4_5972110071847453808.mp3
589.7K
نوحه/امام حسن ع با سبکی زیبا
#سنتی
🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷
در میان خانهٔ خود ای خدایا من غریبم
داده برمن زهر مهلک. آنکه باید بود حبیبم
میزنم دست و پا در دلم آذر است
جان دهم در دلم. نالهٔ مادر است
یا حسن یا حسن ۳ یا حسن جان
🔹🔹🔹🔷🔷🔷
زینبِ غمدیدهٔ من. یادگار از جان مادر
جان خواهر گوش بنما. تو وصایای برادر
کار من شد تمام می روم زین جهان
بر یتیمان من مادری کن زجان
یا حسن یا حسن ۲ یا حسن جان
🔹🔹🔹🔷🔷
زود حسینم. کن خبردار گو حسن جان میسپارد
گو بیاید وقت آخر. حرفهایی با تو دارد
ای برادر بیا جگرم خون شده
حسنت راحت از. چرخ گردون شده
یا حسن یا حسن ۳. یا حسن جان
🔹🔹🔹🔷🔷
آمده با چشم گریان در کنار بستر او
تا که دیده خون بریزد. حلق و ریزد جگر او
چه کسی این بلا. بر تو کرده روا
گو بگیرم ز او. انتقام ترا
یا حسن یا حسن ۳ یا حسن جان
🔹🔹🔹🔷🔷🔷
بعد مرگم. ده تو غسلم. کن تو دفنم ای برادر
نزد جدم. خاک بسپار. نشود خون ریزی دیگر
وای که عباس من. دست به شمشیر برد
صف دشمن به یک. حمله ایی میدرد
یا حسن یا حسن ۳ یا حسن جان
🔹🔹🔹🔷🔷🔷
آه که از ظلم. دست کینه تیر باران پیکرت شد
هدف تیر. پیکر تو. در کنار مادرت شد
ماهیان دریا. شد عزادارتو
(صفا) از راه دور. شده زوّار تو
یا حسن یا حسن ۳ یا حسن جان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.
#روضه_و_توسل_ویژه_شهادت_پبامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
مداح:#حاج حسین هوشیار
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
"یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّه، یا مُحَمَّد بن عَبدِالله، یا اِمامَ الرَّحمَه، یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِه، یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه"
اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد
شمع سان، ناله و سوزِ جگر آغاز کنيد
همه با هم به سَما دستِ دعا باز کنيد
خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد
مُهرِ غم، نقش به بال و پرتان مي گردد
مرگ دورِ سَرِ پيغمبرتان مي گردد
پيک غم از حرمِ خواجه ي اَسرا آيد
خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد
کاورانِ اَجل از جانبِ صحرا آيد
نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد
قاصد مرگ کجا، کعبه ي مقصود کجا
مَلَکُ الموت کجا، خانه ی معبود کجا
* مثل پروانه ای حضرت زهرا داره دورِ بابا میگرده، اشک میریزه، دستمالِ نمناکی روی پیشانی گذاشته، تبِ بدن رسول اکرم، تن فاطمه رو میلرزونه، ناگهان بی بی صدای در شنید، آمد پشت در حضرتِ فاطمه، در رو باز کرد، یه نفر دَمِ در ایستاده با ادب، اجازۀ ورود میخواد، شما کی هستید؟ گفته باشه: من سائلِ دَرِ این خانه هستم، گفت: برو ای سائل، برو حالِ پدرم خوب نیست، برو یه وقت دیگه ای بیا...*
اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول
پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دُخول
لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول
فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول
*اومد پیش بابا، کی بود در میزد؟ پدر جان! گفت: من سائلم، میخوام شمارو ببینم، دوبار، سه بار تا حالا اومده، پیغمبر فرمود: فاطمه جان! نشناختیش؟...*
که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند
کيست کز هر نَفَنش قلب مرا لرزاند
گفت در پاسخِ زهرا پدر، اي پاک سرشت
دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت
پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت
آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هِشت
فَلَک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است
اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است
* دخترم! این برادرم مَلَكُ الموتِ، از هر در خونه ای بخواد وارد بشه اجازه نمیگیره، اما چون تو جلوی در ایستادی، تا تو اجازه ندی وارد نمیشه...
یا رسوالله! نذاشتن آب کفنت خُشک بشه، کاش فقط اجازه نمیگرفتن، اومدن هیزم آوُردن، کاش فقط هیزم می آوُردن، آتیش زدن، با لگد در رو شکستن...
یارسول الله! بعد از رحلت شما...*
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام
رخت مشکیِ یتیمی به تنِ زهرا شد
عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت
حکم بر خانه نشینی علی امضا شد
بعدِ تو حُرمت کاشانۀ تو حفظ نشد
پای اولاد حرامی به حریمت وا شد
دخترت پشت در و آتش و دود و مسمار
خوب فرمان موَدت به خدا اجرا شد
*مگه آیۀ قرآن نیست که خداوند فرمود: ای پیغمبر! به این مردم بگو:"لا اَسئَلُکُم عَلَیه اَجرًا، اِلا مَوَدَةَ فى القُربیٰ"
بیست و سه سال زحمت چه زحمت ها کشید، دندونش رو شکستن، محاصره اش کردن، تحریمش کردن، شکمبه شتر روی سرش خالی کردن، زدنش، تبعیدش کردن، دلش رو شکستن، اما پیغمبرِ مهربانیِ، اهل گذشته، اهل ندید گرفتنِ، اما فرمود به امر خدا: هیچ مزدی از شما نمیخوام، فقط به من قول بدید با بچه هام مهربون باشید، با دخترم مهربون باشید، دلشون رو نشکنید...
یا رسول الله!....*
خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت
چند باری به زمین خورد علی تا پا شد
روضه ها هست، بمانند، ولی عاشورا
تشنه لب شاهِ غریبی که تک و تنها شد
از بلندی فَرَس تا به زمین خورد شنید
صحبت از غارتِ معجر ز سَرِ زن ها شد
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
*مگه شما حسین رو بغل نمیکردی؟ مگه روی دوشِ جاش نبود؟ مگه رویِ سینۀ شما جاش نبود؟
وقتی پیغمبر داشت جون میداد، امام حسین سن و سالی نداشت، تو اون عالمِ بچگی خودش رو انداخت رو سینۀ پیغمبر اکرم، اهل خانه اومدن بردارن، آخه سینۀ محتضر رو باید سَبُک کنی، اما دیدن دست پیغمبر داره اشاره میکنه، دست نزنید، وقتی حسینم رویِ سینۀ منه من راحت جون میدم...
یه روز حسین رویِ سینۀ پیمبر، یه روزم رویِ خاکِ کربلا...ای حسین...*
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو
گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد
سر او تا که جدا شد زره اش را بُردند
زره اش هیچ، سرِ پیرهنش دعوا شد
#شاعر محمد جواد شیرازی
#رحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#حاج_حسین_هوشیار
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
14000712-hoshyar-roze.mp3
5M
|⇦•اي ملائک سوي يثرب...
#روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حسین هوشیار
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣
🌹#صلوات_امام_حسن ع
🌹#دوبیتی_امام_حسن ع
@roze_daftari
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
برصبر حسن و خوی احمد صلوات
براختر دوم امامت صلوات
خواهی که خداوندببخشد همه عصیان تورا
بفرست براین امام، بی حدّ صلوات
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
با نام حسن به قلبها گل بزنید
با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید
فرمود که هر وقت گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزن
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
به حسن سبط مصطفی صلوات
به گل باغ مرتضی صلوات
به جگر گوش حبیبه ی حق
به گل روی مجتبی صلوات
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بردستکریم وجان زهرا صلوات
برجود و سخای آل طاها صلوات
در ماه صیام جلوهگر شد رویش
بر ماه صیام و ماه بطحا صلوات
بر خلق حسن امام دوم صلوات
بر حُسن جمال حَسن و صورت نیکوش صلوات
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
میوه دل رسول خدا و علی و فاطمه حسن است
بر میوه دل رسول و عزیز عزیزان صلوات
هر کس به کسی نازد و غریبان مدینه به حسن
بر ناز غریبان مدینه پیشوای دوم صلوات
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بیچاره دستے ڪه گداے مجتبـے نیسٺ
یا آن سرے ڪه خاڪ پاے مجتبـے نیسٺ
بر گریہ زهـرا قسم مدیون زهراسٺ
چشمے ڪه گریان عزاے مجتبـے نیسٺ
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
تنش را با دم تکبیر بردند
کنارش دست بر شمشیر بردند
ملائک پیکر پاک حسن را
به سوی فاطمه با تیر بردند
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
تمام تیرها بر پیکرش خورد
یکی از تیر ها بر حنجرش خورد
یکی برسینه و بازو و پهلو
تمامش را به عشق مادرش خورد
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
کشیدند از تن او تیرها را
کسی پوشید روی مجتبی را
شنیدم هاتفی از آسمان گفت
گرفته سهم خود از کربلا را
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
برای تو دلم دارد بهانه
گرفت از آه من آتش زبانه
به زیر لب حسین اینگونه می گفت
الهی دفن می گشتی شبانه
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
در جود و کرم دست خدا هست حسن
دست همه را وقت عطا بست حسن
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
مائیم و کرامات خدا داد حسن
دست همه را وقت عطا بست حسن
دوریم گر زمدینه امروز ولی
ما را به مدینه میبرد یاد حسن
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
این گرامی پسر اول زهرا حسن است
دومین حجت و چهارم نفر از پنج تن است
اختر برج شرف مطلع الانوار جهان
آفتاب دل زهرا مَه هر انجمن است
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
تنگ است دلم میل رهایی دارد
با یاد حسن چه کربلایی دارد
تردید نکن تصورش هم زیباست
ایوان حسن عجب صفایی دارد
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
کانال روضه دفتری👇👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
۸۵
(امام رضا ع)
تو گل گلشن،موسی جعفری
یا رضا پاره ی،قلب پیغمبری
علی موسی الرضا۲
حرمت با صفاست،خانه ی اولیاست
عطر و بوی حرم،همچنان کربلاست
علی موسی الرضا۲
نام تو افتخار،مهر تو اعتبار
حب تو در دلم،لطف پروردگار
علی موسی الرضا۲
جنتم کوی تو،آمدم سوی تو
کن دعا یا رضا،بگیرم بوی تو
علی موسی الرضا۲
رهبر هشتمین،از سوی سرمدی
از مدینه رضا،سوی توس آمدی
علی موسی الرضا۲
در خراسان به تو،شده ظلم و ستم
از عدو دیده ای،رنج و درد و الم
علی موسی الرضا۲
در خراسان رضا،غم سپاهت شده
قصر مأمون دون،قتلگاهت شده
علی موسی الرضا۲
گشته ای یا رضا،تو فدایی دین
در خراسان شدی،کشته از راه کین
علی موسی الرضا۲
از عدو دیده ای،ستم بی شمار
کنج حجره رضا،بوده ای بی قرار
علی موسی الرضا۲
تک و تنها شدی،ای تو پیر و مراد
منتظر بوده ای،تا بیاید جواد
علی موسی الرضا۲
بوده زهر ستم،کی سزاوار تو
جواد ابن الرضا،شد عزادار تو
علی موسی الرضا۲
وقت تشییع تو،غرق گل پیکرت
همچو جدت نبود،روی نیزه سرت
علی موسی الرضا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_همه_جا_کربلاست
#امام_رضا_ع
۷۲
(امام رضا ع)
دشمن ز ظلم و کینه اش،بنموده آزارت
عالم عزادارت
گریان تو گشته جواد،محرم اسرارت
عالم عزادارت
تو از مدینه آمدی،ای رهبر ابرار
دیدی ستم بسیار
بوده میان مردمان،فاطمی رفتارت
عالم عزادارت
از دشمنانت دیده ای،آزار بسیاری
بی یاور و یاری
دشمن نموده یا رضا،آزار بسیارت
عالم عزادارت
دشمن به زهر کینه اش،شرر به جانت زد
زخم زبانت زد
از غربتت اشک بصر،ریزد ز رخسارت
عالم عزادارت
قصر عدوی بی حیا،شد قتلگاه تو
فدای آه تو
زهر ستم مولای من،نبود سزاوارت
عالم عزادارت
در حجره از بهر جواد،در انتظاری تو
بر غم دچاری تو
خون گریه می کرد پسرت،در وقت دیدارت
عالم عزادارت
سر تو را بگرفته است،بر روی دامانش
با چشم گریانش
بنموده خون دل جواد،ناله ی بسیارت
عالم عزادارت
تشییع جنازه شد تنت،روی دوش یاران
گردیده گلباران
بعد از شهادت حسین،هر خیمه شد غارت
عالم عزادارت
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#امام_رضا_ع
.
.
حضرت رضا علیه السلام
بر ما نمودهای لطف و کرم رضا
پای پیادهام سوی حرم رضا
بنما نظر به من ای محترم رضا
لبیک یا رضا۴
یا (مولا امام رضا۴)
با دست خالیم آیم به کوی تو
مولای من بود دستم به سوی تو
مستم در این حرم از عطر و بوی تو
لبیک یا رضا۴
باشد امام رضا کویت بهشت من
مهر و ولای تو اندر سرشت من
مولا نگه نما بر روی زشت من
لبیک یا رضا۴
هر زائرت رضا از غم رها شود
در این حرم رضا حاجت روا شود
با یک نگاه تو دردم دوا شود
لبیک یا رضا۴
شکر خدا رضا هستم گدای تو
از کودکی منم غرق ولای تو
ای نور چشم من جانم فدای تو
لبیک یا رضا۴
ریزم سرشک غم بشکسته بال من
در سر بود رضا شوق وصال من
امشب ز مرحمت بنگر به حال من
لبیک یا رضا۴
گرچه امام من بیمایهام رضا
مهر و ولای تو سرمایه ام رضا
بر تو غلامم و همسایهام رضا
لبیک یا رضا۴
از تو تمام عمر شرمندهام رضا
شد نوکری تو زیبندهام رضا
هستم غلام تو تا زندهام رضا
لبیک یا رضا۴
من سائل در این خانهام رضا
گرد حریم تو پروانهام رضا
نام تو زینت کاشانهام رضا
لبیک یا رضا۴
قصر عدوی تو شد قتلگاه تو
سوزانده هر دلی ناله و آه تو
بر درب حجره بود مولا نگاه تو
لبیک یا رضا۴
در کنج حجره ات بودی در انتظار
بهر جواد خود بودی تو بیقرار
آید کنار تو فرزند و یادگار
لبیک یا رضا۴
آمد جواد تو در احتضار تو
بنشسته قد خم مولا کنار تو
با اشک خود جواد شد غمگسار تو
لبیک یا رضا۴
از داغ تو شده خون قلب مرد و زن
فرزند تو جواد شد غرق در محن
با دست او رضا شد پیکرت کفن
لبیک یا رضا۴
با دیدن رخت شد پر شرر جواد
در وقت غسل تو شد دیدهتر جواد
هنگام دفن تو شد خون جگر جواد
لبیک یا رضا۴
یا (مولا امام رضا۴)
#رضا_یعقوبیان
#سبک_راس_تو_میرود_بالای_نیزه_ها
#زائر_طوس
#زائر_مشهد
#امام_رضا
۷۰
(امام رضا ع)
امام رضا امام هشتمین است
پاره ی قلب ختم مرسلین است
پشت و پناه و یار مسلمین است
حریمش با صفاست
حریم کبریاست
درگاه او باغ بهشت است
مهر و ولایش در سرشت است
مولای عالم یا رضاجان۲
خورشید رخشان ولایت است او
بر عاشقان نور هدایت است او
سر تا به پا لطف و عنایت است او
رهنما مقتدا
بود مشکل گشا
حریم او بهشت شیعه است
زایر او همیشه بیمه است
مولای عالم یا رضاجان۲
بر من نموده ای رضا تو احسان
آمده و گردیده بر تو مهمان
دردم شود با نگه تو درمان
امام هشتمی
پناه مردمی
آمده ام دردم دوا کن
مولی مرا حاجت روا کن
مولای عالم یا رضاجان۲
گرچه به درگاه تو روسیاهم
آمده ام آقا به تو پناهم
حق جواد آقا نما نگاهم
امام مهربان
گل زهرا نشان
چون فاطمه خیر کثیری
آمده ام دستم بگیری
مولای عالم یا رضاجان۲
ای مظهر خدای حی سبحان
مولای عالم با دلی پریشان
تو از مدینه آمدی خراسان
غم شده نصیبت
کم شده شکیبت
حضرت مولی در خراسان
خون شد دل تو تازه مهمان
مولای عالم یا رضاجان۲
ظلم و ستم مولی به تو شد افزون
از کینه های بی شمار مأمون
امام انس و جان شده دلت خون
امام هشتمین
شهید زهر کین
زهر ستم برده توانت
شرر زده بر جسم و جانت
مولای عالم یا رضاجان۲
قصر عدو گردیده قتلگاهت
مولای من فدای اشک و آهت
مانده به درب حجره ات نگاهت
تا ببینی پسر
شدی تو خونجگر
اشک از دو چشمت گشته جاری
بهر جوادت بی قراری
مولای عالم یا رضاجان۲
در حجره ات منتظر جوادی
سر بر روی خاک زمین نهادی
جان در ره قرآن و دین بدادی
گل بی قرارت
آمده کنارت
مولای من هنگام رفتن
سرت گرفته روی دامن
مولای عالم یا رضاجان۲
مصیبت تو کی شود فراموش
ز زهر کینه ها شدی تو خاموش
جواد کرده پیکرت کفن پوش
نشسته در غمت
گرفته ماتمت
رفتی ز داغت نور دیده
فرزند تو شد قد خمیده
مولای عالم یا رضاجان۲
ندیده غربت تو خواهر تو
گل ریختند بر روی پیکر تو
در خاک شد جسم مطهر تو
خراسان در عزاست
از غمت کربلاست
پیکر تو بر دوش یاران
جدت زیر سم ستوران
مولای عالم یا رضاجان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حاج_اکبر_ناظم
#امام_رضا_ع
از بس نبی به شخص علی التفات داشت
حتی در احتضار هم از این صفات داشت
خود چشمه حیات ولی تشنه علیست
گویی از او اراده آب حیات داشت
بوی علی شفای غم و درد مصطفاست
ور نه رسول پیش از اینها وفات داشت
سینه به سینه اش دم آخر نهاد و گفت
هر کس که حیدری است در عالم نجات داشت
محراب را چو غیر علی دید در نماز
او را به قیض بر حذر از آن صلاة داشت
محراب را به شأن علی دیده بود و بس
آن رهبری که وقت رکوعش زکات داشت
چون گفت راز خود درِ گوشی به فاطمه
زهرای خسته خنده ز شوق ممات داشت
آغوش میگشود برای دو نور عین
از بس به بوسه حسنین التفات داشت
با هر نظر حبیب خدا داشت نکته ای
اما نگاه زینب کبری نکات داشت
تا آخرین نفس نگران حسین بود
گاهی گریز روضه آب فرات داشت
***
دودمه – مجتبی توسلی
مهربان تر از نسیمی تو رسول رحمتی یا ابالزهرا مدد
با علی فردای محشر تو به فکر امتی یا ابالزهرا مدد
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
متن روضه ورود کاروان به مدینه ـ مرحوم فلسفی
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای مدینه سوز دیگر ساز کن در بروی داغ داران باز کن
اهل یثرب خون فشانید از دو عین من خبر آوردم از قتل حسین
مردها چون زنان شیون زدند بر شرار سینه ها دامن زدند
هاشمیات از حرم بیرون شدند غرق در دریای اشک و خون شدند
مادر عباس با قلب کباب داد یک یک آل عصمت را جواب
گفت ای یاران سئوالم از شماست دختر مظلومه ام زینب کجاست
دید نا گه بانویی با قد خم گفت مادر دخرت زینب منم
من سیه پوش گل یاس توام داغ دار بهر عباس توام
جان مادر داغ پیرم کرده است درد و غم از عمر سیرم کرده است
عمر زینب بارها بر سر رسید تا کنار قبر پیغمبر رسید
ناله اش چون آتش افروخته سینه اش چون خیمه ها سوخته
ناله کرد و گفت با صوتی حزین السّلام ای رحمه للعالمین
یا محمد ، جانم آمد بر لبم زینبم من ، زینبم من زینبم
وقتی این کاروان دل شکسته نزدیک مدینه رسید امام چهارم فرمود : پیاده شوید ، خیمه ها را بر پا کنید
همه بانوان پیاده شدند فرمود : بشیر وارد مدینه شو ، خبر شهادت حسین ورود ما را به مردم اعلام کن ، بشیر با وضع عزا آمد وارد شهر مدینه شد ، مردم مرتب می گفتند : بشیر چه خبر است ؟گفت بیاییدسر قبر پیغمبر ، رمدم جمع شدند ، وقتی اجتماع کردند ، گفت :
(یا اهل یَثرِب لا مقامَ لَکُم بِها: مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید) گفتند : چرا؟ (قَتل الحسین : حسین را کشتند )سرش را بالای نیزه زدند ۱ ، الان زن و بچه اش بیرون دروازه مدینه هستند همین که این خبر رسید غوغایی شد در مدینه ، همه به سر و سینه می زدند ، با پای برهنه به استقبال آمدند همه فریاد میزدند : وامحمداه ، واحسینا همه صدا بزنید حسین .
۱٫ مقتل فلسفی ، ص ۹۱ ، زینب قهرمان ، اردستانی ، ص ۳۵۳ .
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
متن روضه ورود کاروان به مدینه ـ مرحوم کافی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
تا مدینه نرفته باشی آتش نمی گیری. از کسی که مدینه رفته بپرسید. هر سال وقتی ما از مکه می آییم به سمت مدینه، نزدیک مدینه که می شویم به راننده اتوبوسها می گویم: بایستید. می گویند: چه کار داری؟ می گویم: صبر کنید. بیایید پایین چند دقیقه ای کارتان دارم. آنها هم می دانند وقتی می گویم: بیایید پایین خبری است. می آیند پایین می ایستند. می پرسند: حاج آقا! اینجا کجاست؟ می گویم: اینجا جایی است که یک روزی زن و بچه امام حسین(ع) ایستاده بودند. آنها از کربلا برگشته بودند. اینجا دروازه مدینه است. آی امان! امان!…
هر کس از مسافرت به وطنش می آید خوشحال می شود. اما زن و بچه امام حسین(ع) وقتی به مدینه رسیدند دلهایشان می تپید. تا چشمهایشان به در و دیوار مدینه افتاد نمی دانی چه حالی شدند؟ مدینه! ما با مردها و جوانها رفتیم اما حالا فقط یک عده زن و بچه آمده ایم. امام سجاد(ع) سراغ بشیر را گرفت، بشیر آمد. آقا صدا زد: بشیر! بابایت شاعر بود آیا تو هم بهره ای از شعر داری یا نه؟ گفت: بله آقا بی بهره نیستم. فرمود: دلم می خواهد بروی در شهر مدینه آمدن ما را به مردم خبر بدهی. گفت: چشم آقا. سوار بر اسب شد یک پرچم سیاه به دستش گرفت. و در شهر مدینه می چرخاند. این کار در میان عرب علامت آشوب است.
یا أهل یثرب لا مُقام لکم بها؛ آی مردم مدینه! دیگر مدینه نمانید. مردم دویدند، گفتند: بشیر ! مگر چه خبر است؟ چرا میان مردم وحشت می اندازی؟ گفت: یک خبر مهمی دارم. مردم به حرم رسول الله آمدند. بشیر بالای منبر رفت و ندا داد. مردم! دیگر مدینه نمانید. ای مردم! قُتِلَ الحسین(ع)؛ مردم! حسین را کشتند.مردم از حرم پیغمبر (ص) بیرون ریختند. این قسمت را جایی ننوشته، من می گویم. من خیال می کنم وقتی مردم از حرم پیغمبر(ص) بیرون رفتند هی به هم می گفتند: فلانی مواظب باشید خبر به محله بنی هاشم نرسد. آی حسین! حسین!…
***************
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
متن روضه ورود کاروان به مدینه ـ جواد راستگوی
حرکت از کربلا
@majmazakerinee
کاروان اربعین سه روز کنار قبر ابی عبدالله عزاداری کردند ، امام سجاد دید اگر این زن و بچه بیشتر بمانند هلاک می شوند .
دستور داد بار شتران را ببندند از کربلا به طرف مدینه حرکت کنند وقتی بارها را بستند ، آماده حرکت شدند همه با ناله و فریاد برای وداع کنار قبر ابی عبدالله جمع شدند ، سکینه قبر بابا را در آغوش گرفت ، گریه می کند صدا زد :
الا یا کربلا نودعک جسما بلا کفن ولا غسل دفینا
الا یا کربلا نودعک روحا لاحمد والوصی مع الامینا
«ای کربلا! بدنی را در تو به ودیعه گذاردیم که بدون غسل و کفن مدفون شد؛ ای کربلا ! کسی را به یادگار در تو نهادیم که او روح احمد و وصی اوست» .
نقل می کنند : حضرت رباب آمد خدمت امام سجاد ، گفت : آقا من خواهش از شما دارم آقا به من اجازه بده کربلا بمانم آخر نمی توانم قبر حسین را تنها بگذارم ،حسین زهرا کسی را ندارد ، آنهایی که می گویند : رباب یک سال ماند شب و روز برای مصائب حسین گریه می کرد روزها می آمد در برابر آفتاب می نشست، زیر سایه نمی رفت هر چه می گفتند : اجازه بدهید سایبان درست کنیم زیر سایبان گریه کنید . می گفت : آخر من دیدم بدن حسین زیر آفتاب بود.
شب و روزام اینطوری سر نمیشه
بدتر از این میشه بهتر نمیشه
دلمو به گهواره ش خوش نکنین
اینا واسم علی اصغر نمیشه
حرمله وصله جونمو گرفت
عصای قدّ کمونمو گرفت
نمک زندگیمون شیر خواره بود
حرمله یکی یدونه مو گرفت
اشک ابر تو مگه یادم میره
قتل صبر تو مگه یادم میره
کفن و دفن تو اگه یادم بره
نبش قبر تو مگه یادم میره
نیزه میخواد بی نقابت ببره
بهره از بوی گلابت ببره
وقتی نیزه دار،داره تابت میده
لالایی میگم که خوابت ببره
دیگه فایده نداره آبش بِدن
بیان و زان درّ نایابش بدن
اینطوری میفته از رو نیزه ها
کاش می شد تو گهواره تابش بدن
سندی بودی که رو شدی علی
هق هق بغض گلو شدی علی
آرزوم بود ببینم بزرگ شدی
حالا هم قدّ عمو شدی علی
شاعر: یاسین قاسمی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین