eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هم پریشانِ حسینم هم پریشان حسن ای بقربان حسین و  ای بقربانِ حسن روزِ اول مادرم چشمانِ من را نذر کرد این یکی آنِ حسین و آن یکی آنِ حسن هرشبی که فاطمه بر روضه‌ها‌مان می‌رسَد هست گریانِ حسین و هست گریانِ حسن نه که دنیا ، دینمان را هم کریمان می‌دهند من که ایمان دارم از اول به قرآنِ حسن زیرِ ایوانِ نجف دیدم که روزی می‌رسد یاحسن جان می‌نویسم زیرِ ایوانِ حسن هرکجا رفتم دیدم کار دستِ مجتبی است بشکند دستم نباشد گر به دامانِ حسن نه که تنها این دوشب  کُلِ محرم می‌شویم شب به شب تکیه به تکیه باز مهمانِ حسن قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت : می‌رود جانِ حسین و می‌رود جانِ حسن نعره شد : إن تَنکرونی فأنا ابنُ المُجتبی" تیغ را چرخاند و گفت این است طوفانِ حسن شد حسن یک ضربه زد اَزرق همانجا شد دوتا نعره زد عباس  ؛  ای جانم به قربانِ حسن روضه‌های ما همه لطفِ امام مجتبی است شُکر هرشب می‌روم در زیرِ بارانِ حسن پیشِ زهرا آبرو داری کنیم و آوریم هِی گلاب و دسته گُل یادِ یتیمانِ حسن
بسم الله الرحمن الرحیم جذبه و جاذبه و جلوه‌ی اعظم حسن است علی و عالی و علامه و اعلم حسن است به خداوند بهشتش حسن آباد خداست شرف‌الشمس خداوندِ دو عالم حسن است بنویس از نفَسش فاطمه را می‌فهمند بسکه آئینه‌یِ پیغمبر اکرم حسن است از حسن جانِ علی بِینِ جمل فهمیدم دومین حیدرِ این قوم  مُسَلم حسن است چهارده تَن همه اوصافِ حسن را دارند دو حسن هست ولیکن همه از دَم حسن است بیشتر داد به هر کَس که اهانت کردَش بسکه بخشید که گفتیم خدا هم حسن است او حسین است و حسین است حسن پس خوب است بنویسیم که در هر دو مجسم حسن است بارها گفت حسین اینکه کریم این آقاست بارها گفت حسین اینکه مقدم حسن است کیست او قبله‌ی اصحابِ اباعبدالله نقشِ پُر جذبه ی هفتادو دو پرچم حسن است شیخ عباس قمی ، مُنتهی الآمالش گفت در کرببلا سیلِ دمادم حسن است شش شهیدند از او ، پس به محرم سوگند صاحبِ بیشترین سهم در این غم حسن است کاش می شد که بگویم به ضریحِ حرمش اینهمه غم حسن است اینهمه ماتم حسن است ابن طاووس بخوان  آه مُقَرَم بنویس روضه‌ی غربتِ شبهای محرم حسن است (حسن لطفی ۹۷/۰۶/۲۴)  
بسم‌الله الرحمن الرحیم چه کنم تا لبِ تو ناله‌ی بابا نَکِشد صبر کن صبر که اشکم به تماشا نَکِشد نجمه دنبالِ تو از خمیه دوید اما حیف تا زدی ناله عمو زود رسید اما حیف سنگ برداشته اما به لبِ ماه زدند ترسم این بود که چشمت بزنند ، آه زدند در مسیرِ نَفَسَت چیست مزاحم شده است قاسمی داشتم اما دو سه قاسم شده است به یتیمیِ تواین قوم چه بَد خندیدند همگی آنکه زد و آنکه نَزَد خندیدند باد مویِ تو بهم ریخت مرا ریخت بِهَم عطر و بویِ تو بِهَم ریخت مرا ریخت بِهَم خواستی تا که بگویی به عمویت بابا گفتگویِ تو بِهَم ریخت مرا ریخت بِهَم نیزه‌ای آمد و حسرت به دلم ماند که ماند تا گلویِ تو بِهَم ریخت مرا ریخت بِهَم دو سه اَبرو به رویِ اَبرویِ تو وا کردند نعل رویِ تو بِهَم ریخت مرا ریخت بِهَم دیر شد تا برسم بر سرِ اکبر کم شد آمدم زود ولی باز تنت دَرهَم شد سنگ بر رویِ تو خورد اَبرویِ من درد گرفت تا به پهلوی تو زد پهلویِ من درد گرفت همه گفتند که از کوچه سهیم است زدند هرچه گفتیم یتیم است یتیم است زدند تیغشان برتو نه بر سینه‌ی پیغمبر خورد دستِ من بود که با دیدنِ تو بر سر خورد در تو دیدم حسنم را که دوباره می‌خواند روضه‌ی سیلیِ دستی که به نیلوفر خورد ایستادم به رویِ پنجه پا اما حیف دستش از رویِ سرم رد شد و بر مادر خورد (حسن لطفی۹۸/۰۶/۱۴)
بسم الله الرحمن الرحیم خواستم وقتِ تقلایِ تو با شم که نشد با کمی آب پذیرایِ تو باشم که نشد هم جوانمُرده‌ام و هم که خجالت زده‌ام کاش می‌شد که فقط جای تو باشم که نشد باد انداخت نقابت  حسنم را دیدم خواستم گرمِ تماشای تو باشم که نشد سیزده سال برایت پدری کردم حیف وقت آن بود که بابایِ تو باشم که نشد آمدی ناله کنی  روی لبت نعل زدند آمدم موقعِ بلوای تو باشم که نشد سیزده بار تو را نعل بهَم زد ، گفتم مانع خُردیِ اعضای تو باشم که نشد تا سرِ شانه‌ام انداختمت باز شدی خواستم قدِّ سراپای تو باشم که نشد (حسن لطفی)
بسم الله الرحمن الرحیم سنگ‌ها بر سرِ تو مرثیه خوانی کردند نیزه‌ها زار زدند اشک فشانی کردند فصلِ خندیدنِ تو بود نه گُل چیدنِ باد چهره‌ات را چقدر زود خزانی کردند نجمه در خیمه رویِ دامن زینب اُفتاد عمه را اینهمه زخمِ تو کمانی کردند پا مکش روی زمین ، جان به لبم آورده آنچه با روی تو نامردمِ جانی کردند تا که دیدند یتیم حسنی خندیدند دوره کردند و چه بد سنگ پرانی کردند هرچه کردند حریفت نشدند و آخر تشنگی و نظر و نیزه تبانی کردند خوب پیداست از این وضعِ بهم ریخته‌ات اسب‌ها رد شده و سینه تکانی کردند (حسن لطفی)
بسم الله الرحمن الرحیم روزی ما سر هر سفره به نامِ حسن است تا کرم بین مقیمینِ  مَقام حسن است هرکه مجنون حسین است خودش می‌داند که حسینی شده‌ی دست امام حسن است از خرابات بقیع تا به خدا راهی نیست همت باده کشان از لب جام حسن است در جمل بین جوانان علی کاری کرد همه گفتند فقط سکه به نام حسن است گفت لایومک فقط کرببلا دیده شود همه‌ی معجزه‌ها پشت کلام حسن است صلح او صلح حسین است به زهرا سوگند  کربلایی هم اگر هست  قیام حسن است حسنی‌های حرم هول قیامت دارند کربلا دید زمین زیر لگام حسن است خیمه‌ی آل حسن حلقه‌ی انگشتر بود مسند عمه‌ی سادات خیام حسن است تا سرِ ازرق شامی و یلانش را زد قاسمش گفت که این تازه سلام حسن است (حسن لطفی)