eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت دوم‌ غروب تلخی داری روخاکا سر میزاری به جونت افتاده شمر میگه سنان چرابیکاری بانیزه اومد سمتت خون از لب ودهانت جاری نفس بریده نیزه امون بریده نیزه چقدر تومقتل این سو اون سو توروکشیده نیره شلوغ دور گودال دیدم که رفتی ازحال چادرمن هم مثل پیراهنت تو میشه پامال عقیق تورو که بردن حالا میرن سراغ خلخال توی ضریح سینت دیدم سنان شکسته نیره پیراهنی که مادر داده میفته دست نیره کمین نشسته نیزه راهت وبسته نيزه مادر وصدازدی جدم روصدازدم تشنه دست وپا زدی جدم روصدازدم گفتم وای من حسین گفتم وامحمدا ای تنهای من حسین گفتم وامحمدا وا محمدا حسین و بی ردا ببین به کربلا وامحمدا سرش ازتنش جدا ببین به کربلا توهای وهوی نیزه نگام به سوی نیزه دیدم که خون ازچشمات میریزه برگلوی نيزه دیدم سرت روپیش چشمام زدن به روی نیزه قدم قدم با نیزه یا سنگ زدن یانیزه خودم درآوردم ازپهلو یه زخمی چندتا نیزه داره برای زخما گریه میباره حتی نیزه قدم قدم بانیره یاسنگ زدن یانیزه ازبالای تل این صحن هارو همه رو دید دید داداش شروع کرد دوان دوان به سمت' گودال میدوه صدازد یا محمدا یا واعلیا وااما اما همچین که رسیدی یه بدنی مشاهده کرد صدازد انت اخی آیا توبرادرمنی مگه میشه زینب بدن حسینش ونشناسه نمیدونم چیکاربااین بدن کردن .شیخ شوشتری میگه اگه شب عاشورانبود نمیگفتم بعضی حرفا فقط برای شب عاشوراس میگه کاری بااین بدن کردن دیگه پشت وروی بدن مشخص نبوده میدونی چرا ؟اخه همچین که (والشمرالجالس علی صدرک )همچین که روی سینه ارباب منوتونشست ابی عبدالله یه نگاهی بهش کرد گفت بابام فرموده بود کسی تورومیکشه که صورتش ازسگ زشت تره تااین حرف وزد گفت حالا یه کاری میکنم دیگه منونبینی این بدن برگردوند ..دیگه نمیگم بااین بدن چیکارکرد امام صادق فرمودند؛ انگشترنشون دادن فرمودند؛ به اندازه نگین انگشترمن جای سالم روبدن جد مانبوده ای حسین .....😭😭
عاشق که باشی وضع من را تازه می فهمی اینگونه‌ سرگردان شدن را تازه می فهمی پروانه را از نیمه شب زیرنظر داری وقتی سحر شد،سوختن را تازه می فهمی وقتی گناهان تو را با گریه می بخشند آن‌لحظه لطف پنج تن را تازه می فهمی زهرا برای روضه ها ما را سوا کرده است ماه محرم حرف من را تازه می فهمی شور حسین از شَرِّ عصیان‌ها خلاصت کرد پس قدر این سینه زدن را تازه می فهمی محشر لباس مشکی ات وقتی شفیع ات شد خاصیّت این پیرهن را تازه می فهمی در کفن و دفن یک مسلمان خوب دقت کن فرق حصیری با کفن را تازه می فهمی گفتم “مُرَمَّل بِالدِّما”..،داد تو در آمد… چون بعد از آن وضع بدن را تازه می فهمی آنجا که در تشخیص او زینب به مشکل خورد تاثیر سم ها روی تن را تازه می فهمی یک مشت نامحرم که وقتی دوره ات کردند آنگاه حال چند زن را تازه می فهمی بردیا محمدی
تو خیمه بودم صدای شیهه ای رو شنیدم از توی خیمه بیرون دویدم اومدم مرکب تو رو دیدم دیگه بریدم وقتی رو اسب تو رو من ندیدم نمی دونی داداش چی کشیدم؟ می بینی از غمت قد خمیده ام ای وای چرا زین اسب تو واژگونه ای وای چرا یال مرکبت پر خونه ای وای .... عزیز من دلم آروم نمی گیره به جای تو چرا زینب نمی میره صلی الله و علیک یا مظلوم یا مظلوم یا مظلوم .... غمین و بی حال اومدم روی تل دم گودال دیدمت بین اون جنجال چرا قرآن من شدی پامال زدی پر و بال خواهرت چی قراره ببینه زانو زد دشمنت روی سینه پاشو ما رو ببر باز مدینه ای وای تو رو پیش چشمام سر بریدند ای وای رو تنت با اسباشون می دویدند حسین من هوای زینب و داشتی حسین منو تنها نمی ذاشتی صلی الله و علیک یا مظلوم یا مظلوم یا مظلوم .... عزیز خواهر دیدمت غرق خون دم آخر تو شدی کشته ی تیغ و خنجر منم و غصه ی حفظ معجر عزیز مادر دشمنت می کشه خنجر ای وای می بره از تنت سرت ای وای اومده دیدنت مادر ای وای ای وای از دلش داد کشید یا بنی ای وای کی سرت رو برید یا بنی یا بنی یا بنی یا بنی یا بنی...... حسین من لبت تشنه است پاشو مادر رو حلقومت رد دشنه است پاشو مادر صلی الله و علیک یا عطشان یا عطشان یا عطشان .... صلی الله و علیک یا عریان یا عریان یا عریان .
