🏴#تحویل_سال
🏴#زمزمه
🏴#شهدایی
🏴#حسینی
🏴#مهدوی
✍شاعر:علیرضا پناهیان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سفره ی، هفت سینمو، با عطر و بوی سیب
میچینم، به اذن تو، رو این خاک غریب*
سربند و پلاک، سبزه و یه چفیه میزارم
از عمق وجود، به یادِ شهیدا میبارم
رفتن همه و، من از قافله جا موندم حسین
خسته شدم از، بس که این جمله رو خوندم حسین
"منم باید برم آره برم سرم بره
نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره
یه روزی ام میاد نفس آخرم بره" ١
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
با سلام، به محضرت، ای طاووس جنان
سال من، شروع میشه، یا صاحب الزمان
میجوشه دلم، مثل سیر و سرکه همه دَم
واسه دیدنت، بی تابمو تنگه نَفَسم
مثل شهدا، دارم به روی لب شور و نوا
دائم میخونم، عزیز فاطمه مهدی بیا
"بیا نگار آشنا، شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما" ٢
*خاک غریب: استعاره از گلزار شهدا
(میچینم، تو هیئتت، ای ارباب غریب)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بااشک ثبت شد
#دهتایی_شانزدهم
#پیش_زمینه
#مهدوی
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
شد ماه محرمو بازم چرا تو بزم روضه ها صاحب عزا نیس
این روضه ها کم داره تو رو ،وقتی نباشی، دلخوشی ،تو قلب ما نیس
جای قدمت رو فرشای هیئته اما چشم ما تو رو ندیده
آقا بمیرم تو روضه ها به جای اشک،خون از نگاه تو چکیده
العجل،الامان
بیا به حقّ اشک عمّه های مضطرت
العجل،الامان
به حقّ پیکر خونین جدّ بی سرت
العجل، یوسف زهرا العجل.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دهتایی_شانزدهم
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور...
#شب_اول_محرم
#شهادت_حضرت_مسلم_علیه_السلام
ای صاحب چشم بارونی، روز وشب تو میگذره با آه سینه
بیچاره اونه که روز وشب نمیتونه به پای روضه هات بشینه
بازم آقای غریب ما خون جگری با روضه ی غریب کوفه
می بینی سفیر جدّ تو میگرده دنبال وفا کوچه به کوچه
العجل الامان
به حق مسلمی که شد سرش از تن جدا
العجل الامان
تنش از روی بام افتاده بین کوچه ها
العجل بحقّ مسلم العجل...
➖➖➖➖➖➖
زبان حال حضرت مسلم علیه السلام:
با دستای بسته روی بام نوشتم ای حسین نیا به شهر کوفه
همراه علی ِ اصغر واکبر و زینبین نیا به شهر کوفه
به خواهر غم پرور خود بگو که همراه خودش نیاره زیور
در عوض بگو که همراهش بیاره توی کربلا اضافه معجر
ای گل فاطمه
کوفه نیا که توی این دیار قحط وفاست
خواهرت رو نیار
کوفه پر از سنان و شمر و زجر بی حیاست
العجل بحقّ مسلم العجل
➖➖➖➖➖➖
چند لحظه ی دیگه پیکرم حنا میشه به روی بام با خون حنجر
میشه سر من جدا ولی نمیره روی نیزه ها جلوی خواهر
اینجا تن من نمیره زیر دست و پای مرکب دشمن کافر
اینجا کسی با تازیونه نمیزنه به دخترم کنار پیکر
می بینم روزی که
توی همین کوفه سرت میره رو نیزه ها
روبه رو خواهرت
جسارت میشه به سر جدات با یک عصا
العجل بحقّ مسلم العجل
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#دهتایی_شانزدهم
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_دوم_محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا
ای صاحب اصلی عزا، دلت دوباره ساکن کربوبلا شد
رفتی با یه کاروون تو هم به اون زمین که مقتل خون خدا شد
می بینی همین که پای زینب به زمین کربلا رسیده با درد
اشکای غریبی از چشاش به روی خاک کربلا چکیده با درد
العجل الامان
بیا به حقّ آه عمّه ی غم پرورت
العجل الامان
بیا به داغ روی داغ جدّ اطهرت
العجل، به حق زینب العجل....
➖➖➖➖➖➖
زبان حال حضرت زینب علیهالسلام:
اینجا چه زمینیه حسین جان که غم دو عالمو گذاشت تو سینَم
اما تموم غمم اینه که نکنه داغ تو رو اینجا ببینم
دور و ور من محارمم صف کشیدن تا سایمو کسی نبینه
چند روز دیگه کنار مقتلت میون دشمنیم من و سکینه
من چطور ای داداش
ببینم رأستو رو نیزه ها چند روز بعد
توی این خاک غم
نخواه بشم اسیر و همسفر با ابن سعد
العجل، به حقّ زینب العجل
➖➖➖➖➖➖➖
هرچند دل من پر از غمه، غممیره از سینه ی من کنار عباس
تا وقتی که باشه پیش من ،غربت این زمین ِغم نمیشه احساس
چند روز دیگه با مشک آب، به علقمه میره ولی بر نمی گرده
سهم من و اهل خیمه ها ،میون غارت حرم، غربت و درده
آه از اون لحظه که
دشمنا می ریزند به خیمه ها عصر دهم
می بینند بی کسیم
همه رو می زنند با کینه ی غدیر خم
العجل، به حقّ زینب العجل....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
➖➖➖➖➖➖➖
#دهتایی_شانزدهم
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_سوم_محرم
#شهادت_حضرت_رقیه_علیها_السلام
امشب میون خرابه ای، بازم غریب فاطمه با قلب خسته
مونده توی گوش تو یه عمر، ناله های عمّه دل تو رو شکسته
می بینی لباس پارَشو، همین بسه دلیل برا اشک روونت
رو خاک خرابه سر گذاشته غریبونه عمّه ی قامت کمونت
العجل الامان
به تن زخمی رقیه در شام بلا
العجل الامان
به عمّه ی شهیده از غم سر ِ جدا
العجل، به رقیّه جان العجل....
➖➖➖➖➖➖
زبان حال سر بریده با حضرت رقیه علیهمالسلام😭:
با سر اومدم کنار تو ببخش منو ای دختر شیرین زبونم
چشماتو ببند و اینقده نگاه نکن به این لبای غرق خونم
گوشواره ی تو شبیه انگشتر من با سنگدلی رفته به غارت
ای وارث درد مادرم،به گوش تو مونده چرا ،ردّ جسارت
هستی تو خون جگر
خیلی دلت پره از مجلس و بازار شام
دیدمت از رو نی
وقتی دشمن تو رو با سنگ میزد از روی بام
العجل به رقیه جان العجل....
➖➖➖➖➖➖➖
یادم نمیره لحظه ای که با کاسه ی آب اومدی کنار گودال
دیدی بدن بی سر و پاره پارمو، ناله زدی کنار گودال
یک شب تن بی سر منو دیدی و امشب سر من رو دامن توس
روی تو مث منه کبود ،نشون تازیونه ها روی تن توس
آه توی راه شام
با دیدن سرم رو نیزه ها کشیدی زجر
من شدم غرق اشک
وقتی دیدمکه تو رو میزنه با کینه زجر
العجل به رقیه جان العجل....
➖➖➖➖➖➖
پرسیدی با اشک و ناله هات، کی رگهای حنجر خشکمو بریده
من همدارماز تو یک سؤال، گیسوی نازدانه ی من چرا سفیده
برده دلمو لباس خاکی تو و قدّ خمت سمت مدینه
تو کوچه ای که مادرمو چهل نفر زدن جلوی من با کینه
وقتشه دخترم
داره میشه دعای رفتن تو مستجاب
مثل من جون میدی
با شکم گرسنه و لب ِ نخورده آب
العجل به رقیّه جان العجل....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
➖➖➖➖➖➖➖
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_عاشورا
بازم شب عاشورا رسیدو چشم تو دریاییه غریب زهرا
آقا میدونم دلشوره داری مث عمه زینبت برای فردا
امشب شب آخریه که حسین برای خواهرش زینب پناهه
فردا زیر سنگ و نیزه ها زخمیو بی غسل وکفن تو قتلگاهه
العجل الامان
به شاه تشنه ای که شد سر از تنش جدا
العجل الامان
به حنجر بریده ی امام کربلا
العجل بحق زینب العجل....
➖➖➖➖➖➖
خواهر شب آخریه که کنار من میون درد، آروممیگیری
دارم می بینم که عصر فردا میون یه مشته بی حیا اسیری
می بینی تن صدپارمو به زیر نعل تازه ی مرکب دشمن
وای ِمن از اون لحظه که می زنی تو بوسه بر رگ بریده ی من
خواهرم می بینی
بر سر غارت پیراهنم دعوا میشه
آه تن زخمی ام
سه روز وشب رها رو خاک این صحرا میشه
العجل بحق زینب العجل....
➖➖➖➖➖➖
امشب میره با دیدن گلهای حرم تو خیمه ها غم از دل تو
فردا سر هر کدومشون میره به روی نیزه ها مقابل تو
امشب زیر سایه ی اباالفضلی و فردا شب اسیر حرمله ها
یه خیمه ی نیمسوخته میشه مأمن تو و بچه ها میون صحرا
خواهر مضطرم
وقت جدایی من و تو دیگه سررسید
می بینم روی تل
تمومی موهای تو میشه فردا سفید
العجل بحق زینب العجل....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#دهتایی_شانزدهم
#مهدوی
#توسل_به_امام_زمان_علیه_السلام_با_موضوع_شبهای_محرم
#زمزمه_واحدسنگین_زمینه_شور
#شب_هفتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
شد وقت مرور روضه ی آب و ترکهای لب علی ِ اصغر
آقا شدی از صدای العطش تو خیمه ی رباب ،دوباره مضطر
داری می بینی حسین به میدون اومده با کودک ِنخورده آبش
خونه دلت از خواهشی که تیر سه شعبه ی عدو شده جوابش
العجل الامان
به خونی که حسین پاشیده سمت آسمون
العجل الامان
به کام خشک کودکی که تر شده با خون
العجل به حقّ اصغر العجل....
➖➖➖➖➖➖➖
زبان حال امام حسین با حضرت علی اصغر علیهماالسلام:
لبخند می زنی میون دست و پا زدن ای تشنه لب کنار دریا
خوشحالی که دادی جون علی مثل برادرت تو هم تو راه بابا
ای حرمله، پاسخ تَلظّی ِعزیز قلب من چرا شده تیر
شش ماه ی بی گناهمو مقابلم گرفتی با سه شعبه از شیر
رفتی ای اصغرم
قسمت نشد که بشنوم من از لبت بابا
شد حروم اصغرم
آبی که مِهر ِمادر منه به تو چرا
العجل به حقّ اصغر العجل.....
➖➖➖➖➖➖
زینب بیا باهم بکشیم سه شعبه رو از میون حنجر اصغر
می ترسم همین که از گلوی نازکش دربیارم ،جدا بشه سر
باید چی بدم جواب مادرش رو کهتو خیمه گاه چشم انتظاره
حالا چه جوری میخواد سر علی رو روی نیزه ها کنه نظاره
وای ِمن، می بینه
سرش رو در میون سلسله،تو راه شام
پاسخ ِگریه هاش
میشه لبخند تلخ حرمله، تو راه شام
العجل به حقّ اصغر العجل.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اللهم عجل لولیک الفرج (55).mp3
923.5K
#سبک_382_محرم
#دهتایی_بیست_و_یکم
#مهدوی
#فرج_خواهی
#شور_پایانی
#عجل_فرج
#شب_عاشورا
خدا به حنجر بریده عجّل فرج
به پیکر در خون تپیده عجّل فرج
خدا به زخمی تو گودال عجّل فرج
به مادری که رفته از حال عجّل فرج
به پیکری که گشته صدچاک
عجّل فرج
به کشته ی مونده روی خاک
عجّل فرج
به گیسوی سپید ارباب عجّل فرج
به جسم مونده توی آفتاب عجّل فرج
خدا به حق کام عطشان عجّل فرج
به پیکر زخمی و عریان عجّل فرج
خدا به رأس روی نی ها عجّل فرج
به تشنه لب، کنار دریا عجّل فرج
خدا به سینه ی شکسته عجّل فرج
به اعضای از هم گسسته عجّل فرج
خدا به ماه روی نی ها عجّل فرج
به پیکر رها تو صحرا عجّل فرج
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
701.3K
با اشک با حال خوبی قلم خورد
#هشتم_ربیع_الاول
#شهادت_حضرت_عسکری_علیه_السلام13
#جانسوز
#مهدوی
#وداع_با_عزاداری
بیا ای امام غریبم
بخون آخرین روضه هارو
اجازه بده دربیاریم
لباس سیاه عزا رو
ببخش که نشد حق روضه ادا
نمردیم ما از داغ کربوبلا
گذشت روضه ی کوچه و زنده ایم
پیش مادرت خیلی شرمنده ایم
کم ِ ما قبول کن
بزرگی کن آقا
بگو که رسیده
به امضای زهرا
عجل الله تعالی فرجک...
➖➖➖➖
تموم شد عزاداری امّا
هنوز تو بیابان نشینی
بمیرم برات غرق دردی
تو که از همه بهترینی
چرا هستی ای جان زهرا غریب
هزار ساله میخونی: اَمَّن یُجیب
نداره غم تو تمومی چرا
چرا هستی از شیعیانت جدا
نشد که واسه ما
تو روضه بخونی
بگو دیگه تا کی؟
تو صحرا میمونی
عجل الله تعالی فرجک...
➖➖➖➖
بمیرم برا قلب زارت
تو از بچگی بودی مظلوم
دیدی که بابات تو جوونی
شد از کینه بدجوری مسموم
چه سمّی بهش داده بود دشمنش
که انداخته بود لرزه ها بر تنش
بابات روز خوش توی عمرش نداش
روی دامنت آخرش سر گذاش
اگرچه بابای
تو غرق محن شد
هزار مرتبه شکر
که غسل و کفن شد
عجل الله تعالی فرجک...
➖➖➖
دوباره سخن از کفن شد
دلم با تو رفت پیش گودال
کنار تن بی سری که
جلو خواهرش گشته پامال
به غارت چرا رفته پیراهنش
نداره چرا جای سالم تنش
جدا شد سرش روبه رو مادرش
یکی برده انگشت و انگشترش
رها شد تو آفتاب
تنش بین صحرا
سرش رفته تا شام
رو نیزه ی اعدا
عجل الله تعالی فرجک...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)