یاکریم غریب این شهرم
که جدا مانده ام ز لانه خود
کوچه گرد غریبم و راهم
ندهد هیچکس به خانه خود
سر دارالعماره هم اما
چشم هایم هنوز منتظر است
سر دارالعماره میبینم
کاروان غریب در به در است
یه سلامی که برهمه گفتم
کس جوابی نداده در این شهر
غیر طوعه کسی به دستانم
ظرف آبی نداد دراین شهر
صل الله علیک یا صاحب الزمان
روز جمعه و شب اول محرم،خداروشاکریم مارو به محرم رسوندی،یکسال چشم انتظاری کشیدم،ای حسین
شب اول محرمیه،دنبال آقات بگرد و روضه وپیدا کن
شب اول محرمیه،خودت وبرسون خیمه آقا
ناله یا جداه تورو شنیدیم آقا
خدا رو شکر به ماه عزا رسیدیم آقا
یابن الحسن
کجا گریه میکنی،کجا سینه می زنی
کجا روضه می گیری آقا
کیا دورخیمتن،کنارتون دعوتن
کدوم مجلسو میری آقا
یه شب سری به ما بزن ،اسم منم صدا بزن
گریزکربلا بزن،گریزکربلا بزن
ان جدی الحسین، قتلوه عطشانا
العجل آه ای جانا،العجل آه ای جانا
ان جدی الحسین ،ذبحوه عریانا
العجل آه ای جانا،العجل آه ای جانا
ناله ی یا جداه،تو علت اشکامه
اگه سیاه پوشیدم،تو دادی دعوتنامه
(آقاجان)
بیا یار آشنا،بیا صاحب عزا
بیا انتقام محرم
میگن بین روضه ها،به همراه گریه ها
میاد فاطمه با قدخم
بهار اون شب خزان،نوای صاحب الزمان
ای عمه جان ،عمه جان
ان جدی الحسین ترحوه عدوانی
ان جدی الحسین خذلوه مظلوما
العجل آه ای جاناا.
بیا یار آشنا، بیا صاحب الزمان
بیا صاحب عزا.
یکمی حالا مقتل بخونم
صلی الله علیک یا مظلوم
هرکی دوست داره بدنش تو روضه به درد بیفته احساس خستگی بیشتری کنه رو زانو بنشینه.من دیگه هر روز نگم،من دیگه هر روز تذکر نگم،روضه ی جد غریب ما احترام داره.
مگه مراعات جد غریب ما رو کردن که من بخوام مراعات حال دل شماها رو کنم.
یه کاری کن تو این محرم یه خنده به لبم حروم بشه.
یه کاری کن مصیبت زده ی جد غریبم باشم.یه کاری کن تا اون لحظه ای که نفس تو سینه دارم هر محرمیه که هستم تا صدا می شنوم یکی میگه یا اباعبدالله،همه ی وجودم شروع کنه لرزیدن.
محتشم رو در عالم مکاشفه دیدن،گفتن چیشد با این مصراع شعرتو شروع کردی.
باز این چه شورش ست که در خلق عالم ست
باز این چه نوحه و چه عزا چه ماتم ست
گفتن چیشد با این مصرع شروع کردی؟ گفت یه لحظه عالم مکاشفه برام پیش اومد یه صدایی رو شنیدم فهمیدم صدای صدیقه ی طاهره ست.
پرده های حجاب دنیایی کنار رفت دیدم یه خانمی یه جوری داره ناله می زنه همه ی عوالم میلرزه .
یکی صدا می زنه،ابکی لبنی حسین،ابک ولدی،ابک لمظلوم الغریب.
میگه یک جوری صدیقه ی طاهره حرف می زد و زبون می گرفت ،عالم ولوله شده بود عرش بهم ریخته شده بود.
عین روایته می فرماید:اول شهر محرم قمیص الحسین،ملتخا بدمه، مرفوع علی السماء بید فاطمه ،با دستای مادرمون فاطمه همون پیراهن آغشته به خون امام حسین رو از بالای آسمان آویزان میکنند.
اولین نفر خود خانوم ناله می زنه استپی حریم الحسین ..حرمت بچه منو شکستن.
خانوم اول محرمی از حال میره،مگه چیکار کرده بودن تو کربلا .
جنگ طولانی،هوا گرم
مقتل نوشته کان یتسبب عرقا ،بدن مبارک عرق کرده بود ،زخم ها بدن رو خون آلود کرده بودن.
قمیصه
پیراهن چسبیده بود به بدن.نفس هنوز تو ریه های آقا بود.نامرد دید پیراهن ازتن خارج نمیشه
صدازد ..خستم کردی این پاره ازتن درنمیاد
دیدن یکی صدا میزنه ...
جد مارو برهنه کردن
غروب شد خورشید نشست
شمر ولی ازتنت پا نشد
اذان شد نمازش،روبست
راه حلقت ولی وانشد
گفت با دست وپازدن،نفست وا نمیشود
بگذار نیزه را از دهانت درآورم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هرچقدم گریه کنم سیر نمیشم حسین جانم
من چجوری از غم تو پیر نمیشم حسین جانم
حلالم کن اگه واسه غم تو نمردم
حلالم کن اگه کم برا تو غصه خوردم
حلالم کن حلالم کن
منو واسه خودت نگهدار و
نذار که برم جای دیگه
واسه ی تو میخوام بمیرم
آقاجون مهم نیست کی چی میگه
عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین
◾️◾️◾️
تا روضتو گوش میکنم داد میزنم حسین جانم
ای آقای تشنه لبِ بی کفنم حسین جانم
حلالم کن اگه مرهم زخمات نبودم
حلالم کن نوکر خوبی برات نبودم
حلالم کن حلالم کن
تو رو خدا مراقبم باش
که میخوام تو آغوش تو باشم
اجازه بده تا که زندم
محرم سیاه پوش تو باشم
عزیزم حسین عزیزم عزیزم عزیزم حسین
◾️◾️◾️◾️◾️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#واحد
#شب_اول_محرم_۱۴۰۱
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
حال و هوای کوچه دم آلود و درهم است
پرچم به اهتزاز درآمد، محرم است
میگرید آسمان و زمین در محَرّمت
طوفانی از حماسه به پا میکند غمت
ابلاغ میکند به یاران سلام تو
قد میکشند باز علمها به نام تو
هر جا که نام توست مکان فرشته است
در هر چه تیغهای که ببینی نوشته است
باز این چه شورش است
که درخلق عالم است
باز این چه نوحه و
چه عزا و چه ماتم است
تا گفتم السّلامُ عَلیکم دلم شکست
نام حسین بند دلم را ز هم گسست
دیدم که ابرهای جهان گریه میکنند
در ماتمت زمین و زمان گریه میکند
دیدم عزای اشرف اولاد آدم است
دیدم سر ملائکه بر زانوی غم است
رفتم که شرح عصمت ثاراللّهی کنم
چیزی نمانده بود که قالب تُهی کنم
خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود
تنگ غروب بود و فلک غُر گرفته بود
ای تشنهکام بود و نبود تو را چه شد
سقای یالثارات تو را چه شد
ای اسم اَعظَمت به زبانم عَلَیالدّوام
ما جاءَ غیرُ اِسمُکَ فی مُنتهَی الکلام
آیین من تویی، که تویی پیر راستین
بَل ماوَجَدتُ غیرُک فی قلبیَ الحَزین
آن بحر پرخروش، دگر بیخروش بود
خورشید تکهتکهی زینب خموش بود
حسین حسین حسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین