YEKNET.IR - zamine - hafteghi 98.09.20 - mehdi salahshoor.mp3
7.53M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴چشماته خیره به یک سو
🌴دستی روی زانو دستی روی پهلو
🎤مهدی #سلحشور
⏯ #زمینه
👌فوق زیبا
@majmaozakerine
YEKNET.IR - roze3 - hafteghi 98.09.20 - mehdi salahshoor.mp3
8.59M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴روضه حضرت زهرا(س)
🌴بچه ها را دور هم عشق به مادر جمع کرد
🎤مهدی #سلحشور
⏯ #روضه
👌بسیار دلنشین
@majmaozakerine
💥سبک: #شور
🎤مداح:حاج مهدی #سلحشور
#امام_حسین(ع)
#شهدا
باز دوباره می بینم، خواب حرم
خواب می بینم آقا روو برو درم
با دل شکسته با چشه ترم، آقا آقا
وقتی گنبدِ طلا رو می بینم
اشک چشم زائرا رو می بینم
عرش اصلی خدارو می بینم، آقا آقا
کاشکی جاروکش صحن تو بشم
با مژه، حرمو جارو بکشم
صبح تا شب، باشه توی حرم تو
گنبدِ، طلای تو جلو چشم
رویای، رنگینه، شبهامه، صحنی که روبرو چشمامه
می خونم، تا همه، بدونن، این صحنِ زیبای آقامه
"ثارالله ثارالله
اللهم ارزقنا کربلا"
مستم و میخونم از غمت آقا
من نمیشم از این روضه ها جدا
تا برم توی مسیر شهدا، آقا آقا
روزی عاقبت به خیر تو میشم
عاقبت جدا ز غیر تو میشم
تو نگا کنی زهیر تو میشم، آقا آقا
کاش باشم توو شهدای تو حسین
جون من، بشه فدای تو حسین
همتی بده تا باکری بشم
جون بدم، روی پاهای تو حسین
مددی، کن تا روو، سفیدشم، از غیر شما ناامیدشم
درای، بسته رو، واکن تا، یه روز آقا من هم شهیدشم
"ثارالله ثارالله
اللهم ارزقنا کربلا"
YEKNET.IR - vahed 1 - shabe 7 safar 1398 - salahshour.mp3
4.41M
متن روضه خوانی حضرت فاطمه معصومه
وقتی خبر رسید به قمی ها ،خواهر امام داره می آد به سمت قم،دختر امام داره می آد به سمت قم،مردم کیلومترها از شهر بیرون اُمدند، به استقبال حضرت معصومه سلام الله علیها،یه عده با تنگ دستی قربونی زیر بغل زده بودند،
بابا تو تنگ دستی قربونی برا چی می بری،می گفت:مگه خبر نداری دختر امام داره می یاد،خواهر امام داره می یاد،یه عده با خودشون دسته گل می بردند،چه احترامی گذاشتند،عرضم اینه،ای کاش به همه ی خواهرای امامان احترام می گذاشتند،
وقتی بی بی رو وارد قم کردند،از بزرگان و محترمین قم اُمدند،از بهترین جاهای قم رو در اختیار بی بی قرار دادند،یه باغی بود،اصرار کردند،التماس کردند،بی بی رو با احترام وارد این باغ کردند،سادات مثل پروانه دور دختر امام می گشتند،دور خواهر امام می گشتند،
اصلاً بی بی احساس ترس نمی کرد،احساس عدم آرامش و امنیت نمی کرد،اما بمیرم برای اون خواهر امامی که،نگاه می کرد،برا دل آماده،معطلت نذارم،اگه خریدار این نالت حضرت زهراست،بفروش این ناله رو،
هر چی دور خودش نگاه می کرد،عوض سادت عوض بنی هاشم ،عوض عباس،عوض علی اکبر،می دید یه عده حرام زاده،دورش رو گرفتند،می خوام بگم مگه رقیه دختر امام نبود،عوض باغ تو خرابه بردنش،
عمه جان این سر منوّر را کمکم می کنی که بردارم
شامیان ای حرامیان،دیدید راست گفتم که من پدر دارم
ای پدر جان عجب سری داری،ای پدر جان عجب دلی دارم
گیسویم را به پات می ریزم،تا ببینی چه دختری داری،
هر بلایی که بود یا می شد،بر سر زینب تو آوردند
قاری من چرا نی خوانی چه بر سر لب تو آوردند
چرا رنگ لبت،چون ارغوانه گمانم جای چوب خیزرانه
گفت:بابا وقتی چشم تو رو دور دیدند،چشم عموم اباالفضل و دور دیدند،چشم علی اکبر و دور دیدند،وقتی منو غریب گیر آوردند،دستی از پشت خیمه ها آمد،لاجرم راه چاره ام گم شد،درهیاهوی غارت خیمه ،ناگهان گوشواره ام گم شد
#سلحشور
#روضه
@majmaozakerine
متن روضه خوانی حضرت فاطمه معصومه
وقتی خبر رسید به قمی ها ،خواهر امام داره می آد به سمت قم،دختر امام داره می آد به سمت قم،مردم کیلومترها از شهر بیرون اُمدند، به استقبال حضرت معصومه سلام الله علیها،یه عده با تنگ دستی قربونی زیر بغل زده بودند،
بابا تو تنگ دستی قربونی برا چی می بری،می گفت:مگه خبر نداری دختر امام داره می یاد،خواهر امام داره می یاد،یه عده با خودشون دسته گل می بردند،چه احترامی گذاشتند،عرضم اینه،ای کاش به همه ی خواهرای امامان احترام می گذاشتند،
وقتی بی بی رو وارد قم کردند،از بزرگان و محترمین قم اُمدند،از بهترین جاهای قم رو در اختیار بی بی قرار دادند،یه باغی بود،اصرار کردند،التماس کردند،بی بی رو با احترام وارد این باغ کردند،سادات مثل پروانه دور دختر امام می گشتند،دور خواهر امام می گشتند،
اصلاً بی بی احساس ترس نمی کرد،احساس عدم آرامش و امنیت نمی کرد،اما بمیرم برای اون خواهر امامی که،نگاه می کرد،برا دل آماده،معطلت نذارم،اگه خریدار این نالت حضرت زهراست،بفروش این ناله رو،
هر چی دور خودش نگاه می کرد،عوض سادت عوض بنی هاشم ،عوض عباس،عوض علی اکبر،می دید یه عده حرام زاده،دورش رو گرفتند،می خوام بگم مگه رقیه دختر امام نبود،عوض باغ تو خرابه بردنش،
عمه جان این سر منوّر را کمکم می کنی که بردارم
شامیان ای حرامیان،دیدید راست گفتم که من پدر دارم
ای پدر جان عجب سری داری،ای پدر جان عجب دلی دارم
گیسویم را به پات می ریزم،تا ببینی چه دختری داری،
هر بلایی که بود یا می شد،بر سر زینب تو آوردند
قاری من چرا نی خوانی چه بر سر لب تو آوردند
چرا رنگ لبت،چون ارغوانه گمانم جای چوب خیزرانه
گفت:بابا وقتی چشم تو رو دور دیدند،چشم عموم اباالفضل و دور دیدند،چشم علی اکبر و دور دیدند،وقتی منو غریب گیر آوردند،دستی از پشت خیمه ها آمد،لاجرم راه چاره ام گم شد،درهیاهوی غارت خیمه ،ناگهان گوشواره ام گم شد
#سلحشور
#روضه
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین