eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🔱 صلوات خاصه امام سجاد علیه السلام 🖤امام چهارم عليه السلام فرمود: «مبادا به گناهى كه انجام داده اى خوشحال باشى، زيـرا اظـهار شـادى بخـاطـر گـناه از انجام آن «گناه» بزرگتر است». 📚[كشف الغمه، ج ۲، ص ۱۰۸.]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_359326163803309652.mp3
9.8M
┄━•●❥ ﷽ ❥●•━┄      حیوانها هم تو کربلا آب خوردند😭 من فرزند اون آقائیم که یواش یواش کشتنش💔😭😭 علیه السلام سیدرضا نریمانی @majmaozakerine
مداحی_آنلاین_روضه_امام_سجاد_امیر_کرمانشاهی.mp3
4.55M
🔳 (ع) 🌴روضه امام سجاد علیه السلام 🌴امام باقر اومد امام زین العابدین غسل بده گریز به حضرت زهراس 🎤 @majmaozakerine
سلام بر امامی که ذبح گوسفند میدید گریه میگرد😭 علیه السلام ویژه نشر
عجل الله فرجه الشریف افزوده شد بر غیبتت یک سال دیگر هم بد می‌شود هر سالِ بی تو؛ بلکه بدتر هم شد کاسه‌های صبرمان لبریز از غصه از شعرهای گریه‌دار هجر، دفتر هم خسته شدیم از رنج، از تبعیض، از غارت کی می‌زنی پس این بساط ظلم را برهم؟! سینه زدیم از ماتم ارباب هر شب را از داغ هجران تو کوبیدیم، بر سر هم شرمنده‌ایم آقا که بین این همه نوکر حتی نداری یار و یک ناچیز لشکر هم تو در کنار مایی و هستیم نابینا گفتی انا المظلوم، نشنیدیم، پس کر هم هر چند، گاهی بیخیال روز موعودیم اما تمام ترس‌مان این است، آخر هم... گویند: که در آرزوی دیدن رویت... مُردند از هجران تو یک قومِ دیگر هم شاعر/ رضا قاسمی
|⇦•راوی نوشته است غروبی... / و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيم " اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَظْلُوم یا حُسَیْن اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَیِّدُالسّاجِدیْن، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْعابِدِین..." راوی نوشته است غروبی عجیب بود سرها به نیزه رفت طلوعی عجیب بود راوی نوشته است که آتش زبانه زد در خیمه گاه گشت و فقط تازیانه زد زنها و بچه ها که گناهی نداشتند جز بوته های خار پناهی نداشتند *یه وقت امام سجاد صدا زد: "عَلَیکُنَّ بِالفرار" همه فرار کنید...* زنها و بچه ها که گناهی نداشتند جز بوته های خار پناهی نداشتند هر کس دوید از طرفی بین خار و خس خاکستری ز خیمه به جا مانده بود و بس پیچیده بود در دل آن دشت آهشان آتش شبیه شمر شد و بست راهشان آتش شبیه دست،سوی گوشواره رفت آنگاه سمت غارت یک گاهواره رفت... *اون ملعون اومد گوشواره دختر امام حسین رو بگیره گریه میکرد، گفت: اگه گوشواره ی من رو میبری چرا گریه میکنی؟ گفت: اگه من این کار رو انجام ندم یه کَس دیگه ای گوشوراه ات رو میکَنه،، چون دلم میسوزه، دلم به حال شما آتش میگیره...* *آقای من! یا زین العابدین!...* راوی نوشته است که در شعله های تب میسوختی و نام پدر داشتی به لب *امام سجاد به امرخدا در صحنه کربلا بیمار بود، خودش فرمود: عمه ام زینب از من نگهداری می‌کرد، پرستاری می‌کرد، همه جا زینب به دادم می رسید...* راوی نوشته است که در شعله های تب میسوختی و نام پدر داشتی به لب افتاد تا بر آن تن گلگون نگاه تو میگشت قتلگاه پدر قتلگاه تو زینب اگر نبود زمین بی امام بود یکباره کار عالم و آدم تمام بود زنده بمان که هستی عالم به هست توست ای دست بسته! حکم رهایی به دست توست کامل الزیارات ابن قولویه نقل کرده: خود زین‌العابدین فرمود،"لَمَّا أَصَابَنَا بِالطَّفِّ مَا أَصَابَنَا" وقتی اون بلاها ومصیبتها برما وارد شد، "وقُتل أَبِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ وَ قُتِلَ مَنْ کانَ مَعَهُ مِنْ وُلْدِهِ وَ إِخْوَتِهِ وَ سَائِرِ أَهْلِهِ" وقتی بابای من رو شهید کردند، وقتی برادرهای من و برادرهای پدرم و همه خانواده اش رو شهید کردن" وَ حُمِلَتْ حَرَمُهُ وَ نِسَاؤُهُ عَلَی اَلْأَقْتَابِ" زنها و حرم اهل بیت رو بر شترهای بدون جهاز سوار کردند... "فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیهِمْ صَرْعَی" من شروع کردم نگاه کردن، دیدم همه به خاک صحرا افتادند"وَ لَمْ یوُاَرَوْا" دفن نشدند"فَعَظُمَ ذَلِک فِی صَدْری وَ اِشْتَدَّ لِمَا أَرَی مِنْهُمْ قَلَقِی" خیلی به من سخت گذشت"فَکادَتْ نَفْسِی تَخْرُجُ"جانم به گلوگاه رسید نزدیک بود روحم از کالبد بیرون بیاد"وَ تَبَینَتْ ذَلِک مِنِّی عَمَّتِی زَینَبُ اَلْکبْرَی بِنْتُ عَلِی" یه وقت زینب به من نگاه کرد"فَقَالَتْ مَا لِی أَرَاک تَجُودُ بِنَفْسِک" چرا داری با جون خودت بازی میکنی "یا بَقِیةَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی" ای یادگار جدم، یادگار پدرم، یادگار برادرم، تو حجت خدایی ، صدا زدم: عمه جانم! "وَ کیفَ لاَ أَجْزَعُ وَ أَهْلَعُ" من چطور جزع وفزع نکنم؟ "قَدْ أَرَی سَیدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی مُصْرَعِینَ بِدِمَائِهِمْ" همه رو میبینم روی خاک صحرا افتادند"مُرَمَّلِینَ بِالْعَرَاءِ، مُسَلَّبِینَ لاَ یکفَّنُونَ" کسی اونها رو کفن نمیکنه، کسی اونها رو دفن نمیکنه...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•تو سجده گاه عشقی و سجاد... / و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ قربون خطبه خوندنت برم آقا، در شهر کوفه آقا امام سجاد اشاره کرد"أومَأَ إلَى النّاسِ أنِ اسكُتوا" همه ساکت شدند، حتی زنگ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد، اول خودش رو معرفی کرد:"أيُّهَا النّاسُ ! مَن عَرَفَني فَقَد عَرَفَني" هرکس که من رو میشناسه که میشناسه "ومَن لَم يَعرِفني فَأَنَا اُعَرِّفُهُ بِنَفسي" اگه من رو نمی‌شناسید خودم رو به شما معرفی میکنم "أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَين" من پسر حسین بن علی ام،، یه کاری کرد همه شروع کردن به گریه کردن "أنَا ابنُ المَذبوحِ بِشَطِّ الفُراتِ مِن غَيرِ ذَحلٍ ولا تِرات" من پسر همون آقایی ام که کنار فرات سر از بدنش جدا کردن، در حالی که نه کسی رو کشته بود نه خون کسی رو ریخته بود، پدرم گناهی نداشت "أنَا ابنُ مَنِ انتُهِكَ حَريمُهُ" من پسر اون آقایی بودم که هتک حرمتش کردند"وسُلِبَ نَعيمُهُ وَانتُهِبَ مالُهُ" من پسر اون آقایی ام که بار و بُنه اش رو به غارت بردن" وسُبِيَ عِيالُهُ" واهل وعیالش رو به اسارت بردن... یه جمله ای فرمود، مردم کوفه داد می‌زدند، همدیگر رو ملامت میکردند"أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا" من پسر همون آقایی ام که زجرکشش کردند... * راوی نوشته است که آن جسم چاک چاک در آفتاب ماند دو روزی به روی خاک ای کربلا ببین که می آید به سوی تو؟ صاحب عزا کنون شده مهمان کوی تو تو سجده گاه عشقی و سجاد میرسد گویا پی تفحص اجساد میرسد *آقا امام سجاد، به امر خدا آمد کربلا این بدن‌های مطهر رو دفن کنه، بنی اسدر و راهنمایی کرد، شهدا رو دفن کردند، نوبت به پیکر بابای غریبش رسید، گفت: همه برید کنار، گفتند: کمکت کنیم، فرمود: " إنَّ مَعِیَ مَنْ یُعینُنِی" بامن کسی هست که من رو کمک میکنه، این بدن سر جدا رو داخل قبر گذاشت، لب به رگهای بریده گذاشت، شروع کرد گریه کردن، صدا زد:" طُوبى لأرْض تَضَمَّنَتْ جَسَدَکَ الطّاهِرَ" خوش به حال اون زمینی که این بدن مطهر رو در آغوش گرفت "فَإنّ الدُّنْیا بَعْدَک مُظْلِمَةٌ" دنیا بعداز تو تاریکه " وَ الاْخِرَةُ بِنُورِکَ مُشْرِقَةٌ "آخرت به نور تو روشن، بعد یه جمله ای گفت که جدش امیرالمومنین کنار تربت حضرت زهرا سلام علیها فرمود، صدا زد" أَمَّا اللَّیْلُ فَمُسَهَّدٌ وَ الْحُزْنُ فَسَرْمَدٌ" دیگه شبهای من به بیداری میگذره، غم واندوه من تمامی نداره، بعد صدا زد: " وَ عَلَیْکَ مِنّی السَّلامُ یَابْنَ رَسُولِ الله وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ"خداحافظ ای پسر پیغمبر... "أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى القَومِ الظَّالِمِينَ‌، وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ."* دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
shahadat_emam_sajad_motiei.mp3
4.6M
|⇦•راوی نوشته است غروبی... و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•من نگویم ظلم بر من کم کنید... و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج عباس حیدرزاده•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيم یَا رَبِّ الْعَالَمِينَ من نگویم ظلم بر من کم کنید بلکه زنجیر مرا محکم کنید *غل و زنجیر به گردن آقا امام سجاد انداختن، وقتی حضرت رو سوار بر شتر بی جهاز کردن نوشتن: شتر یک کوهانه بود، حضرت رویِ مرکب قرار نگرفت، از روی مرکب بر زمین افتاد، عوض اینکه بگن کجاوه بگذارین، محمل بگذارین، مرکب راهوار بیارین، میدونید چه دستور دادن؟ دستور دادن پاهای حضرت رو از زیر شتر ببندن...* من نگویم ظلم بر من کم کنید بلکه زنجیر مرا محکم کنید *اگه میخواین تازیانه بزنید به من بزنید، میخواین سنگ بزنید به من بزنید....* ظلم بر من بیشتر ز اینها کنید لیک دست عمه ام را وا کنید عمه ام چون مادرم زهرا شده پشتش از بار مصیبت تا شده مادرم گر پهلویش از در شکست عمه ام را چوپ محمل سرشکست *روضه های زین العابدین عجیبه، بی جهت نبود سی و پنج سال گریه میکرد... دَرِ دروازه شام یه جمله ای فرموده که کنار بدن بی سر بابا این جمله رو نفرمود، فرمود: ای کاش مادر من رو نزایده بود... آدم وقتی صحنه ای ببینه که از دنیا سیر بشه، میگه: ای کاش من نبودم نمی دیدم... مگه حضرت چه صحنه ای میدید؟ شاید یه نگاه میکرد میدید عمه هاش رو دارن تازیانه میزنند، یه نگاه میکرد میدید خواهراش رو دارن سنگ میزنند، یه صحنه ای نوشتن جگر رو آتیش میزنه، نوشتن: یه پیرزن شامی از بالای بام یه سنگی پرتاب کرد این سنگ به سر بُریده ابی عبدالله اصابت کرد، سر از بالای نیزه رو زمین افتاد، زین العابدین این صحنه رو دید... اما من بگم: آقا! دستات بسته بود، جلو چشمتون عمه هاتون رو میزدن، خواهراتون رو میزدن... دستای شما در غل و زنجیر بود، اما این تازگی نداشت، یه روز هم مدینه دستای جدت علی رو بستن ... اون روز جلو چشم بابات علی مادرت زهرا رو میزدن، اون روز جلو چشمای امیرالمومنین مادرت زهرا زمین خورد ...* میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند *الهی اگه مادری رو میزنن جلو چشم دخترش نزنن...* بیش از خودم به حالت زینب دلم بسوخت مادر، کسی مقابل دختر نمیزند *اما این بیت از زبانِ بی بی زینبِ...* دیدم که ریخت خصم ستمکار بر سرت قدّم نمی رسید که خود را سپر کنم *قدم نمی رسید، این عقده توی سینه اش بود، مدینه قدش نمی رسید که خودش رو سپر مادر کنه، اما کربلا تلافی کرد، زینب هرکجا میخواستن بچه هارو بزنن میدوید بازوش رو سپر میکرد، رقیه رو نزنید، سکینه رو نزنید، زینب رو بزنید، هرکجا نشستی به قصد فرج ناله بزن: یا حسین ...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
shahadat_emam_sajad_heydarzadeh.mp3
2.8M
|⇦•من نگویم ظلم بر من کم کنید... و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج عباس حیدرزاده•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سر تا به پا لبریز آهم بارونیه بازم نگاهم من روضه خون قتلگاهم ای وای خوب نشد هیچ موقع زخمای دلم ای وای نزدیک چِل ساله که تو مقتلم ای وای... ای وای ای وای من خودم با دل از غصه هلاک ای وای تن بی سر و گذاشتم توی خاک ای وای... ای وای این اشکی که توی چشامه این دردی که دائم باهامه خاطره های بَدِ شامه ای وای مونسم این اشک توأمانمه ای وای گریه هام برای عمه جانَمه ای وای... ای وای ای وای مگه یادم میره کوچه های شام ای وای اون همه طعنه و اون بزم حرام ای وای... ای وای یه عمره سیرم از زمونه با اینکه قلبم پُره خونه دردام و هیشکی نمی دونه ای وای شب و روزم همه با گریه گذشت ای وای به لبم هیچ موقع خنده برنگشت ای وای... ای وای ای وای می کنم نفرین بنی امیه رو ای وای مگه یادم میره من رقیه رو ای وای... ای وای ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو این آتیش تاب و تب ای خدا چه خوبه باشم تشنه لب ای خدا دیده چشم من صحنه هایی که عالم و آدم ندیدن تو یه صبح تا شب عزیزانمو لب عطشان سر بریدن ... غریبم غریب (2) ، غریبم غریب غریبم ... دار و ندارم گریه بود ای خدا یه عمری کارم گریه بود ای خدا چی میشد اگه مادرم منو نمیزاد و من نبودم یاد دستای تو طنابم و یاد رخ های کبودم ... غریبم غریب (2) ، غریبم غریب غریبم ... تو لحظه های آخرم ای خدا یاد بریده حنجرم ای خدا حالا که یه عمر سهم قلب من غصه و رنج و بلا بود کاش مثه بابام یا مثه عموم مرقدم تو کربلا بود ... غریبم غریب (2) ، غریبم غریب غریبم ...
۲۱ (امام سجاد ع) تویی امام چارمین حضرت زین العابدین هستی یا مولی در عالم زینت جمع ساجدین در حال بیماری دیدی رنج و غم کرب و بلا واویلتا واویلتا۲ تو دیده ای در کربلا خون شد دل آل عبا بشنیده ای العطش طفلان شاه کربلا در روز عاشورای خون خون شد دلت زین ماجرا واویلتا واویلتا۲ در روز عاشورا دیدی اکبر شده اربا اربا در کنار پیکر او تو دیده ای اشک بابا پرپر شد از تیغ ستم تنها گل ام لیلا واویلتا واویلتا۲ در روز عاشورا دیدی تشنگی علی اصغر بر روی دست پدرت دیدی چون گل شده پرپر حرمله زد بر گلوی علی اصغر تیر جفا واویلتا واویلتا۲ در روز عاشورای خون دیده ای تو ای گل یاس اندر کنار علقمه افتاده دستان عباس دستانش از بدن جدا فرقش شده از کین دو تا واویلتا واویلتا۲ در روز عاشورا دیدی وداع آخر حسین موقع رفتن به میدان گریه ی خواهر حسین شنیده ای از عمه ات تو ناله ی واویلتا واویلتا واویلتا۲ در روز عاشورای خون دیدی که شمر خنجر کشید بنشسته روی سینه اش رأس گل زهرا برید دیدی که از ظلم و کینه سرش بریده از قفا واویلتا واویلتا۲ دیدی که عمه ات زینب زین مصیبت خون شد دلش داغ حسین و اکبرش زده شرر بر حاصلش دیدی که می سوزد زینب زین همه رنج و ابتلا واویلتا واویلتا۲ دیدی تو که بعد از پدر آتش زدند بر خیمه ها رأس شهیدان خدا دیدی بر روی نیزه ها در کنار اهل حرم به پا کردی بزم عزا واویلتا واویلتا۲ دیدی که یتیمانش را با تازیانه می زدند عمه و اهل حرم را چه ظالمانه می زدند ذکر همه گشته حسین با گریه های بی صدا واویلتا واویلتا۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220810-WA0005.mp3
9.62M
نوحه سه ضرب یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی. چقدر درد و. بلا کشیدم. یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی. مُخَدَّراتُ. چه حالی دیدم 😭 کاشکی نبودم ببینم . میون. قافله. به دستای عمه ها و. همسرم. سلسله 😭 چقدر رو..بروشم. با شمر و .حرمله . علی بن. الحسین .یا زین. العابدین(۳) یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی دیدم جُیُوبِ المُضَرَّجاتُ پای برهنه تو بیابون آواره دیدم مُخَدَّراتُ  یاد فرار کودکان بُرده آرامشم هنوز از عمه هام خجالت میکشم  علی بن الحسین یا زین العابدین _________________  بند سوم یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی دیدم به صحرا دود و شراره حجاب دختران زهرا چادر خاکی معجر پاره  مادری میگفت ای خدا دخترم میسوزه دختری با گریه میگفت معجرم میسوزه دلم خیلی برا خواهرم میسوزه  علی بن الحسین یا زین العابدین @majmaozakerine
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 🔹 برای محرم درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه...... داری روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️ https://eitaa.com/joinchat/272171029C6a1afef11d 📣📣📣📣📣
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین سر زلفت به روی نیزه رهابود حسین گاه راست هدف سنگ بلابود حسین سر تو بر سره. سرنیزه به هرسومیرفت حنجره پاره ی تو چه بی صدابودحسین کاش هرگز سرت ازنیزه نیفتدبه زمین لیک دیدم سر توبه زیرپابودحسین جای سنگی به لب وآن دهنت پیدابود خواهرت ازغم توغرق نوابودحسین باز بانیزه عدو بر سروپشتم زده است ضرب شلاق عدو برتن مابود حسین درمیان دشت گویا دخترت گم شده بود دخترسه ساله ات بگوکجابودحسین دل(مجنون)همه شب به اضطراب غم توست به هوای تو دلم غرق بلا بود حسین 📝شعر .آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود بنویسیدميان لشكری بلوا شد سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود بنویسیدکه غارت شده پیراهن او مادری شاهداین واقعه در آنجا بود به سرنعش حسین بود که آمدمادر ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
فایل صوتی 👆 📖 🔊 روضه ورود کاروان اسراء به شام ⚫️ هیئت احرار الحسین علیه السلام 🔻 * شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام و آرزوی قبولی عزاداریها وقتی روز عاشورا مجری برنامه با چشمانی اشک آلود سوال کرد در تمام مسیر مدینه تا شام کدام صحنه برای شما جانسوز تر است ، ناخودآگاه یاد تصویر تنهایی و آغاز اسارت بی بی دو عالم حضرت زینب سلام الله علیها افتادم و در کنار آن مطلبی را عرض کردم. خواهش میکنم این دو دقیقه را با دل و جان و حال و هوایی عاشورایی ببینید و برای هرکسی که احساس می کنید ممکن است با دیدن آن به احترام علیا مخدره زینب کبری سلام الله علیها کمی به فکر فرو رود ارسال کنید . ارادتمند شما قاسم نعمتی