#زبانحال_امام_حسین_ع_با
#نازدانه_اش_خیزو_ببوسم_من
#لبات_گوشواره_آوردم_برات
جانم، ای طفلکِ زار و صغیر
جانم، ای زخمِ تن از تیغ و تیر
جانم، گشتی گرفتار و اسیر
آهِ جانسوزِت به گوشِ پِدَر آمد، ای سه ساله دخترِ من (۲)
دخترم اشکِ من از آهَت در آمد، ای تو یاسِ پرپرِ من (۲)
بابا، بر دست و پایِ تو طناب
بابا، زخمِ تو بی حدّ و حساب
بابا، جان داده ای کنجِ خراب
ای وا، إِذَا النُّجُومُ نْکَدَرَتْ
ای وا، إِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ
◾◾◾◾◾◾◾◾◾
خیز و بین بابا به شوقِ دختر آمد، دخترِ بی معجرِ من (۲)
بین پِدَر چون پا ندارد با سر آمد، خفته صحرا پیکرِ من (۲)
جانم، ای لاله ی چنگِ بلا
جانم، دیگر مزن تو دست و پا
جانم، آتش فکندی در سما
ای وا، إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ
ای وا، إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ
◾◾◾◾◾◾◾◾◾
اشک ریزان، سینه سوزان، دیده گریان، دل غمین و مو پریشان (۲)
مثلِ مرغی پَر شکسته، پای بسته، چنگِ گرگان، رفتی جولان (۲)
بابا، پا شو غمِ هجران بگو
بابا، از آتشِ دامان بگو
بابا، از خیمه ی سوزان بگو
ای وا، إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ
ای وا، اِذَ الْوُحُوشُ حُشِرَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ
◾◾◾◾◾◾◾◾◾
مویِ تو رنگین شد از خونِ گلویم، ای گلِ من، بلبل من (۲)
غنچه ام پرپر شدی در پیشِ رویم، ای گلِ من، بلبلِ من (۲)
بابا، ای مرغکم پرپر مزن
بابا، بر صورت و بر سر مزن
بابا، قلبِ مرا خنجر مزن
ای وا، إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ
ای وا، إِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ
◾◾◾◾◾◾◾◾◾
بعدِ من بابا چه آمد بر سرِ تو، آه و ویلا، آه و ویلا (۲)
کی شکُونده این چنین بال و پَرِ تو، آه و ویلا، آه و ویلا (۲)
بابا، سه ساله ی شهیده ام
بابا، جور و بلا کشیده ام
بابا، در خاک و خون تپیده ام
ای وا، إِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ
ای وا، إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ
◾◾◾◾◾◾◾◾◾
دیدم افتادی به مثلِ بچه آهو دامِ دشمن، وا مصیبت، وا مصیبت
می دَواند با خیزران هر سو تو را با آه و شیون، وا مصیبت، وا مصیبت
هر کجایِ تو نشانِ زخمِ سیلی، وا مصیبت، وا مصیبت
رویِ ماهت همچو مادر گشته نیلی، وا مصیبت، وا مصیبت
جانم، خیز و ببوسم من لبات
جانم، گوشواره آوردم برات
جانم، خلخال ببندم بر دو پات
ای وا، إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ
ای وا، إِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ
ای وا، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ
◾◾◾◾◾◾◾◾◾
بس که جولان رفته ای با تازیانه، تو به مثلِ مادرِ من (۲)
صد کبودی بر تنت داری نشانه، ای تو یاسِ پرپرِ من (۲)
جانم، ای بلبلِ افسرده ام
جانم، ای لاله ی پژمرده ام
جانم، خیز و که آب آورده ام
ای وا، ِاذَا الجَحيمُ سُعِرَت
ای وا، اِذَا السَّماءُ كُشِطَت
ای وا، بِاَىِ ذَنبِِ قُتِلَت
◾◾◾◾◾◾◾◾◾
بعدِ من بابا زمین نا مهربان شد، من فدایِ ناله هایت (۲)
عمه ات زینب اسیر کوفیان شد، من فدایِ سوزِ آهت (۲)
دختر، بر خیز و بابا آمده
دختر، آرامِ دلها آمده
دختر، دارویِ غمها آمده
ای وای، إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ
ای وای، إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ
ای وای، بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ
◾◾◾◾◾◾◾◾◾
بابا، داغِ تو پشتم را شکست
بابا، آهِ تو بر جانم نشست
بابا، لعنِ تو بر این قومِ پست!
#هستی_محرابی