🏴🏴🏴 ادامه بارگذاری مجلس فاطمیه ۱۴۰۱ #حاج سید رضا نریمانی #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️

پر از حاجتم حاجتم را روا کن گره های کوره مرا باز وا کن دلی بی قرارم قرار دلم شو غبارم مرا خاک پا کن میان قنوتت میان نمازت مرا هم دعا کن مراهم دعا کن فقط خوب ها نه کمی مال من باش بد و خوب را کم تر از هم سوا کن دو دست پر از خواهشم را بگیر و اگر که دلت امد ان دم رها کن شبی بین روضه بگو وای مادر شبی بین ما مادرت را صدا کن همان جا جدا کن ز تن روح ما را و این جسم را خاک در کربلا کن ************ سر مزارت اگر اه اه میگیرم اگر سراغ تو را گاه گاه میگیرم کشیدن بدنم تا کنار تو سخت است چه خار ها که ز پا بین راه میگیرم گرفته ام کمک از شانه حسین و حسن پر از ترک شده ام تکیه گاه میگیرم مغیره روی سرم سایبان من را ریخت اگر به سایه طفلم پناه میگیرم کمی کبود و کمی هم سیاه شد رویم مرا ببخش که از تو نگاه میگیرم فقط نه خاک مزارت که چند وقتی هست حسین را ز حسن اشتباه میگیرم به گریه گفت به بابا حلال کن من را اگر ز روی تو روی سیاه میگیرم هر ان زمان که دو چشمان زجر میبینم به زیر چادر عمه پناه میگیرم شرمی اخر از خدا کن یا حیا از جد ما کن گیسوانم را رها کن من یتیمم من یتیمم مانده ام با دست بسته پیکرم در خون نشسته استخوان هایم شکسته من یتیمم من یتیمم من ندارم رو سری موی سر خود را بپوشم میزنی با دست سنگینت چرا سیلی به گوشم مانده ام از قافله جا زجر و تنهایی صحرا نیمه شب اخر مرا با خنده ات تو می کشی ای داد بی داد ناز من را با لگد یا تازیانه می کشی ای داد بی داد وای از این درد یتیمی وای مناز شام تارم دختری امد کنارم طعنه زد بابا ندارم من یتیمم من یتیمم بر لبم اهی دوباره گشته چشمم پر ستاره مانده ام با گوش پاره من یتیمم من یتیمم جای دختر های پیغمبر مگر بزم شراب است میزند با خیزران روی لبت گویی ثواب است تشت زر از خون لبالب وای من از حال زینب دیده ام خون می چکد از ریشه های حنجرش ای داد بی داد می شود مهمان من در کنج ویرانه سرم ای داد بی داد وای از این درد یتیمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

▪️#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام ▪️#شهادت_حضرت_زهرا_س 🎤مداح :حاج سیدرضا نریمانی ۱۴۰۱ @majmaozakerine #کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین

من ایستاده بودم دیدم که در افتاد حسن ناله می‌زد، بابا مادر افتاد تو افتاده بودی درم روی پهلوت دیدم هر کی رد شد لگد زد به پهلوت قنفذ کمر بست به کمر شکستنت می‌خواست پیش مغیره ادعّا کنه مغیره خواست کم نیاره پیش اون با لگدی هم شده شر به پا کنه اون روز دشمن هستیمو از حسد گرفت اون روز دشمن از هر کسی مدد گرفت هر کس اومد چادرشو لگد زدو هر کس می‌رفت چادرشو لگد می‌زد یه جای سالم به تن نداری دیگه چی می‌خواد از بدن تو داد می‌زنم اما شمر نامرد برنمی‌داره پا از تن تو پیش چشمای خیس مادرت کهنه خنجرش روی حنجرت کاش می‌شد برات کاری کرد حسین (داره جون به لب می‌شه خواهرت) 2 اونقده دورت شلوغ حتی سخت برا تو نفس کشیدن از بس که گرمه غارتت هستند (اشک چشامو حتی ندیدن) 2 از روی زخمات خون شده جاری برات بمیرم یاری نداری نمی‌ذارن که بیام کنارت (چیکار کنم تو طاقت بیاری) 2 با مادر، مادر کشتی خواهرو با یا رب، یا رب کشتی مادرو با بی‌رحمی زد تیر آخرو حسین جانم آه ای مادر من بمیرم دیگه جا نیست شده نیزه در نیزه من بمیرم می‌کشی آه با فرود هر نیزه نیزه رو نیزه چه جای عرضه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

▪️#زمزمه ▪️#شهادت_حضرت_زهرا_س 🎤مداح :حاج سیدرضا نریمانی ۱۴۰۱ @majmaozakerine #کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین

فاطمیه شد دل پریشونه آسمونم از غصه گریونه همه‌ی عالم سینه‌زن می‌شه (وقتی که زهرا نوحه می‌خونه) 2 جَمَعوا اَلحَطَبِ الجَزلِ علی بابِ داری هیزم آوردن دست بسته علیمو کشیدن بردن غربتو دیدن ولی مردم به جای یاری خندیدن وای یا رسول الله (شد ادا آخر، حَق ذِی القُربی) 3 (آه یا زهرا، آه یا زهرا) 4 این چه رسمیِ اُف به تو دنیا آتیش و جنت سیلی و حورا واژه‌ها دارن همه می‌سوزن (وقتی که مقتل می‌رسه اینج) 2ا وَ النارُ تُسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهی شعله زد آتیش عاقبت تبانی کرد با لگد آتیش دود بود و دود (هیچ رحمی نمی‌کرد آتیش نَمرود) 2 وای عاقبت در سوخت، (من توی آتیش ولی حیدر سوخت) 3 چی بگم از این غم بی‌تکرار راز ناگفته است قصّه‌ی مسمار هنوز انگاری از دلِ تاریخ داره می‌خونه مادری غم‌خوار رَکَلَ البابَ بِرِجلِه فَرَدَّهٌ عَلی با لگد در زد نالمو شنید ولی باز مکرر زد تو سکوتی سرد رد شدن از روی در چل نفر نامرد آه وَ اَنَا حامِل، بچمو گرفت ازم ضربه‌ی قاتل (آه یا زهرا، آه یا زهرا) 4 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

▪️#زمینه ▪️#شهادت_حضرت_زهرا_س 🎤مداح :حاج سیدرضا نریمانی ۱۴۰۱ @majmaozakerine #کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین

به نامِ مادری که عَطرِ نامِ او به نامِ زَن همیشه داده آبرو به نامِ مادری که زندگیِ ما به نامِ نامیَش گرفته رنگ و بو می‌مانم، شبیهِ مادرم می‌مانم، به پای باوَرم می‌مانم، مدافعِ حَرَم میانِ کوچه عَطرِ بهارِ فاطمه‌ست شکوهِ مادران، از وقارِ فاطمه‌ست حیای بانوانِ عَفیفِ این دیار حجابِ دختران، یادگارِ فاطمه‌ست یافاطمه مَدَد، یافاطمه مَدَد به پاسِ اُمَّتِ دلاوَر و صبور به پاسِ مِلَّتِ مُجاهد و غیور به پاسِ حُرمَتِ حَریمِ اَهلِ‌بیت به پاسِ مَهدِ عشق و شور و عِلم و نور می‌مانم، به پای کشورم می‌مانم، کنارِ رهبرم می‌مانم، مدافعِ حَرَم می‌مانم چنان شده حَرَم، خاکِ پاکِ این وَطَن فداییَش شدن، باشد افتخارِ من شده ولایتِ عاشقانِ حیدری به عشقِ میهَنَم بگذرم ز جان و تن (علی علی مَدَد، مولا علی مَدَد) ۶ به یادِ مُصطفیٰ و صَدر و هِمَّتش به یادِ آرمان و عصرِ غربتش به یادِ عَظم و عَهدِ حاج‌قاسم و به یادِ محسن و غَمِ شهادتش می‌مانم به پای این عَلَم می‌مانم به پای این قَسَم می‌مانم مدافعِ حَرَم می‌مانم منم فداییِ راهِ سُرخِ انقلاب فدای راه قرآن و غیرت و حجاب منم مدافعِ اقتدارِ کشورم به شوقِ لحظه‌های ظهورِ آفتاب عزیزِ فاطمه، یَابن‌َالحَسن بیا