غروب تلخی داری رو خاکا سر می ذاری به جونت افتاده شمر میگه سنان چرا بیکاری با نیزه اومد سمتت خون از لب و دهانت جاری نفس بریده نیزه امون نمیده نیزه چقدر تو مقتل ای ن سو اون سو کشیده نیزه صورتو در هم کرده تا به گلو رسیده نیزه سلام الله علی العطشان سلام الله علی العریان حسین جانم حسین جان شلوغه دور گودال دیدم که رفتی از حال چادر من هم مثل پیراهن تو میشه پامال عقیق تو که بردن حالا میرن سراغ خلخال کمین نشسته نیزه راه تو بسته نیزه توی ضریح سینه ات دیدم سنان شکسته نیزه پیرهنی رو که مادر داده می افته دست نیزه سلام الله علی العطشان سلام الله علی العریان حسین جانم حسین جان بُنَی.... تو های و هوی نیزه نگام به سوی نیزه دیدم که خون از چشمات می ریزه بر گلوی نیزه دیدم سرت رو پیش چشمام زدن به روی نیزه قدم قدم با نیزه یا سنگ زدن یا نیزه خودم در آوردم از پهلوی زخمی چند تا نیزه سلام الله علی العطشان سلام الله علی العریان حسین جانم حسین جان حسین ....آی آی...... حسین ...... سلام الله علی العطشان سلام الله علی العریان حسین جانم حسین جان زینت دوش نبی .... حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ روضه ومناجات جانسوز سیدالشهداء ع دعای عرفه دل که میگیرد دو چشم تر به دادم میرسد در زمان فقر این گوهر به دادم میرسد وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگین نیست دست من خالی که باشد سر به دادم میرسد دست بر دارید مردم از سر من چون که من دلبری دارم که او بهتر به دادم میرسد از شب قدر تو جاماندم که امروز آمدم گفته اند اینجا حسین،آخر به دادم میرسد این کریمی را که من دارم گدایی می کنم مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسم این کریمی را که من دارم گدایی می کنم مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسم من سراغ هر کسی رفتم،دلم را زد شکست غالبا این لحظه ها مادر به دادم میرسد ... فاطمه میلش که باشد وضع بر میگردد و مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم میرسد پاک ها کرببلا رفتند و من جا مانده ام فطرسم امروز،بالو پر به دادم میرسد @majmaozakerine بانوای حاج منصور ارضی 👇👇👇👇
🎤 دوباره آمده ام تا دوباره در بزنم کبوترانه در این آستانه پر بزنم به نا امیدی از این در نمیروم هرگز اگر جواب نگیرم دوباره دربزنم خدا مرا به حقیقت ولی شناس کند که حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم سواد نامۀ من رنگ صبح خواهد داشت شبی که بوسه بر این چشمۀ سحر بزنم بیاد غربت تو عهد کرده ام با خود که لاله باشم و صد باغ بر جگر بزنم خدا ی را کمی ای زائران درنگ کنید که خاک پای شما را به چشم تر بزنم بمن هر آنچه که بخشیده اند توفیق است مبادآنکه دم از دولت هنر بزنم اگرچه خارم و نسبت بگل ندارم باز خوشم که گاه گداری بباغ سر بزنم اگر شمیمی از این بوستان بمن برسد معاشران بخدا تاج گل بسر بزنم من آشنای همین درگهم ، خدا نکند که رو به غیر کنم یا دری دگر بزنم صفای تربیت باغبان ، حرامم باد که در مجاورت گل دم از سفر بزنم اگر چه غرق گناهم سفینه ام اینجاست مراد و قبله ام اینجا مدینه ام اینحاست ✍شاعر : محمد جواد غفورزاده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🕊🕊🕊