eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📋 تا محرم می‎رسد عالم معطر می‎شود مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine تا محرم می‎رسد عالم معطر می‎شود چشم هر دل‎سوخته لبریز کوثر می‎شود می‎شود پاکیزه چون طفل به دنیا آمده قدر یک بال مگس هر دیده‎ای تر می‎شود «ما تَقدَّم»، «ما تَأخَر» هرچه دارد معصیت می‎خرند و رتبه‎ی او نیز برتر می‎شود انتخاب و انتصاب اینجا فقط با فاطمه‌ست آبرویش داده زهرا هرکه نوکر می‎شود تا شباهت با عزیز فاطمه پیدا کند صبح و عصر آواره‎ی روضه مکرر می‎شود خوش به حال حاجی لب‎تشنه در کوی منا حج او کامل زمان وصل دلبر می‎شود ما مرید زینبیم و از علی دم می‎زنیم روزی ما بین روضه، جام حیدر می‎شود بهترین سرمایه‎ی شب‎های قبرم تربت است هرکسی تربت ندارد خاک‌برسر می‎شود در شب شیشم خدا بر جمع ما اثبات کرد عاشقی با سوختن، تنها میسر می‎شود آه، پرچم‎دار چادر سوخته، خیرت قبول بین هیئت روضه‎ی مکشوفه باور می‎شود در حسینیه نگاه ما به دست فاطمه است سفره‎دار سفره‎ی فرزند، مادر می‎شود بهترین اوقات عمر ما همین ده شب بُوَد میزبان ما کنار فاطمه زینب بُوَد @majmaozakerine
اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی: 📋 با چه رو خیمه برم این سرِ آویزان را / بخش اول صوت (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد رسمِ کوفی‌ست بگیرند هدف، مهمان را تا که بر روی زمین خیمه‌ی سقا افتاد پدرت از نفس و مادرت از پا افتاد ناخنت خون شده و چهره‌ی مادر زخمی آنقدر چنگ زدی تا به رخش جا افتاد به همه رو زدم اما چه کنم، خندیدند چشم‌ها تا که به چشم تر بابا افتاد خواستم بوسه بگیرم ز لبان خشکت گذر حرمله افسوس به این جا افتاد یک تیر سه شعبه با خودش شر آورد سقای حسین را ز پا در آورد در حیرتم این تیر که سقا را کشت حالا چه بلایی سر اصغر آورد @majmaozakerine 📋 اصغر من با گریه دلم رو نسوزون / بخش دوم صوت (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اونقدَر هی، زبون دور لبهات نچرخون اصغر من، با گریه دلم رو نسوزون مادر الان بابات میره آب‌و بیاره تا بیایید، دعا می‌کنم من براتون واسه‌ت آب‌و میگیره بابات دیگه خوب میشه زخم لب‌هات بازم باز میشه پلک چشمات میسپارمت من به خدا مادر برو زودی بیا منتظرت میمونم اینجا سمت خیمه، بابات برمیگرده علی جون واسه‌ی چی، پریشونه و مات و حیرون ؟ روی دستش، خوابیدی عبا روت کشیده پس چرا هی میاد و میره سمت میدون؟ دشمن داره به چی میخنده؟ چرا بابا ناله‌ش بلنده؟ این قبرو برای کی کنده؟ بگو چطور شد اصغرم دلشوره‌ی بدی دارم سیراب شدی یا نه پسرم؟ پشت خیمه، به دنبال بچه‌ش میگرده مادری که، تو قلبش پر از داغ و درده هی تو گوشش، صدا گریه‌ی بچه میاد باز دساشو، شبیه یه گهواره کرده مادرجون پاشو آب آوردم بی‌تو قطره‌ای هم نخوردم یه چیزی بگو آخه مُردم حالا که اصغرم خوابه تو دست من ظرف آبه میریزم آب‌و تو خرابه @majmaozakerine
●یوسف کجا و رخ زیبای تو آقا فدای قد و بالای تو محشر شدی تو،ی لباس نبرد عمه نشسته به تماشای تو ■فرمانده‌ی گردانِ ‌جوانان حرم ای قوت قلب منو نور بصرم چشمه همه به نحوه‌ی پیکار توئه با قدرت و محکم برو میدون پسرم ★علیٌٍ‌ اکبر برو رجز بخون اکبر دلاور جوون اکبر جان علی علی علی اکبر ★علیٌٍ اکبر برو بزن نقاب اکبر سوار بر عقاب اکبر جان علی علی علی اکبر ♢مددی یا علی اکبر... ●مثل ابالفضل یل جنگاوری حقا علی جان نوه‌ی حیدری ممسوس در ذ،ات خدا هستی و خَلقاً وَ خُلقاً خودِ پیغمبری ■ایمان تو ثابت شده به اهل یقین با رد امان نامه‌ی آن پست لعین از رزم جسورانه‌ی تو هض می کنه استاد نبردِ تو یلِ ام البنین ★علیٌٍ اکبر برو به قصد جنگ اکبر سریع و بی درنگ اکبر جان علی علی علی اکبر ★علیٌٍ اکبر برو قدم بزن اکبر صف و بهم بزن اکبر جان علی علی علی اکبر ♢مددی یا علی اکبر... ●در انتظار قدم تو جنان مشتاق دیدار توأن حوریان نوای خشک تو شوَد سر علی از کاسه ها وُ قدح قدسیان ■بہ گرده عقابت نرسیده احدی تو راه رسیدن به خدا روبلدی آوای دل انگیز تو هنگام اذان دل می بره از سینه‌ی بابا ولدی ★علیٌٍ اکبر برو اذان بگو اکبر که بگیرم وضو اکبر جان علی علی علی اکبر علیٌٍ اکبر برو به خیمه ها اکبر کنار عمه ها اکبر جان علی علی علی اکبر ♢مددی یا علی اکبر... @majmaozakerine
🏴 سبک پسر ام البنین السلام قمر ام البنین السلام قسم من به ابروی علمدار به این هیبت و شوکت به بازوی علمدار قسم من دره خونه خورشید کنار حرم یار به گیسوی علمدار بهترین برادر شاه پسر علی ولی الله ضربان فاطمه السلام پهلوان علقمه السلام قسم من منه زار و گنه کار میون صف محشر به دستای علمدار توی این دل فقط جای نگاره تو این خونه قلبم فقط جای علمدار معنی نصر من الله پسر علی ولی الله ای دعای روز و شب السلام یل هاشمی نسب السلام قد کشیدم سر خوان ابالفضل که هستم همه عمرم مسلمان ابالفضل من مرید مراد همه عالم دخیل علم یار پریشان ابالفضل به تو صد ما شاء الله پسر علی ولی الله ▪️ ▫️▪️ ◾️▫️▪️ ◽️◾️▫️
زینب بیا وقت وداع آخرم شد آمادۀ خنجر دگر این حنجرم شد ای خواهری که هر کجا یارم تو بودی از کودکی غمخوار و دلدارم تو بودی بنگر کنون نخل جدایی جان گرفته آن روزهای خوب ما پایان گرفته ای خواهر نالان خدا باشد نگهدار من می روم میدان خدا باشد نگهدار روز عاشورای امام حسین است ، روزتنهایی عزیز فاطمه است ، عجب روضه جانسوزی است روضه وداع امام حسین ، عزاداران امروز برای غربت حسین گریه کند بیاد آن ساعتی که ابی عبدالله به سوی میدان حرکت کرد آمدند دورش را گرفتند یکی صدا می زند : حسین بیا ما را به مدینه باز گردان ، یکی می گوید: حسین با این زن و بچه چه کنم ، بچه ها دور بابا می گردند تمام زن ها را ساکت کرد حسین ، اما کسی که آرام نمی شد زینب است ، دست ولایت روی قلب خواهر گذاشت «و اَشارَ بیَدِه الی قلب اُخته» زینب هم آرام شد یک دفعه صدا زد حسین جان می خواهی بروی برو . جان خواهر در غمم زاری مکن  با صدا بهرم عزاداری مکن هر چه باشد تو علی را دختری عصمت الهی و زهرا پروری خانه سوزان را تو صاحب خانه باش با زنان در همرهی مردانه باش گر خورد سیلی سکینه دم مزن عالمی زین دم زدن بر هم مزن هست بر من ناگوار و نا پسند از تو زینب گر صدا گردد بلاند با تو هستم جان خواهر همسفر تو به پا این راه کوبی من به سر وقتی نگاه کرد دید زینب داره می آید ، خواهرم کجا می آیی ، صدا زد : حسینم وقتی حرکت کردی یاد وصیت مادرم زهرا افتادم . امام حسین تا نام مادر را شنید منقلب شد، فوراً پیاده شد ، صدا زد زینبم مگر مادرم چه فرموده ؟ برادرم مادرم فرموده : عصر عاشورا عوض من زیر گلوی حسینم را ببوس . اینجا زیر گلوی حسین را بوسید اما ساعتی بعد هم آمد گودال قتلگاه لبها را گذاشت بر رگهای بریده حسین . رگهای گلوی خشک گردیده ببوس جایی که به جز تو کس نبوسیده ببوس این تن که زهر زخم به تیغ دشمن وا کرده دو لب به خصم ببوس  
متن روضه وداع امام حسین علیه السلام ـ متن روضه روز عاشورا ـ حاج حسن خلج داری میری پناه من، خدا نگهدارت رفیق نیمه راه من،خدا نگهدارت یه قرارایی داشتیم با هم حسین رفیق نیمه راه من،خدا نگهدارت این دم آخر نذار به قلبم آرزوتو سرت رو بالا بگیر، تا ببوسم گلوت رو شب عاشوراست،اجازه دارم روضه بخونم،امام زمان (عج) من رو ببخشه انگشترت رو داداش،بذار پیشم بمونه اگه ببری فردا،تو دست ساربونه پیغمبر اکرم(ص) هر وقت حسین رو میدید،از نوک پا تا موهای سر ابی عبدالله رو غرق بوسه میکرد،سئوال میکردند یا رسول الله(ص) این چه کاری است شما با این آقازاده میکنید؟مینشست گریه میکرد،میفرمود:دارم محل شمشیرها و نیزها و تیرها و دشنه ها و سنگا رو میبوسم. یازهرا بی بی جان چی شد سفارش فرمودید فقط زیر گلو رو ببوس،دلیلش رو گمان کنم به خود زینب هم نگفته فاطمه،فقط بی بی فاطمه سلام الله علیها فرمود:زینب جان خواست بره،وداع آخربود،علامتش اینه،پیراهن کهنه رو ازت میخواد،پیران رو که خواست یادت باشه زیر گلوش رو ببوسی،دلیل این بوسه برا زینب روز عاشورا معلوم شد،از بالای تل زینبیه نگاه میکرد،دید ملعون وارد گودال شد،هر کاری کرد….حسین…… داداش تو رو قسم میدم، به چادر زهرا زینبت رو تنها نذار،تو این بیابونا نامحرم های نامرد،نقشه دارن برامون داری میری پس لااقل این کارو بکن خودت بیا و وا کن،خلخال و از پاهامون خودت این کارو بکن،…حسین… نامحرم های نامرد،نقشه دارن برامون خودت بیا و وا کن،خلخال و از پاهامون اسیر شدن برا من،کشته شدن برا تو اینا کبود میکنند،صورت بچه ها رو یادته مادرم چقدر،دلش واست میسوخت هر وقت نگات میکرد میزد زیر گریه یادته مادرم چقدر،دلش واست میسوخت اما کاشکی به جای پیروهن،کفن برات میدوخت دستای ذوالجناح و محکم گرفت سکینه برای آخرین بار،میخواد رو پات بشینه هرچی زد به ذوالجناح دید حرکت نمیکنه،ذوالجناح چرا من رو ازاین زن و بچه دور نمیکنی؟با سر اشاره کرد آقا،چه جوری برم، یه نگاه کن ببین، کی دست و پام رو بسته،نگاه کرد دید نازدانه، رو خاک ها نشسته، دید حالا که صداش نمیرسه،تو این این ضجه ها و ناله ها،هر کی یه چیزی میگه،حنجره سوخته از شدت عطش،راهی براش نمود،رفت دستای ذوالجناح رو بغل گرفت،همین که ابی عبدالله یه نگاه کرد،با اشاره گفت:بابا بیا پایین میخوام دورت بگردم، عزیز دلم بذار برم،گفت نمیشه، از اسب پیاده شد، رو خاک ها نشست حسین، آغوشش رو باز کرد،یعنی نازنین بابا،بیا تو بغلم بابا، بیا ببوسمت بابا، بیا بابات رو بو  کن بابا، همین که حسین رفت دختر رو بغل بگیره،یه وقت دید سکینه دستاش رو گذاشت رو سینه ی بابا،بابا رو هُل داد عقب،گفت:بابا میخوای بری برو، قید بوسه رو زدم، دیگه نمیخوام بغلم کنی،دیگه نمیخوام رو پاهات بنشونی من رو،دیگه دلم نمیخواد ببوسی من رو،چه شد عزیز دلم؟ تو من رو از اسب پیاده کردی،گفتی بیا بغلم کن، حالا میگی نمیخوام،آروم بی جوهر،یه طوری که فقط خودش و بابا بشنوند،صدا زد بابا دلم لَک زده یه بار دیگه بغلم کنی،بابا جگرم پاره پاره است میدونم بری دیگه بر نمیگردی،بابا خیلی دلم میخواست یه بار دیگه دست رو سرم بکشی، خیلی دلم میخواست یه بار دیگه ببوسمت،خُب چیه؟پس چرا؟گفت: الان دیدم دختر مسلم بن عقیل از شکاف پرده ی خیمه داره نگاه میکنه، دلش هوا باباش رو میکنه، او دختر یتیمه،بابا برو یه جای دیگه تلافی میکنم، تلافی موند برا کجا؟ نیمه های دل شب اومد تو گودال،نیزه ها رو کنار زد، صورتش رو گذاشت رو سینه ی بابا، روای میگه دیدم دست ابی عبدالله، اومد دور گردنش….حسین…
آقا اباعبدالله چه حالی داشت. مصیبت عطش خیلی سخت است. کسی که این همه داغ دیده، داغ علی اکبر و اباالفضل و یاران و علی اصغر دیده است. معمولا کسی که محاصره می شود از چهار طرف محاصره می شود ولی امام شیعیان علاوه بر اینکه دشمن از چهار طرف محاصره اش کرده بود آفتاب سوزان هم از بالا بر او می تابید و زمین داغ کربلاء از پایین و گرسنگی و تشنگی هم از درون به امام حسین حمله کرده بودند. مصیبت عطش خیلی مصیبت سختی است. هلاک باشند آن گروهی که حیوانات و چهار پایان خودشان را آب دادن اما فرزند رسول الله از شدت عطش به خودش می پیچید. هی صدا می زد: ای قوم، جگر من از تشنگی می سوزد. اما کسی جوابش را نداد. این قدر مصیبت عطش بر امام حسین سنگین بود که وقتی امام زمان ظهور می کنند می آیند به دیوار کعبه تکیه می کنند و رو به مردم می کنند و روضه عطش را می خوانند. خطاب می کنند: ای اهل عالم! جدم حسین را با لب تشنه کشتند. این قدر مصیبت عطش مهم است که بی بی سکینه کنار بدن قطعه قطعه شده پدر آن قدر ناله زد که بیهوش شد. در عالم بیهوشی پدرش را زیارت کرد آقا صدا زد: فرزندم سلام من را به شیعیانم برسان. به آن ها بگو هر وقت آب گوارا نوشیدید یادی از تشنگی حسین هم بکنید. «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[1] حجة الاسلام و المسلمین فرحزاد