eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.9هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
محشر همان ساعت که تن به نیزه دادی بود آن لحظه که بر گونه ات از زین فتادی بود یا که همان ساعات حمله به حرم، که تو با یاری نیزه شکسته ایستادی بود ای خاک عالم بر سر دنیای بعد از او محشر زمانی که پسر از دست دادی بود پیر و جوان در کشتنت همدست هم بودند در قتل صبرت بین دشمن اتحادی بود حجم سلاحی که ته گودال افتاده‌ست حتی برای قتل یک لشکر زیادی بود آنقدر آهسته قدم روی تنت می زد گویا برایش سیر در عرش امر عادی بود اصراف در قتل تو کرده کوفی نامرد اینگونه کشتن با چه حکم و اجتهادی بود؟ یک تن نگفت ای شمر بعد از کشتنش دیگر پیش نگاه خواهرش چه جای شادی بود غارتگران را دست پر به کوفه برگرداند جسمت برای دشمنان باب مرادی بود می‌ریخت خون تازه از حلق تو بر نیزه چل منزل از کیفیت ذبح تو یادی بودی معنا ی آیات تو را بر نی نفهمیدند در شام و کوفه حافظان بی سوادی بود با دیدن حال ربابت شامیان گفتند ذبح گلوی اصغرش دیگر زیادی بود
در کنج حجره درد و غمی بی‌حساب داشت ای کاش آب خواستن او جواب داشت آبی به تشنگی لب او کسی نداد با اینکه آب دادن تشنه ثواب داشت نه چون حسن کنار خودش داشت خواهری نه چون حسین تا دم آخر رباب داشت همچون حسن شهید شد از زهر همسرش همچون حسین از عطشش التهاب داشت بس که دلش ز مردم دنیا شکسته بود مثل پدر برای شهادت شتاب داشت با یاد جدّ و روضه‌ی خدالتریب او صورت به خاک حجره‌ی خود آن جناب داشت دنیا برای ناله‌ی ابن الرضا فقط با رقص و خنده های کنیزان جواب داشت از زهر و تشنگی و غریبیش بیشتر لبخند امّ رذل برایش عذاب داشت از بوسه‌های تیزی دیوار و پله ها آقا سری شبیه سر بوتراب داشت انداختند سایه به جسمش کبوتران اما حسین روی تنش آفتاب داشت
چگونه زار و پریشان دل رباب نباشد فرات باشد و در خیمه گاه آب نباشد به پیش چشم خودم دست و پا زدی و نمردم برای زینب از این سخت تر عذاب نباشد خراب گشت گلویت به دست خنجر کندی چگونه هر دو جهان بر سرم خراب نباشد نشد که چادر خود را به روی تو بکشانم تن برهنه ی تو زیر آفتاب نباشد نشد خودم که بمانم نشد تو را ببرم من برای خواهر تو حق انتخاب نباشد بخواب عزیز که خوابانده ام بناتِ حرم‌ را ولی بدون تو زینب به فکر خواب نباشد سوار ناقه ی عریان شدن که کار زنان نیست اگر که مرد نباشد … اگر رکاب نباشد … خدا نیاورد اصلا برای هیچ غیوری سر مخدره اش کاملا حجاب نباشد خدا کند قدحی را که ریخت روی سر تو گلاب باشد عزیز دلم شراب نباشد