eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روضه دفتری
🌹 🌾 🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🍁وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات 🖤💔🖤💔🖤💔🖤 ✨چهل روز است حسینم را ندیدم ✨ بلایش را به جان و دل خریدم ✨چهل روز چهل منزل اسیرم   ✨دعا کن در کنار تو بمیرم ✨چهل روز غم چهل ساله دیدم ✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم ✨سر پر خون تو همراه من بود   به هر جا چلچراغ راه من بود ✨همین جاغرق درغم شد وجودم ✨تن پاک ترا گم کرده بودم ✨میان نیزه ها دل با ختم من ✨ ترا دیدم ولی نشناختم من ✨اگر امروز برداری سرت را ✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ✨ز جا برخیز ای نور دو دیده  ✨ببین مویم سپید و قد خمیده ⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ ⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم .... ⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته.... ⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ... 🔘آخ کاروان رسید کربلا.... ☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن 💔اما اما اما آی کربلائیا..... 💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... ◾️هر یکی سوی مزاری میدوید ▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید ◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای ▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای ◾️گفت یارب چه سازم یا کریم ▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم ◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین ▪️دید بنشسته سر قبر حسین ⬅️زینب اومد کنار قبر برادر.... 🔸(شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... 🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش ⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من ⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من ⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️ 🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari
babolharam_sibsorkhi.mp3
3.67M
|⇦•ازم نپرسید چه حالی دارم.. و توسل به سه ساله حضرت اباعبدالله، حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بود و هم، لکن خود را حفاظت و حراست از خاطراتِ شُهدای میدانست...
|⇦•ازم نپرسید چه حالی دارم.. و توسل به سه ساله حضرت اباعبدالله، حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ازم نپرسید چه حالی دارم تو این دل شب ، چرا بیدارم ازم نپرسید از اشک چشمام دلم گرفته بابامو میخوام ازم نپرسید .. ازم نپرسید .. وقت قراره ، رنگم پریده تو این شبِ تار سر زد سپیده عمه نگاه کن بابام رسیده .. آه .. حالا به آرزوم رسیدم آه .. خدا می دونه چی کشیدم آه .. بالاخره بابامو دیدم .. «آه .. باباجونم خوش اومدی ..» برات بمیرم میون گودال به زیر مرکب ، شدی لگدمال برات بمیرم سرت جدا شد تن شریفت ، رو خاک رها شد برات بمیرم .. برات بمیرم .. یادم نمیره ، حتی یه لحظه از وقتی رفتی تو روی نیزه دیدم که عمه داره می لرزه آه .. وبال خواهرت شدم آه .. شبیه مادرت شدم آه .. شهیدۀ سرت شدم «آه .. باباجونم منو ببر..» ازت میپرسم کجاست عموجون؟! چرا نیومد ، توی بیابون؟! ازت میپرسم با حال خسته کجا بودی که سرت شکسته ازت می پرسم .. ازت می پرسم .. بابا نبودی حالم خرابه چیزی که واست ، بدجور عذابه حرف کنیزی ، بزم شرابه .. آه .. گلایه دارم از زمونه آه .. منو زدن با تازیونه آه .. جوری زدن که جاش بمونه «آه .. باباجونم چه دیر اومدی» برات بمیرم میون گودال به زیر مرکب،شدی لگدمال برات بمیرم سرت جدا شد تن شریفت رو خاک رها شد برات بمیرم .. برات بمیرم .. یادم نمیره ، حتی یه لحظه از وقتی رفتی تو روی نیزه دیدم که عمه ، داره می لرزه .. آه .. وبال خواهرت شدم آه .. شبیه مادرت شدم آه .. شهیدۀ سرت شدم «آه .. باباجونم منو ببر..»
Sibsorkhi-13980720[01].mp3
9.83M
🎶 نوحه فوق العاده شنیدنی به یاد اربعین کربلا 🏴دوباره حال قلبمو نگات عوض کرد 🎙حاج حسین سیب سرخی 💯
متن مداحی حسین سیب سرخی دوباره حال قلبمو نگات عوض کرد —–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—– دوباره حالِ قلبمو نگات عوض کرد!!! ♫♪ مسیر زندگیمو؛ روضه هات عوَض کرد… کسی منو نخواست؛ ولی تو دادی راهم ♫♪ همیشه وقت بی کسی؛ شدی پناهم!!!! آقا سلام، میشه به من اجازه بدی بازم بیام؟!!! ♫♪ دیگه تموم میشه؛ همه ی دلتنگیهام آقا سلام! با رویای بین الحَرمین؛ خیلی خیلی دلتنگم حُسین ♫♪ آقام آقام آقام؛ یا حسین…!!! منو صدا بزن؛ بده راهو نشونم ♫♪ شور میزنه دلم؛ نشه که جا بمونم!  غریبم اما خوبه، باز یه آشنا هَست ♫♪ بهش میگم هرچی بشه؛ امام رضا هست! عمرم سلام! مثل همیشه حاجتمو از تو میخوام… ♫♪ بنویس اربعینمو؛ که من هم بیام!!!! عشقم سلام! سلطان قربون معرفتت… یادم میمونه معرفتت ♫♪ آقام آقام آقام؛ یا حسین…!!!! —–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—– دوباره حال قلبمو نگات عوض کرد حسین سیب سرخی @majmaozakerine
کریم کار ندارد به اسم و .. و توسل به کریم آل الله امام مجتبی علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ كريم كاري به جز جود و كرم نداره آقام تو مدينه است ولي حرم نداره همیشه غم نصیبی بی یارو بی حبیبی الهی من برات بمیرم توخونتم غریبی فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید فقط به خاطر خوشنودی خدا بخشید در ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره کرمش را به مجتبی بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید *الان مدینه چه خبر؟.. ان شاالله اقامون بیاد براش حرم درست کنم برا امام حسن(ع)برا امام صادق(ع) برا امام باقر(ع) ...* دو ماه گریه برای حسین باعث شد که رزق اشک حسن را خدا به ما بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید *انقدر غریبه .. امشب بچه هاش بهانه شدن براش روضه بخونیم .. بعدِ کوچه هی غصه میخورد .. همه بچه ها گریه میکردن اما حسن یه جور دیگه گریه میکرد .. اخه اون چیزی که حسن دیده حسین ندیده .. ان شاالله هیچ وقت زمین خوردنِ مادرتُ نبینی ...* •┄┅══༻○༺══┅┄•
shab panjom02.mp3
2.16M
|⇦•هوا زِجور مخالف چو .. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @majmaozakerine
|⇦•هوا زِجور مخالف چو .. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ به این چشمات یاد بده هر چیزیُ نبینه تا بتونه گریه کنه .. امشب بگو آی کریمه اهل بیت امشب اومدم دره دلم روخودت قفلش کنی .. آقا میخوام فقط جای شما باشه .. همچین که این دو تا داداش باهم شوخی میکردن زور آزمایی میکردن بی بی فاطمه (س) نگاه کرد هی میگفت جانم حسینم .. امیرالمومنین نگاه کرد هی میگفت جانم حسینم .. یه وقت دیدن پیغمبر آروم آروم گریه میکنه هی میگه جانم حسن .. _بابا شما فرمودی بچه کوچکترُ تشویق کنن چطور شما حسنُ تشویق میکنی؟!.. صدا زد دخترم دیدم تو میگی حسین ، علی میگه حسین ، نگاه کردم دیدم همه ملائکه دارن سرکشی میکنن همه میگن جانم حسین .. دیدم اینجا حسنم غریبه ... امشب یه عهدی ببند با آقا بگو اگه اربعین رفتم کربلا برا امام حسن روضه میخونم و گریه میکنم .. آخه انقدر داداششُ دوست داره .. وقتی همه رفتن اومد وداع کنه ، صدا زد خواهرم حواست به این بچه ها باشه .. اما خواهرم من یه امانتی دارم دسته عبدالله رو گذاشت تو دست زینب .. گفت حالا که من دارم میرم این تنها یادگارِ داداشمه .. صدا زد علی اکبرم رفت ‌‌‌‌.. قاسمم رفت .. زینب خیلی مراقب این بچه باش این بچه یه غرور عجیبی داره‌ .. دستش تو دست عمه بود جلو خیمه داره نگاه میکنه .. نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا برجدال طاقت داشت هوا زِجور مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید یه وقت زینب نگاه کرد دید یه گوشه شلوغ شده .. حسین از ذوالجناح افتاد .. این تیرها تو بدنه شکسته .. یه وقت دیدن عبدالله دست عمه رها کرد ، عمه بزار برم .. عمه مگه نمیبینی عموم رو غریب گیر آوردن .. مگه من مردم بزارم عموم رو شهید کنید .. من پسرِ حسنم ، من نوۀ پهلو شکستۀ مدینه ام .. یه مرتبه رسید دید عمو بیحال اُفتاده .. خون جاریِ .. هر نفسی که میکشه از این شبکه ها داره خون بیرون میزنه .. پرید بغل عمو .. حرمله گفت من سه تا تیر بردم کربلا .. این سه تا تیرُ کجا خرج کردی؟.. گفت اون وقتی که حسین یه بچه شیرخواره رو ، رو دست گرفت .. یکی از تیرای دیگرُ وقتی حسین خطبه میخوند زدم تو سینه ش .. هرچه کرد از جلو تیر در نیومد .. عاقبت تیرُ از پشت درآورد .. اما سومین تیر" رسیدم تو گودال دیدم یه بچه ای خودشُ رو بدنِ عموش انداخته ، داره از عموش دفاع میکنه .. شمشیرُ بالا آوردن دستشو آورد جلو به عمو نخوره دیدم دست به پوست آویزان شد .. گفتم این بچه کیه که نمیزاره حسینُ بکشید! آخرین تیرُ نشونه گرفت میگه زدم به این بچه .. عبدالله به سینه حسین دوخته شد ... •┄┅══༻○༺══┅┄•
4_5942975290044056897.mp3
6.24M
@majmaozakerine ‍ هدیه به امام حسن صلوات واحد روضه ای امام حسن مجتبی شعر کربلایی رضا نصابی به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی حسن شاهده سیلیه مادری حسن وارث غصه ی. حیدری حسن کشته ی کینه ی. همسری حسن از غمه کوچه ها مضطری حسن شاهده سیلیه مادری 2 به سینه داری غصه بسیار. حسن شده بر سرت دنیا اوار. حسن دیدی مادرو بین دیوار حسن دیدی سینه و زخم مسمار. حسن حسن کشته ی خونه روی. دری حسن شاهد سیلیه. مادری دیدی شب با بقض علی خو گرفت دیدی که علی سر به زانو گرفت دیدی مادرت دست به. پهلو گفت دیدی وقتی از محرمش. رو گرفت حسن دیدی تو روی. نیلوفری حسن شاهده سیلیه. مادری دم اخری گفتی از. کربلا گفتی از تنه افتاده. زیر پا گفتی ازگلوی جدا. از قفا گفتی از سر رفته. بر نیزه ها حسن روضه خونه تنه. بی سری حسن شاهده سیلیه مادری رضا نصابی
شعر : امام حسین سلام الله علیه -(عزیز خالق یزدان حسین فاطمه است) عزیز خالق یزدان حسین فاطمه است دلیل سجده به انسان حسین فاطمه است بخوان کتاب خدا را بخوان که میفهمی تمام جلوه ی قرآن حسین فاطمه است عنان زندگیَم را به دست او دادم برای من سر و سامان حسین فاطمه است مرا ز مرگ و بلا و مرض نترسانید به درد من همه درمان حسین فاطمه است برای ذلت مردم چه فتنه ها کردند پناه ملت ایران حسین فاطمه است خدا مقام عظیمی دهد شهیدان را امیر و شاه شهیدان حسین فاطمه است شهی که تشنه سرش را ز تن جدا کردند کنار نهر خروشان حسین فاطمه است کسی که پیرهن از پیکرش در آوردند به پیش زینب گریان حسین فاطمه است شاعر:
مناجات با امام حسین -(آه از روزی که این روضه ها دورم کنند ) آه از روزی که از این روضه ها دورم کنند یا زبانم لال از شال عزا دورم کنند زندگی یعنی محرم زندگی یعنی حسین مرگ من روزی ست که از کربلا دورم کنند ای طبیبِ هر دلِ جا مانده از کرب و بلا اربعین مگذار از دار الشفا دورم کنند آتش دوزخ ندارد هیچ فرقی با بهشت گر بنا باشد که از خون خدا دورم کنند آفتاب هجر سوزان است، می میرم اگر لحظه ای از سایه ی ایوان طلا دورم کنند با پر و بالی شسکته آمدم، مگذار که از کبوترهای در صحنت رها دورم کنند اربعین امسال تنها سرپناهم مشهد است آه اگر امسال از باب الرضا دورم کنند دوری از هر چیز را راحت تحمل می کنم آه از روزی که از این روضه ها دورم کنند شاعر: