eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
نوحه امام سجاد علیه السلام من کوه رنج و بلایم شاهد نینوایم مصحف روضه های پدر سر جدایم ناله دارم_ سوگوارم پیش چشمان من غوغا شد بر سر نی سر بابا شد بر سر غارتش دعوا شد ۲ حسین یا حسین یا ابا عبدالله من دیده ام جور بیداد میکنم آه و فریاد یاد آن لحظه ای که بر سرم آتش افتاد من حزینم_ بی معینم روی زخمم نمک پاشیدند من زمین خوردم و خندیدند جمع رقاصه ها رقصیدند۲ حسین یا حسین یا ابا عبدالله آه بسته راهِ گلو را برده آن های و هو را رَحِم الله ابالفضل رَحِم الله عمو را مهربان بود_ پهلوان بود قافله بی عمو از نا رفت حرمت زادهء زهرا رفت روسری از روی سرها رفت یا حسین یا ابا عبدالله وای قلب من را دریدند قامتم را خمیدند چادر عمّه ام را پیش چشمم کشیدند سر بزیرم_ زار و پیرم شد بهار دلم چون پائیز جان زارم ز لب شد لبریز شد موی خواهرم دست آویز۲ حسین یا حسین یا ابا عبدالله ۹۹
4_5839394070572571833.mp3
802.6K
بند 1⃣ باشیما دوشوب دوباره هوای زیارت کربلانی گورمسم دل چکر چوخلی حسرت قسمتیم ائله ، اورکدن یاناخ تا حرمده وار گوزوم آقا همیشه بو قاره علمده کربلاده قالوبدی گوزوم وار سنه دیلده چوخلی سوزوم قربان اولام یاتان یریوه هم آتام هم آنام هم اوزوم بند 2⃣ هر گئجه یوخومدا مولا گلر دل نوایه روحمون قوشی او لحظه اوچار کربلایه حرمیوی کعبه مثلی طواف ایلییرم من آقا ئولونجه قبرون مطاف ایلییرم غمونده سینه داغلیارام ماتمونده قان آغلیارام هر محرم گلنده آقا باشا قاریوی باغلیارام بند 3⃣ نجه اولار آقا یغیدون بیزی خیمه گاهه اربعیده یول سالیدوق آقا قتلگاهه کرمون اولوب همیشه بو نوکره بلی حسرتیم قالوب اورکده گوروم بیرده تلی آغلیوب گاهی گولم اقا آهیله سینه بولم آقا گورمسم قبریوی من اگر بولورم کی دای اولم آقا 💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
#‍ بحر_طویل خطبه ی حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه زنی کوفه شهری است پر از فتنه و آشوب و بلا صحنه ای از کرب و بلا، خلق ز اطراف و ز اکناف روان گشته سوی شهر، گروهی به جگر سوز و گروهی به بصر اشک و گروهی زخوارج همه خشنود زخشم احد قادر معبود، همه منتظر عترت پیغمبر اسلام، به کوفه شده اعلام که از جور و جفا و ستم و گردش ایام، رسیدند به آیین اسارت حرم الله به عز و شرف و جاه، به اشک و شرر و آه ستادند و گشودند همه چشم تماشا، که ببینند اسیران شه کرب و بلا را در آن هلهله و شور، گروهی  شده محزون و گروهی شده مسرور، گروهی زخدا دور، در آن عرصه ی محشر صدف بحر ولایت، ثمر نخل  ولا، دخت علی، شیر خدا جلوه ی مصباح، هدا، شیرزن کرب و بلا، زینب کبرا، به همان شیوه ی حیدر، به همان عزت مادر، به بلندای مقام دو برادر، به فصاحت، به بلاغت، به شهامت، به شجاعت، چو یکی کوه مقاوم، به خروش دل دریا، به نهیبی که صلای علوی داشت به نام احد قادرمنان به چنین خطبه سخن گفت  که دیدند به نطق اش نفس شیر خدا را بعد حمد احد و نعت محمد همه دیدند که آن عصمت دادار ندا داد که ای وای بر احوال شما مردم غدارِ ستم پیشه ی مکارِ جنایت گرِ بی عار، عجیب است که دارید بدین ننگ به دل ناله به رخ اشک الهی نشود اشک شما خشک و بگریید به این ننگ که بردامن آلوده نهادید، شما آن زنی استید که بگسیخت همه رشته ی خود را و شما سبزی فاسد شده در مزبله هایید، شما همچو گچ روی مزارید، ندارید به جز زشتی و پستیّ و دورویی که خود آراسته مانند زنان در اجنبیانید، بگریید که پستید نخندید که مستید همین  لکه ی ننگی که نهادید به دامن، به خدایی خدا پاک به صد بحر نگردد، نتوان شست به آب دو جهان ننگ شما را وای بر حال شما مردم کوفه! به جگر پاره ی پیغمبر اسلام چه کردید که از آن، جگرِ ختمِ رسل پاره شد و سوخت، بدانید که از آتش بیداد شما سوخت دل فاطمه آن بضعه ی پیغمبر اکرم، به خود آیید و ببینید چه خون های شریفی  زِ دم تیغ شما ریخته برخاک، چه تن های لطیفی که زشمشیر شما شد همه صدچاک، چه بی باک کشیدید به آتش حرم آل نبی را و کشاندید به صحرا و در و دشت زن و دختر و اطفال صغیری که نهادند سر از کثرت وحشت به بیابان و دویدند روی خار مغیلان و زدید از ره بیداد به کعب نی و سیلیّ ستم در حرم آل علی فاطمه ها را به خدا پیش تر از این ستم و ظلم و جنایت چه به مکه چه مدینه چه سر کوچه و بازارندیدند ندیدند قدو قامت ما را گر از این ظلم و ستم ابر شود آتش وباران همه خون گردد و چون سیل ببارد به زمین یا که سماوات شوند از همه سو پاره و ریزند زافلاک به روی کره ی خاک و یا باز شود کام زمین و بکشد در دل پر آتش خود خلق جهان را عجبی نیست، شما نامه نوشتید که فرزند پیمبر به سوی کوفه بیاید، در رحمت به سوی خلق گشاید، همه گفتید که باید پسر فاطمه برما ره توحید نماید، به چه تقصیر کشیدید به رویش ز ره کینه وتزویر همه نیزه و شمشیر، گه از سنگ و گهی تیر، کجا رفت جوانمردی و قدر و شرف و غیرت و مردانگی افسوس که کشتید پس از کشتن هفتاد و دوتن مثل علی اکبر و عباس نهادید به نی رأس امام شهدا را @majmaozakerine کوفه رفته است فرو یکسره درننگ، از این خطبه شده زاده ی مرجانه دگر شیشه ی عمرش هدف سنگ، که ناگاه سر یوسف زهرا به سرِنیزه عیان گشت همان روبه روی محمل زینب همه گفتند امان از دل زینب، به جبین خون و به رخ زخم و به لب آیه ی قرآن، چه دل انگیز صدایی، چه ندایی، چه نوایی که زمام سخن از زینب مظلومه گرفته نه همین برد دل خواهر خود را که دل دشمن خود را نه دل دشمن خود را که دل قاتل خود را همه گشتند در آن جلوه گری محو جمالش، همه مبهوت جلالش، همه دادند به انگشت نشانش، نگه او به روی زینب و زینب نگه افکند به رویش که هلالم! چه قَدَر زود غروبِ تو سیه کرد همه ارض و سما را @majmaozakerine گل احمد، گل حیدر، گل زهرا، همه ی آرزوی من به سر و صورت خونین و به پیشانی بشکسته ولب های به خون شسته و چشمان خدابین و به اشکی که روان است زچشمت به رگ پاره و خونی که روان است ز رگ های گلویت، نگهم کن، نگهم کن، نگهم کن که دلم پاره شد از نغمه ی قرآنِ سرت بر سر نیزه، عجبا فاطمه می گفت به من قصه ی داغ تو، نمی گفت که روزی به سر نیزه سر پاک تو بر محمل من سایه کند، لب بگشا ای به لبت آیه ی قرآن نه به من با گل نورسته خود حرف بزن، در تب و در تاب شده، بر تو دلش آب شده، تا ز تنش روح نرفته است بخوان بار دگر آیه ی قرآن و بگو ذکر خدا را. @majmaozakerine 🥀
بانوای کربلائی ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که در ماتم تو بگریم حسین من خداحافظ ای جوانیِ زینب سلام ای قد کمانیِ زینب خدا را از این غم چه چاره کنم حسین وای **** برادر جان بی تو در دل صحرا شده تنها خواهرت گل زهرا حسین من تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت گشته روی نیزه اعدا حسین من خداحافظ ای جوانیِ زینب سلام ای قد کمانیِ زینب خدا را از این غم چه چاره کنم حسین وای ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
4_5852950232899257723.mp3
9.21M
روضه‌ی جانسوز اسارت اهل بیت ومجلس یزید حجت الاسلام میرزامحمدی
‍ ⚫️روضه بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی⚫️ ⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️ السلام علیک یااباعبدالله هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ...... حسین ..... برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن .... هرمنزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند حسین ..... حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت ....... رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم" محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان! چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین! آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد، فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین ..... @majmaozakerine
4_6048768963133834703.mp3
1.43M
تو رفتی،گله ای ندارم   خزونم،برا تو میبارم برای سَرِ تو برادرم  یه دنیا دلشوره دارم شده آرزوی خواهرت  تنها با قلب بی قرار کاشکی سر تو رو زمین  آروم بذاره نیزه دار تو بازار، خجالت از سرت کشیدم تو بازار، به آخرین نفس رسیدم تو بازار، به جون مادرم بریدم حسین،حسین..   میبینی نمی بینه چشمام نمونده رمقی به پاهام خدایا چه سر و صداییِ  دَمِ این دروازه ی شام میخنده حرمله حسین چشماتو وا کن و ببین اطراف نیزه ی علی  پا میکوبه رو زمین تو بازار، حراجِ روسری و معجر تو بازار، رو نیزه ها علی اصغر تو بازار، رسیده کار ما به آخر  تو بازار، خجالت از سرت کشیدم تو بازار، به آخرین نفس رسیدم تو بازار، به جون مادرم بریدم حسین،حسین.. رسیده نفس های آخر  میوفتم یاد تو برادر تو گودال، سر تو رو می بُرند بمیرم برای مادر  میزد صدا تو رو حسین وای از کبودی تنت  دریای خون شدی چرا حتی نمونده پیکرت بُنَیَّ،تو رو به خاک و خون کشیدند بُنَیَّ، سر از تنت چرا بریدند بُنَیَّ، پاشو که تا حرم رسیدند  تو بازار، خجالت از سرت کشیدم تو بازار، به آخرین نفس رسیدم تو بازار، به جون مادرم بریدم حسین،حسین @majmaozakerine بنی فاطمه
4_5839433953638878198.mp3
22.75M
سرها بر سر نی ها در سفر بود از تب جان تو مولا شعله ور بود خورشید زمینی زین العابدینی ای گل زهرا نور چشمان مومنینی سجاد یابن عطشان **** دیدی در دل آتش خیمه ها را خواندی خطبه های کرب و بلا را ای جان ها فدایت می گریم برایت وای اگر باشد در غل و زنجیر دست و پایت سجاد یابن عطشان **** برده سوز آه تو جان ما را می گرید دو چشم تو کربلا را تو نور خدایی بر ما مقتدایی بعد ثارالله تو امام کرب و بلایی سجاد یابن عطشان **** ماه خیمه های من یابن حیدر زینب بی قرار تو ای برادر میر لشکر من یار آخر من بین گهواره تشنه آب است اصغر من عباس یا ابالفضل **** مشک پاره ات روی خاک صحرا اید از دل این دشت بوی زهرا بین خون نشستی پشتم را شکستی ای پناه من از چه بر رویم دیده بستی عباس یا ابالفضل @majmaozakerine
4_6037170279396935100.mp3
1.34M
‍ ‍ جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '"😭😭😭 این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب حسین 🥀🥀🥀 @majmaozakerine کریمی
شب هفتِ آقام حسینِ شب جمعه حرم چه غوغاست شب هفتِ آقام حسینِ مادرش فاطمه کربلاست این نوکر، ولی جامونده این دوری، اون و سوزونده اسمش رو، تا که بنویسن باز از دور، زیارت خونده حرم هم نبری پای تو می مونم می مونم می مونم تا نفس دارم از تو آقا می خونم می خونم می خونم اربابم ثارالله یاحسین یاحسین شب هفتْ دیگه غصّه نخور نگو آقا رو خاک صحراست دو سه روزی میشه که جسمش زیر خاک میون بوریاست رو سینش، علی اصغرش پائین پاش، علی اکبرش فاصله است، ولی آقامون میونِ، سر و پیکرش سری که مثل ماه دُوْرش پُر کوکبِ کوکبِ کوکبِ صوت قرآنش تسلّیِ زینبِ زینبِ زینبِ اربابم ثارالله یاحسین یاحسین شب هفتِ آقاست ولی دل تو شبای دهه اوّلِ مثل من کی دلش گیرِ اون روضه های دهه اوّلِ ؟ شرمندم، که زنده موندم شرمندم، ازت کم خوندم روضه ی، آتیش و خیمه بدجوری، آقا سوزوندم زینب تو که دوریت واسش مشکلِ مشکلِ مشکلِ چند روز همسفر شده با حرمله حرمله حرمله اربابم ثارالله یاحسین یاحسین شاعر : عبدالله باقری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از روضه دفتری
🕊﷽🕊 ⚫️ 🔘 ▪️ 2 @roze_daftari 🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات 🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات 🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه ⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری... ایامی که بی‌بی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه... وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت.. 💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم 💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم 💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند... با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند... 💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود 💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود ⬅️بی‌بی رو وارد شهر کوفه کردند.... خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه... (چه خاطراتی) مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری... خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد.. (خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه) 💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود 💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود 💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود ⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن... هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت... هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید... اینجا خونه باباش علی بوده... این شهر بوی باباش علی میده... این شهر بوی برادرشو میده.... این شهر بوی حسین میده... همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است... ⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده.... اسیرو بی کس و تنها... دستای بی‌بی رو بستن.... از بالا بام خاکستر میریزن... سنگ میزنن... 💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست 💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست ♻️بگمو التماس دعا ♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا ⬅️یه وقت بی‌بی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر... دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن... زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت.. آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه...... امان امان امان 💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست 💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم 💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم 💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم ⬅️اینجا یه زبان حالی داره.... یه نگاه کرد به سر بریده عباس... صدا زد عباسم داداش.... دادلش پاشو حال زینبو ببین... ای غیرت الله .. پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری.... زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید... حالا ما بین نامحرماست... ⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره... امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید... نور چراغو کم کنید... کسی قد و قامت زینبم رو نبینه.... داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم... ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس.... 🖤کوفه چه غوغایی شده 🖤زینب تماشایی شده هرچقدر ناله داری به ناله های دل بی‌بی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن...... هنگام نشر لطفا حذف نشه⬇️ 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 👇 @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ❇️ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌 اولین وفعال ترین گروه درایتا😍 🔹هرگونه درخواستی :مطالب مذهبی.حدیث اشعار.روضه.نوحه......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. دل از پی آن خواهم تا خون شود از عشقت گر کار بدین ناید دیگر به چه کار آید... السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَــیْن وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ‌الْحُسَیْن وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَــیْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ‌الْحُسَیْن صبحتان معطر به نام امام‌حسین (؏) •🥀•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راس تورا به روی نی، هرچه نظاره می کنم سیر نمی شود دلـم، نگـه دوباره می کنم ز اشک و آه سینه ام، میان آب و آتشم چو با توام، از این میان کجا کناره می کنم گمان کنند دشمنان، نیست به کام من زبان ز دور بسکه با سرت، به سر اشاره می کنم به دختران خود بگو که گوشواره ها چه شد گریه به گوشواره نی، به گوش پاره می کنم هم سرتو بر سر نی، هم سراکبرت زپی گاه نگاه سوی مه، گه به ستاره می کنم رخت به خون که رنگ زد؟ آینه را که سنگ زد خنده ز آه خویشتن به سنگ خاره می کند : با دل چه کرده این غم تو شاه سر جدا دیدم کری به روضه ی تو گریه می کند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
❣﷽❣ ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ 👌👌 توو روایت داریم بی هوا می‌زدنت با عصا می‌زدنت تو رو هر گوشهٔ خاک کربلا می‌زدنت توو روایت داریم لحظه‌های آخر شمر اومد با خنجر پیش چشم مادرت پیکر تو شد بی سر سنگ انداختن بعضیا به پیرهنت چنگ انداختن نیزه‌هاشونو هماهنگ انداختن سنگ انداختن ▪️ نوحوا علی الحسین ▪️نوحوا علی الغریب ▪️نوحوا علی الشهید ▪️شیب الخضیب توو روایت داریم پاره شد پیرُهنت پیرمردا زدنت زبونم لال اسبا رد شدن از رو بدنت توو روایت داریم روزمین پیکرتو روی نیزه سرتو رفته ازحال کنار بدنت خواهرِ تو غوغا کردن نیزه‌هاشونو توو جسمت جا کردن برا بردن سرت دعوا کردن غوغا کردن ▪️ نوحوا علی الحسین ▪️نوحوا علی الغریب ▪️نوحوا علی الشهید ▪️شیب الخضیب توو روایت داریم قصد قربت کردن تو رو غارت کردن جلوی چشم همه بهت‌ جسارت کردن توو روایت داریم که عبا رو بردن معجرا رو بردن هرچی که بودو نبود توو خیمه‌ها رو بردن غارت کردن بعدعباس چقدر جرئت کردن اینابه مال حروم عادت کردن غارت کردن ▪️ نوحوا علی الحسین ▪️نوحوا علی الغریب ▪️نوحوا علی الشهید ▪️شیب الخضیب 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
‍ هدیه به امام سجاد صلوات زمینه یا شور روضه ای امام سجاد شعرو سبک رضا نصابی به نفس کربلایی محسن پلداغی ای وای عمری زداغ کربلا می سوخت یادش نمی ره همه جا می سوخت اون غروب تلخ و غم انگیز و پیش نگاش که خیمه ها می سوخت ای وای روز و شب از شام بلا می سوخت برای داغ شهدا می سوخت راه گلوشو بقض گرفته بود وقته مناجات و دعا می سوخت ناله ی دختران و دیده گریه ی کودکان و دیده ضجه ی مادران و دیده ای وای برای داغ شهدا می سوخت همیشه از این ماجرا می سوخت بر اثر ضربه های شلاق تنه تمومه اسرا می سوخت ای وای بچه ای شیر خواره می دید می سوخت هر جایی گهواره می دید می سوخت به یاد خواهرش می ریخت اشک وـ روسری پاره می دید می سوخت سنگ زدن از رو بام و دیده خنده های عوام و دیده بازارو ازدحام و دیده ای وای کربو بلا در نظرش افتاد دید از رو مرکب پدرش افتاد لحظه ی اخر قبل جون دادن یاد نگاهه اخرش افتاد ای وای خنده های شمر نرفت از یادش ماجرای شمر نرفت از یادش لب و دهانه قاریه قران جای پای شمر نرفت از یادش رگای حنجری رو دیده روی نیزه سری رو دیده تو حصیر پیکری رو دیده رضا نصابی