🕊﷽🕊
🌹#روضه_امام_جواد ع
🦋#دفتری_جواد_ع 1
🌻🌻🌻🌻🌻
💥بر نور جمال پاک احمد صلوات
💥بر عطر وجود حی سرمد صلوات
💥بر وجه نکوی وخلق نکوی رسول
💥بر خاتم الانبیا محمد صلوات
❤️(دعای فرج)
🦋السلام علیک یا محمدابن علی ـ ایها التقی الجواد یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا....
🛑 دل من تنگه برات میخوام بیام تو حرمت
🛑 تا ضریحتُ بگیرم به امید کرمت
(آقا جان یا جوادالائمه)
🛑 کی میام به کاظمین که کنم شیونُ شین
🛑 بعد اون یه سر برم حرم آقام حسین
✅کیا رفتن کاظمین ـ کیا حرم غریب آقا جوادالائمه رو دیدن ـ آی حاجت دارا ـ آی جوون دارا ـ همچی که میخوای وارد حرم بشی سرتو بالا بیاری ـ رو سر دَرِ حرم رو کاشیا نوشته باب المراد
میدونی این باب المراد یعنی چی....یعنی هر کی دَرِ خونهٔ امام جواد بیاد دست خالی بر نمیگرده
امروز بگو ای باب المراد عالم ـ آقا گرفتارم ـ آقا مریض دارم ـ جوون دارم ـحاجت به دل دارم ـ حاشا به کرمت اگه دست خالی برگردم ـ
فدات بشم آقا
⏪ هر کی جوون داره میگه میرم دَرِ خونهٔ امام جواد ـ هر کی مریض داره ـ گره به زندگیشه میاد دَرِ خونه امام جواد ـ
هر کی حاجت داره دست به دامن امام جواد میشه ـ امروزم منُ تو از راه دور دلمونو ببریم کاظمین ـ کنار حرم غریب آقا جوادالائمه
◀️ اگه گرفتاری ـ مریض داری ـ حاجت به دل داری ـ با هم بریم دَرِ خونهٔ میوه دل امام رضا
⬅️یا امام رضا 3
آقا میدونم جوونتو خیلی دوست داری ـ آی مادرا... آی مادرایی که یه دونه پسر دارید ـ یه دونه پسر برا پدر و مادر خیلی عزیزه ـ چی میخوام بگم ـ میخوام امام رضا همین یه پسرُ داشته ـ بگو یا امام رضا به جوونیّ جوادت منم جوون دارم ـ به جوونی جوادت منم حاجت به دل دارم ـ به جوونی جوادت منم بهر امید اومدم ـ امروز با دست خالی اومدم منو دست خالی بر نگردون
⬅️ اما اما بگم چه کردند با میوهٔ دل امام رضا ـ آی حاجت دارا ـ الهی هیچ مردی غریب نباشهـ اونم تو خونه زندگیش
هر مردی هر دردی داشته باشه به اول کسی که میگه همسرشه ـ اما من بمیرم برا غربتت چه کرد ام الفضل
آقا رو زهر داد ـ میون حجره ـ هی دستُ پا میزنه ـ هی میگفت ام الفضل بِخدا جگرم داره از تشنگی میسوزه (العطش)3
آیا کسی آبش داد نه به والله ـ کسی صدای ناله هاشن نمیشنوه ـ (چرا) ـ آخه یه مُشت کنیزا پشت ور نشستن کف میزنند ـ هلهله میکنند ـ کسی صدای آقا رو نمیشنوه ـ وقتی دَرِ حجره رو باز کردن ـ دیدن میوهٔ دل امام رضا ـ گُلِ یکی یه دونه امام رضا ـ با لب تشنه جون داده
⏪ اما یه جمله بگم و التماس دعا ـ آی گرفتارا ـ امروز یه جوری گریه کن آقا دست خالی بَرِت نگردونه ـ آی کسی که گفتی هنوز کاظمینو ندیدم ـ آی کسی که میگی دلم برا حرم آقا پر میزنه ـ انشاالله امروز باباش نگات کنه ـ دست خالی برنگردی
⬅️ میخوام بگم یا امام رضا ـ آقا ـ اگه جوونت غریب بود ـ اگه جوونت لب تشنه بود ـ محرم نداشت تو خونه زندگیش ـ
اما بعد شهادت کسی جسارت به بدنش نکرد ـ نازنین بدنش رو غسل دادن ـ کفن کردن ـ کفن قیمتی پوشوندن....
🎇(ناله داری یا نه)
اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا ـ
دلا بسوزه برا جد غریبش حسین ...
3روز و 2 شب بدنش رو خاک گرم کربلا
آخ بمیرم برا اون خواهری که وقتی اومد قتلگاه ـ شمشیر شکسته هارو کنار زد نیزه شکسته هارو کنار زد
الهی نبینی داغ برادرُ ـ مگه میشه خواهر بدن برادرُ نشناسه ـ خیره خیره نگاه کرد..
آیا تو برادر زینبی..
آیا تو حسین منی
(دشتی)
☑️گلی گم کرده ام میجویم او را
☑️ به هر گل میرسم میبویم او را
☑️ گل من یک نشانی در بندن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت
✖️میتونید مجلس رو تموم کنید یه سینه زنی دشتی هم باشه که عالی میشه
ولی من یه مقداری رو اضافه میکنم✖️
⚫️ حسینم به کجایی
⚫️که مُردم زِ جدایی
داداش یه نشونی بده بشناسمت..
از حلقوم بریده صدا اومد
(( آخَیَّ اِلَیَّ ))
🔴خواهر بیا گل گم شَُدت منم من
🔴آخ نهال خم شُدَت خواهر منم من
⬅️ بی بی نشست کنار یه بدن بی سر ...دستاشو زیر این بدن گرفت ...حسینم ...داداش غریبم... میخوام صورتت رو ببوسم سر در بدن نداری ـ حسین جان میخوام دستتُ ببوسم انگشتُ انگشتر نداری
📕یه وقت دیدن بی بی خم شد... لبهارو گذاشت به رگهای بریدهٔ حسین
❣ناله داری ناله بزن بگو یا حسین
التماس دعا
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🍁هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)🍁
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
•°🌱
#سلام_اربابم
هرچه می خواهی بگیر
🌺🌿اما سلامم را نگیر
من به عشق این سلام
🌿🌸صبحگاهی زنده ام
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#عشق_فقط_حسین_ع
#صبحتون_حسینی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
غزلی از حرمت ساختهام با «مثلا»
گرچه خاک است روی قبر تو،اما مثلا
گنبدِ زرد تو خورشید شده میتابد
نور میگیرد از آن،گنبدِ خضرا مثلا
چه ضریحی شده کارِهنرِفرشچیان
جنسِ هرپنجرهاش هست،مُطلّا مثلا
چقدَرپارچهی سبز،گره خورده به آن
میکنی باز، تمام گرهها را مثلا
خادمانت همه دورِ سرمان میگردند
ما عزیزیم،در این صحنِ مُعلّا مثلا
تشنهها مست شوند از مِیِ سقاخانه
ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا
هیئتی شکل گرفتهست،میان حرمت
نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا
روضهخوانی وسطِ صحن،حکایت میخواند
قصهی کوچهای از شهر تو،حالا مثلا
مادری با پسرش رد شده از آن،اما
هیچ کس راه نبستهست بر آنها مثلا
دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود
چادری خاک نخوردهست،درآنجامثلا
مادرِ قصهی ما رفت،صحیح و سالم
وَ نپوشاند رخ از دیدهی مولا مثلا
بعدِ مجلس همه رفتند،زیارت کردند
تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلا
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانــم💔
تمام میکدهها پیش تو خمار شدند
شراب ناب بریز ای که بادهی کرمی
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جوادمحمدی_منفرد
