eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.5هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدرِ نیم نگاهی ببینمت تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود؟!!! اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت... ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راهِ جمکران سر راهی ببینمت یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه ای در حالِ کارِ نصبِ سیاهی ببینمت آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من سرگرم میشوم به گناهی ببینمت با این دلِ سیاه و تباهم چه دلخوشم بر این خیالِ کهنه یِ واهی: ببینمت! دارم یقین که روزِ وصالِ تو میرسد ذکرِ لبم شده که الهی ببینمت
جانِ عالم فدایِ پیغمبر.. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ جانِ عالم فدایِ پیغمبر بی نگاهش نبود طی طریق شان او را نگفته‌ایم درست وصفِ او را نخوانده‌ایم دقیق عالمی بی تلالو نورش به ضلالت همیشه محکوم است به فدایش که بین اُمت خویش هم غریب است و هم که مظلوم است عقل ما عاجز است از درکش *مگه کسی میتونه پیامبرِ خدا رو توصیف کنه وقتی امیرالمومنین در وصفِ رسول خدا می فرماید أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ..* عقل ما عاجز است از درکش علت خلق کائنات است او بی وجودش همیشه گمراهیم چون که تنها ره نجات است او کیست جز حضرت محمد (ص) که در دل عرش قرة العین است بین ذات خدا و حضرت او فاصله کم ز قاب قوسین است عمر چل سالۀ رسالت او آیه در آیه مهربانی بود گرچه بر خاک بود شصت و سه سال اهل اینجا نه ، آسمانی بود اوست آنکه در شب معراج با خداوند همکلام شده است بعد از ابلاغ روز عید غدیر کار او با جهان تمام شده است لحظۀ رفتن از علی می‌گفت دین اسلام روح تازه گرفت وقت وارد شدن به خانۀ او ملک الموت هم اجازه گرفت *فاطمه دید صدایِ دربِ خانه میاد ، درُ باز کرد به هیبتِ یه جوانِ عربی اجازه میدید وارد منزل بشم ، حضرتِ زهرا فرمودند خیر ، بابام حالِ خوبی ندارند کسی رو به ملاقات نمی پذیره .. وقتی اومد پیغمبر سوال کرد فاطمه جان کی بود در میزد؟.. وقتی عرضه داشت؛ پیغمبر فرمود این برادرم عزرائیلِ .. از کسی اذن نمیگیره اما به حرمت این خونه از تو اذن گرفته .. ملک الموت میخواد واردِ این خونه بشه اذن میگیره .. (قربونِ این دلایِ آماده ..) پیغمبرم هر موقع میخواست وارد بشه جلو در می ایستاد دستِ ادب به سینه میزاشت می فرمود السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ .. از فاطمه اجازه میگرفت وارد میشد .. آخ بمیرم چند روزِ دیگه نه تنها اجازه نگرفتن .. یه عده جمع شدن هیزم آوردن .. رحمتِ خدا به این ناله ها .. نه اینکه اجازه نگرفتن، در این خانه را با لگد باز کردن ..* خانه‌ای در مدینه که یک عمر ملجا بی پناهی‌ همه بود داشت می‌رفت مصطفی اما دل پریشان برای فاطمه بود فاطمه، فاطمه همان که رسول داشت بر دست او نوازش‌ها *نوشته اند خم میشد رسولِ خدا دستِ فاطمه ش رو بوسه میزد .. نه این که دستُ بالا بیاره خم میشد رسول خدا..