#روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ استاد شیخ حسین انصاریان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#بسماللهالرحمنالرحیم
ما که امروز نبودیم مدینه ، امروزی که میگم یعنی هزار و چهارصد سالِ پیش .. اگه بودیم خب میرفتیم تو حیاط خانۀ امام صادق علیه السلام می ایستادیم ، گریه میکردیم ، میدیدم موسی ابن جعفر با برادرش بدنِ حضرتُ دارن میارن برا غسل دادن .. گریه میکردیم یقیناً تحملش رو نداشتیم اماممون رو کشته بودن ، بدنشُ میدیدم ، میدیدیم هیچ زخمی هم نداره آثاری هم از زهر در پوست بدن نیست ، ولی دلمون می سوخت ناراحت بودیم ، قلبمون آتش می گرفت ..
گریه مون اون وقت بیشتر میشد که بدن رو کفن میکردن دیگه میخواستن از چشم ها دور بکنند ؛ دنبالِ جنازه میومدیم قبرستانِ بقیع میدیدم موسی ابن جعفر خودش رفت تو قبر .. بدنِ بابا رو خواباند رو به قبله .. بندِ کفنُ باز کرد صورت رو خاک گذاشت بنی هاشم و فرزندانِ دیگه اومدن زیرِ بغلِ موسی ابن جعفرُ گرفتن از قبر آوردن بیرون ؛ اینجا یه پسر پدرُ دفن کرد .. مردم طاقت نیاوردن بزارن پسر بمونه کنار قبر گفتن این داغ دیده ست نباید بدنِ بابا رو ببینه .. قبرُ پوشاندن و بستنُ موسی ابن جعفرُ آوردن خانه .
طبیعیِ زیرِ بغلِ داغ دیده رو بگیرن ، طبیعیِ داغ دیده رو تسلیت بدن ..
اینجا پسر کنار بدنِ بابا بود کربلا برادر کنارِ بدنِ برادر بود .. قبر هم نبود ، اجازه ی دفن هم نمیدادن ، یعنی حتی لشگر یزید حق دفن کردنِ قمرِ بنی هاشمُ از ابی عبدالله صلب کرده بود .. با بدنی روبرو شد که فرق شکافته بود .. دست راست و چپ از بدن جدا شده بود .. فرقِ شکافته رو ، رویِ دامن گذاشت ..
دیده بگشا که طبیبت سرِ بالین آمد
دیده بگشا که حسین با دلِ غمگین آمد
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#استاد_شیخ_حسین_انصاریان
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ استاد شیخ حسین انصاریان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#بسماللهالرحمنالرحیم
ما که امروز نبودیم مدینه ، امروزی که میگم یعنی هزار و چهارصد سالِ پیش .. اگه بودیم خب میرفتیم تو حیاط خانۀ امام صادق علیه السلام می ایستادیم ، گریه میکردیم ، میدیدم موسی ابن جعفر با برادرش بدنِ حضرتُ دارن میارن برا غسل دادن .. گریه میکردیم یقیناً تحملش رو نداشتیم اماممون رو کشته بودن ، بدنشُ میدیدم ، میدیدیم هیچ زخمی هم نداره آثاری هم از زهر در پوست بدن نیست ، ولی دلمون می سوخت ناراحت بودیم ، قلبمون آتش می گرفت ..
گریه مون اون وقت بیشتر میشد که بدن رو کفن میکردن دیگه میخواستن از چشم ها دور بکنند ؛ دنبالِ جنازه میومدیم قبرستانِ بقیع میدیدم موسی ابن جعفر خودش رفت تو قبر .. بدنِ بابا رو خواباند رو به قبله .. بندِ کفنُ باز کرد صورت رو خاک گذاشت بنی هاشم و فرزندانِ دیگه اومدن زیرِ بغلِ موسی ابن جعفرُ گرفتن از قبر آوردن بیرون ؛ اینجا یه پسر پدرُ دفن کرد .. مردم طاقت نیاوردن بزارن پسر بمونه کنار قبر گفتن این داغ دیده ست نباید بدنِ بابا رو ببینه .. قبرُ پوشاندن و بستنُ موسی ابن جعفرُ آوردن خانه .
طبیعیِ زیرِ بغلِ داغ دیده رو بگیرن ، طبیعیِ داغ دیده رو تسلیت بدن ..
اینجا پسر کنار بدنِ بابا بود کربلا برادر کنارِ بدنِ برادر بود .. قبر هم نبود ، اجازه ی دفن هم نمیدادن ، یعنی حتی لشگر یزید حق دفن کردنِ قمرِ بنی هاشمُ از ابی عبدالله صلب کرده بود .. با بدنی روبرو شد که فرق شکافته بود .. دست راست و چپ از بدن جدا شده بود .. فرقِ شکافته رو ، رویِ دامن گذاشت ..
دیده بگشا که طبیبت سرِ بالین آمد
دیده بگشا که حسین با دلِ غمگین آمد
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#استاد_شیخ_حسین_انصاریان
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
@majmaozakerine
.
|⇦•بیاید که بی ما...
#روضه وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس استاد شیخ حسین انصاریان
●━━━━━━───────
بسم الله الرحمن الرحیم
بیاید که بی ما بسی روزگار
بروید گُل و بشکفد لاله زار
بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
بیاید، که ما خاک باشیم و خشت
تَفرّج کنان، بر هوا و هوس
گذشتیم بر خاک بسیار کس
کسانی که از ما به غیب اندرند
بیایند و، بر خاک ما، بگذرند
*مرگها انواع داره.بهترین مردن، مردنِ در حال ایمانه، بهترین مردن ،مردن در حال شهادته،بهترین انتقال به عالم آخرت ،به وسیله شهادت، مربوطه به وجود مقدس ابی عبدالله علیه السلام. بدن روی خاک افتاده دشمن، بدنهای خودشون رو دفن کردن. ولی بدن عزیزِ پیغمبر، میان آفتاب روی خاکِ گرم بیابان افتاده، زن وبچه رو آوردن کنار قتلگاه از اون جا سوارشون کنند، به اسارت ببرن....*
زینب چو دید پیکری اندر میان خاک
از دل کشید ناله به صد آهِ سوزناک
که ای خفته خوش به بستر خون دیده باز کن ،
احوال ما ببین و سپس خواب ناز کن
ای وارث سَریر امامت، ز جای خیز
بر کشتگان بی کفن خود، نماز کن
یا دست ما بگیر و از این وَرطه بلا
بار دگر روانه به سوی حجاز کن
برخیز صبح شام شد، ای میر کاروان
ما را سوار بر شتر بی جحاز کن
*حسین من!همسفر من از مدینه تا کربلا تو بودی، قمر بنی هاشم بود، علی اکبر بود، اما! بلند شو ببین همسفر من حالا عُمر سعد و شمر و خولیه ....به خودت قسم نمی خوام از کنار بدنت برم دارن ما رو می برن ..اگه به خودم بود می موندم تو گودال اینقدر گریه می کردم که بمیرم....*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#استاد_شیخ_حسین_انصاریان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.