eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
375 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹 شهدای_ هفتم تیر در مطلع پر فتوح  ایثار یاران نخست ز ما بریدند کردند تنشان لباسی از خون کانون صفا ز هم دریدند شرمی ننمودن از بهشتی خون چهره پر فتوح نمودند تاریخ به ابد ز غم بگرید زین ظلم که منافقین نمودند هفتاد و دو پیکر پر از خون روحی به حماسه ها فزودند از منتظری دگر چه گویم آمال امل ز هم دریدند از هجر دیالمه دلم خون بنگر که ددان چه بد خمودند از  دولت و  هم که مجلس ما از گل همه بوستان  زدودند شد پاکنژاد شهید در خون اینسان علما ز ما بریدند رهبر به غم است ز ظلم ظالم جان قندی و اژه ای سپردند زیبا سوی حق بشد عباسپور با صادقی و دهقان رهیدند رفتند همگی به نزد  معبود درسی ز رشادت آفریدند گفتند به ندای حق چو  لبیک شعری ز حماسه ها سرودند از سوی دگر دو  چهره یاران در هر دو جهان خوشی ندیدند آنان که پی نقشه دشمن لعن ابدی به خود  خریدند اما شهدا به وصل جانان جان در رگ زندگی دمیدند 🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹 تیر🌹 🌹 ياد سيد و سالار شهيدان انقلاب، شهيد مظلوم، دكتر بهشتي و ياران باوفا و همراهان باصفاي او كه جانشان را بر سر عهد و پيمانشان با خداي بزرگ نهادند و جاودانه شدند، هميشه گرامي باد. 🌹🌹🌹 مي خواستم از تو گويم اين بار سرود ديدم كه فراتري از اين شعر فرود خاموش شدم از آنكه جاري مي شد از ديده دو رود و بر لبم نيز درود 🌹🌹🌹 در محفل عاشقان فرزانه و مست مي گشت سبوي كربلا دست به دست ناگاه ز خيل ناكسان، دستي پست هفتاد و دو پيمانه به يك سنگ شكست* 🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹 هفتم تیر است و برپا شورعشق- گشته برپا آتشی در طور عشق هفتم تیر است و خاطر ساز درد- از به خون غلتیدن مردان مرد در دل آتش خلیلی شعله‌وَر- بت‌شکن مردی به دوشِ او تبر  کربلای آتش است و آه و دود- غرقه در خون عاشقانی در سجود­­ چون علی در بحر خون، غرقابِ عشق- مست و مخمورِ شراب ناب عشق پردۀِ غم می‌نوازد ارغنون- مسجد و محراب و منبر غرقه خون هفتم تیر است و ایام بلا- آتش و خون کرده بر پا کربلا با ولی در بدر و خندق بوده‌ها- بر خمینی یاورِ حق بوده‌ها از خُم کوثر چو مست باده‌اند- سر به نطع عاشقی بنهاده‌اند غرقه در خون جسمِ هفتاد و دو تن- لاله‌هایِ پرپرِ خاکِ وطن با خمینی عهد و پیمان بسته‌ها- عاشقانه با خدا پیوسته‌ها هفتم تیر است و زیبا روزِ عشق- زنده در خاطر غمی جان‌سوز عشق عاشقانی گشته سرمست از بَلا- جرعه نوشانِ شراب لا اِلا همرهِ پیری کلیمُ‌الله ِعشق- کربلا را رهسپارِ راه عشق همچو نوح آن پیرِ روحانی سرشت- در دل طوفان خونین تا بهشت در عبور از وادی عین‌الیقین - کربلایی کرده برپا آتشین آن بهشتی زادۀ اهل بهشت- آن ابوذر صورتِ اَشتَر سرشت بر سَرِ پیمانِ با پیر خُمین- کرده برپا کربلایی چون حسین  تا بگوید اهل ذلت نیست او- بر ولایت یار زهراییست او شد بهشتی در دفاعِ از حرم - ساقیِ آب آورِ بر دوش علم همچو مردان مدافع بر دمشق - شد بهشتی کُشتۀِ در راهِ عشق زنده در آتش سراپا سوخت او– بر ولایت دِین خود را توخت او  او مدافع بر حریم یار شد - کربلا را او علم بردار شد او بهشتی بود و اهل درد بود - وصف او دریک کلام، او مرد بود مانده با مولای خود تا پای جان – عاقبت رفت او حسینی از جهان در میان آتش و آوار و دود- گُم شد او در وادی کشف و شهود عاقبت همچون حسین فاطمه- سهم او شد کربلا در خاتمه  ترک سر در راه دلدارش نمود-عشق زهرا زنده بر دارش نمود عشق یعنی چون بهشتی سوختن - دِین خود را بر ولایت توختن  عشق یعنی درد زهرا داشتن - شور رفتن کربلا را داشتن با ولایت ماندنِ تا پایِ جان- عشق یعنی دل بریدن از جهان  شیعه یعنی چون بهشتی مرد عشق - رهسپارِ کربلایِ در دمشق از می پیر جماران گشته مست- بیرق سرخ شهادت را به دست جبهۀی حق را علم بردار شد- در دل نار او خلیل یار شد گرد شمع فاطمه پروانه‌وار- در دل آتش بیامد بی‌قرار در میان آتش او شوریده ووش- با شرار داغ زهرا گشته خوش بی‌سر و بی‌پا و دست‌افشان و مست- در میان شعله‌ها از پا نشست در دل آتش به حال و شور عشق- بال‌وپر می‌زد به خون، مسحور عشق مرغ آتش زاده را آتش چه باک- کشتۀِ عشق و وفا را کِی هلاک  در میان آتش او مست طرب- ذکر یا زهرا مدام او را به لب آتش اندر آتش افتاد از پرش- تا بماند از او به‌جا خاکسترش آمد از آن خاک و خاکستر پدید- آتش عشقی بر آن آتش مَزید اندر آتش پر زد او ققنوس شد – چشمه‌ای بود او که اقیانوس شد شد بهشتی در دل آتش فرو- تا به ققنوسی کشد پَر، جانِ او در میان شعله‌ها ققنوس شد- در حریم قُدسِ حق، قُدُّوس شد پرکشید از خاک و افلاکی شد او- رهسپار عالم پاکی شد او این سرانجام بهشتی‌هاست، عشق - در غروب کربلا زیباست عشق از بهشتی گفتم و دردی غریب- شد قلم مست از شمیم عطر سیب گفتم از آتش چو هفت‌تیر شد- داغ زهرا دل گریبان گیر شد هرکجا آتش سخن آید میان- شیعه را بر دل غم زهرا عیان بار دیگر بوی آتش بوی خون- خاک پاک مُلک ایران لاله‌گون با خمینی بسته آن میثاق‌ها- چون شقایق سینه‌سرخ داغ‌ها یاد یاران خمینی، پیر دِیر- یاد مردان اهورایی به خیر هفت شهر عاشقی را کرده سِیر- یاد آن پیر جمارانی به خیر چون بهشتی ان دلاور مرد عشق – رهسپارِ کربلای در دمشق  کرده با خون‌جگر چون او وضو - ما حلب را پس بگیریم از عدو هرکه دارد بر شهادت او هوس- در حلب ره تا شهادت یک‌نفس یک‌نفس ره مانده زهرایی شویم - تا شهیدان اهورایی شویم  ای سپاه و لشکر آزاده کیش - در پی قاسم سلیمانی به‌پیش یاعلی، ای شیعیان آل عشق – پس بگیریدش حلب را چون دمشق به امید ظهور حضرت یار هفتم تیر – منصور نظری 🌹🌹🌹🌹🌹
4_5816475141533599597.mp3
6.13M
🔳 (ع) 🌴من علوی و فاطمی زینبی حسینیم 🌴از کرم امام رضاست اگه کاظمینیم 🎤 👌فوق زیبا @majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم ⚫ شهادت امام جواد علیه السلام 🔷 دوبند زمینه ✅ شعر و سبک : مجید آقاجانی 🔻 بند ۱ ای وای من بالو پرت سوخت آقا ای وای من جگرت سوخت آقا داغی که عالمو ریخت بهم اشک تو حالمو ریخت بهم آقا میسوزی از این ظلم و جفای همسر خیلی خرابه حالت داری میزنی پر پر تنها تو حجره ای و آقا نداری یاور ازسرزمین بی خیر میری به سوی مادر غریبی غریبی غریبی تو یا جواد 🔻 بند ۲ تو این چند سال خیر ندیدی از کسی پیشت حتی نیست یه فریاد رسی توی این دل پره غصه و غمه حتی واست بمیرم باز کمه آتیش زده دلم رو این حالت عجیبت از غربتت همین بس شد جام زهر نصیبت رنگت پریده آقا مضطر شدی و بی تاب به لبهای تو آخر نرسیده جرعه ای آب غریبی غریبی غریبی تو یا جواد
روضه امام جواد (ع) – میثم مطیعی    مرهم حریفِ زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود *خیلی ها نقل کردند؛ مسعودی در اِثباتُ الوَصیةِ، مجلسی در بحار، ذکریا بن آدم راویِ این حدیثِ، می گه خدمتِ علی بن موسی الرضا بودم، جوادالائمه نشسته، یه وقت با یه ناراحتی دست به زمین زد، سر به آسمان بلند کرد، داره فکر می کنه علی بن موسی الرضا فرمود: پسرم چی شده؟... به چی فکر میکنی؟... فرمود: به اون کاری که با مادرم زهرا کردند... به خدا قسم اون دو نفر رو از قبر بیرون می کشم... آتیششون می زنم...* اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود (آخه مادرِ ما رو کتک زدند... مادر انتقامتو می گیرم... اون ملعونه کارِ خودشو کرده سم به آقا خورانده...) گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مدارا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود *هی صدا می زد جگرم سوخت...* این قدر پیش چشم کنیزان به خود مپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود... گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود در این اتاق، عاطفه پیدا نمی شود با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود *اُم فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدایِ غربت آقا را نشنوه... این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد... همه شروع کردند هلهله کردند... یه وقت زینب می خواد حرف بزنه، زنها دارن دف میزنن، هلهله می کنن، با اون ید اِلهی خودش اشاره کرد وَ قَدْ اءَوْمَاءَتْ الَى النّاسِ اءَنِ اسْکُتُوا اشاره کرد ساکت بشید، حتی زنگِ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد یا اءَهْلَ الْکُوفَهِ ، یا اءَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ... شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب می شه، یه کاری کردن زینب آرام شد...* مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه کی جانپاه زینب و اطفالِ بی پناه راحت بخواب چون که پرستار زینب است *یه وقت لحنش عوض شد... «ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی» حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم، یه جمله دیگه هم گفت: اشاره کرد به فاطمه صغری «یا أخی فاطمه الصَغیرة کَلِّم ها» با این بچه حرف بزن... با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود *آقا رو آوردن بالایِ پشتِ بام گذاشتن...* خوبی پشت بام همین است ای غریب پایِ کسی به سینه تو جا نمی شود...   *میون این همه هلهله ها یه وقت اُم فضل دید یه کنیزی یه ظرف آب دستش گرفته،داره نزدیک حجره میشه،با تعجب گفت:کجا؟آب برا چی داری می بری؟ گفت:دارم برا پسر فاطمه می برم،جگرم رو ناله هاش آتیش زده،ببین هی داره میگه آه جگرم...ظرف آب رو گرفت محکم رو زمین زد،گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده...آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."اشکای چشمت رو روی دست بگیر،دستای التماس و گداییت رو بالا ببر،خدایا به جگر گوشه ی امام رضا،عجل لولیک الفرج... .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه امام جواد -(بی کس و تنها سرم بر زانوی غم می گذارم) @majmaozakerine بسم الله الرحمن الرحیم بی کس و تنها سرم بر زانوی غم می گذارم ای خدا امشب درون حجره ام جان می سپارم می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲) ◾️◾️ از جفای ام فضلِ بی حیا کارم تمام است صبح فردا پیکر من ، از جفا بر روی بام است می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲) ◾️◾️ از شرار زهر کینه ، سر الی پایم کباب است نعش من فردا ، به بام و در جلویِ آفتاب است می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی(۲) ◾️◾️ غم نصیب و دل پریش و حجره ی در بسته جایم همسرم کف می زند تا نشنود دیگر صدایم می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲) ◾️◾️ تشنه کام و لعل عطشان می روم از دار دنیا با صفا شد حجره ی من امشبی از یاد زهرا می روم از دار فانی ، دربهار نوجوانی (۲) ◾️◾️ شعر از : امیررضا فرجوند
مناجات هفتگی.mp3
7.63M
{ } { مناجات و روضه } {🎙 } {مراسم روضه و قرائت زیارت عاشورا } -روضه هفتگی -پنجشنبه ۳ تیر ۱۴۰۰ 🔰 🔰 @majmaozakerine