eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای حاجتِ لیلة الرغائب بیا شد عالمِ ما بدونِ صاحب بیا امشب چه طلب می کند از یار دلم ما منتظریم امامِ غائب بیا! ...................................... ای حاجتِ لیلة الرغائب برگرد دوری ز تو اعظمِ مصائب برگرد بی تو نفسِ سینه به تنگ آمده است ای حجّتِ حق امامِ غائب برگرد! ........ رباعی... ای مظهر مظهر العجایب الغوث! مظلوم‌ترین حاضر غایب الغوث! جز آمدنت چه آرزویی داریم؟ ای رغبت لیله‌الرغایب الغوث! مجتبی خرسندی✍ . هرشبم لَیلةُالرَّغائِب شد موعد خواهش مطالب شد حاجت اصلی دل شیعه فرج مقتدای غائب شد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ........... خدا امشب رغائب می نویسد رغائب بهر تائب می نویسد اگر از حضرتش باهم بخواهیم فرج را هم مناسب می نویسد .
ای که نامت شد کتابِ شعرِ عاشورای ما کربلایت شد قرارِ سینه ی شیدای ما اشکِ داغِ روضه ات ای خواهرِ خونِ خدا  مثلِ باران می چکد از دیده بر سیمای ما سینه ی تو دفترِ صد مقتلِ کرب و بلاست درسهای مکتبِ تو عطرِ روح افزای ما السّلام ای بانوی کرببلا وُ شامِ غم خطبه هایت روز و شب در گوشِ دل نجوای ما بس به پای قافله رفتی ز پا افتاده ای روضه های تو چراغِ روشنِ شبهای ما شانه‌ی بی تکیه گاهت خم شده در کربلا ای که نامت التیامِ زخمِ عاشورای ما سینه ی تو کربلای درد و داغِ روضه هاست چون شنیدی صوتِ قرآن از  لبِ آقای ما روی نی مانده سری خواهر به دنبالش ولی کربلا افتاده جسمِ سیّد و مولای ما زخم از بیگانه خوردی لیک مثلِ مادرت قهرمانِ کربلا شد.... دخترِ زهرای ما شاهد جور و جفا در صحنه ی دشتِ بلا اسوه ی صبر و رضا شد زینبِ کبرای ما سجده بر بالینِ مِهرت می نهیم از جان و دل نامِ پاکت مایه ی آرامشِ دنیای ما آرزوی قلبِ عشّاقان براتِ کربلاست کن نگاهی بر سِرشکِ دیده ی دریای ما عکسِ پرچم روی گنبد دیده‌ام امّا چه سود بوسه بر شش گوشه ی قبرش شده رویای ما روضه میخوانم، توسل دخترِ دردانه است آنکه میگفت عمّه جان آخر چه شد بابای ما شعله‌ها افتاده بر دامانِ طفلی بیگناه تاولِ پای رقیه تاولِ دلهای ما روضه ی دروازه ی شامِ بلا بزمِ یزید بعدِ مجنون صد بلا آمد سرِ لیلای ما دل برای تربتِ نورانیت پَر می کشد دستِ ما وُ دامنِ آن شافع عقبای ما!
‍ 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین(ع) از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین خاکِ ایوانت دوای درد چشمانِ من است روضه هایت ابرِ پُر باران ما جانم حسین پنجره های ضریحِ تو ز دردم آشناست صحنِ پاکت روضه ی رضوانِ ما جانم حسین هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست راهِ سبزت تا ابد پیمانِ ما جانم حسین عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی می کند روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین با نگاهِ نافذت دریاب این درمانده را مبتلایم ای شَهِ خوبانِ ما جانم حسین دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن این تو و این خواهشِ چشمانِ ما جانم حسین آیه های روشنِ یاسین و طاهایم تویی سوره ی فجری تو در قرآنِ ما جانم حسین ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما بین تو حالِ بی سر و سامانِ ما جانم حسین زندگیِ با تو یعنی در مسیرِ بندگی ای که هم روحی و هم ریحانِ ما جانم حسین بی فروغِ روی تو هرگز مرا عزت مباد نورِ توحیدیِ تو عرفانِ ما جانم حسین اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین از ازل نامِ تو را بر جانمان حک کرده اند کربلایت آیت و برهانِ ما جانم حسین تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها... ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین مامنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها! بشنو اینک ناله ی هجرانِ ما جانم حسین خشکیِ لبهای تو سرچشمه ی آبِ بقاست ای طبیبِ درد بی درمانِ ما جانم حسین تو همیشه میزبانی چه شود با مادرت یک شبِ جمعه شوی مهمانِ ما جانم حسین(ع) @majmaozakerine
سلام ای بهشتی که بی بارگاهی پُر از سوزِ اشک و پُر از بغضِ آهی اگر بی فروغی وَ یا بی پناهی ولی روشنی تو به نورِ الهی به برهانِ باقر به سیمای صادق تو عرفانِ محضی به قرآنِ ناطق غبارت به دردِ دلِ ما دوا است که ویرانیِ تو گلستانِ ما است نگاهت شبیهِ خودِ کربلا است تجلّیِ تو تا به عرشِ خدا است تو زیبا شَوی با گلِ یاسِ زهرا(س) به حقِ دو دستانِ عباسِ زهرا(س) ببین کرده امشب دلِ من هوایت تصور کنم باغِ صحن و سرایت شوَم زائرِ تربتِ با صفایت غریبانه چون شمع گریَم برایت به حقِ حسن کو بوَد جانِ سجاد شود روزی صحنِ تو آزاد و آباد تو تفسیرِ عشقی به رنگِ حقایق ضریح و شبستانِ تو قلبِ عاشق شکوهِ تو لبخندِ هر صبحِ صادق پُر از عطرِ یاسی و باغِ شقایق تو زیبایی ات کمتر از کربلا نیست اگر چه به رویم درِ روضه وا نیست! 🔸شاعر:
◾️بنداول سه ساله دخترِ حسینم من نگارِ شاهِ عالمینم من ز دوریش به شور و شینم من رقیه‌ام من(۲) به شامِ غم در تب و تابم من تو کنجِ ویرانه بخوابم من باعثِ زحمتِ ربابم من رقیه ام من(۲) به شامِ تارِ من سحر آمد برای من که این خبر آمد سر بریده از سفر آمد دلم کبابه.چشام پُر آبه(۱) ◾️بنددوم به سینه‌ی من عمه آه آمد عمه بیا پدر ز راه آمد به آسمانِ دیده ماه آمد پدر رسیده(۲) من و غم و غصه‌ی در سینه سنگِ جفا و روی آئینه زخمِ زبان و طعنه از کینه دلم کبابه. چشام پُرآبه(۱) به کنجِ ویرانه زمینگیرم سه ساله‌ام ولی ببین پیرم ز دوریت ز جانِ خود سیرم رقیه‌ام من(۲) ◾️بند سوم دیگه ز دردِ خارِ پا بابا نمانده طاقتی مرا بابا امان امان از این جفا بابا بابا کجایی(۲) ببین کبودیِ سر و رویم ز بس عدو کشیده گیسویم دو مشتِ او پُر شده از مویم بابا کجایی(۲) لب و دهان من شده پُرخون ز سیلی صورتم شده گلگون خون زده از معجرِ من بیرون بابا کجایی (۲) شاعر:
اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله عازمِ عرشِ خداییم اباعبدالله ما به شوقِ حرمت، سر به بیابان زده ایم در دلِ نور رهاییم اباعبدالله آتشِ عشقِ حرم در دلِ ما شعله ور است شوقِ آن صحن و سراییم اباعبدالله هر طرف می‌نگرم رنگِ افق خونین است ذاکرِ راسِ جداییم اباعبدالله داغِ تفتیده ی صحرا وُ بیابان به جگر بی تو در شور و نواییم اباعبدالله خیمه ها سوخته وُ قتلگه وُ عمّه وُ تل سر و پا غرقِ عزاییم، اباعبدالله هئیت و دسته وُ سنج و علم و بیرقِ خون ما به پابوسِ تو آییم اباعبدالله عشق در جاده ی دیدارِ شما گم شده است ما دل و جان به فداییم اباعبدالله هجرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ ما راهیِ کوی ولاییم اباعبدالله پرچمِ قافله سالار حسین در راه است زائرِ خونِ خداییم اباعبدالله یک قدم مانده که عاشق به وصالت برسد اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله!
خیز ای سردارِ بی سر بین که سر آورده ام من سرت را از میانِ تشتِ زر آورده ام کن حلالم ای برادر راس پُر خونِ تو را گر که از کاخِ یزیدِ بد گُهر آورده ام خیز ای سردارِ بی سر من فقط این اربعین قدرِ صدها اربعین بر تو خبر آورده ام زینبم در چهل منزل رنج و غمها دیده ام شرحی از ویرانه های پُر خطر آورده ام بر سرم یک اربعین جز نیزه و خنجر نبود سینه ای آکنده از خونِ جگر آورده ام خیز ای جانم ببین از شامِ ویرانِ خراب قصه ی آن دختر و راسِ پدر آورده ام ای تو نورِ دیده ام شرمنده ام گویم اگر زخم های تن پُر از تیغِ شرر آورده ام خطبه خواندم، خطبه ی قراء و زهرا گونه ای اشکِ عالم را من از این صحنه در آورده ام خوانده ام شرحِ سقیفه ماجرای پشتِ در باغِ غصبیِ فدک را من ثمر آورده ام ای برادر جان برایت تحفه ای از این سفر آهِ سردِ سینه و اشکِ بصر آورده ام شاهِ بی غسل و کفن اینک برای شستشوت من گلابِ تازه ای از چشم تَر آورده ام!
السّلام ای جلوه ی ماهِ منیر واسطِ فیضِ خداوندِ قدیر آمدم با دستِ خالی و فقیر گوشه ی چشمی نما بر این حقیر آستانت منبعِ خیرِ کثیر یاعلی موسیَ الرضادستم بگیر ای شکوهت قابِ تصویرِ خدا نورِ تو از نورِ اکسیرِ خدا دستهایت دستِ تدبیرِ خدا بر لبت تهلیل و تکبیرِ خدا اعتباری من ندارم ای امیر یاعلی موسیَ الرضادستم بگیر در سرم دارم هوای مشهدت چشمِ من دائم به سوی گنبدت آرزویم در طوافِ مرقدت جان به قربانِ عطای بی حدت گشته ام در حلقه ی دامت اسیر یاعلی موسیَ الرضادستم بگیر ای تو شمعی و دلم پروانه ات کیستم، من زائرِ دیوانه ات می بده ساقی تو از خُم خانه ات جرعه ای از آبِ سقا خانه ات ای نگاهت این و آن را دستگیر یاعلی موسیَ الرضادستم بگیر!
السلام ای چشمه ی فیض و سعادت السلام هشتمین نورِ خدا برجِ ولایت السلام السلام ای جلوه ی وَ الطُورِ سِنین السلام آیه های روشنِ طاها و یاسین السلام السلام ای ماهِ تابان کوکبِ اقبالِ ما آن طلوعِ آستانت قبله ی آمالِ ما بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مشهدت جان به قربانِ تو و صحن و سرا و مرقدت زنده ایم از برکتِ مِهر ولایت یا رضا چشمِ ما روشن از آن گنبد طلایت یا رضا در بغل گیرم ضریحِ با صفایت یا رضا یک زیارت سهمِ من پایینِ پایت یا رضا فخرِ ما این بس تو باشی سید و مولای ما برکتِ دنیای ما و شافیِ عقبای ما ای امامِ نور و رحمت منبعِ فیضِ خدا گلشنِ مِهر و محبت مظهرِ جود و سخا تو به امرِ حق شدی راهی بسوی خاکِ طوس مقدمت بر چشمِ ما ای حضرتِ شمس الشموس اقتدارِ کشورِ ایران همه از نامِ توست روزیِ ایرانیان از سفره ی انعامِ توست گر چه گشته دارِ غربت منزل و ماوای تو شد ولی در قلبِ هر جان حقیقت جای تو
🏴 🏴 🏴سبک ای صفای قلب زارم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ السّلام ای مادرِ شاهِ شهیدان السّلام السّلام ای کوثرِ جاریِ قرآن السّلام السّلام ای اشرفِ زنهای عالم فاطمه(س) ای زلالِ قطره های نابِ باران السّلام چشمهایت شعرِ آب و آسمانت آینه ای شکوفاتر ز گلهای بهاران السّلام غرق در عشقِ خدایی محو در راز و نیاز پرتوِ مِهرِ تو چون خورشید تابان السّلام مظهرِ عشق و صفا و عزت هر دو جهان سلسبیل و کوثر و تسنیم و رضوان السّلام مانده چشمِ ماه از روزِ ازل در راهِ تو ای زلالِ معرفت ای جانِ جانان السّلام یازده نجمِ ولایت تشنه ی آغوشِ توست هر نگاهت آبشارِ لطف و احسان السّلام ای نگینِ آفرینش کهکشان تا کهکشان فاطمه روشنترین تفسیرِ ایمان السّلام بی گمان انگیزه ی خلقت فقط تنها تویی فخر می ورزد به تو آن حیِ سبحان السّلام عشق در روزِ ازل از منّت تو زاده شد عاجزِ از فهمت تمامِ عقل و برهان السّلام عصمتِ کبری، گلِ طاها نزولِ هل اتی فاطمه ای گوهرِ دریای عرفان السّلام تا قیامت دینِ ما مدیون اشکِ چشمِ توست کوچه و دیوار و در مسمارِ سوزان السّلام السّلام ای سینه ات صد مقتلِ کرب و بلا روضه خوانِ غربتِ شاهِ شهیدان السّلام! @majmaozakerine
شبِ جمعه ست هوای حرم افتاده سرم بارَم و بستم و در کوچه ی دل در به درم عشقِ تو کرده مرا بی سرو پا مستِ جنون هر طرف گنبد و من کفترِ بی بال و پَرم عطرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ من چه کنم در طپشِ عشقِ تو من شعله ورم صحنِ تو با دلِ بشکسته تجسم بکنم باغِ بین الحرمین شوقِ اذان سحرم عطرِ آوای خوشِ گنبد و گلدسته همه با اذانِ سحری جلوه شده در نظرم یادِ گلهای غریب و عطش و روضه و اشک سیلِ خون ریزد از این صحنه ز چشمانِ تَرم نذر کردم به علی اصغرِ شش ماهه ی تو یک شبِ جمعه بیوفتد حرمِ تو گذرم حرمِ ساقی عجب حالِ خوشی داده به من خوش به حالِ دلِ من زائرِ قرصِ قمرم ماه بالای سرم شاهدِ رویای من است که به تصویرِ خیال آمده پایان سفرم آرزوی دلِ من نوکریِ درگهِ توست من به خاکِ قدمِ زائرِ تو مفتخرم اربعین کاش مرا پای پیاده ببری چه کنم باز هوای حرم افتاده سرم!
بال های زخمیِ عباس در پروازِ توست بوسه گاهش مهرِ دستانِ تو یا ام البنین آسمانِ کربلا خالی ز تصویرِ تو نیست هر نگاهش زخمِ پنهانِ تو یا ام البنین! ‌ ۲روز تاشهادت حضرت ام البنین ع
. ای حاجتِ لیلة الرغائب بیا شد عالمِ ما بدونِ صاحب بیا امشب چه طلب می کند از یار دلم ما منتظریم امامِ غائب بیا! ...................................... ای حاجتِ لیلة الرغائب برگرد دوری ز تو اعظمِ مصائب برگرد بی تو نفسِ سینه به تنگ آمده است ای حجّتِ حق امامِ غائب برگرد! ........ رباعی... ای مظهر مظهر العجایب الغوث! مظلوم‌ترین حاضر غایب الغوث! جز آمدنت چه آرزویی داریم؟ ای رغبت لیله‌الرغایب الغوث! مجتبی خرسندی✍ . هرشبم لَیلةُالرَّغائِب شد موعد خواهش مطالب شد حاجت اصلی دل شیعه فرج مقتدای غائب شد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ........... خدا امشب رغائب می نویسد رغائب بهر تائب می نویسد اگر از حضرتش باهم بخواهیم فرج را هم مناسب می نویسد .
❣﷽❣ 🔰 🔰 🔰 قربون کبوترای حرمت امام رضا 🍃اللَّهُمَّ یَا مَنْ لَا یَرْغَبُ فِی الْجَزَاءِ وَ یَا مَنْ لَایَنْدَمُ عَلَى الْعَطَاءِ🍃 رمضان می رود و اشک و دعا می ماند دلِ ما در به درِ ماهِ خدا می ماند گر چه تلخ است عبور از سحرِ ماهِ صیام یارب این یاد تو در سینه ی ما می ماند دلِ ما روشن از آن پنجره ی نورانی ست که سحر تا به سحر رو به تو وا می ماند بار الها! تو ببخشا بدی ام از کرَمت گر بشویی گنه ام نیک به جا می ماند درد از توست دوا نیز تویی بی تردید از تو در جانِ من ای عشق شفا می ماند با مناجاتِ سحرگاهِ نسیمِ سحری شرحِ اوصافِ تو در اشک رها می ماند آه! همچون دلِ جا مانده ی ما در رمضان از تو تا روزِ ابد خاطره ها می ماند فیضِ این ماه همین بس که با ذکرِ علی در گلستانِ دلم عطرِ ولا می ماند یارب امیدِ دلِ ماست که تا سالِ دگر سایه‌ی لطفِ تو بر شاه و گدا می ماند گوید از عرش به ما فاطمه(س) با صوتِ حزین این نداهای شبِ قدرِ شما می ماند زیرِ لب زمزمه کردم بعلیِِ(ع)به حسین(س) گریه ام در نجف و کرب و بلا می ماند! ()
🔰 🔰 الوداع ای ماهِ رحمت الوداع روز و شبهای عبادت الوداع الوداع ای ماهِ غفران و کرَم ماه شیدا گشتنِ دل در حرَم ای کریم و مظهرِ بخشندگی کن قبول از من تو اندک بندگی الوداع ای گریه های نیمه شب نغمه های بی صدای زیرِ لب الوداع ای جوشن و قدر و مجیر ای که ما را روزِ محشر دستگیر الوداع ای یا علی و یا عظیم ندبه های یا غفور و یا رحیم الوداع ای اشک و آهِ حیدری ای شبِ قدرِ سراسر دلبری حیف از عطرِ تو که از دست رفت جره های باده ی سرمست رفت از درَت یارب گدا را رد مکن راهِ عشق و عاشقی را سد مکن من به درگاهت نیاز آورده ام آهِ پُر سوز و گداز آورده ام توشه کن اشکِ مناجاتِ مرا حرمتِ شاهِ شهیدِ کربلا این من و این سینه ی پُر شور و شین زائرم کن زائرِ قبرِ حسین! ()
علَیک_یا_اَباعَبدالله_الحُسین ع یا حسین اِبن علی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا اشکِ خون می بارد آقا در فرازِ هر دعا شد توسل با دل و جانش به درگاهِ خدا بار اِلها! این حسین و این تو و اَمرِ قضا هر چه باشد با دل و جانم رضایم بر رضا ناگه از جانِ رسالت بر وی آمد این ندا میوه ی جانِ پیمبر حجِ خود را کن رها ترکِ این منزل، سفر کن سوی قومِ اشقیا تا که اصلِ حجِ تو کامل شود در کربلا قُرهًُ العینِ من ای فرزندِ زهرایِ بتول باید این حجِ تو در کرببلا گردد قبول باید از داغِ تو گردد سینه ی زینب ملول غارتِ بیگانه گردد خیمه ی آلِ رسول یا حسین اِبن علی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا چون خدا خواهد ببیند تا تو را صد پاره تن ظالمان غارت کنند از پیکرِ تو پیرَهن در دلِ دشت و بیابان بی حنوط و بی کفن تا بتازد نعلِ سمِ اسبها را بر بدن تا حسین عزمِ سفر کرده به سویِ کربلا تا ز لب جاری نموده ذکرِ تسبیح و ثنا بانگِ حُزّانِ ملائک از منا تا کربلا تا به گوشِ کعبه و تا زمزم و سعی و صفا زین مصیبت ناگهان عرشِ خدا لرزان شده دردِ این هجرت وجودِ جبرئیل نالان شده فاطمه در اشک و آه و مرتضی گریان شده بر حسینش نوحه گر پیغمبرِ سبحان شده آن امامِ عشق گوید زینب و عباسِ من جمله هم پیمان شویم ای لاله های یاسِ من کن علَم بر پا برادر ماهِ نیک اَنفاسِ من زینبِ محمل سوارم ای گُلِ احساسِ من یا حسین اِبن عَلی اُخرُج اِلی ارضِ البَلا قَد یَراکَ اللهُ مَقتولاً بِاَرضِ الکربلا مِن سُیوفِ الخَصمِ مَطروحاً و مُلقاً فِی الثّرا جسمِ تو صد چاک چاک و رأسِ تو گردد جدا! متن عربی:۱_ ای حسین پسر علی به سر زمین آشوب برو چون خدا تو را کشته در کربلا(آنجا) می بیند! ۲_ از شمشیرهای دشمن به خاک می افتی
گر ماهِ عزا جلوه کند از افقِ غم از داغِ حسین مرثیه خوان میشود عالم خورشید غمین می شود و ماه مکدّر گو محشرِ کبراست وَ یا صیحه ی اعظم غم پرده ی نیلی بکشد ارض و سما را بر پا بشود عرشِ خدا مجلسِ ماتم دریا به خروش آید و کوه ها متلاشی زین غصه سیه پوش شود عالم و آدم صد وای دریغا نه فقط مسجد و محراب انگار قیامت شد و عالم همه در هم زین واقعه گر پرده فتَد از رُخِ محشر کم هست قِبالِ غمِ جانسوزِ محرم بَس داغ گلِ فاطمه جانکاه و ثقیل است پس هر چه بلا بارد اگر هست مسلّم! 🔸شاعر: ______________
4_5994736646757551529.mp3
1.99M
‍ ‍ ◾️بند اول لالا لالا لالایی بخواب گلِ نشکفته کجا دیدی گلی را با لبِ تشنه خفته اوّل لالایی ات را در بینِ دیوار و در _ همراهِ داغِ محسن مادر برا تو گفته ای طفلِ خشکیده دهان ای باغِ زخمی از خزان کردم دعا امشب برات_ باران ببارد آسمان آه! در خیمه قحطِ آب، آه وای از دلِ رباب آه! ای وای که غنچه را،آه لب تشنه برده خواب ◾️بند دوم لبهای کودکِ من تشنه ترین دریائه گلوش در انتظارِ سه شعبه ی فردائه کجا شنیدی طفلِ قنداقه ای در احرام که مقتلِ خونینش تو آغوشِ بابائه ای کودکِ رشیدِ من تنهاترین امیدِ من در کربلا حاجی شدی_ شش ماهه ی شهیدِ من آه! زخمی ترین گلم،آه! سوزانده ای دلم وای زد تیرِ حرمله، وای آتیش به حاصلم ◾️بند سوم آتیش به جونِ من زد این لحظه های آخر خون بر دلِ حرم شد از ناله های اصغر افتاده آهِ آتیش بر جانِ دشت و صحرا از فرطِ قحطیِ آب خشکیده شیرِ مادر ای غنچه ی خونین بدن ای روضه ی بیتُ الحَزَن داری به جای آب و شیر_ تیرِ سه شعبه بر دهن آه ای غنچه ی بهار، آه ای شمعِ بیقرار آه! لالا لالا اینقد، آه! از دیده خون نبار 🎤
گشته کنون شام_غریبان_حسین عصرِ دهم است و کربلا خاموش است زینب که به گردابِ بلا مدهوش است شد باغِ گلِ یاس تمامی پَرپَر خون از رگِ هفتاد و دو تن در جوش است با نیزه روَد راسِ شهیدان تا شام از عرش صدای زمزمِ چاووش است گویا که شده محشر کبرا بر پا بین منظره ی عرض و سما مخدوش است از یک طرفی دامن طفلی می سوخت از یک طرفی زمزمه ای در گوش است! هر خیمه بسوزد ز شرارِ آتش عصرِ دهم است و کربلا خاموش است وای شده_شام_غریبان_حسین
بیت بیتِ غزلم نذرِ علی اکبرِ تو او که جان در کفِ اخلاص فدایت کرده پَر زده مرغِ دلم اومده در صحنِ حرم بوسه بر پنجره ی قابِ طلایت کرده چِقَد امشب دلِ من تو حرمت روضه میخواد خواب دیدم به من ارباب عنایت کرده! تا خدا خونِ زلالت را روایت کرده است عاشقانت را پر از شورِ شهادت کرده است زین سبب بوده که با ایثارِ خونِ پاکِ تو عالمی را غرقِ در نورِ ولایت کرده است تا قیامت شاکریم از خالقِ داور که چون قبرِ شش گوشِ تو را بر ما عنایت کرده است ای به مِهرِ مستدامت ماهِ تابانم سلام باز هم با نامِ تو دل یادِ غربت کرده است هر چه داریم از سرِ الطافِ دامانِ شماست اینکه ما را بر درِ این خانه دعوت کرده است کربلای تو تجلیگاهِ عشق و عاشقی ست سوختن را در پرِ پروانه قسمت کرده است خونِ سرخت تا به سوی آسمان پاشیده شد قلبِ ما را تا ابد غرقِ مصیبت کرده است راسِ تو بر نیزه چون ماهِ مجسّم در شفق جانِ زینب را پُر از اندوه و حسرت کرده است روضه های جانگدازِ عصرِ عاشورای تو کربلا را صحنه ای مثلِ قیامت کرده است جان به قربانِ سری که روی نیزه خونچکان با لبِ خشکیده اش قرآن تلاوت کرده است با توسّل بر ضریح و مرقدِ شش گوشه ات دردِ ما را گوشه ی چشمت طبابت کرده است حسرتِ کرب و بلا و، عکسِ زیبای حرم دل گرفت از بس که با قابِ تو خلوت کرده است خوش به حالِ آنکه با اخلاص از نزدیک و دور هر شبِ جمعه تو را از جان زیارت کرده است یا حسین جان آگهی از سینه ی محزونِ ما این دل از تو خواهش قدری شفاعت کرده است! یا حسین جان من به عشقِ کربلایت زنده ام هم به عشقِ گنبد و گلدسته هایت زنده ام از غم و شور عزایت سخت افتادم ز پا من به لطفِ تربتِ دارالشفایت زنده ام آگهی از حالِ من آقا که از شوقِ وصال از نگاهِ مرقد و صحن و سرایت زنده ام هر شبِ جمعه به یاد مرقد شش گوشه ات یا به شوقِ روضه، با اشکِ عزایت زنده ام روز و شب داغِ علمدارِ حرم دارم به دل یاد سقای حرم زیرِ لوایت زنده ام تا که عاشورا بیایم در میانِ قتلگه همرهِ مادر بمیرم من برایت زنده ام تا که اصغر تیر آمد بر گلوی نازکش من برای ناله های بیصدایت....زنده ام زنده ماندم تا که در پایین پایت جان دهم گاه سر بر خاکِ قبرت گه به پایت.....زنده ام! باز این مرغِ دلم میلِ پریدن داره پای شش گوشه ی تو شوقِ رسیدن داره اونقده روضه ی مادر تو حرم می چسبه روضه های شبِ جمعه چه شنیدن داره چشمِ خیسم  تو حرم بال پَری می گیره اشکِ این روضه خدایا چه خریدن داره کربلا قبله ی عشق است دلِ من هر دم بینِ این سعی و صفا میلِ دویدن داره شبِ جمعه ست هوای حرم افتاده سرم بارَم و بستم و در کوچه ی دل در به درم عشقِ تو کرده مرا بی سرو پا مست جنون هر طرف گنبد و من کفترِ بی بال و پَرم عطرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ من چه کنم در طپشِ عشقِ تو من شعله ورم صحنِ تو با دلِ بشکسته تجسّم بکنم باغِ بین الحرمین شوقِ اذان سحرم عطرِ آوای خوشِ گنبد و گلدسته همه با اذانِ سحری جلوه شده در نظرم یادِ گلهای غریب و عطش و روضه وُ اشک سیلِ خون ریزد از این صحنه ز چشمانِ تَرم نذر کردم به علی اصغرِ شش ماهه ی تو که شبِ جمعه بیوفتد حرمِ تو گذرم حرمِ ساقی عجب حالِ خوشی داده به من خوش به حالِ دلِ من زائرِ قرصِ قمرم ماه بالای سرم شاهدِ رویای من است که به تصویرِ خیال آمده پایان سفرم آرزوی دلِ من نوکریِ درگهِ توست من به خاکِ قدمِ زائرِ تو مفتخرم اربعین کاش مرا پای پیاده ببری چه کنم باز هوای حرم افتاده سرم! شبِ جمعه دلم میلِ حرم کرد هوای روضه ی مَشک و علَم کرد همه صحن و سرا لبریزِ احساس حرم پُر گشته از عطرِ گلِ یاس چه شوری دارد این ایثار و اخلاص حرم با روضه ی دستانِ عباس رسیده زینب و احساسِ غم کرد و چای روضه را با اشک دم کرد عجب حال و هوایی دارد اینجا بساطِ روضه گشته مشکِ سقا و امشب مادرِ سقا هم آمد یقیناً حضرتِ زهرا هم آمد ز بس که دارد این دردانه را دوست وَ قطعاً روضه خوان اصلاً خود اوست دلش در اضطراب و مو پریشان سرِ عباس را گیرد به دامان بساطِ عاشقی باشد مهیا دلِ ام البنین و داغِ دریا نداند از غمِ طفلان بنالد و یا از ساقیِ عطشان بنالد دریغا نخلِ من از قامت افتاد امان از این ستم ای داد و بیداد الهی شمر تو تشنه بمیری ز من دستانِ سقا را نگیری!
◾بنداول سه ساله دخترِ حسینم من عزیزِ شاهِ عالمینم من ز دوریش به شور و شینم من رقیه‌ام من(۲) به شامِ غم در تب و تابم من تو کنجِ ویرانه بخوابم من باعثِ زحمتِ ربابم من رقیه ام من(۲) به شامِ تارِ من سحر آمد برای من که این خبر آمد سر بریده از سفر آمد دلم کبابه.چشام پُر آبه(۱) ◾بنددوم به دیده ی من اشک و آه آمد عمه بیا پدر ز راه آمد به آسمانِ دیده ماه آمد پدر رسیده(۲) من و غم و غصه‌ی در سینه سنگِ جفا و روی آئینه زخمِ زبان و طعنه از کینه دلم کبابه. چشام پُرآبه(۱) به کنجِ ویرانه زمینگیرم سه ساله‌ام ولی ببین پیرم ز دوریت ز جانِ خود سیرم رقیه‌ام من(۲) ◾️بند سوم دیگه ز دردِ خارِ پا بابا نمانده طاقتی مرا بابا امان امان از این جفا بابا بابا کجایی(۲) ببین کبودیِ سر و رویم ز بس عدو کشیده گیسویم دو مشتِ او پُر شده از مویم بابا کجایی(۲) لب و دهان من شده پُرخون ز سیلی صورتم شده گلگون خون زده از معجرِ من بیرون بابا کجایی (۲)
◾بنداول زد ز شاخِ گل تا جوانه‌ام شامِ غم شده آشیانه‌ام من شهیده‌ی تازیانه‌ام ای پدر بیا ای پدر بیا (۲) ◾بنددوم روی من کبود همچو معجرم بینِ شامِ غم همچو مادرم غنچه ام ولی یاسِ پرپرم ای پدر بیا ای پدر بیا (۲) ◾بندسوم زیرِ تازیانه تنم کبود چوب و نیزه ها بر سرم فرود بابا دخترت کاش کِه مرده بود ای پدر بیا ای پدر بیا (۲) ◼بند چهارم در خرابه من گریه‌ها کنم زیرِ لب تو را هی صدا کنم نوحه‌ی عزایت به پا کنم ای پدر بیا ای پدر بیا (۲)
اربعین است و فراقِ لاله ها سینه ی ما و هزاران ناله ها آمده جابر به دشتِ کربلا شوقِ دیدارِ حسینِ سر جدا غسل بنموده چو با آبِ فرات آمده گیرد ز شه مُهرِ برات دست بر سینه نهاد و با ادب محضرِ آن سیٌدِ عالی نَسب با خشوع و با فروتن با وقار این چنین گفتا ز چشمِ اشکبار السٌلام ای نورِ داور السّلام زینتِ دوشِ پیمبر السّلام السّلام ای جانِ حیدر السّلام زاده ی زهرای اطهر السّلام السّلام ای وارثِ خونِ خدا ای حسین ای یوسفِ گلگون قَبا السّلام ای کشته ی تیغِ جفا السّلام ای شاهِ مذبوحُ القفا من به قربانِ تو و ایثارِ تو بین که جابر آمده دیدارِ تو خیز از جا ای امامِ تشنه لب گر چه جانت از عطش در تاب و تب جان فدایت بین که جابر آمده بین همان دلخسته زائر آمده بعد رو کرد سمتِ سقای ولا با کمالِ احترم و با حیا السّلام  ای ساقیِ دشتِ بلا السّلام ای حامیِ دینِ خدا ساقیِ لب تشنه کامان السّلام کشته ی شمشیرِ عدوان السّلام خیزو از جا بین که مهمان آمده بین پیاده جان به جانان  آمده بعد فرمود السٌلام ای روح و جان السّلام ای اکبرِ رعنا جوان السّلام ای زاده ی خیرُالانام السّلام ای هاله ی بدرِ تمام ای علی، جانم به قربانِ تو باد جان فدای عهد و پیمانِ تو باد السّلام ای قاسمِ صد پاره تن السّلام ای لاله ی باغِ حسن السّلام ای قامتِ سَروِ چمن السّلام ای عِطرِ برگِ نسترن السّلام ای اصغرِ بی شیرِ من کشته ی بی عذر و بی تقصیرِ من السّلام ای طفلِ بی شیرِ رباب ای که کامت حسرتِ یک قطره آب السّلام ای مونسِ جانم  حبیب بر حسین بودی تو غمخوار و طبیب السّلام ای بهترین یارِ حسین کربلا یارِ وفادارِ حسین السّلام ای عون و جعفر السّلام مسلم و عون و ابوذر السّلام السّلام ای جمله یارانِ حسین بر شما ای جان نثارانِ حسین السّلام ای لاله های نینوا ای فدائیانِ دشتِ کربلا
4_5972185096336181678.mp3
3.29M
‍ ‍ ◾نوحه امام رضا(ع) ◾بنداول رو بامِ ایوون چو کبوتر اومدم برای گندم منم چو مجنون زائرِ قبرِ توام امامِ هشتم زائرِ کویت شدم و اومده‌ام دردت به جونم غریبِ آقا میخوام امشب واسه تو روضه بخوونم زائرت، به عشقت، با دلِ شکسته می یاد هر کجا،که باشم، دلِ من اینجا رو می خواد روضه ات، میچسبه،چِقَدَر، صحنِ گوهرشاد السلطان، السلطان.مولا یا ضامن آهو(۳) ◾بنددوم خودت میدونی توی سینه غصه دارم آقاجونم بین التماسِ ضریحِ تو شده کارم آقاجونم کنجِ ضریحت دلخوشم توئی کنارم آقا جونم از عشقِ رویت نمونده صبر و قرارم آقا جونم مثلِ گل، تو حرم، می پیچه تا عطر و بویت من آهو، تو ضامن ، میدَوَم میام به سویت خلوتِ صحنِ تو، می شینم به گفتگویت! السلطان، السلطان.مولا یا ضامن آهو(۳) ✍: 🎤
ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین خاک ایوانت دوای درد چشمانِ من است روضه هایت ابرِ پُر باران ما جانم حسین پنجره های ضریحِ تو ز دردم آشناست صحن پاکت روضه ی رضوانِ ما جانم حسین اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست راهِ سبزت تا ابد پیمانِ ما جانم حسین عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی می کند روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین با نگاهِ نافذت دریاب این درمانده را مبتلایم ای شَهِ خوبانِ ما جانم حسین دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن این توواین خواهشِ چشمانِ ماجانم حسین آیه های روشنِ یاسین و طاهایم تویی سوره ی فجری تو در قرآن ما جانم حسین ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما بین تو حالِ بی سر و سامانِ ما جانم حسین زندگیِ با تو یعنی در مسیرِ بندگی ای که هم روحی و هم ریحانِ ماجانم حسین بی فروغِ روی تو حاشا مرا عزت مباد نورِ توحیدیِ تو عرفانِ ما جانم حسین از ازل نام تو را بر جانمان حک کرده اند کربلایت آیت و برهانِ ما جانم حسین تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها... ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین مامنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها! بشنو اینک ناله ی هجرانِ ما جانم حسین خشکیِ لبهای تو سرچشمه ی آبِ بقاست ای طبیب درد بی درمان ما جانم حسین تو همیشه میزبانی چه شود با مادرت یک شبِ جمعه شوی مهمان ما جانم حسین!