#شبهای_قدر
#پروفایل
کانال مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام
بهترین اشعارمذهبی
#نوحه_روضه
#ترکی_فارسی
لینک این کانال👇
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
4_345554935284237362.mp3
6.38M
📋بابای غریبم یاعلی / #سبک_تک
ویژه #شبهای_قدر
و #شهادت_امام_علی (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صدای محزونی داره میرسه از تو شهر کوفه
چقدر دل بیقرارم ، شد اشک و ناله کارم
منم هوای حرمِ ، علی رو دارم
خرابه روزگارم ، تحملی ندارم
امشب جلو چشم حسن ، طبیب جواب کرد
و قلبشو کباب کرد ، میگفت بابات تمومه
فقط براش شیر بیارید ، غذای دیگه_
با این زخمی که دیدم ، برا بابات حرومه
کس و کارِ تموم کوفه
داره میره با فرق زخمی
خداوندا به اشک زینب
به یتیمای کوفه رحمی
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی
تو کنج بستر باباشون ، چقدر بیحاله
صدای اشک و ناله ، داره میاد دوباره
بعد غمِ زهرا دیگه ، علی غریبه
یه عمره بیحبیبه ، دیگه یاری نداره
سی ساله بعد فاطمه ، بغض تو گلوشه
کوچه، در روبهروشه ، خودش روضه میخونه
میگه بمیرم خانمم ، یه روز نامردا
با ضرب مشت و با پا ، همه ریختن تو خونه
دود و آتیش و شعله میزد
به گُلایِ حیاط خونه
یکی میزد غَلاف شمشیر
اون یکی میزد تازیونه
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی"
امشب تموم بچههاش ، کنار بابا
با چشم خیس و دریا ، برا وداع نشستن
توحجرهی باباشونن ، با قلب خسته
سری که شد شکسته ، رو با یه پارچه بستن
وصیتاشو میکنه ، به اهل خونه
اشک چشاش روونه ، برا غمای زینب
حالا شده روضه خونِ ، سر بریده
با یک مشک دریده ، علی برای زینب
یه روز میری کرببلا ، داداش حسینت
عزیز عالمِینت ، سرش میره رو نیزه
مواظب دخترامون ، تو باش بهجا من
همون موقع که دشمن ، تو خیمهها میریزه
میبینم روزی که دو دستات
رو روی معجرت میگیری
میبینم زینبم یه روزی
📋بابای غریبم یاعلی / #سبک_تک
ویژه #شبهای_قدر
و #شهادت_امام_علی (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صدای محزونی داره میرسه از تو شهر کوفه
چقدر دل بیقرارم ، شد اشک و ناله کارم
منم هوای حرمِ ، علی رو دارم
خرابه روزگارم ، تحملی ندارم
امشب جلو چشم حسن ، طبیب جواب کرد
و قلبشو کباب کرد ، میگفت بابات تمومه
فقط براش شیر بیارید ، غذای دیگه_
با این زخمی که دیدم ، برا بابات حرومه
کس و کارِ تموم کوفه
داره میره با فرق زخمی
خداوندا به اشک زینب
به یتیمای کوفه رحمی
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی
تو کنج بستر باباشون ، چقدر بیحاله
صدای اشک و ناله ، داره میاد دوباره
بعد غمِ زهرا دیگه ، علی غریبه
یه عمره بیحبیبه ، دیگه یاری نداره
سی ساله بعد فاطمه ، بغض تو گلوشه
کوچه، در روبهروشه ، خودش روضه میخونه
میگه بمیرم خانمم ، یه روز نامردا
با ضرب مشت و با پا ، همه ریختن تو خونه
دود و آتیش و شعله میزد
به گُلایِ حیاط خونه
یکی میزد غَلاف شمشیر
اون یکی میزد تازیونه
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی"
امشب تموم بچههاش ، کنار بابا
با چشم خیس و دریا ، برا وداع نشستن
توحجرهی باباشونن ، با قلب خسته
سری که شد شکسته ، رو با یه پارچه بستن
وصیتاشو میکنه ، به اهل خونه
اشک چشاش روونه ، برا غمای زینب
حالا شده روضه خونِ ، سر بریده
با یک مشک دریده ، علی برای زینب
یه روز میری کرببلا ، داداش حسینت
عزیز عالمِینت ، سرش میره رو نیزه
مواظب دخترامون ، تو باش بهجا من
همون موقع که دشمن ، تو خیمهها میریزه
میبینم روزی که دو دستات
رو روی معجرت میگیری
میبینم زینبم یه روزی
بیحسینم میری اسیری
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی"
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴 #سبک_تک
🏴 #شبهای_قدر
🎤مداح : کربلایی سیدرضا نریمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
صدای محزونی داره میرسه از تو شهر کوفه
چقدر دل بیقرارم ، شد اشک و ناله کارم
منم هوای حرمِ ، علی رو دارم
خرابه روزگارم ، تحملی ندارم
امشب جلو چشم حسن ، طبیب جواب کرد
و قلبشو کباب کرد ، میگفت بابات تمومه
