هدایت شده از کانال اشعار ترکی مجمع الذاکرین
533K
زمزمه _ زمینه_ شور
شهادت امام هادی(ع)
✍شعراز:
محمدرضامحمدی(ناعم)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
آمدعزای دهّمیـن حجت داور
درماتم هادی شده شیعیان مضطر
درجنان مادرش زهــرا
سر دهد بانگ واویلا
غمسراگشته از ماتمش دنیا
آه و واویلا زین غم عظمی
🏴🏴🏴🏴
مهدی شدامشب بانی مجلس ماتم
برطاق عرش حق ملائک زده پرچم
عسکری درغمش نالان
گشته درماتمش گریان
هادی دین شده برعلی مهمان
آه و واویلا زین غم عظمی
🏴🏴🏴🏴🏴
اززهرکینه شد سینه اش سوزان
میسوزد ازداغ غمش عالم امکان
سامراغرق ماتم شــد
قامت آسمان خم شد
غربتش مایهٔ درد عالم شد
آه وواویلا زین غم عظمی
🏴🏴🏴🏴🏴
واحد.mp3
6.81M
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#گریز_به_کربلا
🏴#امام_زمان_عج
🏴#سبک_واحد_سنگین
🏴#زمزمه
🎤مداح :کربلایی اسماعیل نسب
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#گریز_به_کربلا
🏴#امام_زمان_عج
🏴#سبک_واحد_سنگین
🏴#زمزمه
🎤مداح :کربلایی اسماعیل نسب
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هوای سامراتو کرده این دل
اما زیارتت شده یه مشکل
نذار بمونه داغ اون (تو قلب سائل)۲
بذار کبوتری بشم رو گنبد
اگر چه سائلم یه سائلِ بد
پر میگیرم از صحن تو (تا شهر مشهد)۲
به قلب من تو دلبری
مولا امام عسکری
چرا منو به سامرا نمیبری
نوکرتم دریاب آقا
تویی برام ارباب آقا
مسبب الاسباب آقا
《مولا امام عسکری》
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو قلب من غمت زده جوونه
توام غریب واقع شدی تو خونه
شدی تو خونه زندونی (گرفتی بونه)۲
شنیدم آقا که به حج نرفتی
از زهر معتمد آروم گرفتی
از این نامردا تو چقدر (طعنه شنفتی)۲
از همه دلبرا سری
مولا امام عسکری
چرا منو به سامرا نمیبری
سامرای تو جنتم
با پسر تو بیعتم
خوشنود از این ولایتم
《مولا امام عسکری》
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خبر دارم چقدر تو زجر کشیدی
خیری از این زمونه تو ندیدی
از پسرت مهدی چجور (تو دل بریدی)۲
داشتی میسوختی از آتیش کینه
سامرا شد برای تو مدینه
به یاد مادر میزدی (دائم به سینه)۲
دائم به یاد کوچه ها
میخوندی روضه بیصدا
میگفتی زیر لب که مادرم بیا
مادر اسیر محنتم
منم تو شهر غربتم
به یاد تو ناراحتم
《مادر بیا مادر بیا》
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تشنه بودی برا تو آب آوردن
تو رو به مجلس شراب نبردن
ولی سر جد تو رو (رو نیزه بردن)۲
با احترام تو رو به خاک سپردن
برای جدت نعل تازه بردن
شمشیر و نیزه واسه ی (جدت آوردن)۲
اقوام فتنه کشتنش
به زیر دشنه کشتنش
بهش ندادن آب و تشنه کشتنش
مظلوم کربلا حسین
ذبیح بالقفا حسین
سردار سرجدا حسین
《مظلوم حسین مظلوم حسین》
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#سبک_واحد_زمزمه
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بیا مهدی عزیز جون بابا
ببین که رو لب من خون نشسته
زده زهر جفا آتیش به جونم
میرم از دنیا با قلب شکسته
بیا صبر و قرارم
مراد قلب زارم
بیا سر روی پاهات
دم آخر بذارم
خدانگهدار پسرم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
منم خورشید شهر سامرا که
غروب عمرم حالا سر رسیده
درون حجره تا از پا نشستم
دیدم بالا سرم مادر رسیده
دیدم با حال خسته
به بالینم نشسته
به روی صورتش من
دیدم رد یه دسته
مادرم ای وای مادرم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
رسیده جون به این لبهای خشکم
میسوزم یاد جدم با چش تر
نبودم کربلا اما شنیدم
لبه تشنه جدا شد از تنش سر
منو زهر برده از حال
رو خاکم یاد گودال
رو خاکم یاد جسمی
که شد با نعلا پامال
آه و واویلتا حسین
ن
4_6023623205221041044.mp3
24.2M
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی
✍شاعر:حمید رمی
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح : کربلایی سید رضا نریمانی
✍شاعر:حمید رمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
السَّلامُ عَلَیکْ/ ٵیُّهَا العَسکری
نوکراتو آقا/ سامرا می بری
شب شهادتت جایی جز حرم نمیرم
پیرهن سیامو از دست فاطمه میگیرم
فَیَضِجَّ الضَّاجُّون/ فَیَعِجَّ العاجُّون
بارون می باریم با/اشکای آقامون
آجَرَکَ الله ، بقیةَ الله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
السَّلامُ عَلَیکْ/ ٵیُّهَا العَسکری
خسته و بی رمق/لحظه ی آخری
کنار بستر باباست بیقرار و آرام
یتیم شدن هنوز خیلی زوده واسه آقام
فَلْیَبْکِ الباکُون / غریبه آقامون
دلای آواره / دلای سرگردون
آجَرَکَ الله ، بقیةَ الله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
السَّلامُ عَلَیکْ/ ٵیُّهَا العَسکری
روضه میخونی با / خواهر و مادری
چقد توی دل قاتل کینه ی حسینه
جلوی چشم زهرا رو سینه ی حسینه
یه خواهری داره / می بینه از رو تل
برادرش مونده / تنها توی مقتل
آجَرَکَ الله ، بقیةَ الله
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:خادم زینب
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
میفهمه حتما
خونِ جگر رو
هرکی که دیده
رفتنِ پدر رو
تکیه گاهِ محکمِ همه ، پدر پدر پدر پدر
مردِ بی مثالِ عالمِ ، پدر پدر پدر پدر
خون بباریم از غمش کمِ ، پدر پدر پدر پدر
حالا به کوچه های سامرا یه سر بزن
میخونه کوچه با صدای خسته یا حسن
حالا شالِ عزا رو شونه هاشِ اونی که
تکیه گاهِ بدونِ تکیه گاهِ واسه من
روضه خون اومدم
با مهدی هم صدا
که با چشمایِ تر
میگه وا اَبَتا
اَباالمهدی حسن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داغ مدینه
غوغای صحرا
میشه تداعی
پیشِ چشمِ مولا
پشتِ در شکسته کمری ، علی علی علی علی
داره میسوزه یه مادری ، علی علی علی علی
سوخته تویِ شعله ها دری ، علی علی علی علی
گل داده شعله های اون درِ شکسته
داره ابش میده علی با دستِ بسته
خاکستر از سرِ حسن میریزه ای وای
میبینه مادرش روی خاکا نشسته
میخواد رو پا بشه
پیش حیدر ولی
میکشه رو زمین
پاشُ یاسِ علی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اقامون امشب
صاحب عزا شد
بازم سامرا
مثلِ کربلا شد
آجرک الله میگیم همه ، اقا اقا اقا اقا
داغِ تُ تو قلبِ عالمِ ، اقا اقا اقا اقا
تسلیت میگیم به فاطمه ، اقا اقا اقا اقا
قلبِ مهدی الان شبیه عمه مضطرِ
مثل اون عمه ای که روبروش دو تا سرِ
سرِ سردارِ و یکی سرِ علمدار
که ساربون داره رو نیزه اونو میبره
انگشترِ حسین
شد غارت ای خدا
انگشتشُ حالا
پیدا کنن کجا
اَباالمهدی حسن
نوحه واحدیاسنگین امام عسکری(شاهمندی).mp3
2.18M
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#سبک_نوحه_واحد_سنگین
✍شاعر:کربلایی مرتضی شاهمندی
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#سبک_نوحه_واحد_سنگین
✍شاعر:کربلایی مرتضی شاهمندی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پر زده مرغ دل دوباره تا سامرا
زمین و آسمون گرفته شور و عزا
واویلتا ، دل دیگه طاقت نداره
واویلتا ، آقای ما بی قراره
صورتشو ، امشب صاحب الزمان
واویلتا ، رو قبر بابا می ذاره
یا حسن ، یا امام عسکری (۴)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
روی سینه هامون غُبار غم می شینه
از غمِ عسکری دلِ پسر حزینه
واویلتا ، سینه شده چه غم فزا
واویلتا ، سامره گشته کربلا
از ستمِ ، دشمن بی حیا و پست
واویلتا ، می لرزه دستش از جفا
یا حسن ، یا امام عسکری (۴)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شده شمع دل یوسف زهرا خموش
به پیش چشم او رفته اِمامش زِ هوش
صاحب عزا ، امشب صاحب زمونه
صاحب عزا ، از غم بابا گریونه
از عطشِ ، بابا به یاد کربلا
صاحب عزا ، روضه ی سقا می خونه
واویلتا ، واعطشا به کربلا (۴)
