#متن_روضه_شهادت_امام_ع #شب21رمضان
#میرداماد
اُم البنین و زینبین خدانگهدار،
حسن خدا نگهدار،حسین خدانگهدار
اُم البنین و زینبین خدانگهدار،حسن خدا نگهدار،حسین خدانگهدار
دارم میرم شب وصاله
دارم میرم شب وصاله،ندیدمش این همه ساله
پیر شدی علی،خیلی زمین گیر شدی علی،از زندگی سیر شدی علی
بهش می گم راست میگی ولی،
سی ساله پیش مرده بود علی،
من و ببر بی مُعطلی
پیر و خسته امُّ،بیار بگیر دیگه دستمُّ
بار سفر هم که بسته امُّ
نگاه نکن فرق شکسته امُّ
رفتی بی خبر،بدون همراه و همسفر
حالا چشام خشک شده به در،بیا من و با خودت ببر
اُم البنین و زینبین خدانگهدار،حسن خدا نگهدار،حسین خدانگهدار
تو نبودی اُم البنین بود،وقتی علی خونه نشین بود
فاطمه می خوای یه ذره از این سی سال رو برات بگم؟
نبودی فضه می دونه،خونه ی قبرم شد این خونه،
چشام هنوز خیس بارونه
کاش می اومد بارون اون روزی،
که می دیدم داری می سوزی،
مغیره کرد فتنه افروزی
حرمت ها شکست،غرور من زیر پا شکست
وقتی که در بی هوا شکست
زینب تو کوه پر غرور باش،
بودی همش بازم صبور باش
از بعد من سخت ِ می دونم،حرفی نزن سختِ می دونم،داغ حسن سخت ِ می دونم
سختر از اون کربلا زینب،قتلگاه از قفا زینب،سری که میشه جدا زینب
بدترش کجاست،گم میکنی پیکرش کجاست
#متن_روضه_شهادت_امام_علی #شب21رمضان