#مناجات_با_امام_زمان #شب_پنجم_محرم_۱۴۰۲ #حاج_سید_رضا_نریمانی @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

شب پنجم که می‌رسد از راه روضه را غرق آه باید خواند از یتیم حسن که می‌گویی روضه‌ی قتلگاه باید خواند روز آخر نیامد است امّا روضه رفته است داخل گودال مثل مرغی که بال او کَنده است حسنی‌زاده می‌زند پروبال لحظه‌ی آخر است و این میدان گرچه مرد نبرد می‌خواهد حسنی‌زاده، پیش عمه بمان بعد از این خیمه مرد می‌خواهد حیف از آن دست، حیف از آن بازو دست خود را به تیغ نسپاری پیش زینب بمان که بعد عمو علَم و مَشک را تو برداری پیش زینب بمان که می‌ترسم روضه‌ی پشتِ در شود تکرار مادرم بازوی کبودی داشت دست خود را به تیغه‌ها نسپار *** اون روز، روزِ پُر سوز یکمی بودم بزرگتر توی کوچه می‌شدم من سپرِ برای مادر *** فراموشی نعمتیه مگه به این راحتیه؟ گودی قتلگاه من اون کوچهٔ لعنتیه حسین حسین حسین...

#روضه #شب_پنجم_محرم_۱۴۰۲ #حاج_سید_رضا_نریمانی @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

گریه کن‌های حسینیم وگدای حسنیم خاک پاهای حسینیم و برای حسنیم جمع ما را حسن آورده سوی کربُبَلا کربلایی شده‌ی خیر دعای حسنیم سور عین الحسنی که قیامت بزنند با حسین بین سفوف رفقای حسنیم حسن جانم، حسن جانم، حسن جانم جانم... کوری چشم همانها که رهایش کردند تا خداییِ خدا هست به پای حسنیم نوکر آن است که قربانی یارش باشد حق فدایی حسینیم و فدای حسنیم ما به این کربُب‍َلا شهر حسن می‌گوییم که در آن خیره به شش گوش طلای حسنیم کربلا آمده‌ایم خرجیِ تو با حسن است اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم حسن جانم، حسن جانم، حسن جانم جانم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

#زمینه #شب_پنجم_محرم_۱۴۰۲ #حاج_سید_رضا_نریمانی @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

نوکر خونواد‌ی حسین منم سنگ امامم رو به سینه می‌زنم مثل شهیدای نوجوون منم پیرو عبدالله‌ ابن‌ الحسنم راه حسین یا مسیر شیطون برای من مهمترین تصمیمه حسین انتخابمه برا مثال پیرهن‌ سیاه لباس سربازیمه من امام‌حسینی‌ام... تکلیف امروزم مشخصه این پرچم برای من مقدسه امام حسین برای من همه کَسه وَللّٰهِ امام حسین برام بسه هر کس داشته باشه بوی کربلا باهاش رفیق می‌شیم بی معطلی باطل یعنی هر چی غیر حسین حق یعنی راه حسین ابن علی من امام حسینی‌ام... مدرسه و کلاس من سنگرمه مداد من اسلحه‌ی باورمه مجاهدم دست خدا یاورمه سایه سید علی روی سرمه اگه حواسمو بدم خطا نرم منم یه سرباز درست حسابیّم با مدد خدا و صاحب الزمان نوجوون مؤمن انقلابیم من امام حسینی‌ام... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

#زمینه #شب_پنجم_محرم_۱۴۰۲ #حاج_سید_رضا_نریمانی @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین

(رها کن عمّه دستم و، بذار برم پیشِ عموم)۲ نذار که اینجا بشکنه، بغضی که مونده توو گلوم بذار برم تا نبینم، (کار حرم می‌شه تموم)۲ افتاده رو خاک تشنه، غرقِ خون، نمی‌شه از این بدتر هر جوری که هست می‌رم که واسش، باشم سرباز آخر توی گریه‌هام، رو لب‌های من، امن یجیب المضطر (گرفته بین قتلگاه، دور عموم و یک سپاه)۲ پناه عالم، بی پناه، شده توو گودال (عمو حسین، عمو حسین)۴ (عموم و دارن می‌کُشن، این از خدا بی خبرا)۲ رمق نمونده توو صداش، تا که بگه جلو نیا طاقت ندارم ببینم، (تنش رو زیر دست و پا)۲ خدا می‌دونه به پای عموم همه هستیم و می‌دم با هر سختی بود خودم و آخر توی قتلگاه دیدم دستم که شکستم به یاد مادر، باریدم و نالیدم به آرزو‌هام رسیدم، از زندگی دل بریدم سمت بابام پر کشیدم (از دل گودال)۲ (عمو حسین، عمو حسین)۴ جون داره می‌ره از تنت، توون نداره بدنت دارن با سنگ می‌زننت ای عمو جونم، ای مهربونم سخته برام عمو جون، غربتت و ببینم تو بین دشمنایی چطور راحت بشینم؟ این لشکر دسگه جون به لبت رسونده سرِ تو رو شکونده، نفس برات نمونده ای وای ای وای از هجوم سنگ و شمشیر دشمن داره با تکبیر، می‌زنه نیزه و تیر (عمو حسین، عمو حسین)۴ هم واسه من هستی امام، هم مثل بابایی برام دنیا رو بی تو نمی‌خوام، ای عمو جونم، ای مهربونم دل بابام و حالا، می‌خوام به دست بیارم دست و سرم رو باید، به پای تو بذارم مثل عمو دست من جدا شد از تن با ضربه‌های دشمن، می‌خوام فدات بشم من حالا که به زخم تیغ و تیر اسیرم تو رو بغل می‌گیرم، توو بغلت بمیرم (عمو حسین، عمو حسین)۴ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین