eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5917956551494076347.mp3
4.37M
🌾 🌾 🎤 من مریدم مراد می‌خواهم وصل خیرالعباد می‌خواهم کمم اما زیاد می‌خواهم از امام جواد می‌خواهم یا جوادالائمه ادرکنی گر چه یا سیدی گنهکارم تو مرا یار و من تو را عارم تو سراپا گلی و من خارم به همه گفته‌ام تو را دارم یا جوادالائمه ادرکنی تو جوادی و من گدای توام مور افتاده زیر پای توام بی نوائی به نی نوای توام همه جا بر در سرای توام یا جوادالائمه ادرکنی تو که بر ثامن‌الحُجج پسری نورچشمی و پارۀ جگری سیدی! از پدر غریب‌تری خواهم از آتش غمت شرری یا جوادالائمه ادرکنی تا که خون در رگ است جان به تنم به عزیزت قسم سینه زنم عاقبت بین روضه میمیرم جامه نوکری شود کفنم یا جوادالائمه ادرکنی عزت عالمین میخواهم نجف و کاظمین میخواهم به همه وگفته و به تو گویم طوف قبر حسین میخواهم یا جوادالائمه ادرکنی 🌾🌾🌾 @majmaozakerine
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 # تا کاظمین با پر احساس می پرم در سایه سار بین دو گنبد کبوترم هم نوکر همیشگی زاده ی رضا هم ریزه خوار سفره ی موسی بن جعفرم‌ بوی تعفن گنهم برطرف شده از بوی این دو لاله همیشه معطرم پرونده ام سیاه ولیکن دلم خوش است وقتی که زیر تابش انوار محشرم روز تولدم شده رفتن به این حریم با یک قدم به درگه ایشان مطهرم بر کاظمین و صحن وسرایش قسم که من تا روز مرگ کلب در آل حیدرم مسکین کاظمین شدن برترین دعاست به به حساب زائر این شهر با رضاست یک یا جواد رمز تمام گشایش است ذکر مجرّب لب غرق نیایش است با یک نگاه ِ مرحمت حضرت جواد صحرای خشک قلب مرا فصل رویش است یک اعتکاف در حرم پر فضیلتش راه میان بُری به کمال پرستش است از بحر علم وحکمت وفضلش گرفته جان ذهنی که شاعرانه همیشه به جوشش است لکنت زبان زاده ی اکثم برابرش اقرار کرده او در ِ ابواب دانش است بر من حرام شد طلب از این و آن،فقط این خانواده لایق هرگونه خواهش است خورشیدو ماه،ذره ای از نور ِ گنبدش اصل بهشت را بنویسید مرقدش در پشت درب حجره به مرگش رضا شده آن کس که مظهر کرم اولیا شده مثل عموی خون جگر از دست همسرش با زهر، حق جود و عطایش ادا شده از بس عطش کشیده و آبی نخورده است دیگر میان هلهله ها بی صدا شده هر چند با کمال جسارت سه روز وشب بر پشت بام جسم غریبش رها شده روی ضریح پیکر او روی پشت بام یک سایه بان ز بال کبوتر بنا شده او را اگر چه در وسط کوچه یافتند پنهان به زیر یاسمن ولاله ها شده دیگر نگفته اند مقاتل که پیکرش زخمی به ضرب نیزه وسنگ وعصا شده حرفی ز نعل تازه و ده بی حیا نشد حرفی نشد که دنده ی او جا به جا شده زینب رسید و دید هزاران ستاره را نقش هلال روی تن پاره پاره را ️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) امام جواد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻 @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5830131801800051291.mp3
2.5M
‍ . • خاک به سر خاک.. و توسل جانسوز به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده محرم به نفس کربلایی حسین سیب سرخی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● خاک به سر خاک پسرِ بی کفنه پدرِ خاک مونده عریان رو زمین به بَرِ خاک .. خاک به سر آب پسر تشنه لبِ مادر آب دست و پا میزنه در نظر آب .. آب نبود .. مهتاب نبود .. علی‌اصغر توی گهواره دیگه خواب نبود سر نبود .. مادر نبود .. رو سرِ دخترایِ اهل خیمه معجر نبود وای‌حسین، ای وای حسین .. خاک به سرِ من مادرش صدا میزد پسر من تشنگی کشیدی سوخت جگر من خاک به سرِ من از غم حسین شکست کمر من زدنت جلو چشای تر من .. نا نداشت .. سقا نداشت .. برای دستُ پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت .. سامون نداشت .. طاقتِ زخم تنشُ گرگ بیابون نداشت وای‌حسین، ای وای حسین .. خاک به سر من با سر اومد از سفر پدر من وای من عمه کجاست معجر من خاک به سر من خونی تموم بال و پر من پس کجاست داداش علی‌اکبر من موت چی شد .. اَبروت چی شد .. باباجونم ازم نپرس رقیه پهلوت چی‌شد سوخت تنم .. سوخت لبم .. خبر داری محله‌ی یهودیا بردنم وای‌حسین، ای وای حسین .. خاک به سر شام سنگمون زدن همش از لبِ بام پاره پاره شد بابا هی لباسام .. خاک به سر شام نمیبینه دیگه جایی رو چشمام به خدا نمیتونم پاشم از جام .. وایِ من .. بابایِ من .. شبیه موی تو پریشون شده موهای من ای عمو .. پیشم بمون .. نمیزاره صدات کنم بابا این لکنت زبون وای‌حسین، ای وای حسین .. ــــــــــــــــــ ــــــــــ
4_5785198545439033623.m4a
1.52M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه _ نوحه واحد اوّل محرم حضرت مسلم علیه‌السلام سبک دور مَنیم اِی آرخام الیم دور.... وای چی می‌بینم از رویِ دار چه شلوغه کوچه بازار اگه دارم می‌زنم زار پیش چشمامِه سرِ یار وای کاش قلم شِه دوتا دستام چی نوشتم واسه آقام اگه جاری شده اَشکام خیلی دلواپس و تنهام دلِشون یه تیکّه سنگه شهرِشون به فکرِ جنگه آخرین حربه‌یِ کوفی تو گودال و خیمه چنگه چنگِشون سر‌ ُو می‌گیره مویِ دختر و می‌گیره گوشواره می‌کَّنه بعدش... پرِ معجر ُو می‌گیره یاحسین میا‌ به کوفه ۴ وای قافله اَمون نداره کوفی پا رو قول می‌ذاره سخته بابا واسِه مادر نعشِ بچّه‌َشو بیاره وای جایزه داره سرِ یار زدنِ چشمِ علمدار حرمله چون زدی طفلو... از حرم گوشواره بردار می‌بُرن سرِت رو برگرد زینبو می‌زنه نامرد ناموسِت می‌ره سفر آه همراه یه عدّه ولگرد راه طفلِتو می‌بندن گریه می‌کنه می‌خندن نیا که کنجِ خرابه قبرِ دخترت رو کَندن یاحسین میا‌ به کوفه ۴ @babollharam
4_5870556291688042095.mp3
10.59M
اگه عاشق باشی حس نمیکنی ثانیه ها رو اگه عاشق باشی گریه میکنی روز و شبا رو اگه عاشق باشی میبینی تو خواب کرب و بلا رو عاشق با تو مأنوسه هر جای زمین باشه عاشق میشه عابس که دیوونه آقاشه ای تو نور دو عینم که دادی شور و شینم شهره به عالمینم من نوکر حسینم یا ابا عبد الله **** آرزوی عاشق یا حسین دم شهادتینه زندگی عاشق حروله تو بین الحرمینه نفسای عاشق خرج گفتن ذکر حسینه عاشق یا حسین میگه هر وقتی که میخوابه عاشق سحرا مست شیش گوشه اربابه از این سینه زنی ها به هر جایی رسیدم دنیا رو بدن آقا روضه هاتو نمیدم یا ابا عبد الله @majmaozakerine
‍ ‍ ‍ ‍ . نفس‌هایِ خورشید به آخر رسیده که صبرِ غروبش دیگه سر رسیده هوا تیره و تار حرم در تب و تاب علم رویِ خاک‌و شریعه پر از آب حوالیِ مغرب، در اوجِ عطش همه جایِ دشت‌و گرفته غبار دلِ آسمون خونِ با دیدنِ غمِ ذوالجناحِ بدونِ سوار با یالی که سوخته،در این غربت‌و غمِ چهره‌ای که به خون شد خضاب داره برمیگرده به سمتِ حرم غریبونه اما، پُر از اضطراب لبش تشنه‌ی آب تنش سرد و بی حال تویِ ازدحام و شلوغیِ گودال یه لشکر به سمتِ تنش می‌دویدن همینکه زمین خورد همه کِل کشیدن چقد تیر آوردن برا کشتنش غریب گیر آوردن تویِ قتلگاه چقد نامرتب زَدن نیزه‌و بریدن سرش رو، ولی بی گناه جلو چشمِ مادر، بالایِ سرش به شوقِ غنیمت،قیامت شده نه کهنه لباس‌و، نه انگشتری امون از غریبی،که غارت شده ✍عبدالحسين مخلص ابادي علي امره ✍فرهاد ندرخاني ............ گره خورده کارم،بالای سر تو یه دریای تیره،روی پیکر تو میبینم که راهی، برا موندنت نیست تو خیمه امیدی، به برگشتنت نیست بادستای خالی بدون سپر با لبهای تشنه نمی رفتی کاش تو که پا گذاشتی کنار فرات یکم آب میخوردی آخه داداش چشای ربابه که مونده به راه جلو خیمه داره قدم میزنه ببین اصغرو بس که تشنه شده داره هی لباشو به هم می زنه زده بوسه شمشیر، به بال و پر تو شکسته دل من، شبیه سر تو حالا که داداشت، شده بی کس و یار قرار ما باشه، رو نیزه تو بازار یه چشمم به خیمس یه چشمم به تو نرو روی دشمن به ما وا میشه سر ما که به روی نیزه بره سرغارت خیمه دعوا میشه می دونی که زینب پریشون و زار باکی بعد ماها سفر می کنه؟ پاشو که رقیه بدون عمو تو ویرونه شبهاشو سر می کنه چه سخته که سروو، زمینگیر ببینم نشستم تورو یه، دل سیر ببینم تا خون چشاتو، به صورت کشیدم ازین حالت تو خجالت کشیدم پاشو تا حرم بی علمدار نشه بزار به نگاه تو تکیه کنم اگه تیرا از چشم تو در بیان می خوام پا به پای تو گریه کنم برا اینکه بالا سرت جون ندم نفسهاتو باید منظم کنی ببین حاضرم زندگیمو بدم که یک لحظه بازم نگاهم کنی . تو از حال و روزم خبر داری یا نه!؟ به اشکایِ زینب نظر داری یا نه!؟ الهی بمیرم نبینم غماتو بِکِش رو سر من دوباره عباتو اگه میشه حرف از جدایی نزن قرارِ دلِ بی قرارم... بمون به امن یجیبی که خوندی قسم نباشی میمیرم....کنارم بمون به فکر منم باش،منی که هنوز می‌لرزه دلم تا صدام میزنی نباشی چه جوری صبوری کنم تو سنگِ صبورِ، غمایِ منی دیگه قصه‌ی ما رسیده به جایی که راهی نمونده به غیر از جدایی من اینجا غریب و تو یاور نداری بیا فکر کن اصلا که خواهر نداری تو خیره شدی به من‌و چادرم منم ماتِ انگشت و انگشترت سرِ من فدایِ سرِ بچه‌هات سرِ بچه‌هامم، فدایِ سرت به گرد و غبارِ،غمِ بی کسی که فردا میشینه رویِ معجرم نبینم غماتو، پاشو عمر من خودم غصه‌هاتو به جون میخرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به سبک لبش تشنه بود خوانده شود
هدایت شده از روضه دفتری
ای دل ز ولایت علی شادی کن🌼 احساس غرور و فخر و آزادی کن🌺 با دسته گلی پر از درود و صلوات🌸 از روز غدیر و شادی اش یادی کن💐 تا 🌾 https://eitaa.com/joinchat/1696595994C786d9241b8 کانال روبه دوستان خودمعرفی کنید 😊
بسم الله الرحمن الرحیم روضه کوتاه امام حسین علیه السلام غرق احسان حسین و حسنم                                            بر سر خوان حسین و حسنم بلبل عشق مرا نام دهید                                                   تا غزل خوان حسین و حسنم هر نم اشک مرا اوج دهد                                                    محو عرفان حسین و حسنم فارغ از عالم سر گشتگی ام                                               تا پریشان حسین و حسنم نان خور سفره سبطین شدم                                              شکر مهمان حسین و حسنم قِدمت عشق من امروزی نیست                                          نسل سلمان حسین و حسنم هر دو غربت زده و مظلومند                                                 دیده گریان حسین و حسنم بنویسید به روی کفنم از غلامان حسین و حسنم زهرای اطهر نشسته بو د ، دید حسین دارد می آید ، بغض راه گلویش را گرفته (معمولاً اگر مادر ببیند بچه اش وارد خانه شود ناراحت بود می پرسد چرا گریانی ؟ که ترا اذیت کرده ؟)اشکهای چشمش را پاک کرد زهرای اطهر فرمود : میوة دلم حسینم چرا منقلبی ؟ چرا گریه می کنی ؟ عرضه داشت مادر : امروز من و برادرم حسن ، رفتیم برای زیارت جدمان پیغمبر ، پیغمبر تا ما را دید خوشحال شد ما را در آغوش گرفت ، ما را می بوسید و می بوئید . مرا روی یک زانو نشاند وبرادرم حسن را روی یک زانو ، گاهی دست به سر و روی من می کشید ، گاهی دست به سر و روی برادرم حسن ، گاهی منُ می بوسید گاهی حسن را می بوسید ، مادر فقط یک فرق بود، وقتی من می بوسید زیر گلوی من می بوسید مادر لبهایش را روی لبهای حسن می گذاشت . گفت مادر : چرا زیر گلوی برادرم حسن را نبوسید ؟ فرمود : حسینم غصه نخور ، ناراحت نباش ، الان می رویم خدمت پیغمبر ، پیغمبر دید زهرا دارد میاد ، دست حسین گرفته ، قضیه را به بابایش گفت . یک وقت زهرا دید پیغمبر منقلب شد ، گریه کرد . فرمود : دخترم جبرئیل به من خبر داد حسن را با زهر مسموم می کنند از این رو من لبان او را که محل تماس با زهر می باشد بوسیدم . زهرا جان با شمشیر سر حسین را از تن جدا می کنند لذا من گلوی او را که محل تماس شمشیر است بوسیدم. رحمت خدا بر این گریه ها ، اینجا پیغمبر زیر گلوی حسین بوسید اما کربلا ، زینب لبهایش را روی  رگهای بریده برادر گذاشت ، همه صدا بزنید حسین ... @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ روضه کوتاه امام حسین علیه السلام @majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم متن روضه امام حسین علیه السلام ای یکّه تاز عرصۀ صبر و رضا حسین                                       وی رهنمای قافلۀ کربلا حسین ای حج نا تمام تو مقبول کردگار                   طی شد به وصف عمرۀ تو عمر ما حسین احرام بسته ای تو و پوشیده ای کفن                          تا آوری مناسک حج را بجا حسین راز شناخت در عرفات تو بود و بس                                    ای چشمۀ هدایت و فیض و دعا حسین اصحاب با وفای تو در طواف خیمه ها                            هر دم بجای تلبیه گویند یا حسین قربانی تو کودک شش ماهه تو بود                                      ای سوخته ز ماتم تو جان ما حسین پر می زند دلم به هوای حریم تو                                        آنجا که مستجاب شود هر دعا حسین مهر تو جان ما بود و هیچ قدرتی                   ما را نمی توان کند از تو جدا حسین از یاد رفت داغ عزیزان ما ولی داغ تو کی رود ز دل و جان ما حسین قافله ابی عبد الله روز به روزدارد نزدیک کربلا میاد ، قربان قافله و سر نشینان این قافله ، علمدار این قافله عباس (حاجت دارها ، درد دارها)قافله سالار حسین فاطمه است ، این قافله علی اکبر دارد ، این قافله علی اصغر دارد ، این قافله قاسم و عون و جعفر دارد ، این قافله شیر زنی مثل زینب کبری دارد . راوی می گوید : در یکی از منازل دیدم جمعی دور محملی را گرفته اند یک کسی می خواهد پیاده شود . اما اینقدر عظمت دارد دیدم یک طرف علی اکبر ایستاده ، آقا ابوالفضل زانوش رکاب قرارداده ، گفتم نزدیک برم کیه ؟ تا نزدیک رفتم گفتم کی می خواهد پیاده شود .(آی دلهای آماده) روز یازدهم محرم هم که می خواست  از کربلا حرکت کند ، دیدم دیگر عباس نداره ، دیگر علی اکبر نداره ، عزیزانش روی زمین افتاده اند ، زینب یک نگاه به بدن حسینش کرد . حسینم پاشو خواهرت را سوار محمل کن . @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ @majmaozakerine