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🟢🌾🌴☘🌾🌴☘
🌾☘
🌴
🌴 يا امام_حسن مجتبى_ ادركنى
🌴🌱مدح_امام_ حسن مجتبى
☘ ( عليه السلام)~
ندارد گنبد و گلدسته ای
اما چراغانیست
مزار حضرت خورشید
گرم نورافشانیست
امان از ظلمتی که در پی تکفیر
خورشيدست
شب بیداد در دستان تارش نور
زندانیست
اگر چه خاکی ست آنجا پر و بال
کبوترها
هواي چشمهاي عاشقان هر لحظه
بارانیست
کجا تنهاست وقتی لشکر دلها
سپاه اوست
بدانید اهل عالم که حسن امروز
تنها نیست
تمام شیعیانش آشکارا عاشقش
هستند
اگرچه سهم آنها از زیارت بغض
پنهانیست
🌾🌴السلام عليك
يا كريم اهل بيت
يا امام حسن مجتبى
( عليه السلام)
☘🌴 دوشنبه هاى امام حسنى
☘
🌴🌾
🌾☘🌾
🟢🌾🌴☘🌾🌴☘
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت روز دوشنبه امام حسن مجتبی وامام حسین( ع)
🌴💎❄️💎🌴
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
✨🌸#عهد_ثابت دوشنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸 یا قاضی الحاجات👈100مرتبه
🔶 یا لطیف 👈129 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک " الشرح "
به جهت وسعت رزق چهل و یکبار خوانده شود مراد حاصل میشود.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز دوشنبه
2/ زیارت امین الله
3/ دعای معراج
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز دوشنبه ↩️ هر کس در این روز ده رکعت نماز بجا آورد وبخواند در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید ده مرتبه حق تعالی در روز قیامت برای او نوری قرار دهد که روشنایی دهد موقوف را تا غبطه برند بر او خلق خداوند در آن روز
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️✨
این ره عشق است،
راه عقل نیست...
#استوری
#شهید_بهشتی
🌹🌹🌹🌹🌹
#شعر_ شهدای_ هفتم تیر
در مطلع پر فتوح ایثار
یاران نخست ز ما بریدند
کردند تنشان لباسی از خون
کانون صفا ز هم دریدند
شرمی ننمودن از بهشتی
خون چهره پر فتوح نمودند
تاریخ به ابد ز غم بگرید
زین ظلم که منافقین نمودند
هفتاد و دو پیکر پر از خون
روحی به حماسه ها فزودند
از منتظری دگر چه گویم
آمال امل ز هم دریدند
از هجر دیالمه دلم خون
بنگر که ددان چه بد خمودند
از دولت و هم که مجلس ما
از گل همه بوستان زدودند
شد پاکنژاد شهید در خون
اینسان علما ز ما بریدند
رهبر به غم است ز ظلم ظالم
جان قندی و اژه ای سپردند
زیبا سوی حق بشد عباسپور
با صادقی و دهقان رهیدند
رفتند همگی به نزد معبود
درسی ز رشادت آفریدند
گفتند به ندای حق چو لبیک
شعری ز حماسه ها سرودند
از سوی دگر دو چهره یاران
در هر دو جهان خوشی ندیدند
آنان که پی نقشه دشمن
لعن ابدی به خود خریدند
اما شهدا به وصل جانان
جان در رگ زندگی دمیدند
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
#هفتم تیر🌹
#شهید_دکتر_بهشتی🌹
ياد سيد و سالار شهيدان انقلاب، شهيد مظلوم، دكتر بهشتي و ياران باوفا و همراهان باصفاي او كه جانشان را بر سر عهد و پيمانشان با خداي بزرگ نهادند و جاودانه شدند، هميشه گرامي باد.
🌹🌹🌹
مي خواستم از تو گويم اين بار سرود
ديدم كه فراتري از اين شعر فرود
خاموش شدم از آنكه جاري مي شد
از ديده دو رود و بر لبم نيز درود
🌹🌹🌹
در محفل عاشقان فرزانه و مست
مي گشت سبوي كربلا دست به دست
ناگاه ز خيل ناكسان، دستي پست
هفتاد و دو پيمانه به يك سنگ شكست*
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹
هفتم تیر است و برپا شورعشق- گشته برپا آتشی در طور عشق
هفتم تیر است و خاطر ساز درد- از به خون غلتیدن مردان مرد
در دل آتش خلیلی شعلهوَر- بتشکن مردی به دوشِ او تبر
کربلای آتش است و آه و دود- غرقه در خون عاشقانی در سجود
چون علی در بحر خون، غرقابِ عشق- مست و مخمورِ شراب ناب عشق
پردۀِ غم مینوازد ارغنون- مسجد و محراب و منبر غرقه خون
هفتم تیر است و ایام بلا- آتش و خون کرده بر پا کربلا
با ولی در بدر و خندق بودهها- بر خمینی یاورِ حق بودهها
از خُم کوثر چو مست بادهاند- سر به نطع عاشقی بنهادهاند
غرقه در خون جسمِ هفتاد و دو تن- لالههایِ پرپرِ خاکِ وطن
با خمینی عهد و پیمان بستهها- عاشقانه با خدا پیوستهها
هفتم تیر است و زیبا روزِ عشق- زنده در خاطر غمی جانسوز عشق
عاشقانی گشته سرمست از بَلا- جرعه نوشانِ شراب لا اِلا
همرهِ پیری کلیمُالله ِعشق- کربلا را رهسپارِ راه عشق
همچو نوح آن پیرِ روحانی سرشت- در دل طوفان خونین تا بهشت
در عبور از وادی عینالیقین - کربلایی کرده برپا آتشین
آن بهشتی زادۀ اهل بهشت- آن ابوذر صورتِ اَشتَر سرشت
بر سَرِ پیمانِ با پیر خُمین- کرده برپا کربلایی چون حسین
تا بگوید اهل ذلت نیست او- بر ولایت یار زهراییست او
شد بهشتی در دفاعِ از حرم - ساقیِ آب آورِ بر دوش علم
همچو مردان مدافع بر دمشق - شد بهشتی کُشتۀِ در راهِ عشق
زنده در آتش سراپا سوخت او– بر ولایت دِین خود را توخت او
او مدافع بر حریم یار شد - کربلا را او علم بردار شد
او بهشتی بود و اهل درد بود - وصف او دریک کلام، او مرد بود
مانده با مولای خود تا پای جان – عاقبت رفت او حسینی از جهان
در میان آتش و آوار و دود- گُم شد او در وادی کشف و شهود
عاقبت همچون حسین فاطمه- سهم او شد کربلا در خاتمه
ترک سر در راه دلدارش نمود-عشق زهرا زنده بر دارش نمود
عشق یعنی چون بهشتی سوختن - دِین خود را بر ولایت توختن
عشق یعنی درد زهرا داشتن - شور رفتن کربلا را داشتن
با ولایت ماندنِ تا پایِ جان- عشق یعنی دل بریدن از جهان
شیعه یعنی چون بهشتی مرد عشق - رهسپارِ کربلایِ در دمشق
از می پیر جماران گشته مست- بیرق سرخ شهادت را به دست
جبهۀی حق را علم بردار شد- در دل نار او خلیل یار شد
گرد شمع فاطمه پروانهوار- در دل آتش بیامد بیقرار
در میان آتش او شوریده ووش- با شرار داغ زهرا گشته خوش
بیسر و بیپا و دستافشان و مست- در میان شعلهها از پا نشست
در دل آتش به حال و شور عشق- بالوپر میزد به خون، مسحور عشق
مرغ آتش زاده را آتش چه باک- کشتۀِ عشق و وفا را کِی هلاک
در میان آتش او مست طرب- ذکر یا زهرا مدام او را به لب
آتش اندر آتش افتاد از پرش- تا بماند از او بهجا خاکسترش
آمد از آن خاک و خاکستر پدید- آتش عشقی بر آن آتش مَزید
اندر آتش پر زد او ققنوس شد – چشمهای بود او که اقیانوس شد
شد بهشتی در دل آتش فرو- تا به ققنوسی کشد پَر، جانِ او
در میان شعلهها ققنوس شد- در حریم قُدسِ حق، قُدُّوس شد
پرکشید از خاک و افلاکی شد او- رهسپار عالم پاکی شد او
این سرانجام بهشتیهاست، عشق - در غروب کربلا زیباست عشق
از بهشتی گفتم و دردی غریب- شد قلم مست از شمیم عطر سیب
گفتم از آتش چو هفتتیر شد- داغ زهرا دل گریبان گیر شد
هرکجا آتش سخن آید میان- شیعه را بر دل غم زهرا عیان
بار دیگر بوی آتش بوی خون- خاک پاک مُلک ایران لالهگون
با خمینی بسته آن میثاقها- چون شقایق سینهسرخ داغها
یاد یاران خمینی، پیر دِیر- یاد مردان اهورایی به خیر
هفت شهر عاشقی را کرده سِیر- یاد آن پیر جمارانی به خیر
چون بهشتی ان دلاور مرد عشق – رهسپارِ کربلای در دمشق
کرده با خونجگر چون او وضو - ما حلب را پس بگیریم از عدو
هرکه دارد بر شهادت او هوس- در حلب ره تا شهادت یکنفس
یکنفس ره مانده زهرایی شویم - تا شهیدان اهورایی شویم
ای سپاه و لشکر آزاده کیش - در پی قاسم سلیمانی بهپیش
یاعلی، ای شیعیان آل عشق – پس بگیریدش حلب را چون دمشق
به امید ظهور حضرت یار
هفتم تیر – منصور نظری
🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5816475141533599597.mp3
6.13M
🔳 #شهادت_امام_جواد(ع)
🌴من علوی و فاطمی زینبی حسینیم
🌴از کرم امام رضاست اگه کاظمینیم
🎤 #مهدی_رعنایی
⏯ #شور
👌فوق زیبا
@majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم
⚫ شهادت امام جواد علیه السلام
🔷 دوبند زمینه
✅ شعر و سبک : مجید آقاجانی
🔻 بند ۱
ای وای من بالو پرت سوخت آقا
ای وای من جگرت سوخت آقا
داغی که عالمو ریخت بهم
اشک تو حالمو ریخت بهم
آقا میسوزی از این
ظلم و جفای همسر
خیلی خرابه حالت
داری میزنی پر پر
تنها تو حجره ای و
آقا نداری یاور
ازسرزمین بی خیر
میری به سوی مادر
غریبی غریبی غریبی تو یا جواد
🔻 بند ۲
تو این چند سال خیر ندیدی از کسی
پیشت حتی نیست یه فریاد رسی
توی این دل پره غصه و غمه
حتی واست بمیرم باز کمه
آتیش زده دلم رو
این حالت عجیبت
از غربتت همین بس
شد جام زهر نصیبت
رنگت پریده آقا
مضطر شدی و بی تاب
به لبهای تو آخر
نرسیده جرعه ای آب
غریبی غریبی غریبی تو یا جواد
#امام_جواد_ع
#زمینه
#مجید_آقاجانی
روضه امام جواد (ع) – میثم مطیعی

مرهم حریفِ زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
*خیلی ها نقل کردند؛ مسعودی در اِثباتُ الوَصیةِ، مجلسی در بحار، ذکریا بن آدم راویِ این حدیثِ، می گه خدمتِ علی بن موسی الرضا بودم، جوادالائمه نشسته، یه وقت با یه ناراحتی دست به زمین زد، سر به آسمان بلند کرد، داره فکر می کنه علی بن موسی الرضا فرمود: پسرم چی شده؟... به چی فکر میکنی؟... فرمود: به اون کاری که با مادرم زهرا کردند... به خدا قسم اون دو نفر رو از قبر بیرون می کشم... آتیششون می زنم...*
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود (آخه مادرِ ما رو کتک زدند... مادر انتقامتو می گیرم... اون ملعونه کارِ خودشو کرده سم به آقا خورانده...)
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
*هی صدا می زد جگرم سوخت...*
این قدر پیش چشم کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود...
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق، عاطفه پیدا نمی شود
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
*اُم فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدایِ غربت آقا را نشنوه... این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد... همه شروع کردند هلهله کردند... یه وقت زینب می خواد حرف بزنه، زنها دارن دف میزنن، هلهله می کنن، با اون ید اِلهی خودش اشاره کرد
وَ قَدْ اءَوْمَاءَتْ الَى النّاسِ اءَنِ اسْکُتُوا اشاره کرد ساکت بشید، حتی زنگِ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد
یا اءَهْلَ الْکُوفَهِ ، یا اءَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ... شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب می شه، یه کاری کردن زینب آرام شد...*
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جانپاه زینب و اطفالِ بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
*یه وقت لحنش عوض شد... «ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی» حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم، یه جمله دیگه هم گفت: اشاره کرد به فاطمه صغری «یا أخی فاطمه الصَغیرة کَلِّم ها» با این بچه حرف بزن...
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
*آقا رو آوردن بالایِ پشتِ بام گذاشتن...*
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پایِ کسی به سینه تو جا نمی شود...
*میون این همه هلهله ها یه وقت اُم فضل دید یه کنیزی یه ظرف آب دستش گرفته،داره نزدیک حجره میشه،با تعجب گفت:کجا؟آب برا چی داری می بری؟ گفت:دارم برا پسر فاطمه می برم،جگرم رو ناله هاش آتیش زده،ببین هی داره میگه آه جگرم...ظرف آب رو گرفت محکم رو زمین زد،گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده...آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."اشکای چشمت رو روی دست بگیر،دستای التماس و گداییت رو بالا ببر،خدایا به جگر گوشه ی امام رضا،عجل لولیک الفرج...
#امام_جواد_ع.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_محمد_تقی_ع
نوحه امام جواد -(بی کس و تنها سرم بر زانوی غم می گذارم)
@majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم
بی کس و تنها سرم بر زانوی غم می گذارم
ای خدا امشب درون حجره ام جان می سپارم
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
از جفای ام فضلِ بی حیا کارم تمام است
صبح فردا پیکر من ، از جفا بر روی بام است
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
از شرار زهر کینه ، سر الی پایم کباب است
نعش من فردا ، به بام و در جلویِ آفتاب است
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی(۲)
◾️◾️
غم نصیب و دل پریش و حجره ی در بسته جایم
همسرم کف می زند تا نشنود دیگر صدایم
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
تشنه کام و لعل عطشان می روم از دار دنیا
با صفا شد حجره ی من امشبی از یاد زهرا
می روم از دار فانی ، دربهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
شعر از : امیررضا فرجوند
مناجات هفتگی.mp3
7.63M
{ #روضه } #مناجات
{ مناجات و روضه }
{🎙 #کربلایی_حسین_خزایی }
{مراسم روضه و قرائت زیارت عاشورا }
#یااباعبدالله_الحسین
-روضه هفتگی
-پنجشنبه ۳ تیر ۱۴۰۰
🔰 #هیئت_رهروان_شهداء 🔰
@majmaozakerine
کنم چو یاد من از حالت امام جواد شود کباب دل از حالت امام جواد
نه مونسی ، نه انیسی نه یار و غمخواری که تا دمی کند او رأفت امام جواد
جوان و گوشه بغداد و شهر پر دشمن فغان زبی کسی و غربت امام جواد
بوقت داد جان، دوستی نبُد پیشش که پرسد از غم و از محنت امام جواد
امروز برای غربت میوۀ دل ثامن الحجج ، امام جواد گریه کنید ، امام رضا (ع) فرمودند : پسرم (جواد)
به جور و ستم کشته خواهد شد ، اهل آسمانها بر او خواهند گریست 1 بگو آقا ترا به جان جوادت نظری به این مجلس ما کن .
درست امام حسن مجتبی هم در خانه غریب بود ، همسرش قاتلش بود،اما پرستاری چون زینب کبری داشت، کنار بسترش ابی عبدالله بود ، قمر بنی هاشم بود .
اما قربان غربت امام جواد ، کسی کنار بسترش نبود ، هی صدا می زد جگرم ، آیا به او آب دادند ؟ نه والله ،
آن زن ملعونه دستور داد کوزه های آب را جلوی چشمش شکستند ، مثل جدش حسین تشنه جان داد .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@majmaozakerine
امروز امام رضا عزا دار است ، اگر با دیده دل نگاه کنی امروز ثامن الحجج گریان است در غم میوۀ دلش جوادالائمه ، بگو آقا آجرک الله ، آخر روز شهادت میوۀ دلش امام جواد ، جوان از دست داده آن هم جوانی مثل جواد الائمه ، در شهر غربت ، با لب تشنه ، در حجره در بسته ، بگو امام رضا میوۀ دلت را با لب تشنه شهید کردند .
اما کربلا جوان امام حسین علی اکبر را از دم شمشیر و نیزه ، تا حسین فاطمه ناله علی اکبررا شنید با عجله آمد، یک قدری امام حسین به آن بدن نگاه کرد نشست کنار بدن ، سر علی را به دامن گرفت ، دلش آرام نشد ،
سر جوانش را به سینه چسبانید دلش تسلی پیدا نکرد ، همه دارند نگاه می کنند ببینند حسین با علی اکبر چه می کند ، یک وقت دیدند خم شد صورت به صورت علی گذاشت ، هی صدا می زد ، میوۀ دلم علی .
لب گشا حرف بزن ، من به فدای سخنت مخفی از عمه تو ، بوسه زنم بر دهنت
@@@majmaozakerine
الا که مظهر جود خدا یکتایی نُهم سلاله پاک رسول بطحایی
توئی که خیر کثیر خدای بر خلقی کتاب عشق رضا و یادگار زهرائی
خدای خوانده جوادت که جود پیشۀ توست تو بر تمام کریمان امیر و مولائی
همین نه عقده گشای خلایقی امروز که دستگیر همه عاصیان به فردائی
مراست عقده دیدار کاظمین بدل چه می شود ز دل این عقده را تو گشائی
می دانم دل همه برای کاظمین امروز پر می زند ،امروز دلت را روانه کن کاظمین حرم آقا جواد الائمه ، حاجت دارها ، مریض دارها .
به باغ عشق و وفا بعد مادرت زهرا جوان ترین گل پرپر میان گلهایی
قربان عمر کوتاهت برم آقا ، مثل مادرش زهرا عمر نازنینش کم بوده است ، بیست و پنج سال بیشتر نداشت . آی مردم ، کجای عالم سراغ دارید یک کسی تشنه اش باشد . هی صدا بزند جگرم ، دارد می سوزد اما کف بزنند ، هلهله کنند . بمیرم برای لبهای خشک آقا ، هی صدا می زد : ام الفضل جگرم دارد می سوزد .
دلم از بی کسی در التهاب است خدایا ناله هایم بی جواب است
کشم پا بر زمین از سوز این زهر نوای کام خشکم آب آب است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
زسوز غم پر پروانه می سوخت ز داغ لاله ای گلخانه می سوخت
وجودش را شرر زد آشنایی که از جور دل بیگانه می سوخت
بنوشید آب از پیمانه زهر دل پاکش از این پیمانه می سوخت
ز آوای جواد آن جان زهرا نهان گلشن جانانه می سوخت
میان حجره بود و ناله می کرد به حال وی دلی آنجا نمی سوخت
از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان آن حجره افتاده ، از سوز زهر به خود
می پیچید ، اما کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفایی همسرش بود ، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی ، چه کشید جواد الائمه ، آن ساعتی که دید اُمالفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت : شادی کنید تا کسی صدای ناله امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب بیندازند ، اما کبوترها می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد ، اما عاشقان امام جواد این بدن دیگر برهنه نبود ، بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود .
رحمت خدا بر این ناله ها ، ای دلهای آماده ، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین ، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی ؟ فرمود : سکینه جان این بدن بابایت حسینِ ، همه صدا بزنید حسین حسین .
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
اونایی که اهل روضه باشن،با یه کلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
بس که کبریت کشیده است به جانم این زهر
آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد
گفتم آبی روی آتش بود اشکم
بعضی وقت ها میگی گریه کنم،آبی رو آتیشه،سبک شم
گفتم آبی روی آتش بود اشکم اما
اشک هم پای دل شعله ورم میسوزد
همسرم ریخته در کاسه ی جان زهری که
هم سرم،هم بدنم ،هم جگرم میسوزد
حرف از سوختن آمد
یه جایی بُرده تو رو که بغض دلت میترکه
حرف از سوختن آمد به گمانم طفلی
گفت عمه کمکم کن که سرم میسوزد
دوید از خیمه بیرون دامنش داره میسوزه،معجرش داره میسوزه،الله اکبر،یه وقت دید یه نانجیب داره میاد به طرفش،روایت میگه نشست رو زمین،از عمه شنیده گوشواره ها رو میبرن،معجرهارو میبرن،گفت:آقا به من نزن،صدا زد عزیزم من با تو کاری ندارم،نترس،دید همه بدنش داره میلرزه،گفت:من باهات کاری ندارم،من خودم دختر دارم،میدونم دختر بچه زود میترسه،صدا زد اگه با من کار نداری،من یه خواهش ازت دارم،چی می خوای؟آب می خوای،تشنه هستی؟گفت: نه به من بگو راه نجف کدوم طرفه،نجف و می خوای چیکار،گفت:می خوام رو کنم به جدم امیرالمؤمنین،بگم،بیا ببین با ناموست دارن چیکار میکنن،حسین........
به جوانیم قسم بیشتر از آتش جان
قلب من از بی وفایی همسرم میسوزد
من از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله کردن،کف زدن،یکی از این کنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین که رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:کجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنک بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب آورد،کربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین که رسید دید هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،کجا داری میری،دارم برا حسین،آب میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب کردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو بالا آورد،همه بگید حسین........
@majmaozakerine
در وجود تو جُود را دیدم
جلوه هایِ سجود را دیدم
تشنه بودم تو را صدا زدمُ (یا جواد الائمه ...)
مهربانیِ رود را دیدم
میبینی تو کویر جهل موندم آقا ... میبنی لب تشنه محبت و معرفتتم آقا .... میبینی لبایِ جانم از شدت بی معرفتی ترک خورده .... چرا به دادم نمیرسی آقا ....
یا جواد الائمه ادرکنی ....
قرار بوده زینتت باشم ... اما می بینم وصلۀ ناجورت شدم آقا ...
دستهایت سخاوتِ محض است
با تو الطافِ زود را دیدم
با نگاهی به آسمانِ بلند
پیش پایت قعود را دیدم
اگه بزرگترُ وسیع تر از تو سراغ داشتم می رفتم آقا جانم ... میدونم هیچ کی غیر شما نمیتونه به داد ما برسه ...
قبلۀ جانِ من جمالِ خدا
ای علی اکبرِ امام رضا ....
بخدا شهادتِ امام جواد خود امام رضام زیرِلب هی میگه جد غریبم ، قربونِ جگرِ پاره پاره ات برم ... اون لحظه ای که سرِ پسرت رو رویِ زانو گرفتی ...
حسین ....
بویِ محرمش داره میاد .... رزقُ روزیِ ماه محرم و از جواد الائمه بگیریم ....
حسین .....@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
خسته مکن گلویِ خودت را برایِ آب
با آب گفتنِ تو کسی پا نمی شود
هی صدا میزد جگرم سوخت .....
این قدر پیشِ چشمِ کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود ....
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
با ضربِ دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
اُم فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند ، کسی صدایِ غربت آقا را نشنوه ... این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد ... همه شروع کردند هلهله کردند ... یه وقت زینب میخواد حرف بزنه زنها دارن دف میزنن ، هلهله میکنن ، با اون ید اِلهی خودش اشاره کرد وَ قَدْ اءَوْمَاءَتْ الَى النّاسِ اءَنِ اسْکُتُوا اشاره کرد ساکت بشید ، حتی زنگِ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد ، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد یا اءَهْلَ الْکُوفَهِ ، یا اءَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ ... شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت ، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب میشه ، یه کاری کردن زینب آرام شد ...
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جانپاه زینب و اطفالِ بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
یه وقت لحنش عوض شد ... ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم ، یه جمله دیگه هم گفت : اشاره کرد به فاطمۀ صغری یا أخی فاطمه الصَغیرة کَلِّم ها با این بچه حرف بزن ...
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
آقا رو آوردن بالایِ پشتِ بام گذاشتن ...
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پایِ کسی به سینۀ تو جا نمی شود ..
@majmaozakerine