رو نیزه از رقیه دور بودی
سلام بابای خستهام، چه خوب شد آخر اومدی
جامونده پیکرت کجا؟ چی شد که با سر اومدی؟
باباجون باباجون
اون که شبیه مادرت، نشسته روبروت منم
لبای من خونی میشه، هر جا رو بوسه میزنم
باباجون باباجون
گلایهای نیست، همه چی خوبه
فقط دلم برا تو آشوبه
زخمای رو لبت برا چوبه
رو نیزه از رقیه دور بودی
می دیدمت، یه پارچه نور بودی
راسته که میگن تو تنور بودی؟
تو رو خدا منو ببر بابا
غصم شده چرا باهام، یه چادر اضافی نیس
موهای رو سرم دیگه، اونقدی که ببافی نیس
خودت که میبینی
مثل مادربزرگ شده، از همه بیشتر این نوه
از بس که سیلی زدنم، گوشم دیگه نمیشنوه
خودت که میبینی
از غصه طاقتم دیگه طاقه
ببین گلت شکسته از ساقه
از شبی که افتادم از ناقه
بذار نگم چرا چشام تاره
بذار نگم چی شده گوشواره
رو میگیرم با آستین پاره
تو رو خدا منو ببر بابا
شاعر: محمد رسولی
نغمه پرداز : مهدی زنگنه
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
Shab03Moharram1402[02].mp3
25.34M
🎙 رو نیزه از رقیه دور بودی (زمزمه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 شب سوم محرم ۱۴۰۲
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
حال دلم تو روضههات، حال زیارته حسین (ع)
حال دلم تو روضههات، حال زیارته حسین (ع)
دلای ما از عشق تو، پر از حرارته حسین (ع)
حسین جان حسین جان
به پرچم مقدست، همیشه تکیه میکنم
از روزی که یادم میاد، برا تو گریه میکنم
حسین جان حسین جان
سیاهی کتیبههات نوره
عاشق تو نداره دلشوره
کی گفته کربلا ازم دوره
تو گریههام عشق تو معلومه
اونکه تو رو داره چه آرمه
آقای ما تشنه و مظلومه
«سیدنا الغریب حسین جانم»
شاعر: محمدرسولی
نغمه پرداز: مهدی زنگنه
Shab03Moharram1402[01].mp3
39.05M
🎙 حال دلم تو روضههات، حال زیارته حسین (روضه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 شب سوم #محرم۱۴۰۲
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
راه و رسم حسین قیام لله است
زیر بار ستم، نمیرود یک دم
هر کسی آید، به زیر این پرچم
خیمه آزادی و آزادگی اینجاست
غیرت شمشیر ما میراث عاشوراست
تا قیامت از قیامت در جهان غوغاست
جان به قربانت حسین جان پرچمت بالاست
بانگ «هل من معین»، آید از آن صحرا
یا أباالأحرار، لبیک یا مولا
خون تو سرچشمهی بیداری دنیاست
تا قیامت در رگ عشّاق تو غوغاست
تا قیامت از قیامت در جهان غوغاست
جان به قربانت حسین جان پرچمت بالاست
راه و رسم حسین، قیام لله است
نقش این پرچم، «نصر من الله» است
حرف حق را میزند هر کس حسینی شد
شیعه تو بتشکن مثل خمینی شد
تا قیامت از قیامت در جهان غوغاست
جان به قربانت حسین جان پرچمت بالاست
شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
Shab03Moharram1402[03].mp3
12.97M
🎙 راه و رسم حسین قیام لله است (نوحه سنتی)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 شب سوم #محرم۱۴۰۲
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کتاب اخر.pdf
5.3M
❁﷽❁
#زمزمه_نوحه
#زبانحال_حضرت_رقیه_علیهاسلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:حسین جان!به یادلبت یک شبم خواب راحت نداشتم....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
بابایی!
چقـــد منتــظر بودم امشب بابایی
بــرا خـــاطـــر عمـــه زینــب بیایی
بپــــا کردی اینــجا عجب کربلایی
بابایی!
از اون وقتــی که بودی بالای نیزه
تو می دیدی اشــکامو در پای نیزه
چه زخم عمیـــقی شده جای نیزه
بابایی!
ببین صورت نیلی دخترت رو بابایی
ببین غنچــهٔ زخمیِ پرپرت رو بابایی
دل سوختهٔ کوثــر دیگرت رو بابایی
بابایی!
کتک خوردم از بس کبوده تن من
ببیـن آتیش افتــاده رو دامــن من
ببین پاره شد معــجر و پیرهن من
بابایی!
چـــه کردن بابا با لب و دنــدون تو
که داره می ریزه هنـــوزم خــون تو
روی صــــورت زخمــی و گلگون تو
بابایی!
منــم مثل مادر از این دنیــــا سیرم
تنم زخمیه دست به دیوار می گیرم
ببر راحتـــم کن که بی تو می میرم
بابایی!
دیگه عمـــه رو خستـــه کردم با اشکام
چه حرفا شنـــیدیم از این مردم شـــام
خاکستر می ریختن رو سرهامون از بام
بی بی جان!
رسیــده دیگه عمــــه وقت جدایی
دارم میرم امشب سفــــر با بابایی
خداحافــــظ ای عمــــهٔ نینـــوایی
بی بی جان!
چقد زحمـتت دادم ای عمه جونم
دیگه طاقتم نیست نمیشه بمونم
حـــلالم کن ای عمـــهٔ قد کمــونم
بی بی جان!
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۵/۳۱
پنجم صفر۱۴۴۵
#تیرباران
السلام علیک یا حسن بن علی
یامجتبی علیه السلام
از تنت بیرون کشیدم تیر ،قدّ من خمید
بر کفن هم خون تو هم اشک ِ چشم من چکید
یاد پشت در مرا انداختی دیدم حسن
تیر از تابوت بگذشت و به پهلویت رسید
هم کشیدم تیر و هم درد غریبی تو را
خوب شد زینب نبود و تیرباران را ندید
من جگرهای لبت را پاک کرده بودم و
باز او فهمید و در داغت گریبان را درید
پس چگونه گویمش تشییع خونین تو را
جای گل جسمت میان تیر دشمن آرمید
قامتی که شد خمیده بیشتر خم می شود
در کنار عضو عضو جسم سقای رشید
موی من در کربلا گردد سپید و موی تو
وقت سیلی خوردن مادر به کوچه شد سپید
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#الگوی_کرم
السلام علیک یا حسن بن علی علیهماالسلام
او خلق گردیده که الگوی کرم باشد
ایمان به یُمن بودن او محترم باشد
در سطر اول از ستایش های او مانده
هر کس به راه مدح او صاحب قلم باشد
در شرح یک خط از فضیلت های ناب او
باید به تعداد خلایق محتشم باشد
کردم من استنباط از حرف رسول الله:
شد دشمنش ملعون اگرچه همسرم باشد
ثابت نموده در جمل او می شود حیدر
وقتی که یک لحظه به دوش او علم باشد
دیگر دم شیران ندارد بازدم وقتی
یک دم میان دست او تیغ دو دم باشد
شد دشمن او دشمن ما،دوست دارش دوست
فرقی ندارد از عرب یا از عجم باشد
او بارگاهی هم ندارد حکمتی دارد
باید برایش در دل شیعه حرم باشد
آن کس که از تابوت او بیرون کشیده تیر
حق داشته گر قامتش از غصه خم باشد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_حسن_ها
السلامعلیک یا کریماهل البیت
با گریز به بقیع
می نویسم حُسن می خوانم حَسَن
من کویر تشنه ، بارانم حسن
بین ظلمت، ماه تابانم حسن
روز محشر باب رضوانم حسن
با نگاهش می رود نوکر بهشت
با حسن باشد چه حاجت بر بهشت
دست های اوست جنّت آفرین
روی ماهش، نور فردوس برین
دیده اش سرچشمه ی ماء مَعین
سایه اش عرشی ست بر روی زمین
جمع شد در او تمام حُسن ها
خوانده اند او را امام حُسن ها
سفره دار است و دلش باب کرم
ما گدا و اوست ارباب کرم
بحر حق را دُرّ نایاب کرم
اوست هر تصویر در قاب کرم
پهنکرده سفره ای شاه کریم
که در آن پیداست جنّات نعیم
سفره ای از جنس بال جبرئیل
از دلش جوشیده زمزم ،سلسبیل
ریزه خوارش نوح و موسی و خلیل
هر ملک دل را به آن بسته دخیل
پای این سفره فلج ها پا شدند
کور مادرزادها بینا شدند
نان او رزق تمام عمر ماست
گندمش سرمایه ی شاه و گداست
آن چنان او مظهر جود وسخاست
دشمنش هم با عطایش آشناست
بر سر اطعام او کافر نشست
شد به لطف نان او یکتاپرست
او اگر چه در شجاعت حیدراست
یک تنه پیروز بر صد لشکر است
تیغ صلحش، گاه برّنده تر است
مثل صدها فتح جنگ خیبر است
تیغ صلحش ،مصلحت اندیشه بود
ریشه ی تزویر را چون تیشه بود
گاه هم شد پاسخش دندان شکن
رفت میدان در جمل استاد فن
ریخت سرها پای رزمش از بدن
ذکر اهل عرش شد جانم حسن
راه ِ امّ الفتنه را با تیغ بست
شاخ شیطان را به یک ضربه شکست
بَه ! چه رویایی ست باران بقیع
روی گنبد،صحن و ایوان بقیع
وعده ی ما در شبستان بقیع
محفل شعر ِامامان بقیع
می شود ابیات ناب شعر ما
وصف ایوان طلای مجتبی
هست امّید دل ما، منتقم
جان دهد نام حسن را منتقم
محشری برپا شود با منتقم
می دهد وقتی که فتوا منتقم
می شود وقت عمل بر وعده ها
می رسد روز عذاب جَعده ها
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز 7 ماه صفر
سند اول: «تثبیت الامامة»
قدیمی ترین منبعی که در این زمینه تا به حال یافت شده کتاب « تثبیت الامامة»تالیف «سید قاسم بن ابراهیم الرسی» است که در سال 246 وفات یافته است. وی که خود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، از زهاد و عباد و علمای زمان خویش بود که دارای تألیفات فراوانی است. گفتنی است وی از روات احادیث هم بوده است و بدون واسطه از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت نقل میکرده است. وی در کتاب خویش چنین آورده است.
«الامام الحسن علیه السلام ابوه الامام امیرالمومنین علی علیه السلام، امه فاطمه الزهراء سلام الله علیها، ولادته: ولد فی المدینه لیلة النصف من شهر رمضان فی السنة الثالثة للهجره، القابه: التقی، الزکی، السبط، وفاته: توفی فی السابع من شهر صفر سنة خمسین من الهجرة»
سند دوم: قول شهید اول
یکی دیگر از کسانی که قائل بودند شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر واقع شده است، شهید اول (متوفای 786) می باشند ایشان در کتاب شریف «دروس» می فرمایند: الامام، الزکی، ابومحمد الحسن بن علی سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة … و قبض بها مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین من الهجرة.
سند سوم :«مرحوم کفعمی»
یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی در هفتم ماه صفر شده است، علامه بزرگوار و محدث کبیر مرحوم کفعمی صاحب کتاب شریف «مصباح» می باشد ایشان در این کتاب چنین می فرماید:
» ولد فی یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة ثلاث من الهجرة و توفی یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة خمسین من الهجرة.
سند چهارم: پدر بزرگوار شیخ بهایی
یکی دیگر از بزرگانی که قایل به شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم صفر می باشد مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب «وصول الاخبار الی اصول الاخبار» می باشد وی که متوفای سال 984 هجری است در کتاب خویش میفرماید: « هو الامام الزکی ابومحمد سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة مسموما فی المدینة یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة تسع او ثمان و اربعین و قیل سنة خمسین من الهجره عن سبع و اربعین سنة.
جهت دوم: سیره علماء
سیره علمی علماء و متشرعه و سنت عملی آنها اینگونه بوده است که حضرات در روز هفتم ماه صفر، در کلیه بلاد شیعه اقامهی عزا مینمودند. خصوصا این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم پس از ورود آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری«قدس سره» به قم و تاسیس حوزه، دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه و اقامة عزا نمودند؛ و پس از ایشان تحفّظ این سنت سیرهی بزرگانی همچون آیات عظام بروجردی و گلپایگانی«قدس سرهما» -که هر کدام در زمان خود مسئولیت حوزه را به عهده داشتهاند، بوده است.
انتخاب شفقنا از مرکز تخصصی ائمه اطهار (ع)
منابع:
1. شهید اول، دروس: ج2، ص7.
2.کفعمی، المصباح: ص509.
3. علامه شیخ حسین بهایی، وصول الاخبار:ص42
❣﷽❣
🥀#سینه_زنی_امام_حسن_ع
🥀#شور
♨️#پیشنهادم 👌👌
بسم رب جنون یاحسن ابن علے
اسمتو میزنم جار آقا من علنے
توی سینه زنی هام تویی ذکرلبم
باعث مستیہ این شبای منے
می نابم حسن
رگ خوابم حسن
تویی هستی من
تب وتابم حسن
🥀یامولا حسن یا مولا
ای که باتو بهارم بی تو مثل خزون
عمریه نام زیبات ورد رو لبمون
رمز مستی دل یا حسن بن علی
خالی جای نامت آقا بین اذون
ای جانم حسن
جانانم حسن
ای تو معنی
ایمانم حسن
🥀یامولا حسن یا مولا
اره من حسنی ام عاشق حسنم
وقف شاه کرم شد قلب و جون و تنم
هردمم یاحسین و بازدمم یاحسن
من غلام و گدای شاه بی کفنم
ای یارم حسین
دلدارم حسین
ای تو اربابمو
کس و کارم حسین
🥀یامولا حسین یا مولا
🌹هدیه به حضرت معصومه سلاماللهعلیها صلوات
8. بیان داستان.mp3
2.21M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_هفتم
#بیان_داستان
گفت توخونه با خانومم حرفم شد ، نزاع بالا گرفت ، خیلی ناراحت شدم ، عصبانی شدم ، محکم سیلی زدم تو صورت خانومم ، از خونه زدم بیرون ، خجالت میکشیدم تو خونه بمونم !
از خونه اومدم بیرون ، پشیمان شدم ، چرا من این کارو کردم ؟ چرا من سیلی زدم به خانومم ، اومدم پیش یکی از رفقا گفتم فلانی من امروز یه اشتباهی کردم ، عصبانی شدم سیلی زدم به خانومم ! الان دیگه خجالت میکشم ، روم نمیشه برگردم تو خونه ، چیکار کنم ؟
گفت یه جعبه شیرینی بگیر ، یه دسته گل بگیر، برو خونه از خانومت عذرخواهی کن از دلش بیرون بیار ، شیرینی گرفتم ، گل گرفتم ، اومدم درِ خونه در زدم ، هر دفعه خانومم میومد درو باز میکرد ، اما این بار دخترِ کوچولوم اومد ، تا نگاه به من کرد ، سرشو پائین انداخت رفت داخل خونه ...!
اومدم با شرمندگی یکی یکی اتاقهارو نگاه کردم ، دیدم خانومم نیست ، دیدم تو اون اتاق عقبی یه گوشه ای نشسته زانواشو تو بغل گرفته ، سرشو رو زانوش گذاشته ، نشستم جلوش ، شیرینی رو گذاشتم ، گل رو گذاشتم ، گفتم خانوم ببخشید، اشتباه کردم عصبانی شدم ، دستِ خودم نبود سیلی به شما زدم عدرخواهی میکنم
دیدم سرشو بلند کرد ، همینطورکه آهسته آهسته اشک میریخت گفت: شوهرم عیبی نداره ، اتفاقی که افتاده ، اما یه خواهشی ازت دارم ، این بار اگه خواستی بزنی ، جلو دخترم نزن ! از موقعی که سیلی به من زدی این دختر خرد سالم ، دستشو رو صورتم گذاشت ...
اِاای ی ی زینب زینب زینب ...
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
9. گریز به کربلا.mp3
2.72M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_هشتم_و_پایانی
#یک_گریز_کوتاه_به_کربلا
حالا که فهمیدی تو کوچه ها چه اتفاقی افتاد ، بزار این یه بیتو بخونم التماس دعا :
مادر دیدم که خصمِ ستمکارریخت برسرت ، یازهرا یازهرا ... خدا میدونه من با این یک بیت شعر مدت ها گریه میکردم !
مادر :
دیدم که ریخت خصمِ ستمکار بر سرت
قدم نمی رسید که خود را سپر کنم
( شاعر : حاج غلامرضا سازگار )
اِاای ی ی .. قربونِ این خانومِ 5 ساله برم ، که زبان حالش اینه میگه دستم نمیرسید ، اگه مدینه قدت نرسید که دفاع کنی از مادر ، اما کربلا تلافی کرد ، کجا ؟ هر موقع می اومدند بچه هارو کتک بزنند، می دوید بازوشو سپر میکرد ، رقیه رو نزنید ، سکینه رونزنید ، آآی ی آی بابا بابا بابا ...
به جانِ مادرت زهرا ،
پدرجان از تو ممنونم
که من با پا تو را خواندم ،
تو با سر آمدی پیشم ... !
شاعر : #جواد_زمانی
بیش از همه به حالِ زینب دلم بسوخت
(آخه) مادر کسی مقابلِ دختر نمیزند !
شاعر : #حاج_سید_رضا_موید
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
2. مدح امام حسن ع.mp3
4.16M
قسمت دوم
#مدح_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
یوسفِ آلِ پیمبر،
شهِ لاهوت مقام
نجلِ شاه مدنی ،
قافلهسالارِ انام
اولین سبطِ نبی ،
فخرِ نبیینِ عظام
دومین حجتِ برحق و
امام اِبنِ امام
گوهرِ بحرِ جلالت ،
دُرِ فرخنده صدف
پور زهرا و نخستین پسرِ شاهِ نجف
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
( پیغمبر امام حسن و امام حسین را روی دوشش سوار میکرد)
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
( حضرت نماز میخوند ، امام حسن و امام حسین روی دوشش می آمدند ، آهسته از سجده بلند میشد ، عزیزانش را از روی شانه برمیداشت ، دوباره به سجده میرفت ، امام حسن و امام حسین به دوش پیغمبر، ص )
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
میگشودی لبِ دُر پرورِخود
بر گُفتار
میربود از دلِ هر رهگذری
صبر وقرار
( امام حسن را روی دوشش سوار میکرد ، با خودش می برد مسجد ، وقتی امام حسن حرف میزد ، آنقدر با نمک حرف میزد ، هر کسی صداشو میشنید ، می ایستاد ، مجذوب صدای دلنشین امام حسن میشد ،
میشدی چونکه بهدوشِ
شهِ لُولاک سوار
میگشودی لبِ دُر پرورِخود بر گُفتار
میربود از دلِ هر
رهگذری صبر وقرار
بوسه میزد به لبش
پادشهِ عرش وِقار
لذت از صحبت او ،
فخرِ رسالت می بُرد
سویِ مسجد حَسنش را
به جلالت میبُرد
شاعر :
#عویض_بازرگان ( فاخر )
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تا ابد بانیِ
کل مهربانی ها ، حسن
لافتی الا علی و
لا کریم ، الا حسن
#مربع_ترکیب_بند
#شاعر_محمد_حسین_رحیمیان
شب کربلا مثل روز است روشن
( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... )
شب کربلا مثل روز است روشن
بقیع تو اما ، شبی تار دارد
ضریح حسین است شش گوشه اما
ولی دورِ قبر تو دیوار دارد
#آقا_جان
تو در کوچه های مدینه غریبی
( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟
الهی بشکند دست مُغیره
که بینِ کوچه ها ،
بی مادرم کرد ...
#شاعر_استاد_سازگار
#حاج_سید_رضا_تحویلدار
مپرس از ماجرای کوچه
با کس هم نخواهم گفت
ولی آنقدر میگویم
آرزوی مرگ خود کرد
( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... )
ای کاش من حسن را
با خود نبرده بودم
تا پیشِ چشم این طفل
سیلی نخورده بودم ...
#حاج_سید_رضا_تحویلدار
چه می شد گر مرا مادر
از آن کوچه نمی بردی
من آن جا را نمی دیدم
توهم سیلی نمی خوردی ؟
امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ...
همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ...
#آقا_جانم
مرغ پریده دلم
خدا خدا خدا کند
گِرد مدینه گردد و
حسن حسن ، صدا کند
تیغ فلک هزار بار
اگر سرم جدا کند
به حقِ حق ، نمیشوم
ز کوی تو جدا حسن ...
#محفل_اشک_حرم_مطهر
1. 28.1.1401.mp3
6.42M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تا ابد بانیِ
کل مهربانی ها ، حسن ...
#محفل_اشک_حرم_مطهر
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین