eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.9هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
359 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
میدونم آقا با اشک و آه کنار شیش گوشه ی شاه کربلایی در پایین ِ پا ،روضه گرفتیو به یاد پیکر ِ روی عبایی شد وقت مرور روضه ی جوونی که تو کربلا شد ارباً اربا با دیدن زخمای تنش، شده سپیدموی باباش میون اعداء العجل الامان بیا به پیکر صد پاره ی روی عبا العجل الامان به سر زخمی ِمؤذّن کربوبلا العجل به حقّ اکبر العجل.... ➖➖➖➖➖ با کُنده ی زانو اومدم کنار تو نفس بکش عزیز لیلا پاشو پسرم ببین داره کنار جسم بی جونت ،جون میده بابا صورت میزارم به صورتت تا که کمی آروم بشم، دلم شکسته اما چطوری آروم بشم‌وقتی می بینم که تنت از هم‌گسسته من شدم نیمه جون با دیدن شکاف ِرو سرت ای اکبرم آه ببین پیش تو میون این همه دشمن رسیده خواهرم العجل به حقّ اکبر العجل.... ➖➖➖➖➖➖ دارم می چینم روی عبا یکی یکی پاره های جسمتو با درد پرپر شدی ای لاله ی من جلو چشام با کینه ی دشمن نامرد هر گوشه ی کربلا نشونه‌مونده از تنت چرا ،علی ِاکبر بدجوری تو رو شکسته اند نشد بشی عصا برا پیری مادر پیر شدم از غمت به روی این عبا چقد تو پاره پاره ای آه از این سرنوشت ماه ِلیلا چرا ستاره در ستاره ای العجل به حقّ اکبر العجل.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
آقا دوباره با پای دل رفتی کنار علقمه با درد بسیار جاری میشه مثل مشک ِ پاره اشک تو با دیدن دست علمدار ارباب اومده پیش تن برادرش با ناله و قد ِخمیده در بین صدای هلهله بوسه زده با گریه بر دست بریده العجل الامان به سری که شکسته با عمود آهنین العجل الامان به قمری که خورد با صورتش روی زمین العجل به حقّ عباس العجل.... ➖➖➖➖➖➖ زبان حال حضرت عباس علیه السلام شرمنده اخا نشد برای اصغرت آبی به خیمه ها بیارم دستم به فدای اصغرت از غم خشکی لبش در احتضارم شرمنده نمونده دستی که به احترامت بزارم به روی سینه من رو نبری به خیمه گاه تا که نبینه زخمای من رو سکینه آه ببخش ،یا اخا اولین روزه که میفته از دستم علم میدونم بعد من تو می میمونی وبی پناهی اهل حرم العجل به حقّ عباس العجل... ➖➖➖➖➖➖ وقتی که با صورتم زمین خوردمو موی سر من با خون حنا شد اومد مادر تو فاطمه پیش تن بی دست من صاحب عزا شد حالا تو شبیه مادرت کنار پیکرم یه دست به پهلو داری عبّاس بمیره ولی نبینه که شدی بی یاور و اشک تو جاری تیر از این چشم بکش بزار یه بار دیگه ببینمت برادرم الوداع نورعین سلام ِآخرم رو برسون به خواهرم العجل به حقّ عباس العجل... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
بازم شب عاشورا رسیدو چشم تو دریاییه غریب زهرا آقا میدونم دلشوره داری مث عمه زینبت برای فردا امشب شب آخریه که حسین برای خواهرش زینب پناهه فردا زیر سنگ و نیزه ها زخمی‌و بی غسل وکفن تو قتلگاهه العجل الامان به شاه تشنه ای که شد سر از تنش جدا العجل الامان به حنجر بریده ی امام کربلا العجل بحق زینب العجل.... ➖➖➖➖➖➖ خواهر شب آخریه که کنار من میون درد، آروم‌میگیری دارم می بینم که عصر فردا میون یه مشته بی حیا اسیری می بینی تن صدپارمو به زیر نعل تازه ی مرکب دشمن وای ِمن از اون لحظه که می زنی تو بوسه بر رگ بریده ی من خواهرم می بینی بر سر غارت پیراهنم دعوا میشه آه تن زخمی ام سه روز وشب رها رو خاک این صحرا میشه العجل بحق زینب العجل.... ➖➖➖➖➖➖ امشب میره با دیدن گلهای حرم تو خیمه ها غم از دل تو فردا سر هر کدومشون میره به روی نیزه ها مقابل تو امشب زیر سایه ی اباالفضلی و فردا شب اسیر حرمله ها یه خیمه ی نیم‌سوخته میشه مأمن تو و بچه ها میون صحرا خواهر مضطرم وقت جدایی من و تو دیگه سررسید می بینم روی تل تمومی موهای تو میشه فردا سفید العجل بحق زینب العجل.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
شد وقت مرور روضه ی آب و ترکهای لب علی ِ اصغر آقا شدی از صدای العطش تو خیمه ی رباب ،دو‌باره مضطر داری می بینی حسین به میدون اومده با کودک ِنخورده آبش خونه دلت از خواهشی که تیر سه شعبه ی عدو شده جوابش العجل الامان به خونی که حسین پاشیده سمت آسمون العجل الامان به کام خشک کودکی که تر شده با خون العجل به حقّ اصغر العجل.... ➖➖➖➖➖➖➖ زبان حال امام حسین با حضرت علی اصغر علیهماالسلام: لبخند می زنی میون دست و پا زدن ای تشنه لب کنار دریا خوشحالی که دادی جون علی مثل برادرت تو هم تو راه بابا ای حرمله، پاسخ تَلظّی ِعزیز قلب من چرا شده تیر شش ماه ی بی گناهمو مقابلم گرفتی با سه شعبه از شیر رفتی ای اصغرم قسمت نشد که بشنوم من از لبت بابا شد حروم اصغرم آبی که مِهر ِمادر منه به تو چرا العجل به حقّ اصغر العجل..... ➖➖➖➖➖➖ زینب بیا باهم بکشیم سه شعبه رو از میون حنجر اصغر می ترسم همین که از گلوی نازکش دربیارم ،جدا بشه سر باید چی بدم جواب مادرش رو که‌تو خیمه گاه چشم انتظاره حالا چه جوری میخواد سر علی رو روی نیزه ها کنه نظاره وای ِمن، می بینه سرش رو در میون سلسله،تو راه شام پاسخ ِگریه هاش میشه لبخند تلخ حرمله، تو راه شام العجل به حقّ اصغر العجل..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
ادامه سبک های ده شب محرم ارسال شد روی بزنید⬆️⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و قال الصادق و مولای ، ششمین نور حی داور فی طین ، قبر الحسین ، شفاءن ،  و دواءالأكبر غم اگه داری رو به کربلا کن با یه سلام دلت رو با صفا کن اول هر ماه با یه ذره تربت دردای لاعلاج تو دوا کن من إسمه دوا حسین و ذکره شفا حسین به خدا ، زنده می‌کنه مرده رو ، ذکر یاحسین یا مولا یااباعبدالله ...... و قال الصادق و مولای ، مروج غم ثارالله حنکوا ، أولادکم ، بتربة اباعبدالله خدا بیامرزه پدرامونو ما رو با اهلبیت آشنا کردن کام ماهارو وقت ولادت با تربت کربلا وا کردن گفته در ، گوشم پدر حرکت کن ، در این مسیر دلبندم ، نوکر بمان فرزندم ، نوکر بمیر یا مولا یااباعبدالله ...... و قال الصادق و مولای ، حجت خالق لم یزلی زار الله ، فوق عرشه ، من زار ، حسین بن علی تا میتونی عرض ارادت (ب) کن فکری برای قبر و قیامت کن میخوای که در پناه حق باشی برو حسینشو زیارت کن به سینه ، دست ادب خم شو رو برو حسین برای ، فرج آقا داد بزن بگو حسین یا مولا یا اباعبدالله
آتش گرفته جگر امام صادق می سوزد از پا تا سرِ امام صادق فریادِ وااماما ؛ می آید از مدینه برای نورِ عینش ؛ زهرا زند به سینه آه و واویلا ...... دوباره در مدینه با هیزم رسیدند خانه آقای مرا آتش کشیدند آن یادگار زهرا ؛ میان آتش و دود به یاد میخ داغ و ؛ سینه مادرش بود آه و واویلا ...... آقای ما رو بی عبا از خانه بردند پای برهنه بی عصا از خانه بردند این بوده احترامِ ؛ بزرگ خانواده ابن ربیع سواره ؛ آقای ما پیاده آه و واویلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
361.4K
دودمه هیئتی و دسته سینه زنی (دسته‌ی اول) آقا بیا که جدّ تو شبانه شده به سوی بزم مِی روانه بی امان دویده ناسزا شنیده ( تو را صدا زده در آن‌کوچه ها وقت جسارت گفته مهدی بیا ) (۲) بحقّ صادق عجل لولیک الفرج... (دسته‌دوم) آقا بیا ، ششم امام مظلوم آخر شده با زهر کینه مسموم شهید از جفا شد روضه ها به پا شد ( منتقم ِصادق آل عبا برای خونخواهی جدّت بیا ) (۲) بحقّ صادق عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
با موضوع شهادت حضرت صادق علیه السلام السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها مقیم خاک غریبان ولی عصر ای زائر دیار حبیبان ولی عصر یک گو‌شه ی بقیع شده خیمه ی عزات خاک بقیع، گِل شده از اشک ندبه هات نه گنبدی ست تا که شود سایه ی سرت نه گریه کن که لطمه زند پای منبرت حرف از ضریح و مرمر پای مزار نیست حق می دهم که چشم ترت را قرار نیست با اشک ِ شرم، از تو نوشته چنین قلم قبر رییس مذهب شیعه ست بی حرم شیخ الائمه ای که هزاران بلا کشید از کینه های دشمن ظالم شده شهید از چه شده ست بی حرم وصحن و بارگاه پیش مزار خاکی او روضه شد گناه روضه برای حمله ی دشمن به خانه اش شعله زدن به راز و نیاز شبانه اش او را عدو بدون عبا برده با غضب خیلی جفا کشیده از او نیمه های شب او را کشانده روی زمین، خصم بی ادب با ناسزای او شده هر لحظه جان به لب در کوچه ها دویده و اشکش روان شده با یاد داغ روز دوشنبه کمان شده روز دوشنبه ای که به زهرا کتک زدند بر زخم قلب حضرت حیدر نمک زدند روز دوشنبه ای که حسن دید مادرش افتاده بین کوچه و بشکسته یک پرش کم کم گریز روضه شده کوچه های شام ناموس اهل بیت و گذر بین ازدحام بودند عمه ها سپر سنگ بغض بام سنگی رسیدو نقش زمین شد سر امام در بین کوچه قامت عمّه شده کمان عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋 شاید همین ساعت ها بود مشغول نماز شب و تهجد و شب زنده داری بود بدون اینکه اجازه بگیرند بدون اینکه دغل باب کنند از بالای دیوار ریختن تو خونه امام صادق اصلا انگار بعد واقعه در و دیوار بعد اون فاجعه ای کهمادرشو بین در و دیوار گذاشتن تو مدینه دیگه اذن دخول نمیگیرن پیرترین امامان مارو با سر برهنه بی عبا از خونه نیمه شب کشوندن بیرون نانجیب ابن ربیع سوار بر مرکب حضرت پای پیاده نفس نفس زنان دنبال مرکب وارد بر منصور شدن همه دیدن سه مرتبه منصور شمشیر کشید اما بلافاصله شمشیرشو غلاف کرد از حضرت عذر خواهی کرد آقا روباچه عزت و احترامی برگردون به منزل حاجبا نش اونجا بودن پرسیدند امیر چرا کار یکسره نکردی گفت هر بار که شمشیر کشیدم تمثال پیغمبر اکرم و دیدم به من فرمود منصور اگه یه آسیبی به فرزندم جعفر برسه خودم نابودت می کنم یا رسول الله همیشه بلاگردون بودی یه شمشیر برهنه بالا سر فرزندت نتونستی ببینی اما کربلا چه اتفاقی افتاد صلّت على جسم الحُسين سيوفُهم
📋 میخوام آبروی تو باشم دیگه با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میخوام آبروی تو باشم دیگه زلال مثل بارونِ چشمام بشم خوشم اسمم شیعه‌ی جعفری می‌خوام زینت اسم آقام بشم می‌خوام توو عمل یار تو باشم تا زنده‌م گرفتار تو باشم اجازه بده من روسیاه فُضَیل بن یسار تو باشم گرفتم سراغت رو از هر روایت آقا از احسان و لطف تو داره حکایت آقا بذار که بمونم توو سایه‌ت آقا الهی! نگیری، از این بنده شاگردی رو که باشم، برا تو، حکیم و بروجردی و «یامظلوم! یا امام‌صادق!» می‌خوام پای عهدم بمونم دیگه همون عاشق خوب سابق بشم تو آقای من جعفر صادقی می‌خوام مثل تو دیگه صادق بشم با تو عشق واسه دلها مفهومه با عشقت دل آدم آرومه توو دنیا با تو عجین دلم مسیر بهشت اینجا معلومه ما دوختیم به راه و مرام تو چشمامون و می‌سازیم به سبک تو تصویر دنیامون و به دنیا نمیدیم آقامون و الهی که باشیم ما هم لایق نوکری برای تو زینت باشیم تا دم آخری «یا مظلوم یا امام صادق» ـ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
📋 میون سجاده‌ای و خونه‌ی تو محاصره‌ست با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میون سجاده‌ای و خونه‌ی تو محاصره‌ست توو ذهن روضه‌های تو، ردپای یه خاطره‌ست روضه‌ی دود و هیزمه، روضه‌ی داغ میخ در دور و بر خونه‌ی تو، غم داره میزنه شرر امشب سر تو می‌ریزند پیش نگات میشه خونه دشمن چیکار کنم غم زده شررت، بس که دور و برت ریخته روی سرت، این ماتم کسی نبود یار و هم‌سفرت، تا بشه سپرت خون شده جیگرت، از این غم بردن تو رو با یه لباس ساده دشمن سواره و شما پیاده «واویلتا مولا امام صادق» تو پیرمردی و دارن نامردا میزنند تو رو پای پیاده با طناب توو کوچه می‌کِشن تو رو روضه‌ی تو شبیه شده به روضه های فاطمه دردم از اینه دشمنت، از تو نداره واهمه از دور که روز تو شب شد توو شعله‌ها چشمت گریون زینب شد خودت بخون روضه‌های غم و روضه‌ی حرم و خیمه و علم و، ای آقا به ما بگو از هجوم و شتاب از جفای طناب رنج بزم شراب، ای آقا بردن تو رو با یه لباس ساده دشمن سواره و شما پیاده «واویلتا مولا امام صادق» کاش میتونستی سرت و بزاری رو شونه‌ی من وخیمه حالت فاطمه که تر شده گونه‌ی من علی مظلوم و ببخش نگار دردونه‌ی من که خونه‌ی امنی نبود برای تو خونه‌ی من اشکات دلم رو خون کرده دلم پر از غصه، دلت پر درده تو رو خدا با غما خو نگیر، از علی رو نگیر دست به پهلو نگیر، زهرا جان بجز تو دردم رو به کی بگم حالا تو هم رو میگیری ازم، زهرا جان گریه نکن دنیام و غم میگیره الهی علی برات بمیره ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴👆👆👆 بارگذاری مجلس شب ششم محرم ۱۴۰۲ _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️