eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.9هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
359 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه _شهادت امام محمد باقر علیه السلام _ حاج میثم مطیعی.mp3
4.84M
🔻روضه و مرثیه🔻 علیه السلام 🔶روضه جانسوز امام باقر علیه السلام 🔻گریز به روضه حضرت ابوالفضل العباس و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها علیه السلام
_شهادت امام محمد باقر علیه السلام _ حجت الاسلام پناهیان میگن انگشتریِ امام باقر علیه السلام همان انگشتری اباعبدالله الحسین علیه السلام بوده،گفتند:آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام رو درک کردید؟فرمودند:بله،من کربلا چهارسالم بود.همه صحنه ها رو شاهد بودم.بعدشم در تمام طول اسارت با عمم زینب همراه بودم.آقای کتک خورده ی کربلا...آقای خرابه نشین...آقای طناب اسارت بر گردن شما بسته شده...در نقلی هست آقا امام سجادعلیه السلام میفرماید:تو یه جایی بچه ها رو با طناب بستند،یه سر طناب رو به من بستند،یه سر طناب رو به عمه ام زینب،ما آرام میرفتیم بچه ها زمین نخورند، میومدند با تازیانه میزدند،میگفتند: سریع برید،سریع میرفتیم بچه ها زمین میخوردند.زمین خورده ی راه کوفه و شام! امام باقر فدات بشم یه ذره از اون زحمتایی که برای دین کشیدید به ماهم توفیق بدید ما هم یه کاری بکنیم. غرض از حج اینه که ما بریم،بیایم کمکت کنیم دیگه! خب فکر کردیم ما الان رفتیم حج آخرش میخواستیم همینو بگیم...آقا امام باقر علیه السلام خیلی غربت کشیدند،این غربت در مزار شریفشونم پیداست.این شب هایی که شب شهادت امام باقره همه ی حاجیا از مدینه رفتند دیگه کسی نیست بیاد زیارتگاه بقیع.من از بین همه ی روضه ها یه سوال میخوام بکنم از امام باقر علیه السلام.آقا حال شما خرابه ی شام چگونه بود سه ساله ی ابی عبدالله الحسین علیه السلام بهانه ی پدر گرفته بود؟ 🥀
🥀‍ # روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس اجرا شده روزِ عرفه سردابِ مقدس حضرتِ اباعبدالله کربلایِ معلی اجازه بگیرم از محضرِ ابی عبدالله ، روضۀ قمر بنی هاشم بخوانم .. آخه فرمودن هرجا روضۀ عمو جانم خوانده بشه منم میام .. علمدارِ وفادارم اباالفضل پس از تو بی کس و کارم اباالفضل قسم بر تشنگیِ بر شیرخواره گره افتاده در کارم اباالفضل .. میبینم گوشه کنار همه دارن گریه میکنن .. ان شالله آقاجانمون ببخشن ، می خوام روضۀ برادرشونُ بخوانم .. پس از تو خیمه غارت میشه عباس به طفلانم جسارت میشه عباس *سادات من معذرت می خوام* پس از تو سهم زینب بی محارم غریبی و اسارت میشه عباس دیدن حسین یه دست به عنانِ اسب گرفته ، یه دست به کمر گرفته .. هیچ جا حسین نگفت انکسر زهری .. اما تا اومد عباسشُ دید .. چه بدنی ؟.. الله اکبر .. قدِ رشیدش .... ای حسین .... تا اومد دم خیمه ، اولین کسی که از خیمه اومد بیرون ، خواهرش زینبِ .. این خواهر و برادر ، چشم تو چشمِ همدیگه شدن .. تا زینب دید حسین دستِ خالی برگسته ، هی میزد رو دستاش .. هی میزد تو صورتش .. جوابِ زینبشُ نداد ، یه مرتبه سکینه دوید .. صدا زد یا ابتا این عمی العباس ؟ .. بمیرم برات آقاجان .. هیچ جا ندیدم نوشته باشه اکبر رفته میدان بیاد ستونِ خیمه رو کشیده باشه .. قاسم رفت ، ستونِ خیمه رو نکشید .. اما وقتی جوابِ سکینه رو می خواست بده رفت ستونِ خیمۀ عباسُ کشید .. خیمه رو زمین اومد .. یعنی برید بچه ها معجرهاتونُ محکم ببندید .. بچه گوشواره هاتونُ برید در بیارید ... دستاتونُ بالا بیارید ، روزِ عرفه ست ... به اون ساعتی که صورت به زمین گذاشت ..به اون ساعتی که از رویِ اسب زمین افتاد .. به اون ساعتی که خیمه هاشُ آتش زدن .. الهی العفو .... 🎤 @majmaozakerine🥀
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
دوباره دو عالم به یاد عاشورا می افته یه کرببلایی داره امشب از پا می افته امشب ارباب چشم انتظاره این یادگاره عاشوراست امشب زینب تو قتلگاهه چشماش به راهه این آقاست خداحافظ ای روضه هرشب       خداحافظ ای عزیز زینب خدانگهدار چشای خونبار دل پر از تب آجرک الله صاحب الزمان از امشب مزارش کنار زهرا و سجاده مزاری پر از عشق پر از آقا و آقازاده بین سینه داغ مدینه، آن سرزمینه غربت ها گل می باره روی غباره قبرای خاکی از چشما بقیع داره گوهری تو سینه       امون از این غربت مدینه عطر سحرهاش عطر مزار ام البنینه آجرک الله صاحب الزمان یه عمره که شبها نگاهش بوی بارون می ده دم آخری هم با ذکر یا زینب جون می ده بعد از عمری گریه هنوزم چشمای خستش گریونه این که داره جون می ده اما باز داره روضه می خونه اومد عمه با قد خمیده       چهل منزل با سر بریده سر برادر به روی نیزه به خون تپیده آجرک الله صاحب الزمان  نوحه شهادت امام محمد باقر محمود کریمی
رو سـوی بقیـــع، اولیـا را صلوات گنجینـــۀ عـلــمِ انبـیـــا را صلوات بر باقر و شاکر و به هادی و امین آن گوهــر نابِ کبـــریا را صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » بر معدن نور و علم باقر صلوات بر موسی دریای سرایر صلوات بر ثانی احمد ، به محمد به جهان بر حجت حق ، امام باقر صلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم » حــامل عــلم نـبی را صـلوات چهـارمین پور ولی را صــلوات پنجمین نــور امــامت باقــــر هـفتمین مـهر جـلی را صـلوات « اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
4_345554935284236634.mp3
8.92M
٫ 🎤 سیدرضانریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ جمعه به جمعه واسه تو منتظرم "اَینَ الحسن اَینَ الحسین" ذکر لبم "جولای دزفولی" نبودم واسه تو اما آقا نوکر ساده‌ت که بودم چی میشه که من هم آقا ٫ "علی ابن مَهزیار" شم "سیدِ رشتی" باشم و ٫ برای تو بی‌قرار شم خوب یا بد ٫ بپذیر آقا ٫ سند این دل ٫ نوشته شد به پای تو تو خیمه‌ت ٫ بشینم روزی ٫ ببینم آخر ٫ جمال دلربای تو میبارم ٫ مثِ بارون تا... بشم اونی که روسپیدم کنی تو پر از عشق و شور و امیدم کنی تو آخر رو زانوهات شهیدم کنی تو "بیا یابن الزّهرا ٫ فدای غم تو هرچی گذشت عشق تو شد تشدید آقا یاد تو هم میده به دل امّید آقا واسه کسی که دائما در یاد توست معنا نداره غیبت خورشید آقا یه خرده روراستی کنم ٫ میدی خودتو نشونم برس به داد نوکرت ٫ که آقا هنوز جوونم میدونم ٫ نشدم آقا ٫ اونی که آخر ٫ بیای هدایتم کنی میدونم ٫ نشدم آقا ٫ اونی که آخر ٫ غرق شهادتم کنی میدونم ٫ نشدم آقا ٫ اونی که محشر ٫ بیای شفاعتم کنی ولی دارم امید به اشکای چشمام دعاهای خِیرِ شب و روزِ بابام دارم گوشه چشمی به الطاف آقام "بیا یابن الزّهرا ٫ فدای غم تو" ذکر لبِ عاشقای پیر و جوان "اَلْمُسْتَغاثُ بِکَ صاحبَ الزّمان" شام سه‌شنبه مسجد سهله آقا خالیه جای زائرای جمکران باید بسازیم با همه درد و غم و دوری آقا فدای غربتت بشم ، چقده صبوری آقا منتظر ٫ میمونم بازم ٫ برسه روزی ٫ با لشکری از شهدا با اذنِ ٫ مادرت زهرا ٫ ذوالفقار در دست ٫ علم به دوش بشی آقا حرم ان‌شاءالله میبینم میمیرم ضریح شش‌گوش‌و توو آغوش میگیرم امیری حسینٌ
‍ مناجات و ذکر توسل ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _سیدرضا نریمانی_97 گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد *امروز اگه یه نگاهی به ما کنی،کار ما حل میشه* اگر از شانه ی من کوه گنه برداری پای این بنده هم از عرش فراتر برسد *اصلاً امروز مالِ جامونده هاست،اصلاً امروز مالِ اونهایی است که از ماه رمضان جاموندن...راستی آی رفقا! امروز چرا اومدی اینجا نشستی؟ مگه شما کربلا نرفتی؟ مگر نفرمودن:اول جایی که روز عرفه نظر می کنند به زائرای حسینِ...من اومدم بگم:امروز من از همه چیز جاموندم،از کربلا جاموندم،از حرم امام رضا جاموندم،به هیچ چی نرسیدم،امروز روز خوبا و بداست،امروز قرارِ در هم بخرن...* باز هم توبه شکستم،بگذارید فقط باز هم فرصتِ یک توبه ی دیگر برسد *یک بار دیگه بهم فرصت داده،خیلی ها مُردن،نرسیدن به امروز،اما به من دوباره فرصت دادی...* همه ی ترسم ازین است که به هنگام گناه عمر این بنده ی آلوده به آخر برسد بس که آلوده ام،اَبکی لِخُروجِ نَفسی وای از آن لحظه ی سختی که اجل سربرسد خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم وحشت بیشتر آن است که مُنکَر برسد همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ سر این بنده، روی دامن حیدر برسد مطمئنّم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد *توی کامل الزیارات نوشته شده:امام صادق علیه السلام فرمودند به یکی از یارانشون که کربلا رفتی یا نه؟ فرمود:آقا نمیتونم برم کربلا،آخه ما توی بصره زندگی می کنیم،اگر مردم بفهمند ما دوستان شما هستیم مارو زنده نمیگذارند،اما آقا جان! ما توی خونمون برای حسین روضه می گیریم،دور هم جمع میشیم،میگیم:ای حسین..{ما هم امروز بگیم: حسین...همه امروز دارن میگن: حسین،مسلم هم تو کوفه داره میگه:حسین...مادرش فاطمه هم امروز داره میگه:حسین..} امام صادق فرمودند:کمترین چیزی که برای شما پیش میاد موقع مرگتون ما اهلبیت همه میاییم،حسینم میاد بالا سرتون... {من یه عمری دارم میگم:حسین...فقط به این امید که لحظه ی جون دادن سرم روی پای اربابم باشه...}* چادر مادر ما کار خودش را بکند بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد *آقا فرمودند: این سر چادر مادر ما فاطمه توی بهشتِ،یه سر دیگه اش روی پلِ صراطِ،صدایی میاد" يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَة" بعضی ها سر بلند میکنند،میگن:بله...میگن:بیایید به چادرمادرتون چنگ بزنید،همه رو میخره...* مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد *اما چند بیتم روضه بخونم،دلامون آماده بشه...* با لب پاره ؛ لب بام ؛ سلامم به شما تا بگیرد دلم آرام ؛ سلامم به شما آخر از عشق تو راهیّ سر دار شدم ای علی زاده ببین میثم تمار شدم باز هم شُکر، زن و بچّه ندیدند مرا موقعی که وسط کوچه کشیدند مرا هیچ کس نیست دگر دور و بر مسلم تو بسته شد مثل علی بال و پَرِ مسلم تو سر عباس و پسرهات سلامت آقا گر شکستند در این کوچه سر مسلم تو قسمت این بود ؛ لبِ تشنه شهیدم بکنند پیش مرگِ جگرت شد جگر مسلم تو لب من خشک و دو چشمم تر و قلبم سوزان زده اند آتش بر خشک و تَرِ مسلم تو به فدای سر یک موی عزیزان تو باد جان هر دو پسر در به در مسلم تو کاش می شد بنویسم که نیایی اینجا که می آید به سر تو چه بلایی اینجا حاصل این سفرت بی علی اصغر شدن است بی برادر شدن و بی علی اکبر شدن است همه ی ترسم از این است که مضطر بِشَوی مثل این نائب دل سوخته ؛ بی سر بِشَوی وای اگر گَرْد بر آیینه ی تو بنشیند شمر با چکمه روی سینه ی تو بنشیند وای اگر کار به توهین و جسارت بکشد وای اگر خواهرتان بار اسارت بکشد وای اگراهل و عیال تو زمین گیر شوند دخترک هات پس از رفتن تو پیر شوند بدنم نقش زمین است میا کوفه حسین خواهش مسلمت این است میا کوفه حسین ای حسین... 🌾🌾🌾
عرفه بی گل روی تو فقط غم دارد دیده ی منتظرانت همه شبنم دارد یوسف گمشده ی مایی وما آواره دلت آیا خبری از دل ما هم دارد ؟ در نبودت چقدر معصیتم زخم زده گفته بودند که هجران تو ماتم دارد روضه خوان آمده و گریه کنان آمده اند محفل روضه ی امروز تو را کم دارد و از مروز به بعد هر که حسینی باشد تا همان روز دهم بارش نم نم دارد دل من مضطرب عمه ی غمیدیده توست  که فقط چند شبی مونس و همدم دارد گوش کن با دل خود ناله ی محزونی را مادری آمده از عرش خدا دم دارد آی مردم که غریب است ابا عبدالله هرکه داد هوس کرببلا بسم الله ایها الناس غریب است ابا عبدالله 🌾🌾🌾
🥀‍ # روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس اجرا شده روزِ عرفه سردابِ مقدس حضرتِ اباعبدالله کربلایِ معلی اجازه بگیرم از محضرِ ابی عبدالله ، روضۀ قمر بنی هاشم بخوانم .. آخه فرمودن هرجا روضۀ عمو جانم خوانده بشه منم میام .. علمدارِ وفادارم اباالفضل پس از تو بی کس و کارم اباالفضل قسم بر تشنگیِ بر شیرخواره گره افتاده در کارم اباالفضل .. میبینم گوشه کنار همه دارن گریه میکنن .. ان شالله آقاجانمون ببخشن ، می خوام روضۀ برادرشونُ بخوانم .. پس از تو خیمه غارت میشه عباس به طفلانم جسارت میشه عباس *سادات من معذرت می خوام* پس از تو سهم زینب بی محارم غریبی و اسارت میشه عباس دیدن حسین یه دست به عنانِ اسب گرفته ، یه دست به کمر گرفته .. هیچ جا حسین نگفت انکسر زهری .. اما تا اومد عباسشُ دید .. چه بدنی ؟.. الله اکبر .. قدِ رشیدش .... ای حسین .... تا اومد دم خیمه ، اولین کسی که از خیمه اومد بیرون ، خواهرش زینبِ .. این خواهر و برادر ، چشم تو چشمِ همدیگه شدن .. تا زینب دید حسین دستِ خالی برگسته ، هی میزد رو دستاش .. هی میزد تو صورتش .. جوابِ زینبشُ نداد ، یه مرتبه سکینه دوید .. صدا زد یا ابتا این عمی العباس ؟ .. بمیرم برات آقاجان .. هیچ جا ندیدم نوشته باشه اکبر رفته میدان بیاد ستونِ خیمه رو کشیده باشه .. قاسم رفت ، ستونِ خیمه رو نکشید .. اما وقتی جوابِ سکینه رو می خواست بده رفت ستونِ خیمۀ عباسُ کشید .. خیمه رو زمین اومد .. یعنی برید بچه ها معجرهاتونُ محکم ببندید .. بچه گوشواره هاتونُ برید در بیارید ... دستاتونُ بالا بیارید ، روزِ عرفه ست ... به اون ساعتی که صورت به زمین گذاشت ..به اون ساعتی که از رویِ اسب زمین افتاد .. به اون ساعتی که خیمه هاشُ آتش زدن .. الهی العفو .... 🎤 @majmaozakerine🥀
‍ شهادت امام باقر علیه‌السلام زمینه بانوای 🎤 حاج میثم مطیعی __****************___@ کانال مداحی مرثیه کانون متن روضه و اشعار متن شعر مداحی⬇️ ای تمام روضه خوانها فدای تو۲ گریه کرده یک جهان با نوای تو یادگار کربلا از بلا بخوان تا که سینه زن شود دل برای تو‌ ذکر تو گشته یا حسین لب تشنه سر جدا حسین🔁🔁 چشم خیس تو‌نوحه گر اوست ای که در دستت انگشتر اوست حضرت باقر ای جان عالم 🔁🔁🔁 زهر غم به جان تو میزند شرر میشوی تو راهی آخرین سفر (میروی و صادقت بی قرارو زار بدرقه کند تو با نگاه تر)۲ (او ماند و بی کسی خود قلب او‌غرق ناله شد)۳ بعد تا بانیه گریه ها شد روضه خوان غم کربلا شد السلام ای غریب مدینه 🔁🔁🔁 کی رود زخاطرت خاطرات شام (کی رود ز خاطرت سنگ روی بام کاروان بی کس و مجلس شراب چوب خیزران ولبهای یک امام )۲ ای وای از آنهمه ستم ای وای غربت حرم 🔁🔁🔁 از ساله بگو آن اسیر درد ۲ با سر بی بدن تا سحرچه کرد ۲ ای حسین آبروی دوعالم 🔁🔁 ➰➰🏴🏴➰➰🏴🏴➰➰🏴🏴 علیه_السلام ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج. صلوات ⬇️⬇️فایل صوتی. 👇👇
‍ شهادت امام محمد باقر علیه السلام مدح وروضه بانوای سیدمهدی میرداماد ____»»»»»»«««««« ____ کانال مداحی مرثیه کانون متن روضه و مداحی متن روضه ✍⬇️ ای نبی برتو فرستاده سلام۲ ای به زین العابدین ماه تمام هفتمین معصومی و پنجم امام مکتبت تا صبح محشر مستدام تیغ نطقت مشکافد علم را روح میبخشد مرامت علم را فرمودند کودکی سه سال و نیم چهار سالش باشه کربلا خیلی روضه ها رو دیده و شنیده قربونت برم آقا جان اجازه میدین از کربلا بگیم تو خزان باغ زهرا دیده ای ۲ دیگه از اول ماه ذی لحجه به بعد باید کم کم بوی محرم وحس کنی هر روضه ای هر جمعه ای هر توسلی باید محرم و برا خودت تداعی کنی تو خزان باغ زهرا دیده ای تو تن بی سر به صحرا و دیگه چی گردن مجروح بابا دیده ای بر فراز نیزه سرها دیده ای کاش میدیدم چه آمد بر سرت یا چه کرده کعب نی بر پیکرت قربونت برم شنیدم شما رو به یه طناب بستند اما من میبرم جلوتر روضه امام محمد باقر کربلا نبود باباش فرمود : اِنَ قَتلَ لَنا آدم و‌کِرامتُنا شهادت ازکربلا ناله نمیزنیم میدونی ناله باباش چی در آوورد تو چهل منزل اسارت دیده ای از ستمکاران جسارت دیده ای تشنگی و قتل و غارت دیده ای خو عزیزی و حقارت دیده ای چهار ساله کوه ماتم برده ای مثل عمه تازیانه خورده ای ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @majmaozakerine ⬇️⬇️⬇️فایل صوتی
بسم الله الرحمن الرحيم روضه دارِ منا توئی آقا شاهدِ کربلا توئی آقا پیش تو مادرت زمین خورده نوه‌ی مجتبی توئی آقا همره عمه آمدی گودال راویِ ماجرا توئی آقا آنکه دیده گروه گروه زدند سنگ و چوب و عصا توئی آقا آنکه دیده به زیرِ چکمه ی شمر شاه ، زد دست و پا توئی آقا آنکه دیده تمام قرآن شد با لگد جا به جا توئی آقا آنکه دیده ضریح مویِ حسین دستِ یک بی حیا توئی آقا آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا رفت بر نیزه ها توئی آقا بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه سویِ آل عبا توئی آقا آنکه همراه قافله رفته سویِ شامِ بلا توئی آقا سخت بر تو گذشت آن ساعات بد شکستند حرمت سادات اوج بی غیرتی نشان دادند سنگ در دست این وآن دادند اول شهر عنان مرکب را دست یک مشت بد دهان دادند جای عرضِ سلام ، پیرو جوان ناسزاها به کاروان دادند رأسِ جدت به زیرِ پا افتاد بسکه سر نیزه را تکان دادند دستِ سادات بر سرِ بازار صدقه تکه های نان دادند سرِ هر کوچه با سرِ انگشت دخترِ فاطمه نشان دادند بوسه گاهِ رسول خاتم را به دمِ چوبِ خیزران دادند
‍ عنوان : روضه شهادت امام محمد باقر ح ذکر من سلام من کیست حضرت باقر خیلی امام باقر غریبه، غربت از این بالاتر این همه زائر می ره مدینه، ولی شب و روز شهادت امام باقر كه میشه، مدینه یه زائر نداره؛همه رفتند مكه، یه نفر نیست پشت بقیع براش گریه كنه، بیایید امشب غریب نوازی كنیم، خیلی غریبه امام باقر حج من قیام من کیست حضرت باقر اسوه ی تمام من کیست حضرت باقر زمزم و مقام من کیست حضرت باقر پنجمین امام من کیست حضرت باقر می کند ز آیینم مهر او نگهبانی ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را تو یگانه فرزندی دو علی اعلا را باقر العلوم هستی ذات پاک یکتا را نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را جان مادرت زهرا از درت مران ما را بی تو در جنان عاشق بنده ای است زندانی امروز روز شهادت یه آقایی بوده آی مردم كه دو سه سال بیشتر نداشت، یكی از شاهدهای كربلا بوده، هم سن و سال رقیه خانم بوده، امام باقر، همه ماجرای كربلا رو دیده تو ز کودکی دائم محنت و بلا دیدی با دو چشم معصومت ظلم بر ملا دیدی راه شام طی کردی دشت کربلا دیدی اهلبیت عصمت را زار و مبتلا دیدی ‌ هر که این قصه شنیده است ولی من دیدم خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم هستی ما همه در کرببلا رفت به باد چه به روز دل زینب که نیامد گریز روضه رو بزنم، امشب تحویل بگیری، امشب بریم كربلا، اینقده، آقا رو این سم اذیت كرد، اما به هر سختی بود، حضرت رو اسبش تا جلوی منزل رسوند، خود حضرت به هر سختی بود پیاده شد، بچه ها ریختند دور بابا، بابا رو پیاده كردند، وارد خونه شد، آی مردم، ایجا اسب آقا صاحبش رو صحیح و سالم رسوند تا كنار خونه، دلت رفت آره، قربون این دل ها برم كه با یه اشاره جلوجلو میرن، ولی من یه اسب دیگه سراغ دارم روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاد از حرکت ذوالجناح از جولان نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا بر جدال طا قت داشت هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد غلط نکنم عرش بر زمین افتاد حسین......... @majmaozakerine
حاج محمد باقر علم مصطفی هستم وارث حلم انبیاء هستم ساکن عرش کبریاء هستم از اهالیِ کربلا هستم سینه ام از غم و بلا چاک است سنگِ روی مزار من خاک است *برای این گریه کنِ کربلا هر چقدر گریه کنی جا داره... * نورم از نور حضرت زهرا است پدرِ من شفیع روز جزا است عشقِ من در تمامی دلهاست جد من آفتاب عاشوراست سینه ام مملو از تبِ عشق است مکتبم چون که مکتب عشق است قطره قطره شبیه بارانم من امام حدیث و قرآنم از همان کودکی پریشانم بس که با گریه روضه میخوانم اشک جاری و سوز و گریه منم چون که همبازیِ رقیه منم همۀ خاطرات من درد است زندگی و حیات من درد است دفترم که دوات من درد است تا قیامت بساط من درد است آفتاب غمم غروب نداشت عمر من لحظه های خوب نداشت من خودم مشک پاره را دیدم گلویِ شیر خواره را دیدم غارتِ گاهواره را دیدم تن روی قناره را دیدم ارباً اربایِ اکبر آبم کرد زخم پهلوی او کبابم کرد *کربلایی ها کجا هستن .. * علم افتاد و عمه جان اُفتاد ناگهان دیدم آسمان اُفتاد تازیانه به جانمان اُفتاد رویِ جسم همه نشان اُفتاد قسمتم زخم خار صحرا شد رویِ عمه شبیه زهرا شد *اگه کسی ازت سوال کرد چرا انقدر گریه میکنی دلیلشُ از زبان امام صادق بگو : * میشود نیزه دید و اشک نریخت روی مقتل رسید و اشک نریخت میشود دل برید و اشک نریخت از گلو بوسه چید و اشک نریخت دیدم از تل تنی که لرزان شد وقتی افتاد نیزه باران شد من خودم قتل شاه را دیدم خیمۀ بی سپاه را دیدم عمۀ بی پناه را دیدم من خودم قتلگاه را دیدم پدرم را اسیرِ تب دیدم روزها را تمام شب دیدم گریه هایِ رباب را دیدم ناقۀ بی رکاب را دیدم کل بزم شراب را دیدم محمل بی حجاب را دیدم در دلم زخم های دشنام است قاتل من خرابۀ شام است * از همه گفت ، مگه میشه از هم بازیش امام باقر نگه ..* رویِ دست گلی سر بابا دختری مثل مادرِ بابا پایِ او بود منبر بابا سر به او گفت : دختر بابا میبرم با خودم تو را بابا چشم خود را ببند بابا @majmaozakerine
❣﷽❣ 🍁 ▪️ 🍁 👌👌 قربان جسم بی سرت یامظلوم یا مظلوم فدای زخم پیکرت یامظلوم یا مظلوم عطشان بریدند حنجرت یامظلوم یا مظلوم یامظلوم، یا عطشان زخم بدن، پیرهنت ای زخمی، ای عریان غبار صحرا، کفنت 🍁▪️وای حسین .. صد پاره گشته پیکر هم قاسم هم اکبر مذبوح در دشت بلا هم عون و هم جعفر غلطان به خون برادرم یامظلوم یا مظلوم ای بی کس، ای محروم به سینه ات، جای سنان ای بی کس، ای مغموم چه کرده با، تو ساربان 🍁▪️وای حسین .. راس ت به روی نیزه ها هم عطشان هم گریان اندر تنور و دیر ها هم مهمان هم پنهان از پی عیال مضطرت یا مظلوم یا مظلوم ای مذبوح، در گودال چرا نداری، سر به تن ای ماه، بر نیزه با خواهرت، حرفی بزن 🍁▪️وای حسین اهل و عیالت جملگی هم بی کس هم اسیر بسته به بازوی همه هم ریسمان هم زنجیر در آه و زاری خواهرت یا مظلوم یامظلوم زخم بدن، پیرهن ای زخمی، ای عریان غبار صحرا، کفنت ای زخمی، ای عریان 🍁▪️وای حسین .. 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @majmaozakerine ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