eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5931351661137101994.mp3
2.19M
دلتنگ حرم اربابم: ‍ |⇦• سینه زنی زمینه جانسوز ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا امام محمد باقر سلام الله علیه آه .. یادم نمیرود هرگز غمِ جانسوز غارتِ خلخال حمله ی نابرابرِ لشکر به زنان و به خیمه و اطفال صحنِ عرش بین صحن چشمانت میدهد زجر هر شب و روزم ذوالجناح آمد از دل میدان با دوصد زخم بر سر و کوپال «وای ... ای وای ای وای ای وای ..» در هیاهوی نیزه و شمشیر تنی از روی شیبِ قربانگاه غلت میخورد تا ته گودال چه بگویم که تیزیِ خنجر به روی حنجری فشار آورد یک نفر بین قاتلانش شد بر سر سر بریدنش جنجال هم غرورم شکست هم قلبم آن زمانی که دختری خسته از رویِ ناقه بر زمین افتاد دشت تاریک بود و رفت از حال «وای ... ای وای ای وای ای وای ..» امان از گودال .. به پا شد جنجال ببخشند سادات .. تنش شد پا مال میون اعدا .. غریب و تنها رو خاک افتادی .. زدی دست و پا نانجیبا از راه رسیدن و پیکرِ زخمیتُ کشیدن و چشمای زینب رو ندیدن و ندیدن و ... وای ... بی هوا میزدنت از جفا میزدنت پیرمردا همگی ، با عصا میزدنت «وای ... ای وای ای وای ای وای ..» به زیر خنجر زدی بال و پر شدی غرقِ خون به پیش مادر با چشمای تر ، با حال مضطر میگفتی برگرد ، به خیمه خواهر هدفِ نیزه ها شد بدنت جایِ سالم نموند روی تنت به نیتِ غارت اومدند بردند انگشتر و پیروهنت وای ... شمر بی حیا و وای ...حرمتت رو بد شکست نفسای آخره با پا رو سینت نشست حسین .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5913656056575167693.mp3
6.28M
❣﷽❣ 🥀 🥀 🥀 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین در میان خرابه سر کردم ، آه حسین پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین در میان خرابه سرکردم‌ ، آه حسین پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین 🥀«آه .. یابن الزهرا حسین ..» .🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 @majmaozakerine
4_6027308269981139707.mp3
3.1M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 توی کوفه. کارمه شب گردی توی این شهر. نمی‌بینم مردی کاشکی می‌شد. مدینه برگردی غم دوریت. آقا بیچارم کرد نیمه شب از. گریه بیدارم کرد توی شهرِ. کوفه آوارم کرد تنها و سرگردونم انگار نه انگار مهمونم دلخونم از داغ تو از آه زینب گریونم کوفه نیا یا مولا کوفه نیا یابن‌الزهرا بند دوم این جماعت. کی میگه دین دارن همه فکرِ. درهم و دینارن داغت و رو. دلامون می‌زارن آسمونِ. شهر کوفه تاره غم و غصه. رو سرم می‌باره پُر نامرد. کوچه و بازاره بی تابِ قلب زارم از کوچه گردی بیزارم از غربت نیمه شبها سر روی زانو می‌زارم کوفه نیا یا مولا کوفه نیا یابن‌الزهرا بند سوم داره تاریخ. میشه تکرار اینجا روضه خونه. در و دیوار اینجا تیر و نیزه است. جنس بازار اینجا کوفه واسه. کشتنت مأموره بدیاشون. همه جا مشهوره برا اینه. که دارم دلشوره کوفه نیا با زینب تنها میشه اینجا زینب تا سرم رو شکستن گفتم زیر لب یا زینب کوفه نیا یا مولا کوفه نیا یابن‌الزهرا شعر سبک رضا باقریان حضرت مسلم (ع) @majmaozakerine
غربت میباره از نگاش آروم نمیگیره چشاش از سوز و داغ دلش از هُرم اشک و ناله ها شد دشت سرخ لاله ها دوباره باغ دلش هر چند که میسوزه تنش از شعله زهر جفا اما دلش خونِ به یاد خاطرات کربلا پیچیده تو هفت آسمون سوز صداش خون میچکه از آسمون گریه هاش واویلتا **** پاهاش شده پر آبله جای کبود سلسله مونده به روی پرش با خاطرات کاروان از طعنه های شامیان زخمی پلک ترش پای برهنه رفته هر جا پا به پای قافله یادش نمیره کینه های زجر و شمر و حرمله هم با سه ساله خورده سیلی از عدو هم دیده روی نیزه ها رأس عمو واویلتا ◾️◾️◾️◾️◾️
حقش ادا بشه روضه بسیار جانسوز مقتل بخونم برات ،منتخب طُریحی،حدائق الانس مرحوم بیرجندی از این مقاتل،كاملاً دقیق هیچ چیز از خودم نمیگم،فقط برات ترجمه كنم،بزرگان من و ببخشن،: فجاؤا بالرأس الشریف و هو مغطى بمندیل سر رو گذاشتن جلوش،یه پارچه رو سر،پارچه رو زدن كنار،دید یه سر بریده جلوش گذاشتن،با تعجب نگاه كرد، ما هذا الرأساین سر كیه؟نامرد گفت:قال رأسُ اَبوك ،این سر بابات ِ،تا نگاش به سر باباش افتاد،تا فهمید سر باباش ِ، فانكبت علیه تقبله و تبكى و تضرب على راسها و وجهها حتى امتلاء فمها بالدم دیدن محكم با دست میكوبه تو صورتش،رو لباش میزنه،دو دستی میزد رو سرش، تو بابای منی. اینقدر زد،صورتش ،دهانش خونی شد،سر رو نگاه كرد،گذاشت تو بغلش،یه نگاه به محاسن كرد، كلما مسحت الدم من شیبه احمر الشیب كما كان اول مرة هر چی خونها رو پاك میكرد با دستش،میدید دوباره محاسن خونی میشه،این خون تازه چیه،هرچی محاسنت رو پاك میكنم،....وای......حسین......،تازه اینجا اولین جمله ی بی بی است،تازه اولین خطاب به باباست، مقتل اینجا یه جمله آورده، یا ابه من جز رأسك...... یا ابى و من ارتقى من فوق صدرك قابضا لحیتك،بابا چه كسی جرأت كرده رو سینه ات بشینه،محاسنت رو تو دست بگیره،از این جمله ی رقیه میشه برداشت كرد،این دختر بالای گودال دیده،دیده والشمر جالسٌ علی صدره،داد بزن حسین......یه جمله از دردای خودش نگفته،ببین به بابا چی میگه، یا ابتاه من لنساء الثاكلات، بابا با این زنهای جوون مرده چه كنیم؟ یا ابتاه من للعیون الباكیاتبا این چشم های پر از اشك چه كنیم؟ یا ابتاه من للشعور المنشورات، با این موهای پریشون چه كنیم؟بعد یه نگاه كرد جمله اخری آدم و میكشه،صدا زد : یا ابتاه لیتنى كنت قبل هذا الیوم عمیاء ای كاش دخترت كور می شد،نمی دید،سرت رو این طوری جلوم بذارن، حالا فرج امام زمان(عج) بگو حسین.... آی جاموندهای از قافله ی شهداء،رقیه ی ثابت كرد هر كه از قافله جا بمونه،آخرش به قافله می رسه،به اربابش میرسه،رقیه هم تو بیابون از قافله جا موند،اما اول كسی كه سر بابا رو بغل كرد.......
هجر تو این من و هجر تو و حال به هم ریخته ام رحم کن بر من و احوال به هم ریخته ام منم آن عاشق جامانده ی روز عرفه سر به زیرم سر اعمال به هم ریخته ام آرزو داشتم امسال بیایم عرفات گریه دار از غم هر سال به هم ریخته ام هر دل آشفته پی هم نفسی می گردد چند وقتی است به دنبال به هم ریخته ام به گمانم که قرار است نبینم رویت با غمت خورده رقم فال به هم ریخته ام درد، بالاتر از این نیست برایم انگار دوری از توست در اقبال به هم ریخته ام خوش به حال شهدایی که سبکبال شدند به پریدن نرسد بال به هم ریخته ام همه دلشوره ی من ماه محرم باشد مادرت با خبر از حال به هم ریخته ام به تو و گریه هنگام غروبت سوگند فکر جدّ تو و گودال به هم ریخته ام چه کنم دست خودم نیست دلم بی تاب است وقت آوارگی قافله ی ارباب است  قاسم نعمتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ |⇦• صدایِ پای محرم به گوش می آید.. مناجات و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) به امید دفع بلا و شفایِ همه مریضان السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ السَّلَامُ‏ عَلَى‏ مَحَالِ‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده میان این همه مردم مرا سوا کرده مرا کشانده به اینجا دگر عوض بشوم به بی پناهِ گنهکار اعتنا کرده زِگوشه ی حرمش تا به عرش راهی نیست  مرا امام رضا عاشقِ خدا کرده  اگر گره به دلم خورده چاره اش اینجاست گره ز کار دلم با نگاه وا کرده یقین کنید که سلطان نگفته می بخشد همین که زائرِ اویی به تو عطا کرده زمان جلوه ی یا ایها الرضایی خویش ز بس که لطف نموده همه رضا کرده به زیر سایه ی ایوان باصفایِ رضا دلم هوایِ نجف ؛ صحنِ مرتضی کرده بلند بلند به پیری گریه می کنم امشب شبیه طفل که دستِ پدر رها کرده صدایِ پای محرم به گوش می آید  چه آتشی به جگر روضه ها به پا کرده قسم به ناله ی شب های جمعه ی زهرا دلم هوایِ سحرهایِ کربلا کرده صدا زند پسر من ؛ کدام بی انصاف  تنت بدون کفن بر زمین رها کرده ؟ @majmaozakerine