آقا بیا تا زیر پایت جا بگیرم
شاید کنار مقدمت ماوا بگیرم
من نذر کردم تا ظهور چشمهایت
شبهای جمعه تا سحر احیا بگیرم
بی نام تو یک واژهی بیهوده هستم
وقتی که یادت میکنم معنا بگیرم
من حاجت چندین و چند سالهام را
آنقدر میگریم به پایت تا بگیرم
باید همین امشب بگیرم حاجتم را
شاید نبودم یا نشد فردا بگیرم
من کربلا میخواهم از دست تو آقا
آنقدر میگریم که تا امضا بگیرم
تا اینکه امشب دستهایم را بگیری
ناچارم آقا روضهی سقا بگیرم
علیاکبر لطیفیان
◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
تا میشود زچشمه توحید جو گرفت
از دست هر کسی که نباید سبو گرفت
.
تو آبی و به آب تو را احتیاج نیست
پس این فرات بود که با تو وضو گرفت
.
کوچک نشد مقام تو ، نه ! تازه کربلا
با آبروی ریخته ات آبرو گرفت
.
شرم زیاد تو همه را سمت تو کشید
این آفتاب بود که با ماه خو گرفت
.
دیگر برای اهل بهشت آرزو شدی
وقتی عمود از سر تو آرزو گرفت
.
خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیله ی ما یک عمو گرفت
.
از آن به بعد بود صداها ضعیف شد
از آن به بعد بود که راهِ گلو گرفت
.
زینب شده شکسته غرورش ، شنیده ای ؟
دست کسی به کنج النگوی او گرفت
.
در کوفه بیشتر به قدت احتیاج داشت
با آستین پاره نمی شد که رو گرفت
.
.
.
علی اکبر لطیفیان
.
رفتی بی خداحافظی
چشم به راهتن اهل حرم
رفتی دلشوره گرفتیم
هم منو هم زینب خواهرم
تکیه گاه سپاهم
ماه خیمه ای آب آور
الهی جون من فدات
یل دلاورم فدات پاشو
یل دلاور حرم
میباره چشم من برات پاشو
ببین چطوری مضطرم
به خاطر مخدرات پاشو
تو خیمه گاه منتظر مونده
دخترم آه ابالفضل
بعد من و تو چی میشه با
اهل این حرم آه ابالفضل
آه زینب آه زینب
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین