبارک بود برای ملت که منتهی شد به یک امر بزرگی و آن استقلال کشور و ازادی برای همه مملکت. 🥀 ۱۵ خرداد یک روز نیست، یک تاریخ است، یک تاریخ سراسر شکوهمند که برای همیشه باید جاودانه نگهداشته شود. 🥀 قیام ۱۵ خرداد گرامی باد . 🍃❤️🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⚜️🔸⚜️ *روضه و توسل جانسوز _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام _ حجت الاسلام میرزامحمدی*⚜️🔸⚜️ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ *دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ..." آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن* غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت *شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم* چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت به روی سر در خانه همیشه پرچم بود اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود ✧✾═════✾🔶✾════ *فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره* همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت *خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد* چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود *وسط آتش ایستاد فرمود:ان ابن ابراهیم خلیل الله* (این یه مصیبت ...) شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود *اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله ...* شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود کبود زخم طناب و اسارت و غربت چقدر در نظرش کربلا مجسم بود ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ *عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد* خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش بساط غسل و بساط کفن فراهم بود در آن زمان به خدا هر دلی پریشان شهید بی کفن وادی محرم بود حسین ..... به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود .... *چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن" با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:* ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من .... حسین ....
مدافعان حرم حسن عبدالله‌زاده و محسن عباسی در مسیر دیرالزور به تدمر سوریه در کمین نیروهای داعش به فیض شهادت نائل شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش اینجاداشت تکه سایبانی لااقل کاش میدادند برگریه ،زمانی لااقل ♻️ کاش میشد بریزی آب برقبرِ حَسن کاش اینجا داشت شبها روضه خوانی لااقل ♻️ کاشکی میشدکنارقبرِصادق سینه زد کاش میشدتاسحر اینجابمانی لااقل ♻️ کاش درخاڪِ بقیع إذنِ زیارت داشتیم کاشکی وقتِ نمازُ آنهم جماعت داشتیم ♻️ آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد خاتمه برغصه ی قلبِ پریشان میدهد
علیه_السلام متن:باز دوباره دری میسوزه... 🎤 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باز دوباره دری میسوزه کوچه‌ای پُر شده از نامرد پیرِمردی غریب افتاده نانجیبی دِلش رو خون کرد بی‌یار و یاوره، غریب و مضطره وارث درد و غصه‌های حیدره آتیش زدن به در، امون ز دردِسر شدن یه عده‌ای به خونَش حمله‌ور ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ مدینه غرق سوز و آهه آسمونش به رنگ تاره شعله‌ها گُر گرفته انگار داره بازم بَلا میباره آقامونو دارن، از خونه میبرن دستاشو بستن و، تو کوچه میکِشن با ظلم بی‌حساب، میدن بهش عذاب با تازیوونه پیره مرد و میزنن ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ بی‌عبا و عمامه ای وای افتاده یاد جدش حیدر بیقراره میون کوچه واسهٔ روضه‌های مادر اون مادری که سوخت، بال و پری که سوخت به زیر دست و پاها پیکری که سوخت اون پسری که سوخت، میخ دری که سوخت میون هُرم شعله چادری که سوخت ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ دیگه جونش رسیده رو لب پا برهنه به پشت مرکب نانجیبا میدن آزارش زنده شد یاد عمه زینب نداره التیام، مصیبتای شام اونا که اومدن، برای ازدهام اونا که رقصیدن، گوشواره دُزدیدن بُردن مخدرات و مجلس حرام 👇