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#گریز_به_کربلا
🏴#مرثیه
✍شاعر:کربلایی مرتضی شاهمندی
✍شاعر:کربلایی مرتضی شاهمندی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آقا سلام بر تو و بر سامرای تو
زانوی غم گرفته دلم در عزای تو
آقا سلام بر تو و بر پاره ی تَنَت
یعنی نشسته یوسف زهرا به ماتمت
رفتی و با غمت دل مهدی شکسته است
گَرد فِراق تو به رُخ او نشسته است
با ما بگو که با جگر اطهرت چه کرد ؟
زهر جفای دشمن دون با تنت چه کرد
از یادمان نرفته شکستند حُرمتت
ویران نموده دشمن تو صحن و تُربتت
مسموم زهر کین شدی آقا وُ پَر زدی
با رفتنت به قلب پسر هم شرر زدی
شکر خدا سر از تن پاکت جدا نشد
بر خاک سامرا بدن تو رها نشد
شکر خدا سَرَت به روی نیزها نرفت
خنجر به زیر حنجرِ پاک شما نرفت
آقا سلام بر تو و لب های تشنه ات
( یاد حسین می دَمَد از نای تشنه ات )
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج حسن خلج
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یازده بار جهان گوشۀ زندان کم نیست
کنجِ زندانِ بلا گریۀ باران کم نیست
سامرایی شده ام ، راهِ گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دستِ شما نان کم نیست
*این زمزمه یعنی آقا کارت دارم .. این ناله یعنی آقا دارم در میزنم .. این گریه ها یعنی حالا که سفرۀ این دو ماه رو شما داری جمع میکنی واسطه شو پیشِ مادرت این کم رو ازمون قبول کنن .. ای آقای جوان مرگم .. خیلی از معارف عمیق و بلند اهل بیت در فرمایشات و کلمات امام حسن عسکری ست .. امروز عرض کنم آقاجان مزد عزاداری این دو ماهه و چند روزۀ ما رو این قرار بده که قلب های ما به سمت معارف خودت سوق پیدا کنه .. ما یه یکم حداقل متوجه بشیم شما کی بودید و هستید.. یه سرِ سوزن از دریایِ معارفِ شما رو بشناسیم آقاجان .. *
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
به دلِ کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جایِ تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست
*آقا امروز ما دو تا عزاداریم .. اول و بزرگترین عزامون شهادتِ شماست .. عزایِ دوممون اینه که دیگه از امروز باید پیراهن سیاهامون رو در بیاریم .. اجازه بدید روضه بخوانم .. ظرف آب رو دادن خدمتِ امام عسکری .. انقده رعشه به این دست و بدن بود چندین بار این ظرف خورد به دندان هایِ مبارکِ آقا ..*
زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجرایی ست که در ایل تو چندان کم نیست
بوسۀ جام به لب هایِ تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضۀ دندان کم نیست
شاعر :سید حمیدرضا برقعی
*شاید اینطور باشه همون لحظاتی که جام به لب ها و دندان هایِ آقا اصابت میکرد؛ آقا زیرِ لب هی میگفت «لایوم کیومک یا اباعبدالله ..» اینجا ضربه به لب ها و دندانِ آقا می خورد پسرِ کوچکش هم داشت میدید .. اومد ظرفُ گرفت آرام به لب هایِ بابا نزدیک کرد .. دیگه کسی تعدی نکرد .. کسی جسارت نکرد .. اما گوشۀ مجلس یزید دیدن نازدانه هی رو پنجۀ پا بلند میشه .. عمه صدا ، صدایِ بابامه .. بابام داره قرآن میخونه .. اما چرا دارن با چوب … حسین … غم امام حسین غالبه به همۀ غم ها .. کنارِ امام حسن بودن یه چند نفری مَهدی رو بغل گرفتن ، نوازش کردن .. اما تو مجلس یزید وقتی زینب دید نازدانه مضطرب شد ، بلند شد فریاد زد بی ادب نزن .. خودم دیدم این لب ها رو بابام می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو مادرم می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو جدم رسول الله می بوسید .. صدا زد آی تازیانه دارا این زن کیه داره با امیر اینجور صحبت میکنه ؟.. چرا ساکتش نمی کنید .. ریختن سرِ زینب ..*
فرج امام زمان یا حسین …
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین