eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.7هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
364 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
. نوحه‌یِ سبک می‌خونم هر سحر آروم.... سلام‌ُاللّه   علی‌َالباکین علیٰ اُم‌ُّالعبّاس  اُم‌ُّالبنین بانویِ عشق و معرفت و ایثاری الگویِ وفاداریِ علمداری به وَاللّه به وَاللّه به وَاللّه اُم‌ُّالبنین کشیدی رو زمین نقشِ چهار قبرِ نازنین دَم نزدی از قطع‌ُالیمین حسین حسین حسین گفتی همین ای وای حسین واویلا حسین/۴/ سلام‌ُاللّه  علی‌َالباکین علیٰ اُم‌ُّالحسین  اُم‌ُّالبنین می‌کوبی با آه و گریه به سینه حلالیت می‌گیری از سکینه واویلا واویلا واویلا ببخش رباب  اگه مشکِ آب نرسیده به کودکِ بی‌تاب عبّاسمو حلال کنید اگه..... زخمِ زبون داد شما رو عذاب ای وای حسین... سلام‌ُاللّه وَ صلَّی‌اللّه  علیٰ سیّدتی فاطمةالزّهرا چادرِ خاکی شدهَ‌ت بیرقِ دین نخِ پرچمِ روضه‌َت حبل‌ُالمتین یازهرا یازهرا یازهرا ای مادرم منظومه‌یِ کرم چادر تو سایه‌یِ بر سرم یا فاطمه  تمامِ باورم زهرایی هستم غلامِ حیدرم یافاطمه جان یافاطمه /۴/   سلام_الله_علیها .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5877598942836821729.mp3
1.54M
کجایی ، دار و ندارم میشد کاش ، بیای کنارم سرم رو لحظه آخر ، رو پات بزارم کجایی ، عصای دستم که دیگه ، ز پا نشستم به یاد چشمای زخمیت ، چشمامو بستم یل ام البنین ، بیا کنار مادرت با حسین وقت احتضارم ، بگو تو بالای سرم یاحسین اباالفضل 4 شنیدم ، کربلا عباس داغ تو ، کشته حسین و شنیدم ، غمت شکسته ، پشت حسین و شنیدم ، که آب نخوردی لب تشنه جان سپردی کاش یه قطره آب برای ، اصغر میبردی یل من  دل من ، از این که شرمنده شدی سوخته شنیدم حرمله ، با تیر به سینه مشکتو دوخته اباالفضل 4 زدن شعله این جگر رو به من دادن این خبر رو زدن از پهلو به نیزه ، سر قمر رو شنیدم ، ای پسر من تا دستت ، جدا شد از تن بی هوا زدن به فرقت ، عمود آهن قرارم ندارم ، غمی اگر شدی قطیع الیدین من و هر چه دارم ، همه فدای تار موی حسین اباالفضل 4 شنیدم ، تا علم افتاد ولوله ، در حرم افتاد دختری میگفت عموجان ، معجرم افتاد زینبم با آه و ناله برام گفت از داغ لاله تو رفتی خیلی کتک خورد ، طفل سه ساله شنیدم بعد تو ، خون به دل زینب مضطر شده دختر فاطمه ، همسفر شمر ستمگر شده اباالفضل 4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5877598942836821730.mp3
697.2K
در آسمان خود   قمر ندارم ام البنینم و     پسر ندارم وای از دل من      وای از کربلا واویلا  واویلا     آه و واویلا ......... خبر رسیده بر   من دلغمین  بِأَنَّ عَبَّاسا    قَطِيعُ الْيَمِينِ افتاد از مرکب   با دست جدا واویلا  واویلا     آه و واویلا ....... همچون عباس خود   با چشم گریان هستم شرمنده از    طفلان عطشان با لب تشنه    جان داده سقا واویلا  واویلا  آه و واویلا
4_5877598942836821723.mp3
1.09M
کنج بقیع دلغمین    نشسته روی زمین مرثیه خوانی کند    بهر "قطیع الیمین" ( سیدتی فاطمه   حضرت ام البنین ) ...... جام و سبو گریه کرد     لاله بر او گریه کرد ز گریه ی مادری   چشم عدو گریه کرد سیدتی فاطمه...... نمی شود باورش    چه آمده بر سرش دست علمدار عشق   جدا شد از پیکرش سیدتی فاطمه..... دو چشم او شد زغم    چشمه ی اشک و الم یکی به یاد حسین    یکی به یاد حرم سیدتی فاطمه...... گریه کند بی حساب    مادر سقای آب خجل شد از تشنگان   خجل بود از رباب سیدتی فاطمه...... بر غم آن پاره تن    سر جدا از بدن به جای زهرا کند    گریه بر آن بی کفن سیدتی فاطمه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گلچین مداحی وفات حضرت ام البنین (س) ۱۴۰۰ - کآشوب-3.mp3
4.03M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️ آسمان بودی و در دامان مهرت ماه بود قله ایثار هر کوهی کنارت کاه بود همسر مولا شدی اما درون خانه اش زاده زهرا به چشم تو ولی الله بود نیستی زهرا ولی اینقدر میدانیم که مثل او تنها علی از رتبه ات آگاه بود زود از داغ پسر های رشیدت سوختی آه عمر نامت ای ام البنین کوتاه بود در کنار چهار نقش قبر کارت روز و شب آه بود و اشک بود و اشک بود و آه بود با خجالت از رباب آخر وجودت آب شد تا که حرف مشک می‌شد اشک تو در راه بود خواستم وصفی کنم از عشق عباس و حسین مصرعی کوتاه شد خورشید محو ماه بود @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۱۴ دی ۱۴۰۱ میلادی: Wednesday - 04 January 2023 قمری: الأربعاء، 11 جماد ثاني 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️9 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️19 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️20 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ▪️22 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام ✅ با ما همراه شوید.... 🔗 🔗 ➖➖🔴
حسن لطفی: من و این یک نفس بشتاب مادر مرا این لحظه ها دریاب مادر شدم مثل رباب این روز آخر عذابم می کند این آب، مادر * نه دل گرمی نه تسکین مانده باقی که داغی سخت و سنگین مانده باقی ببین از پنج فرزندم برایت فقط یک مشک خونین مانده باقی * ز تو حیف است بازویت بیافتد و زخمی بین ابرویت بیافتد چه می شد وقت جان دادن عزیزم سرم بر روی زانوی بیافتد * زمین خوردن تنت را هم بِهَم ریخت حرامی پیکرت را هم بِهَم ریخت حرم با تو زمین افتاد عباس عمود آمد سرت را هم بِهَم ریخت * تو را بست از سرگیسو به نیزه مگر تابت دهد هر سو به نیزه الهی بشکند دستان خولی تو را محکم زد از پهلو به نیزه * سرت بر خاک بود و درد سر شد که سرگرمی چندین رهگذر شد سرت برگشت بر نیزه ولیکن شکاف ابروی تو بازتر شد * هزاران تیر برتن تا پرآمد هزاران تیر بود و مادر آمد مگر کم بود حجم تیر این سو که غلطیدی و از آن سو در آمد * پُر است اینجا پری آتش گرفته لباس و مَعجری آتش گرفته شنیدم روضه ات را بار اول خودم از دختری آتش گرفته * چقدر آن قافله شرمنده ام کرد نشان سلسله شرمنده ام کرد تو را نه ،کاش مَشکَت را نمیزد بمیرد حرمله شرمنده ام کرد *** ببین این روزهای آخری را شنیدم روضه ی انگشتری را خداوندا سنان از من گرفته تمام لذت نامادری را  
علی اکبر لطیفیان: آشفتگی گیسوی ما شانه کم داشت لبهای خشک ما فقط پیمانه کم داشت وسع خریدار تو بسیار است امّا یوسف به ما دادند ولی بیعانه کم داشت من اختیاراً این همه حالم خراب است گنجی که پیشم داشتی ویرانه کم داشت دیشت قنوت تو به یاد من نیفتاد تسبیح چل تایی تو یک دانه کم داشت به لطف دیوار دم در تکیه می داد آنکه برای گریه کردن شانه کم داشت دیشب نبودم پیش تو فهمیدی اصلاً ... که بازی شمع و گلت پروانه کم داشت وقتی رسیدم جور شد بازی طفلان سنگ سر کوچه فقط دیوانه کم داشت چه خوب شد آب دهانت را مکیدم این مسجدی که ساختم میخانه کم داشت گفتم مرا زنجیر این خانه نمایید کلب نگهبانِ در این خانه کم داشت جانها فدای آستان بانویی که یک سایبان و چند سقاخانه کم داشت
علی انسانی: گمان مکن پسرت ناتنی‌برادر بود قسم به عشق، کنارم حسین دیگر بود منال ام بنین و ببال از عباس تو شیرمادر و شیر تو شیرپرور بود سقوط قلعه‌ی خیبر اگر به نام علی‌ست فرات، خیبر دیگر؛ یل تو حیدر بود ز شام تا به سحر دور خیمه‌ها می‌گشت که ماه هاشمیان بود و مهرپرور بود به لرزه بود از او پشت هفت‌پشت ستم یل تو یک‌تنه یک تن نبود، لشگر بود به جای دست روی چشم خویش تیر گذاشت ببین که تا به چه حدی مطیع رهبر بود اگر فتاد روی خاک می‌شود پرپر ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز غروب توی بقیع می شكنه بغض آسمون ستاره ها داد می زنن! ام البنین روضه نخوون هر روز صدای گریه هاش می رسه تا عرش خدا ازسوز روضه خوندنش قیامتی میشه به پا مدینه كربلا میشه شهر فرشته ها میشه آدم و یعقوبم میان مدینة البكاء میشه فرقی نمی كنه براش كسی نیاد تو روضه هاش عالمُ بر هم می زنه بغض نشسته تو صداش به سینه و سر می زنه بقیع باهاش نوحه گره دَم تمومِ نوحه هاش "حسین غریب مادره"   رو خاكایِ  سرد بقیع صورت چار قبركشیده طوری-غریب حسین- میگه انگاركه گودالُ دیده پایِ بساط روضه هاش عابرا گریه می كنن بلند بلند فرشته ها اون بالا گریه می كنن از پسراش نشد یه بار با كسی حرفی بزنه زمزمه ی لبش شده حسین من بی كفنه طاقت نداره، كارشه شبا می ره سئوال كنه با گریه می خواد از رباب عباسشُ حلال كنه طفلی سكینه رو بگو دل نداره نگاش كنه روُش نمیشه مثل قدیم ام البنین صداش كنه شاعر:وحید قاسمی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ڪسے ڪه چهار پسر داشٺ نور چشم ترَش بدونِ ماه چہ شبها ڪه صبح شد سحرش اگر چہ صورٺ او را ڪسے ڪبود ندید بہ وقٺ دادنِ جان یڪ نفر نمانده برَش 🏴 🥀
حضرت اباالفضل و حضرت ام البنین علیهما السلام 🔘 ایام محرم الحرام ۱۴۳۷ 🔻 * تیر را، با سر زانو، کَشید از چشمش حیف از آن چشم، که مژگان ترش، ریخت بهم (کمکم بده، ببینم تو با این یه بیت زنده میمونی یا نه) خواهرش خورد زمین، مادر اصغر غش کرد آی، امام سجاد، وقتی خبر آوردن، آقا خولی رو کشتن، سنان رو کشتن، آقا بغض کرد فرمود، رحمت به روح پدر مادرت مختار، حرمله چی شد؟ یکی دیگه اومد گفت آقا سنانم کشت، شمر هم به سزاش رسید، آقا فرمود حرمله چی شد؟ آقا، قتله باباتونو دارم عرض میکنم هی حرمله، گفت نمیدونی با ما چی کار کرد ، یدونه تیر میزد ده تا می افتادن، یبار صبح، سینه ی بابامو زد، زن ها افتادن، علی رو زد، بچه ها افتادن، یدونه تیر زد، عمو مو که زد، رقیه افتاد، سکینه افتاد، رباب افتاد، من افتادم، بابام افتاد، زینب افتاد، آی، خواهرش، خورد زمین، مادر اصغر غش کرد او که افتاد زمین، دُورُو برش ریخت بهم امام زمان، این روضه رو شما میشناسید، من جون برا این روضه میدم، سالی یبار میخونم، هر جا زینبو زدن حرف نزد، گفت همه رو بر میگردم کربلا، اربعین اومد کربلا، تا اومد نشون بده کمرشو، نامحرما رو دید، گفت میرم مدینه، همه رو به جدم میگم، اما، رسید مدینه، همه منتظر بودن بره حرم، آه، دیدن زینب مسیرشو عوض کرد، یه پیرزن آغوش وا کرد، ام البنین، خانومی که، راه نمیتونست، یهو دوید، افتاد تو بغلش، ننه، ننه، کتکم زدن، ننه، صورتمو ببین، زدنم، مادر، کمرم سیاس، خانم بغلش کرد، زد به کمرش، گریه کن، الان خفه میشی، بغضش ترکید، صدا زد مادر، مادر، نامحرما، اَمون دخترتو، یهو جداش کرد، گفت یبار دیگه بگو کیا، گفت نامحرما، مگه عباس مرده بود؟ صدا زد، اتفاقا داشت نگاه میکرد، یکی ام البنینو بگیره، میزد تو سرش، وا غیرتا، بچم نگاه، رباب دوید، رباب اومد، خوب شد نبودی، دوتا سر رو نی وای نمی ایستن، (آه، باید بکشی خودتو،) دوتا سر ، دوتا سر، رو نی وای نمی ایستاد، گفت رباب، سر کی؟ گفت بچم و بچت، گفت رباب ، بچه من علمدار، بچه تو شیرخوار، این حرف، گفت ام البنین، مگه خبر نداری، از پشت سر، یه جوری عمود زدن، سر وا شد، رو نی وای نمی ایستاد، (منو ببین، منو ببین، منو ببین، پرچم بده، پرچم، آه میخوام امشب تیر خلاص، این نیزس، سر روش وای نمی ایستاد، سرو برگردوند، حالا میخوام شعر بخونم) همین، همین که پرچمت افتاد، خیمه غوغا شد همین، همین، که پرچم افتاد، خیمه غوغا شد (الان میمیری) نبودیو، نبودیو سر یک، (بگو ببینم)، نبودیو، نبودیو،سر یک، گوشواره ،( یقه به یقه شدن، این اونو هل میداد، این اونو هل میداد) نبودیو، سر یک، گوشواره، دعوا شد حسیـــــــــــــــــن، حسیـــــــــن،حسیـــــــن 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ڪسے ڪه چهار پسر داشٺ نور چشم ترَش بدونِ ماه چہ شبها ڪه صبح شد سحرش اگر چہ صورٺ او را ڪسے ڪبود ندید بہ وقٺ دادنِ جان یڪ نفر نمانده برَش (س)🥀 🥀🍃