* حضرت مصطفی چه‌ها می‌دید در پس آن همه سفارش‌ها فاطمه ، آنکه نزد پیغمبر هر زمان محترم‌تر از همه بود چشم این شهر شاهد یک عمر احترام نبی به فاطمه بود چشم خود را که بست پیغمبر فاجعه زود اتفاق افتاد در دل امت رسول خدا بذر نامردی و نفاق افتاد مست قدرت شدند بعضی ها باطل آمد برای حق پوشی در فضای مدینه پاشیدند گرد مسمومی از فراموشی یادشان رفت -کمتر از یک روز- آن همه گفتۀ پیمبر را زودتر از تصور تاریخ یادشان رفت حق حیدر را اهل یثرب ، مهاجر و انصار همگی خویش را نشان دادند دست یاری علی به پیش آورد در جوابش سری تکان دادند فتنه پیچیده تر شد و آنگاه نوبت غصب حق فاطمه شد آمد از خانه او پی حقش تا به مسجد رسید ، همهمه شد خطبه ای خواند و حق خود را خواست با روایات و تکیه بر آیات شیر زن، مثل همسر شیرش زیر بار ستم رود؟ هیهات! آنچنان خطبه خواند آنجا که دست تزویر عاقبت رو شد سینۀ مسجد النبی آنروز صحنۀ کارزار بانو شد مِلک زهراست آسمان و زمین او به یک باغ احتیاج نداشت داشت با انحراف می جنگید درد تحریف دین علاج نداشت آمد آن روز که شقاوت را به تماشای مردم آوردند آمد آن روز که چهل نامرد تیغ و شمشیر و هیزم آوردند خانۀ وحی را نگاه کنید کار او به کجا کشیده شده این طرف فاطمه به پشت در و آن طرف هیزمی که چیده شده آمدند و به درب کوبیدند خانه ای که پر است از حوری لگد جمعیت به در می خورد تا بگیرند بیعت زوری در هیاهوی این همه ضربه کفر، آیینه را شکستش داد میخ میخواست ضربه ای بزند لگدی یک بهانه دستش داد آنقدر که فشار بر در بود به حرارت رسیده بود تنش همه گفتند محسنش می سوخت من نوشتم که بیشتر حسنش آنکه از چادرش ملک می ریخت نور قدیسه بود در ذاتش به کدامین گناه نا کرده گیسوانش گرفته بود آتش دست حق را به ریسمان بستند دارد از خانه میرود مولا فاطمه خواست تا که نگذارد تازیانه گرفت دستش را شاعر :
جواد الائمه سلام الله عليه.m4a
حجم: 1.28M
✅ زمينه شهادت حضرت جواد الائمه عليه السلام 🔻 كارى از محمد رسولى 1️⃣ بند اول اگه گرفتاری بگو یا جواد الائمه اگه گنهکاری بگو یا جواد الائمه اگه دوسش داری بگو یا جواد الائمه یا جواد الائمه کار من همین گداییه کار تو گره گشاییه اسم تو براش مقدسه هرکسی امام رضاییه کرم تو/آبروی رو سیاها حرم تو/سرپناه بی پناها 2️⃣ بند دوم بمیرم آقا از غمت یا جواد الائمه چه غریبونس ماتمت یا جواد الائمه قاتل تو بود محرمت یا جواد الائمه یا جواد الائمه هر نفس برا تو مشکله روبروت خنده ی قاتله ای امون صدای ناله هات گم شده میون هلهله فدای تو/ای غریب توی خونه بدن تو/رو زمینه نیمه جونه 3️⃣ بند سوم جونی نمونده تو تنت یا جواد الائمه اگه تو غربت کشتنت یا جواد الائمه نشده غارت پیرهنت یا جواد الائمه یا جواد الائمه کربلا ولی امون نبود کربلا به غیر خون نبود جدتون سه روز به روی خاک کربلا یه سایبون نبود سر حسین/از تن پاکش جدا شد تن حسین/بین خاک و خون رها شد عليه السلام علیه السلام @majmaozakerine
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه گرفتاری بگو یا جواد الائمه اگه گنهکاری بگو یا جواد الائمه اگه دوسش داری بگو یا جواد الائمه یا جواد الائمه کار من همین گداییه کار تو گره گشاییه اسم تو براش مقدسه هرکسی امام رضاییه کرم تو،آبروی رو سیاها حرم تو،سرپناه بی پناها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بمیرم آقا از غمت یا جواد الائمه چه غریبونس ماتمت یا جواد الائمه قاتل تو بود محرمت یا جواد الائمه یا جواد الائمه هر نفس برا تو مشکله روبروت خنده ی قاتله ای امون صدای ناله هات گم شده میون هلهله فدای تو،ای غریب توی خونه بدن تو،رو زمینه نیمه جونه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جونی نمونده تو تنت یا جواد الائمه اگه تو غربت کشتنت یا جواد الائمه نشده غارت پیرهنت یا جواد الائمه یا جواد الائمه کربلا ولی امون نبود کربلا به غیر خون نبود جدتون سه روز به روی خاک کربلا یه سایبون نبود سر حسین،از تن پاکش جدا شد تن حسین،بین خاک و خون رها شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمی‌ترسيم ما از داغ‌ها و تلخكامی‌ها نمی‌ترسيم ما از های و هوی اين حرامی‌ها براي ما كه معلوم است حقه بازی اين‌ها نمی‌ترسيم هرگز از ترقه‌بازی اين‌ها نمی‌ترسيم از دشمن، ز تهديد و ز تحريمش اگر درياي خون باشد، نمی‌گرديم تسليمش نمی‌ترسيم از آتش، كه ما از نسل زهراييم و قطره قطره قطره از پی هم، موج درياييم كه ما حقيم و هرگز از كف باطل نمی‌ترسيم شهادت افتخار ماست، از قاتل نمی‌ترسيم نمی‌خواهيم سازش را و از چالش نمی‌ترسيم كه ما از داعش و از بدتر از داعش نمی‌ترسيم بترسيد از دمی كه خون به رگ‌هامان به جوش آيد همان روزی كه دريای تشيّع در خروش آيد بترسيد از همين بغضی كه عمری در گلو داريم بترسيد از شهادت، چون كه آن را آرزو داريم بترسيد آری آری چون كه ما از نسل طوفانيم و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم كه ما از غصه‌هامان قصه‌ای بشكوه می‌سازيم ز سرهای شما تا آسمان‌ها كوه می‌سازيم چه پيروزي، چه مرگ، آل علی خوشبخت خواهد بود بدانيد انتقام ما ز دشمن، سخت خواهد بود بدان بيت المقدس عاقبت آزاد خواهد شد بقيع آن روز با عشق علی، آباد خواهد شد ✍
🌹🌹🌹 تقدیم به شهدای تهران عزیز 🖤 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نمی‌ترسيم ما از داغ‌ها و تلخكامی‌ها نمی‌ترسيم ما از های و هوی اين حرامی‌ها برای ما كه معلوم است حقه بازی اين‌ها نمی‌ترسيم هرگز از ترقه‌بازی اين‌ها نمی‌ترسيم از دشمن، ز تهديد و ز تحريمش اگر دريای خون باشد، نمی‌گرديم تسليمش نمی‌ترسيم از آتش، كه ما از نسل زهراييم و قطره قطره قطره از پی هم، موج درياييم كه ما حقيم و هرگز از كف باطل نمی‌ترسيم ، از قاتل نمی‌ترسيم نمی‌خواهيم سازش را و از چالش نمی‌ترسيم كه ما از داعش و از بدتر از داعش نمی‌ترسيم بترسيد از دمی كه خون به رگ‌هامان به جوش آيد همان روزی كه دريای تشيّع در خروش آيد بترسيد از همين بغضی كه عمری در گلو داريم بترسيد از شهادت، چون كه آن را آرزو داریم بترسيد آری آری چون كه ما از نسل طوفانيم و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم كه ما از غصه‌هامان قصه‌ای بشكوه می‌سازيم ز سرهای شما تا آسمان‌ها كوه می‌سازيم چه پيروزی، چه مرگ، آل علی خوشبخت خواهد بود بدانيد انتقام ما ز دشمن، سخت خواهد بود بدان بيت المقدس عاقبت آزاد خواهد شد بقيع آن روز با عشق علی، آباد خواهد شد .