فقط براش شیر بیارید ، غذای دیگه_
با این زخمی که دیدم ، برا بابات حرومه
کس و کارِ تموم کوفه
داره میره با فرق زخمی
خداوندا به اشک زینب
به یتیمای کوفه رحمی
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو کنج بستر باباشون ، چقدر بیحاله
صدای اشک و ناله ، داره میاد دوباره
بعد غمِ زهرا دیگه ، علی غریبه
یه عمره بیحبیبه ، دیگه یاری نداره
سی ساله بعد فاطمه ، بغض تو گلوشه
کوچه، در روبهروشه ، خودش روضه میخونه
میگه بمیرم خانمم ، یه روز نامردا
با ضرب مشت و با پا ، همه ریختن تو خونه
دود و آتیش و شعله میزد
به گُلایِ حیاط خونه
یکی میزد غَلاف شمشیر
اون یکی میزد تازیونه
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی"
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امشب تموم بچههاش ، کنار بابا
با چشم خیس و دریا ، برا وداع نشستن
توحجرهی باباشونن ، با قلب خسته
سری که شد شکسته ، رو با یه پارچه بستن
وصیتاشو میکنه ، به اهل خونه
اشک چشاش روونه ، برا غمای زینب
حالا شده روضه خونِ ، سر بریده
با یک مشک دریده ، علی برای زینب
یه روز میری کرببلا ، داداش حسینت
عزیز عالمِینت ، سرش میره رو نیزه
مواظب دخترامون ، تو باش بهجا من
همون موقع که دشمن ، تو خیمهها میریزه
میبینم روزی که دو دستات
رو روی معجرت میگیری
میبینم زینبم یه روزی
بیحسینم میری اسیری
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی"
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
مثلِ ابرایِ بهاری ، میباره چِشام
میدونم که دیگه راهی ، نمونده برام
ولی با این همه پستی ، دلم روشنِ
تویِ تارکیِ مَحضم ، حرم روشنِ
حرمِ دلی که از عشقِ تو داره تب
گرچه من غرق گناهم ، اقا روز و شب
نا امید نمیشی از من ، دعام میکنی
همه ساله شبایِ قدر صدام میکنی
درُ وا میکنی اقا ؟ گدا اومده
سربه زیر و شرمسار از شما اومده
خوشیامُ کردم اما به چه قِیمتی؟
بیشتر از هزارسالِ که تُ تو غیبتی
معلومِ اَلعَجَلم از تهِ دل نبود
ولی دلتنگیایِ تو شده زود به زود
من حواسم بتو نیستُ ، امیدت منم
عمریِ زبونی از مهدی دم میزنم
نکنه فکر کنی اقا که بی غیرتم؟
بیخیالِ زن و اگاهی و عفتم
چادرِ مادرت اقا عزیزِ هنوز
ولی میدونی دلامون مریضِ هنوز
یادمون نرفته اون چادرِ سوخته رو
بازو و سینه و پهلویِ به در دوخته رو
یادمون نمیره سقا خجالت کشید
وقتی که دویدن زینبش رو میدید
غیرتِ سقا هنوزم تو رگهایِ ماست
عفتِ عمه ی سادات هنوزم به پاست
نکنه اقا بیاد و بپرسه که اون
چادرِ امانتِ مادرِ من کجاست؟
#خادم_زینب
#شبهای_قدر
#شهادت_امیرالمومنین
#جهادتبیین
#شهادت_امیرالمومنین_زمزمه
پر کرده روزُ شبمُ
فکر ایوونِ نجفت
مستم مستِ بوی خاک
زیر بارون نجفت
ضریحِ پر از نورِ حیدر
یه تصویرِ ناب از بهشتِ
به عشق علی جون سپردن
برام بهترین سرنوشته
علی یعسوبُ الدینِ علی میزان
علی واللهِ خودِ خودِ قران
علی هم روحِ هم جسمِ هم جانِ
علی اعجازِ موسی بن عِمرانِ
بند دوم
وقتی که میپرسن ازم
که اهلِ چه مذهبیَم
میگم با عشق و با غرور
که من شیعه ی علیَم
میونِ چشمام حلقه میشه
چه اشکایِ شوقی از این عشق
میکنه عاقبت بخیرم
میدونم اخرش همین عشق
تو اوجِ سختی بلند میگم یا حیدر
کوهِ غم هم باشه میگذرم با حیدر
امیرالمومنینِ کلامِ حقِ
به هیشکی نمیگم اَمیری اِلّا حیدر
بند سوم
یه ایرانی میمونمُ
یه ایرانی میمیرمُ
با جونم حفظش میکنم
امنیتِ این حرمُ
یا حیدر ذکرِ رو لبامِ
یا حیدر رمزِ هر قیامِ
بهشتش وادیُ السّلامِ
علیِ بهتر از بابامِ
تو دستِ حیدرِ پرچمِ این کشور
همه پشتِ هم گوش به امرِ رهبر
براندازا هم فهمیدن اینُ دیگه
که ما هستیم اتیشِ زیرِ خاکستر
#خادم_زینب
#شبهای_قدر
#شهادت_امیرالمومنین
#شور_احساسی_حماسی_شبهای_قدر
سی ساله که میسوزه
بیتو وجود حیدر
سی ساله روضه خونم
بود و نبود حیدر
قلبم میسوزه مثل
اون چادری که میسوخت
میون درب و دیوار
نیلوفری که میسوخت
وای وای وای
یادم نمیره اون لگد رو
اونی که
یاس خمیدمو میزد رو
اشکا و
ناله های إلی الابد رو
وای وای وای
یادم نمیره کوچه هارو
سی ساله
میشنوم آه مجتبی رو
بعد از تو
کشته غم تو ما دوتارو
یاحیدر ، غریب فاطمه یاحیدر
غریب فاطمه یاحیدر
2
حسن میگه زیرلب
بابا چیا کشیدی
از کوفه و مدینه
چه طعنه ها شنیدی
یادم نمیره وقتی
دست تورو میبستن
جلو چشای مادر
حرمتتو شکستن
دیدم من
جواب سلامتو ندادن
پیش من
تو کوچه دشنامت میدادن
وای بابا
تو مسجدم راهت ندادن
میدیدم
اشکای نیمه ی شبت رو
میشنیدم
سوره ی الم نشرحت رو
آهی که
سوزونده سی ساله لبت رو
یاحیدر ، غریب فاطمه یاحیدر
غریب فاطمه یاحیدر
3
تاچشم من میافته
به ناله های زینب
میشه لایوم کیومک
ناله های روی لب
نمیبینه بجز تو
کسی سر بریده
انگشته رفته غارت
پیراهن دریده
با اشکات
نمک نزن به زخم بابا
میبینی
نمیتونه بلندشه از جا
میشینه
توی چشای بابا دریا
میسپارم
تو رو به این سه تا برادر
میرم من
از غم تو باچشماى تر
حیدر رو
میکشه غم های تو آخر
یا زینب ، غریب فاطمه یازینب
#خادم_زینب
#ماه_مبارک_رمضان
#شبهای_قدر
#شهادت_أمیرالمؤمنین
#زمزمه
#واحد_سنگین
#زمینه
#شور
دلم پره از ، کوچه ها زهرا
علی غریبه ، تو دنیا زهرا
برس بداد ، حال خرابم
وقتشه امشب ، آروم بخوابم
آسمون میباره ، توچشای علی
مختصر شده باز ، ربنای علی
بیا با سر من ، استخاره بکن
زخماى دلمو ، بیا چاره بکن
بیا رفو بکن ، دل دریدمو
بیا ببین خودت ، قد خمیدمو
یه وقتی پشت من ، یه کوهی بود ولی
الان ببین چقد ، تنها شده علی
غریب آقام آقام علی علی علی
2
وا شده زهرا ، فرق سر من
چه سوت و کوره دور و برمن
حسن یگوشه - مثل قدیما
زانو گرفته ، کجایی زهرا
داغه قلبش از اون ، کوچه پس کوچه ها
میگه تو گوش من ، نرو بابا بابا
فقط اینو بگم ، بعد تو چی کشید
وقتی کوچه ها ، اون دوتارو میدید
میافته از نفس ، کنار بسترم
وقتی میگم من از ، حرفای آخرم
وصیتای من ، حسین و زینبه
سیلی و اون رگااای نامرتبه
غریب آقام آقام علی علی علی
3
وصیتای ، آخرم اینه
از غم زینب میسوزه سینه
بعد من و تو ، کفیل زینب
یل رشیده ، أم بنینه
جون زینبه و ، بد حادثه ها
جون زینبه و ، یه زمین بلا
جون زینبه و ، جون عباس من
جون زینبه و ، ساقیه باوفا
دست تو و حسين ، نشه یوقت جدا
زینبو میسپارم ، دست شما دوتا
سایه ی زینبو ، نبینه هیچ کسی
مبادا که بره کنج خرابه ها
غریب آقام آقام علی علی علی
#خادم_زینب
#زمینه
#شهادت_أمیرالمؤمنین
#شبهای_قدر
این اشکا اشکای آخره
دریا تو چشمای حیدره
زهر داره جونم رو میبره زهرا
این شبها شبهای آخره
تو گوشم صدای اون دره
پلک من دوباره میپره زهرا
حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی
میخوای مثه قلب علی ، هر لحظه غوغا شی
میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار
زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی
با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا
شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا
تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر
ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در
2
سی ساله ، که روزه ی علی
وا میشه با اشک روضه هات
میمیرم هر لحظه من برات زهرا
سی ساله که آه نیمه شب
حرفای نگفته ی منه
شاهد من اون پیراهنه زهرا
امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا
آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا
یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده
امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده
اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت
راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت
اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من
نیا با اون خونابه های روی پیراهن
3
قلبم رفت این دم آخری
به گودال و صحرای بلا
امون از غم کبوترا زهرا
تب کردم به یاد العطش
طفلی که تو صحرا کرده غش
فکر زینبه دلم همش زهرا
داره تداعی میشه اون ، سفارش آخر
بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر
دارم میبینم که زینبو با دستای بسته
تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر
دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله
یکی برای بردن انگشت تو گوداله
رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره
برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#واحد
#شبهای_قدر
#شهادت_أمیرالمؤمنین
#پیشنهاد_دانلود
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴 #سبک_تک
🏴 #شبهای_قدر
🎤مداح : کربلایی سیدرضا نریمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
صدای محزونی داره میرسه از تو شهر کوفه
چقدر دل بیقرارم ، شد اشک و ناله کارم
منم هوای حرمِ ، علی رو دارم
خرابه روزگارم ، تحملی ندارم
امشب جلو چشم حسن ، طبیب جواب کرد
و قلبشو کباب کرد ، میگفت بابات تمومه
فقط براش شیر بیارید ، غذای دیگه_
با این زخمی که دیدم ، برا بابات حرومه
کس و کارِ تموم کوفه
داره میره با فرق زخمی
خداوندا به اشک زینب
به یتیمای کوفه رحمی
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو کنج بستر باباشون ، چقدر بیحاله
صدای اشک و ناله ، داره میاد دوباره
بعد غمِ زهرا دیگه ، علی غریبه
یه عمره بیحبیبه ، دیگه یاری نداره
سی ساله بعد فاطمه ، بغض تو گلوشه
کوچه، در روبهروشه ، خودش روضه میخونه
میگه بمیرم خانمم ، یه روز نامردا
با ضرب مشت و با پا ، همه ریختن تو خونه
دود و آتیش و شعله میزد
به گُلایِ حیاط خونه
یکی میزد غَلاف شمشیر
اون یکی میزد تازیونه
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی"
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امشب تموم بچههاش ، کنار بابا
با چشم خیس و دریا ، برا وداع نشستن
توحجرهی باباشونن ، با قلب خسته
سری که شد شکسته ، رو با یه پارچه بستن
وصیتاشو میکنه ، به اهل خونه
اشک چشاش روونه ، برا غمای زینب
حالا شده روضه خونِ ، سر بریده
با یک مشک دریده ، علی برای زینب
یه روز میری کرببلا ، داداش حسینت
عزیز عالمِینت ، سرش میره رو نیزه
مواظب دخترامون ، تو باش بهجا من
همون موقع که دشمن ، تو خیمهها میریزه
میبینم روزی که دو دستات
رو روی معجرت میگیری
میبینم زینبم یه روزی
بیحسینم میری اسیری
"بابای غریبم یاعلی
بابای غریبم یاعلی"
@maajmazakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
این اشکا اشکای آخره
که توی چشای حیدره
زهر داره جونم رو میبره زهرا
این شبها شبهای آخره
تو گوشم صدای اون دره
پلک من دوباره میپره زهرا
حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی
میخوای بیای که مونس ، این مرد تنها شی
میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار
زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی
با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا
شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا
تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر
ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در
بند دوم
سی ساله ، که روزه ی علی
وا میشه با اشک روضه هات
میمیرم هر لحظه من برات زهرا
سی ساله که چاهه همدمم
من اول غریب عالمم
میریزم غمامو تو خودم زهرا
امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا
آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا
یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده
امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده
اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت
راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت؟
اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من
نیا با اون خونابه های روی پیراهن
بند سوم
تو چشمام میباره آسمون
دادن کربلا رو بم نشون
دیدم زینبو نداره جون ای وای
دیدم لحظه های آخرو
دیدم روی نیزه ها سرو
اشک خواهر و برادرو ای وای
صحرا مجسم شد برام تو لحظه ی آخر
بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر
دارم میبینم زینبو با دستای بسته
تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر
دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله
یکی برای بردن انگشت تو گوداله
رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره
برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره
#خادم_زینب
#زمینه_روضه_ای
#شبهای_قدر
#شهادت_أمیرالمؤمنین