بسم الله الرحمن الرحيم
#یامهـــدے(؏ج)
#اشعار سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
#شاعر:آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
- رسیده اشکم ازدیده به دامن
غم وغصه زده آتش به خرمن
بیابرآتشم آبی بیفشان
چو خشکیدی بیابر دیده ی من
خمینی رفت ازدنیا،دریغا
نمانده سایه اش براین سر ما
به چه عشق تو را سودا کند دل
که همتای تو را پیدا کند دل
گلی با رنگ و بوی تو نبیند
اگر صد چشم خود را وا کند دل
خمینی رفت از دنیا دریغا
نمانده سایه اش براین سر ما
امام مهربان رفت از بر ما
چوروحی پر کشید از پیکر ما
زخیل عاشقان آیدنوایی
که پر زدآرزو از دفتر ما
خمینی رفت ازدنیادریغا
نمانده سایه اش براین سر ما🖤
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
در شهادت امام جواد علیه السلام
کربلایی رحیم فیضی اردبیلی
سبک: یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ
یابنموسی الرضا شیعیه احسان ائله
او گوزل قبرووه سن بیزی مهمان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
ای جواد ای گُل گلشن آل عبا
ماتمونده ائدر عالَم و آدم نوا
مرقد پاکووه شیعهلر اولسون فدا
شیعهنی دعوتِ روضهٔ رضوان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
شهر بغدادیده ظلمیله مسموم اولان
اثرِ زهریدن عارضی گول تک سولان
جگری دوغرانوب لبلرینه قان دولان
سسلدون گل آنا یاسیمه افغان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
بو عزاده آقا باشه قرا باغلاروق
یانهیانه سنون محنتووه آغلاروق
قاره کوینک گیوب سینهمیزی داغلاروق
لطفووی شامل شیعهٔ نالان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
معتصم مکریله دعوت ائدوبدور سنی
غرق آه و غم و محنت ائدوبدور سنی
جَبریله دعوت شربت ائدوبدور سنی
سویلهدی میل ائدوب حظِّ فراوان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲
شربتی میل ائدوبسن جگرون قان اولوب
محنتوندن آنون فاطمه گریان اولوب
جنّتی تَرک ائدوب حُجرووه مهمان اولوب
سسلنوب جان بالا آز ئورهگیم قان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
ای رضانین جوان اوغلی جوادیم بالا
هِیچالوبالایاقدوشمهچوخحالدان حالا
آز منیم قلبیمون مجمرینه کوز قالا
سینهمی داغلیوب آز منی گریان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
معدن جودیسن بابِ سخادور آدون
سن رضا اوغلیسان رمز شفادور آدون
عالمین دردینه عین دوادور آدون
شیعهنین دردینه یکسره درمان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
شاعرت تشنۀ جام سبوی شما
طالبِ(فیضی)از بخشش کوی شما
عالمی روشن از جلوهٔ روی شما
منیچون خانهٔ قبری چراغان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
#کانال_ترکی_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
324.6K
🏴واحد سنگین شهادت امام جوادالائمه علیه السلام
#واحد_جوادالائمه_ع
#دست_توسل_میزنم
🏴بند اول
دست توسل میزنم
به دامن باب المراد
حاجت دنیامو آخر
میگیرم از امام جواد
واسه غریب کاظمین
میون روضه میمیرم
برگ برات حرمش
رو بین روضه میگیرم
دلم میخاد کفترش باشم
همیشه در محضرش باشم
اقامتگاهم حرم باشه
بشم جلد و مضطرش باشم
جوون ترینی،بین اماما
پاره قلبی،برای رضا
جوون ترینی و بی قرینه
اسم قشنگت،به دل میشینه
(مولای یا ابن الرضا)
🏴بند دوم
این غصه مارو میکشه
همینجوری نمیمونه
توام مثه امام حسن
غریب بودی توی خونه
محرم و همدمت آقا
شد توی خونه قاتلت
بمیرم از زهر جفا
آتیش زدن به اون دلت
تا کاری شد زهر اون ملعون
بالا آوردی جگر با خون
خداروشکر خواهری نبود
ببینه که داری میدی جون
مادرت اومد،همون دم اونجا
گرفت رو دامن،سرت رو آقا
و قلب مادر،شکسته تر شد
چشاش از این غم،برا تو تر شد
(مولای یا ابن الرضا)
🏴بند سوم
امون از اون لحظه ای که
ندای غربت سر دادی
تشنه شدی ز سوز زهر
به یاد جدت افتادی
کنیزکا جمع شدن و
دور تو هی میخندیدن
یه عده بالای سرت
میزدن و میرقصیدن
دوباره شد زنده کربلا
دوباره شد هلهله برپا
یه عده تبریک میگفتن و
یه عده خوشنود از این غوغا
رو پشت بوم رفت،پیکرت آقا
نموندی روی،زمین صحرا
محافظِت شد،بال کبوتر
ندیدش آسیب،جسم مطهر
(مولای یا ابن الرضا)
🙏التماس دعای خیر
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
🎤با نوای کربلایی حسین عینی فرد
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✅ گدای جواد الائمه
🔻شاعر: محمد قاسمی
به لطف خدای جوادالائمّه
گدايم ، گدای جوادالائمّه
غريبم نخوانيد ياايّهاالنّاس
شدم آشنای جوادالائمّه
رسيدم به آزادگي تا دلم شد
اسير ولای جوادالائمّه
ازآن صورت گندمين بوي گندم
گرفته هوای جوادالائمّه
رضاي خداي امام رضا را
بجو در رضای جوادالائمّه
اگر عاشقي هر نفس مثل سايه
برو در قفای جواد الائمّه
تو و جنّت و قصر و حور،آي زاهد
من و خاك پای جوادالائمّه
ملك در لباس كبوتر مي آيد
به ايوانْ طلای جوادالائمّه
نه تنها فلك،عرش هم تكيه داده
به گلدسته های جوادالائمّه
شميم دل انگيز مشهد مي آيد
ز صحن و سرای جوادالائمّه
در اين آخر ماه ذي القعده بايد
بسوزم برای جوادالائمّه
مرا بيمه ام مي كند تا محرّم
لباس عزای جوادالائمّه
زنی بود و ظلم و دف و پايكوبي
عطش بود و نای جوادالائمه
در حجره را بسته اند، آه خانه
شده كربلای جوادالائمّه
بريده بريده ، شكسته شكسته
مي آيد صدای جوادالائمّه
دم العطش شد دم وا حسينا
عوض شد نوای جوادالائمّه
شبيه حسين ، آه آبش ندادند
صدا زد ، بميرم جوابش ندادند
كنيزان شنيدند آهش بلند است
جوابي به حال خرابش ندادند
اگر منع كردند از شرب آبش
ولي جا به بزم شرابش ندادند
تنش را رها بر روي بام كردند
ولي تيغ و نيزه عذابش ندادند
دم آن همه كفتر باوفا گرم
كه تحـويل بر آفتابش ندادند
تنش از سر بام در كوچه افتاد
ولي نعل ها پيچ و تابش ندادند
دگر سنگها بغض خود را نشانِ
گُلِ روی از خون خضابش ندادند
زماني كه تشييع شد،رهگذرهـا
عذابي به عاليـجنابش ندادند
ولي آه ، در گودي قتله گاهي
غروبی ، غريبی پس از بي سپاهي
تنش زير سُمّ ستوران رها شد
به بغض علي يكصد و ده هجا شد
همين كه سرش رفت روي سنان ها
نشستند در موج خون آسمان ها
در آمد ز عمق جگر ، آهِ زنها
كه در بين گودال مي گفت تنها
زني قد خميده : بنيّ بنيّ
گل سر بريده : بنیّ بنيّ
#محمد_قاسمي
#شهادت_امام_جواد علیه السلام
✅جرعه به جرعه آب زمین ریختند
🔻 شاعر: حسن لطفی
هم آسمان قصیدهای از بی کرانیاش
هم بی کرانهها غزل آسمانیاش
ای کالها کمال سر کوچه باغ اوست
باید رسید تا به خدا با نشانیاش
او در مدینه جای پدر را چه پر نمود
در غیبت پدر ، پسر و میزبانیاش
باغ معارف است حدیثش ، پیمبران
حظ میبرند موقع شیرین زبانیاش
از جبرئیل تا ملک الموت هرکه هست
نوشیده است از لب جام دهانیاش
باب الجواد حاجت ما را چه زود داد
مشهد پر است از نفسِ مهربانیاش
ششگوشه شد ضریحش اگر بی دلیل نیست
از شش جهت گداست در این میهمانیاش
یارب مگیر فیض شب کاظمین را
هرکس خوش است پیش عزیزان جانیاش
وقت زیارت است و عباراتش از رضاست
قربان کودکیش فدای جوانیاش
حالا کبوتران همه از مشهد آمدند
تا آسمان بام ؛ پی سایبانیاش
آقای طوس از جگرش آه میکشد
در کنج حجره تا پسرش آه میکشد
افتاده است روی زمین و برابرش
لبخند می زند به تقلاش همسرش
افتاده است روی زمین دید مثلِ او
افتاده است در وسط کوچه مادرش
جرعه به جرعه آب زمین ریختند و او
از بس که آب گفت ترک خورد حنجرش
قسمت نبود آب بنوشد بجای آن
خاکی شده است حیف لبان مطهرش
بابالحوائج است ولی میتوان شنید
از بین حجره نالهی موسی بن جعفرش
این دفعه میزدند به دَف تا که جان دهد
کَف میزدند وقتِ نفسهای آخرش
از پا گرفته و بدنش میکشند...وای
تا پشت بام ریخته گلهای پرپرش
خون گریه میکند لبهء تخته سنگها
از بس که خورد بر لبهء پلهها سرش
این پشت بام گودی گودال نیست شکر
با پا نیامده است کسی روی پیکرش
سخت است فکر این غم و سخت است باورش
مردی که قاتلش بشود زهر همسرش
#حسن_لطفی
#شهادت_امام_جواد علیه السلام
✅ تداوم اسلام ناب
🔻شاعر: سید رضا مؤید
از من گرفته همسر من خورد و خواب را
زهر جفا زجان ودلم برده تاب را
وای از عناد دختر مأمون که از جفا
مسموم کرد زاده خیر المئاب را
تنها نه جان من که از این شعله سوختند
جان رسول و فاطمه بوتراب را
ای آنکه التهاب عطش را شنیده ای
بنگر به عضو عضو من این التهاب را
افکنده است شعله به جان من و هنوز
ازمن کند دریغ یکی جرعه آب را
من میکنم به العطش از او سؤال آب
او می دهد به هلهله بر من جواب را
یارب تو آگهی که برای بقای دین
بر جان خریدم این ستم بی حساب را
جان می دهم به غربت و عطشان که خون من
تضمین کند تداوم اسلام ناب را
باشد زفیض دوستی ما اگر به حشر
آسان کند خدا به مؤید حساب را
#سیدرضا_مؤید
#شهادت_امام_جواد علیه السلام
4_5902155070459349965.mp3
569.3K
#امام_جواد_واحد
یا جواد الائمه ادرکنی
بند اول:
دره خونه ت گدا آقا میشه
دلای مردمون احیا میشه
با یه گوشه نگاه تو اقا
گره بسته ی ما وامیشه
تو پادشاهی و / رعیت تو ام
محتاج کرم و / عنایت تو ام
کاش کاظمین تو / بشه قسمت من
دل تنگ حرم و/ زیارت تو ام
بند دوم:
نام زیبای تو دل نشینه
ذکر تو درد ما رو تسکینه
تو اگر که شفیع ما باشی
به خدا جنت ما تضمینه
از دستت میگیرم / من رزق گریمو
می گیرم روزیه / ماه محرمو
من از عشق حسین / هیچوقت نشم جدا
حتی بهم بدن / تموم عالمو
بند سوم:
بین حجره تو تنها افتادی
یاد غمهای زهرا افتادی
زهر کینه به جسمت جاری شد
من بمیرم که از پاافتادی
از سوز سینه ات / ناله ها زدی
با گریه مادرو / چقد صدا زدی
در پشت در چقد/ هلهله زدن
در بین حجره ات / دست و پا زدی
بند چهارم:
لحظه آخرت مضطر بودی
یاد داغ شه بی سر بودی
پاره پاره جگر گشتی اما
تو به یاد علی اصغر بودی
خون گریه کردی و/ دل تو شد کباب
با یاد خشکیه /لب طفل رباب
بر دستان پدر /با تیر حرمله
راحت شد از عطش/ ولی نخورده آب
#مرتضی_کربلایی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5899903270645664592.mp3
1.01M
#امام_جواد_زمینه
وسط حجره افتاده، بی کس و تنها
با لب تشنه افتاده، یاد عاشورا
پیچیده تو حجره سوز، ناله ی زهرا
آه و واویلا
صدای غریبش گم شده
وسط صدای هلهله
الهی بمیرم، افتاده
میون نفس هاش فاصله
ای غریب، ابن الرضا
روضه می گیره تو مقتل، این دم آخر
داره می باره چشماش باز، با دل پرپر
زیر لب آروم می خونه، روضه مادر
امون از اون در
روضه ی در و دیوار غم
سینه ی گل و مسمار غم
یه چادر خاکی رو زمین
روضه یه قد نیمه خم
مادرم، یا فاطمه
سه شب و روزه رو بامه، تن بی جونش
آسمون روضه می خونه، شده محزونش
پر و بال کبوترها، شد سایه بونش
شده گریونش
خوبه که شبیه کربلا
نمی ره سرش رو نیزه ها
نمی ره اسیری خواهرش
نمیشه سرش از تن جدا
ای غریب، جانم حسین
#وحید_محمدی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5897645311848877176.mp3
1.4M
#امام_جواد_زمینه
بند اول:
کرمش خیلی زیاده
هرچی خواستم آقا داده
خونه ی امید قلبم
سفره ی امام جواده
حاجت داری بگو یا جوادالائمه
گرفتاری بگو یا جواد الائمه
بی قراری بگو یا جوادالائمه
محتاجم یک نگاهم آقا بده پناهم ۲
یا جوادالائمه ۴
بند دوم:
حرمش پله ی عرشه
یه بهشت روی فرشه
هرکسی بیاد زیارت
مس آورده تا که زر شه
حاجت دارا گدای سفره ی کریمش
اهل دنیا همه نوکرای حریمش
خوش به حال اونایی که هستن مقیمش
هرکس که زیر دینه
دلتنگ کاظمینه
یاجواد الائمه4
بند سوم:
خاک حجره خیلی سرده
تنش از زهر پره درده
پا به پای آه و نالت
دشمنش هلهله کرده
زمزمه ی لباشه یا شهید عطشان
بغض توی صداشه یا شهید عطشان
ذکر اشک و دعاشه یا شهید عطشان
بی یار و حبیبه مثل جدش غریبه ۲
یا جواد الائمه ۴
#سیدامیرحسین_خوشرو
#مهدی_کبیری
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
زهر کینه .mp3
4.01M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور شهادت امام جواد علیه السلام سبکِ اشکِ غربت تو چشمایِ من.....
زهرِ کینه به جسم و جونم میشینه میشینه
خداحافظ ای روضههایِ مدینه مدینه
میپیچم اگه تویِ بسترم از شدّتِ درد
به یادِ مادرم هستم و اون مردمِ نامرد
وای
مادرم بود و مدینه
شعلهیِ آتیش و کینه
لگد و مسمار و سینه
وای
مادرم ای وای مادرم /۳/
سرتاپام از کینهیِ همسر میسوزه میسوزه
سینهَم مثلِ سینهیِ مادر میسوزه میسوزه
تو حجره غریبونه جون میدم من تک و تنها
شکسته دلم از غم مثِه پهلویِ تو زهرا
وای
این دمِ آخر به بَرَم
بیا ای هادی پسرم
داره میسوزه جیگرم
وای
مادرم ای وای مادرم /۳/
هر روزِ من به یادِ کوچه شد تیره شد تیره
یادِ دستی که رویِ پهلو میگیره میگیره
تو غربت تک و تنها روضهیِ کوچه میخونم
به یادت رویِ خاکا بدنم رو میکشونم
وای
آسمونِ دیده ببار
برایِ اون چشمایِ تار
صورتی که خورد به دیوار
وای
مادرم ای وای مادرم /۳/
از غم امشب میونِ هیأت بیتابم بیتابم
مثلِ زینب همیشه یادِ اربابم اربابم
دلایِ عاشق امشب مسافرِ کاظمینه
که راهِ کاظمین از کویِ بینالحرمینه
وای
به یادِ بینالحرمین
مثلِ مظلومِ کاظمین
شده ذکرِ من یاحسین
یا .....
اباعبداللّه الحسین /۳/
#حسین_ایمانی
#شور #شهادت #کاظمین #کربلا
#امام_جواد_علیه_السلام
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5985626050460124368.mp3
4.88M
📋یا علی اکبر امام رضا
#سبک_روضه
#روضه_امام_جواد (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قسمتم بوده بال و پر بزنم
ناله از گوشهی جگر بزنم
سائلم افتخار من این است
پشت این در همیشه در بزنم
کاش بغضم شکسته میشد تا
ناله با پلکهای تر بزنم
دست رد که به سینهام نزدند
پس چرا جای غیر سر بزنم
از خراسان و بارگاه پدر
یک سری هم به این پسر بزنم
سمت باب المراد سجده کنم
بر لبم یا جواد، سجده کنم
یا علی اکبر امام رضا
تاج بالاسر امام رضا
کار من را درست کن اقا
نور چشم ترِ امام رضا
چقدر سائل این حرم دارد
مثل دور و بر امام رضا
بده آقا لیاقتی من را
بشوم نوکر امام رضا
چقدر گریه کردهای پایِ
روضهی مادر امام رضا
گریه کردی که او جوان بوده
در جوانی قدش کمان بوده
@
بین حجره چه بر سرت آمد
بوی سوزاندن پَرَت آمد
پدرت خوب شد ندید اصلاً
عطشی که به حنجرت آمد
صورتت تا به پلهها میخورد
نالهی وای مادرت آمد
بدنت را کشان کشان بردند
خون ز چشمان نوکرت آمد
بازهم غیرت کبوترها...
سایبان روی پیکرت آمد
یاد شاه غریب افتادی
یاد شیب الخضیب افتادی
چ
شاه لبتشنه پارهتن شده بود
ته گودال پر محن شده بود
چه بلایی سرش مگر آمد
یک بدن چند تا بدن شده بود
خواهرش ناله میزد و میسوخت
نوحه میخواند و لطمهزن شده بود
بعد از آن روز خواهرش میگفت
دلبرم کاش که کفن شده بود
خواهرش ماند و پیکری پامال
خواهرش ماند و غصهی گودال
*شاعر : #امیر_علوی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
📋دلم اسیر کاظمینه
#سبک_تک
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقای من ، قربون اون کبوترات شم
دلم میخواد خادم اون صحن و سرات شم
دلم اسیر کاظمینه
همیشه من، سنگتو میزنم به سینه
تا که یه روز، امام رضا منو ببینه
دلم برات به شور و شینه
به عشق تو دل از زمونه میکنم
هوای تو گرفته روضه خوندنم
تا جون دارم براتو سینه میزنم
وای...
"غریب آقام، غریب آقام غریب آقام"
غریبی و کسی ازت خبر نداره
غریبتره، اون کسی که خواهر نداره
شکستهبالی و دلت خون
تو خونهتم، نداری آقا یار و یاور
به زیر لب، داری میگی کجایی مادر
فدای اون دلت آقاجون
بگو چرا، چشات یه کاسه خون شده
تنت تو حجره غرق خاک و خون شده
بگو چرا تن تو نیمه جون شده
وای...
به عشق تو دل از زمونه میکنم
هوای تو گرفته روضه خوندنم
تا جون دارم براتو سینه میزنم
وای...
"غریب آقام، غریب آقام غریب آقام"
غریبی و، دور و برت غائله کردن
کنیزکا دور و برت هلهله کردن
با تشنگی بردنت از حال
درسته که دل تو از مدینه خون بود
تن تو هم سه روز بهزیر آسمون بود
دلا بمیره واسه گودال
آخه نبود مدینه مثل کربلا
تنت نشد غارت قوم بیحیا
برات بگم که چی گذشت تو قتلگاه
وای...
یکی میخواد بازم یه شر به پا کنه
یکی میخواد سر از تش جدا کنه
نبینه زینب اینا رو خدا کنه
وای...
یکی نشست با چکمه روی پیکرش
سر از قفا برید جلوی مادرش
یکی برید انگشت و با انگشترش
وای...
"حسین من، حسین من حسین من"
*شاعر : #مظاهر_کثیری_نژاد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ما یادمان که نیست ولی راستی حسین
با یاد غربت تو کجا آشنا شدیم
ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی
ممنون از اینکه نوکر این خانه ما شدیم
شکر خدا که فاطمه ما را خریده است
شکر خدا که خرج بساط شما شدیم
ما را خدا به اسم تو میبخشد عاقبت
ما عاقبت به خیر تو در روضه ها شدیم
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد
جایی برای بوسه مادر ندارد
چقدر شلوغه قتلگاه نمیرسه صدات
نمیدونم باید حسین چی کار کنم برات
لبای تشنه تو شد مصیبت فرات
حسین ...
من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لب تشنه بود، تشنه ی یک جرعه آب بود
مردی که درد های دلش بی حساب بود
پا می کشید گوشه ی حجره به روی خاک
پروانه وار غرق تب و التهاب بود
از بسکه شعله ور شده بود آتش دلش
حتی نفس نفس زدنش هم عذاب بود
در ازدحام و هلهله ی نا نجیب ها
فریاد استغاثه ی او بی جواب بود
یک جرعه آب نذر امامش کسی نکرد
هر چند آب دادن تشنه ثواب بود
آخر شبیه جد غریبش شهید شد
آری دعای خسته دلان مستجاب بود
غربت برای آل علی تازگی نداشت
در آن دیار کشتن مظلوم باب بود
اما فدای بی کفن دشت کربلا
آلاله ای که زخم تنش بی حساب بود
هم نعل تازه بر بدنش ردّ پا گذاشت
هم داغدیده ی شرر آفتاب بود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین