eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
حجت الاسلام عالی-شفای دختری از اهل سنت-توسط حضرت زهرا-س.mp3
5.35M
📢 صوت| شفا یافتن دختری از اهل سنت به عنایت بی بی عالم عالی 🌴 دردت چو می دهد دل بیمار را شفا 🌿 من بر امید درد تو بیمار مانده ام @majmaozakerine
Keramati Az Hazrate Roghaye.mp3
4.59M
▫️به مناسبت یادروز ولادت دختر پادشاه عالم، حضرت رقیه سلام الله علیها. 💐 عجیبی از شفایافتگان به دست پر عنایت .
فایل صوتی 👆 📖 🔊 زبان حال حضرت زینب س در گودال قتلگاه 🔘 ؛ ۱۴۴۰ 🔻 *** اللهمَّ صلِّ علي صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبَويَّةِ، والصّولَةِ الحَيدَريّةِ، والعِصمَةِ الفاطِميَّةِ،و صَلابَةِ الحسَنيَّةِ، والشُّجاعَةِ الحُسَينيَّةِ (دَمِ تو گر نبود، آدمی نمی ماند) 2 نه آدمی؛ که ملک هم دَمی، نمی ماند آقا نیازمند دو عالم، به یک اشاره توست این یعنی چی؟ یعنی کربلام دست توِ ، یعنی اربعین جا نمونم، این یعنی عاقبت بخیریم با تو این یعنی رو به راهی من با توِ، من اینو خیلی وقته فهمیدم، سر همینم هست دیدی، قبل محرم شدم روز شمار محرمت، از اول محرمم پا به پا خودتو و بچه هات اومدم، من دهه اولی نبودما، من از شبی که خواهرت در به در شد منم در به در شدم، جانم، آقا، قولت میدم پا کارت وایسادم، اربعین اگه در به دری خواهرت تموم میشه، من تازه دهه امام حسنم شروع میشه نیازمند دو عالم، به یک اشاره توست اگر تو، ناز کنی، عالمی، نمی ماند آقا، به گریه ی، شب هجران کشیده گان سوگند یعنی کی؟ یعنی اونهایی که شبا تا صبح برات گریه کرده، یه قسم بزرگی دارم میخورم به گریه ی، شب هجران کشیده گان، سوگند اگر دمی، تو بخندی، غمی، نمی ماند (حسیـــــــــن، دلم یه کربلا میخواد)۲ حسیــــــــــن، یه گنبد طلا میخواد گفت تو این بازار تهرون، دیدین دسته ها میان، غوغاییه شهادتا محرم، صفر، خیلی شلوغ میشد، از همه شهر میومدن، یه قانونی گذاشتن فقط هیئت های محله بازار بیان ، اوضاع نظم گرفت، یه هیئت بود، گفت ما بازار نیایم میمیریم، گشتن دنبال یه خونه ای جایی برای اینکه پا ثابتشون بشه، یه خونه بزرگ پیدا کردن اومدن پیش صاحبش، حاجی سالی چند شب مامهمون خونتون باشیم، بازار اعلام کنیم ما جامون بازاره، بعد روضه بیایم یه غذایی و یاعلی ، گفت اصلا، من جوونیمو تو این خونه گذاشتم باغچه و باغ و گل و، هر کاری کردن حریف نشدن، رفتن فردا صبح دو سه نفرو اَجیر کرد، اینا رو پیدا کنید بیان، این ور اون ور پیداشون کرد، تا رسیدن دم در افتاد رو پاشون غلط کردم، دیشب شما از اینجا رفتید، یه خانمی رو دیدم توعالم خواب، گفت ای ول الله ، نگران چهار تا گل هاتی، انگار خبر نداری کربلا، یه گل برا من نذاشتن، دونه دونه گلهامو، سر بریدن، جانم به من گفتن روضه قتلگاه بخون، دو سه تا بیت آرام جان خسته دلان، پیکرت کجاست؟ وداع، آخرو که کرد، اینطور برا ما آوردن، تو مقاتل و روایات صدا کرد گفت ببین، اینا که منو کشتن آبو آزاد میکنن، اگه تو نخوری بچه هام نمیخورن، گفت برو خیالت راحت، بزار آبو که آوردن همه رو جمع کرد گفت ببینید، من عمتونم ، من آب میخورم شمام بخورید، همه خوردن، ربابم خورد، آی، شب اومد بره گودال، ببینه چی سر برادر، دو سه قدم رفت صدا جیغ یه زنی بالا، برگشت، کیه بچه هامو بیدار کرد؟ خانم ربابه، اومد بالا سرش، رباب، عوض اینی که کمکم کنی، بچه هام بیدار شدن، گفت خانم تقصیر من نیست، گفتی آب بخور، آب خوردم، الآن یاد بچم افتادم، آخ، لباش به هم میخورد، من هنوز گودال نخوندم، آرام کرد ربابو، اومد گودال با منی؟ مادر حاج آقا منصور فیض ببره همین الان، سر سفره مادر سادات نشونمون میده، ببین خانم، برا من اومدن اما برا بچه تو گریه میکنن، همین الان، همین الان، بیار تو ذهنت، پدر مادر، پدر بزرگ مادر بزرگ، کس و کارت که از دنیارفتن یه معامله کن، بگو این روضه مال تو، همین الان میرن صداشون میکنن، پاشو برو بشین پیش اربابت، چخبره؟ الان نوه ات برات روضه فرستاده، اومد گودال، آرام جان ، خسته دلان پیکرت کجاست؟ جانم به لب رسید برادر، سرت کجاست؟ (امام زمان، سادات) از ما حلال چه بود، به تاراج برده اند؟ آخ، من باز نکنم چی بردن، کار به جایی رسید امام سجاد فریاد زد، با اسب تو خیمه نرو، اون خیمه زن هاست، آه، زنا بیرون دویدن، نجمه، رباب، سکینه از ما حلال چه بود، به تاراج برده اند؟ خاکم به سر، امامه پیغمبرت کجاست؟ حسیــــــــــــــــن، جانم، صدات کربلا برسه ما را، همه حرفاشو که زد، این یه دونه رم بگم و یاعلی مدد، ایشاالله وعده من و تو، اربعین، میریم ایشاالله، برا این همه آدم جا داری، نگی نه ها،اینجوری جلو مردم خراب میشم گفت داداش، مارا، میان این همه نامحرمان ببین گفت ببین من تو رو با کی تنها گذاشتم، یه شمشیر شکسته، یه نیزه شکسته، اما پاشو ببین تو منو با کی تنها....، خولی، شمر، حرمله، زجر مارا میان، این همه نامحرمان ببین دیگر نگو که خواهر من... یجور ناله بزن دل امام زمان آرام بشه، حسیــــــــــــن سرمایه سری هست، فدای سر ارباب چیزی که ندارم ببرم محضر ارباب از کودکیم یاد گرفتم ، که بگویم (مادر پدرم، نذر پدر، مادر ارباب)۲ (اللهم عجل لولیک الفرج)۳ # 🎤 حاج حيدر خمسه
فایل صوتی 👆 📖 🔊 حکایت شنیدنی گلایه حضرت زهرا سلام الله علیها از یکی از روضه خوانها ⚫️ هیئت الرضا علیه السلام 🔻 ** گفت:پایین شهر تهرون،كوچه پس كوچه هاش یه روضه می گرفت،از اون روضه خوبا، هر سال یه رفیق مداح هم داشت می گفت می اومد روضه اش رو می خوند. زد و مداح ِ معروف شد،تماس گرفت:امسالم میای روضه ام رو بخونی؟گفت:آره . شب روضه رسید رفت،غوغایی كرد تو روضه اش، از در اومد بیاد بیرون یه پیرزن اومد جلوش رو گرفت.حاجی تو روضه می خوندی؟ گفت:آره مادر. دستت درد نكنه،خیلی با روضه ات گریه كردم،خیر ببینی.یاعلی مادر. حاجی منم یه روضه دهگی دارم،یه دوتا كوچه پایین تر میای روضه ام رو بخونی، یه نگاهی به پیرزن ِ كرد،گفت: من و میشناسی؟گفت:من كار به اسمت ندارم، روضه خوب می خونی. منم هر كسی رو روضه ام نمیگم بیاد، روضه ام پنجاه ساله است. گفت: مادر ساعت دوازده شب روضه ام تموم میشه،گفت:باشه دوازده بیا. "نه" نیومد به دهانش.آدرس رو گرفت،شب اول محرم روضه اش دوازده تموم شد،رفت پرسون پرسون آدرس رو پیدا كرد،دید كوچه رو آب و جارو كرده، یه پارچه بالاش زده،به مجلس عزا خوش آمدید، دم در دیدم پیرزن ِ وایستاده،تا من و دید انگار دنیا رو بهش دادم،خوش اومدی،قدم سر چشمم گذاشتی،رفت بالا دید الله اكبر با این اسم و رسمش آخر كارش كجا افتاده، چهار پنج تا پیر زن ، یه صندلی شكسته،نه بلندگویی نه چیزی،گفتم: ببین آخر ِ كار ِت كجا رسید، حالا اومدی روضه رو بخون و برو،گفت:نشستم،"السلام علیك یا اباعبدالله"، دیدم در و دیوارداره گریه می كنه،مگه میشه؟چهار تا پیرزن،نه بلندگویی،این سرو صدا؟ حتماً حال و هوای روضه های قبلی ِ. گفت:شش،هفت شب اومدم روضه اش همون حال،شب هشتم محرم، هیئت خودم ساعت دو نصف شب تموم شد، گفتم:دیگه اونجا هم نرم خبری نیست،خسته ام،برم از فردا روضه دارم. اومدم خونه،خوابیده و نخوابیده، تا چشمام گرم شد،دیدم یه خانم جلوم ایستاده، چون روضه خون بودم شناختمش،دیدم دست به كمر ِ، چادرش خاكی ِ،فهمیدم فاطمه سلام الله علیهاست.گفتم:اومده بهم ای والله بگه، خسته نباشی بگه، "السلام علیك ِ یا فاطمة الزهرا"، سلام مادر، گفت: دیدم جوابم رو داد روش رو برگردوند. خانم،چه اشتباهی كردم؟چرا رو ازم برگردوندی؟ فرمود:چرا روضه ی ما رو نیومدی؟خانم از صبح دارم برا بچه ات روضه می خونم، كدوم روضه؟ فرمود:همون روضه پیر ِزن ِ، هر شب من می اومدم پا روضه ات، ضجه می زدم،امشب برات مهمون آوردم، زینب اومد،عباس اومد،علی اكبر اومده بود روضه. گفت:از خواب پریدم بدو خودم رو سه نصف شب رسوندم تو همون كوچه،دیدم پیر ِزن خوابش برده،مادر،مادر! چشماش رو باز كرد،الحمدالله سپرده بودمت به مادرش. گفت:رفتم بالا نشستم،"السلام علیك یا اباعبدالله". بی بی غلط كردم، گفت:دیدم دوباره صدا ناله اومد. خانم ها امشب یه زحمتی جوونا دارن،اگر دیدید یه خانم غریب ِ، از محرم هاش هم رو گرفته، اگه دیدید دست به دیوار راه میره،سلام مارو به زهرا برسونید. 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴 @majmaozakerine
📖 🔊 حکایت شنیدنی پیرمرد کشاورز و امام رضا علیه السلام * لَنگون لَنگون اومد تو حرم، کشاورز،تا حالا هم حرم نیومده بود، هر سال میزد بیاد پولش جور نمیشد،آخر بار این پول رو جمع کرد، به زنش گفت: بریم حرم.... وارد حرم شد کِیف میکرد،هی با خودش می گفت: کاش زودتر می اومدم...اما بلد کار نبود،حرم کجاست؟ضریح کجاست؟چی به چیِ؟ یه جا دید چهار پنج تا لباس یه رنگِ، فهمید مال اونجان، سلام کرد، سلامش رو جواب دادن،گفت: حرم کجاست؟ یه نگاهی کردن،فهمیدن غریب ِ و ساده اس، گفتند:تا حالا نیومدی؟ گفت: نه بار اوّلمِ، کجا باید برم؟ گفت: اون در و می بینی،پله هارو بگیر برو بالا، اوناها اون گنبد اتاق امام رضاست...دستت درد نکنه لَنگون لَنگون حرکت کرد، اومدم آقا....در رو باز کرد، هی میگفت: امام رو دیدم چی بگم؟...پاشو گذاشت رو پله ی اول،از اون بالا صدای بلندی شنید: نیا! نیا من اومدم، مگه پات درد نمیکنه؟ آقاش اومد روبروش، خوش اومدی... یه حال و احوالی،یه عشقی کرد، بغلش کرد،حرفاشو زد، راشو گرفت بره، امام رضا فرمود: دفعه بعد خواستی صِدام کن خودم میام.... اومد بیرون اون سه چهارتا خادم رو دید، تا دیدنش گفتن: رفتی بالا یا نه؟ آقاتو دیدی؟ گفت: آره دستت درد نکنه.گفتن دیدی؟ گفت: آره،آقام بغلمم کرد، صورتم رو هم بوسید،گفت: دفعه بعد خودم میام تو نیا.... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