eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•نعل تازه سنگ را هم ... / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نعل تازه سنگ را هم نرم نرمش میکند این چنین شرحی برای جسمی در هم داده شد ساربانِ بی مروت دست بردارش نبود تک تک انگشت هایش پای خاتم داده شد وقتی مُحرم میرسه، تویِ روضه سینه‌زنا رو میخره رقیه اسمتُ وقتی میگم اشکم میاد اسم تو، گریه‌ آورِ رقیه پُر از گناهِ دلِ من ولی باز منو تو جمع نوکرات میذاری همیشه حاجتامو میدی بهم قدِ امام حسن کرامت داری من که به جز تو کسی و ندارم دلم خوشه به این که هستم گدات نوکریت و به سلطنت نمیدم سرم بلنده چون میوفتم به پات با دستای کوچیکتون همیشه به ما میدی براتِ کرب و بلا مثل همیشه شب سوم بازم روضه می‌خونم بازم از زبون شما خرابه سرده، آخ! کف پام میسوزه زندگی تویِ ویرونه خیلی بده ببین چه نامرتبه وضع من ببین که بی‌تو چی سرم اومده دیگه منو ببر کنارِ خودت زندگی واسه من عذابه بابا این چیزایی که دورِ دست منه النگو نیست، جای طنابه بابا! دخترِ تو شبیه باباش داره زخمای بی‌عدد روی صورتش زجر کشیده دختر تو وقتی که زجر، کشیده زد روی صورتش یه دختر شامی همیشه اینجا با طعنه‌هاش سر به سرم میذاره خم میکنه قدش رو آخه میخواد ادای دخترت رو دربیاره خبر داری که بعد رفتن تو سه ساله قد کشیده قَدِ صدسال یه لحظه غم از یاد من نمیره روزی که افتاده بودی توی گودال ــــــــــــــــــــــــ چرا هیشکی نمی‌فهمه خرابه جای دختر نیست چشای هیچکسی قَدِ چشای دخترت تر نیست خرابه خیلی بی‌رحمه، میترسم از شب تارش خلاصه آخرش تو خواب سرت میریزه دیوارش خدا مرگم بده دورت بگردم من از مهمون‌ پذیرایی نکردم خدا مرگم بده رنگم پریده تو بابای منی سرِ بریده خدا مرگم بده آروم ندارم سرت رو روی دامنم میذارم بخواب امشب رو که فردا، باید باهم بریم بازار ببینم میخری واسم، لباسِ روشنِ گلدار؟ بخواب امشب رو که فردا خودت دنیامو میسازی منو بازیم نداد هیشکی، بریم توو کوچه‌ها بازی خدا خیرت بده بابای خسته میشه نازم کنی دلم شکسته (پهلوم شکسته) خدا خیرت بده که خیلی مَردی خوش اومدی ولی بوسم نکردی خدا خیرت بده بمون کنارم که نگن دخترات بابا ندارن تمومه آسمونا رو به دنبال سرت بودم با اینکه توی هر منزل کنار خواهرت بودم می‌بینی کار دنیا رو، تو رو دیدم که توؤ تشتی همه گفتن سفر رفتی، چرا اینجوری برگشتی خدا صبرم بده سنگ صبورم تو مجلس یزید شکست غرورم خدا صبرم بده دردم همینه خدا صبرش بده آه از سکینه خدا صبرم بده دیگه بریدم توی بزم حرام چیا شنیدم ــــــــــــــــــــــــ نمیگم از غصه‌هام نمیگم از شهر شام دلم نمیاد که تو دلت بگیره برام اصلا لباسم پاره نیست رخت تنم ابریشمه اصلا کسی ما رو نزد گوشواره‌هامم پیشمه غصه نخور حال رقیه عالیه جای تو هم کنارمون توی خرابه خالیه تاج سرم، غصه نخور بخاطرم شکسته نیست بال و پرم یکی اومد روبه روم یه سیلی زد باز به روم میخواست که این لحظه رو رو نِی ببینه عموم ببینه عموم هر لحظه پای نیزه‌ها زخمی شده احساس من خون گریه کرده روی نِی چشم عمو عباس من نیزه‌ی بد، پس بده آغوش منو خونه دل عموم که دید، پارگی گوشِ منو خونه دلش منو میزد مقابلش همون که بوده قاتلش کو تَنِ تو؟! بگو چیشد پیکرِ تو؟! بوی تنور و بوی نون میوزه از رو سر تو @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14000521-narimani-monajat.mp3
1.96M
|⇦•در راه هجرانت، سرم گرم... توسل به امام زمان عجل الله و ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── @majmaozakerine
|⇦•در راه هجرانت، سرم گرم... توسل به امام زمان عجل الله و ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در راه هجرانت، سرم گرمِ بیابان است خاک کویر چشم من، محتاج باران است شب تا سحر جای گلایه، اشک می ریزم حاجت رواتر میشود هرکس که گریان است مَردم که عاشق بودن من را نمی فهمند در هجر، وصل است و میان وصل، هجران است *یابن الحسن!...* منّت سرم نگذاشتی! حق گردنم داری چون در بساط تو غریبه مثل مهمان است *اصلاً امام حسن مجتبی هم همینجور بود، همچین که اومد اون مرد شامی توی مدینه، تا اومد شروع کنه به امام حسن توهین کردن، آقا امام حسن اومد جلو، گفت: ببینم انگار تویِ این شهر غریبی، کسی رو نداری؟ از لهجه ات مشخصِ مال اینجا نیستی، مارو هم نمیشناسی که داری اینجور توهین میکنی، مهمونش کرد، بردش خونه، روایت میگه: غذا بهش داد، جایِ خواب بهش داد...* یک شب قدم بگذار بر چشمِ گنهکارم یک شب قدم بگذار بر این دل که ویران است *گُلِ نرگس! یوسفِ فاطمه!...* امروز حرف فاطمه روی زمین مانده هرکس نباشد روضه خوان، فردا پشیمان است من نذر کردم در مُحرّم سینه زن باشم وقتی که دورم از حرم، جان دادن آسان است کربلا را از نزدیک مهمان چشمانم کن نوکر بدون کربلا در کُنج زندان است در محملش محکم گره زد معجر خود را این زینب است که بعدِ تو، حالش پریشان است رضا دین پرور @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•عمه محکم گرفته دستش را... و توسل ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *اصلاً هر کسی غریبیِ امام حسنِ مجتبی رو ببینه اشکش جاری میشه،امشب میخواهیم بریم دَرِ خونه ی یک کریم رو بزنیم... " اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَبْدِاللَّهِ بْنِ الحَسَن" دَمِ در خیمه ایستاده، داره صحنه هارو با چشمش میبینه، ابی عبدالله به خواهرش فرمود: خواهرم! من دارم میرم، همه ی این زن و بچه ها، حفاظتشون با توئه خواهرم، مخصوصاً سفارش عبدالله رو کرد، سن وسالی نداشت پدرش رو از دست داد، ابی عبدالله حکم پدری برا عبدالله رو داره، هر جا امام حسین میره عبدالله دنبالشه، سپرد به زینب عبدالله رو، همچین که ابی عبدالله با همه خداحافظی کرد و رفت، قربونِ وداعت برم آقا...خیلی عجیبِ میگن: طول کشید وداعِ ابی عبدالله دَمِ خیمه، همه ی این زن و بچه ها ریختن دورِ حسین، هر کسی یه جوری دامنِ حسین رو گرفته، میگن: نرو، یکی میگه: بابا! نمیخواد بری، یه میگه: داداش! نمیخواد بری... یکی از دشمن میخواست طعنه بزنه، اذیت کنه از دور صدا زد: چی شده حسین! رفتی بینِ زن و بچه ها خودت رو پنهان کردی؟ چرا نمیآیی از بین خواهرات بیرون؟... همچین که حسین اومد تویِ گودال، اینقدر این بدنش شمشیر و نیزه خورده، همه ی این صحنه هارو از دَمِ دَرِ خیمه بچه ها دارن میبینن، مگه زینب چند نفر رو میتونست جلویِ چشماشون رو بگیره؟ عبدالله داره از دور میبینه، پسربچه با دختر بچه خیلی فرق داره، شما اگه با یه پسر بچه بیرون بری دوره ات کنن، کتکت بزنن، پسر یه جوری میاد بلاخره هر جوری شده اونم یه کاری میکنه، اما دختر فقط میایسته، داد میزنه، توی سر و صورتش میزنه، میگه: نزنیدش...بچه ها دَمِ خیمه ایستادن، دخترا هی دارن تویِ سر و صورتِ خودشون میزنن... تویِ کوچه ها هم که امام حسن دنبالِ مادرش بوده، همچین که اون نامردا اومدن جلو، یه قدم میرفت جلو، برید عقب، از این کوچه برید بیرون، نمیذارم به مادرم جسارت کنید، دَرِ خونه شون رو که آتیش زدن، اونجا هم زینب بود، اونجا هی زینب تویِ صورتش میزد، نزنید اینقدر مادرِ من رو...* عمه محکم گرفته دستش را داشت اما یتیم تر می شد لحظه لحظه عمو در آن گودال حال و روزش وخیم تر می شد باورش هم نمی شد او باید بنشیند فقط نگاه کند بزند داد و بعدِ هر تیری ای خدا کاش اشتباه کند *آخه میدید: هر کی یه نیزه بر میداره، میره تویِ گودال و برمیگرده...* یادش افتاد روضه هایی را که عمویش کنار او می خواند حرف مادر بزرگ را می زد روضۀ شعله را عمو می خواند مادرش پشتِ در که در افتاد نفسی مادرانه بند آمد شیشه ای خورد شد به روی زمین راه کوچه به خانه بند آمد دستهای پدر بزرگش را بسته و می کشند اما نه دست مادر به دامنش افتاد گفت تا زنده است زهرا نه چل نفر می کِشند از یک سو اما دست یک بار دار سَد می شد بین کوچه علی اگر می ماند که برای مغیره بد می شد کار قنفذ شروع شده اما پدرِ من حسن آنجا بود خواست تا سمت مادرش بدود آنکه دستش گرفت بابا بود ته گودال،کوچه را می دید همه افتاده بر سَرِ مادر به کمر بسته چادرش اما به زمین خورده معجر مادر تا ببیند چه می شود باید به نوک پای خویش قد بکشد شرط کردند هرکه می آید از تنش هر که نیزه زد بکِشد *برای اینکه بیشتر به این بدن نیزه بزنن، هرکی میرفت، نیزه اش رو درمیآوُرد، دوباره نیزه میزد...* از همانجا به سنگ اندازان داد می زد تو رو خدا نزنید وای بر من مگر سر آورید اینقدر سخت نیزه را نزنید زره اش را که کندید از تن اینکه پیراهن است نامردا از روی سینه چکمه را بردار وقت خندیدن است نامردا؟ دست خود را کشید تا گودال یک نفس می دوید تا گودال از میان حرامیان رد شد بدنش را کشید تا گودال @majmaozakerine
|⇦•صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا عطشان... و توسل ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا عطشان مقتل میگه افتادی آقا جان از روی زین رو خاک و خون غلتان آقایِ من! مقتل میگه از مادر آب خواستی آقا بردند پیرُهنت رو راستی آقایِ من! تنها نذار اُمُّ المَصائب رو خیمه نفرست اسبِ بی صاحب رو مقتل میگه پنجه تو موت کردن بی پیرُهن هی زیر و روت کردن خواهرت به نفس نفس افتاد خیمه دست شمر و شَبَس افتاد ــــــــــــــــــــــــ باید برم عمه جون! شده تنش غرقِ خون طاقتِ من شد تموم، بازم نگو که بمون از این بالا ببین چطور، شد بی کس و تنها عموم یه نفرم تو خیمه نیست، سپر بشه برا عموم میزننش، سالم نموده بدنش چند دقیقه که بگذره، دعواست سر پیراهنش وای عموم، غریب نشسته روبروم نمی گیره دلم آروم، وای عموم، وای عموم ــــــــــــــــــــــــ من یادگارِ حسنم، خونِ بابامِ تو تنم با دست خالی هم باشم، لشکر رو بر هم میزنم از دستِ عمه کشیدم دستمو تا پیشت باشم تو غمِ غربت میسوزی، آبِ رو آتیشت باشم رهاش کنید، نگا به بچه هاش کنید یا لااقل دور از حرم، شهیدِ کربلاش کنید عمه بیا، دستم شده از تن جدا راضی شده ازم بابا، عمه بیا *خودش رو انداخت رویِ بدنِ حسین، روایت میگه: همون لحظه اون نامرد شمشیر رو بالا برد به ابی عبدالله بزنه، عبدالله دستش رو آوُرد جلو، همچین که دست رو دراز کرد، شمشیر به دست مبارکش خورد، جلویِ چشم ابی عبدالله دست عبدالله از بدن قطع شد، یهو دوتایی با هم نالشون بلند شد، با هم گفتن: آه مادر!... تویِ کوچه ها هم فاطمه اومد از علی دفاع کنه، دستش رو زدن... عبدالله همچین که تویِ بغل حسین قرار گرفت، میگن: همون جا سر از بدنِ عبدالله جدا کردن...دوم شهیدی که روی سینه ابی عبدالله جان داده، یکی علی اصغر بود که روی سینه ی حسین جون داد، یکی هم عبدالله همینجور که تو بغل حسین بود دست و پا زد و جون داد...ناله بزن: حسین... @majmaozakerine
14000521-narimani-roze.mp3
5.53M
|⇦•عمه محکم گرفته دستش را... و توسل ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کی گفته که غریب شدی برات یه لشکر اومده سپاه زینبو ببین دوتا دلاور اومده بذار که جون فدات بشن حالا که خواهر اومده آهـــ غصه نخور مگه خواهر نداری من اومدم نگن یاور نداری پسرامو مگه باور نداری تورو قسم میدم به جون مادر بذار برن مثه علی اکبر دلم میخواد بشن برا تو پرپ ... آهـ عشق زینب ، عشق زینب ... نوبتی هم باشه حالا نوبت خواهرت رسید بدرقشون کن با دعا من اومدم با این امید که توی راه تو بشم منم یه مادر شهید آهـــ حالا که اومدم با چشم گریون بیا نذار که من بشم پریشون نذاری من خودم میرم به میدون تموم زندگیم فدات حسین جان همه چیمو میدم برات حسین جان هستم تا آخرش به پات حسین جان ... آهـ عشق زینب ، عشق زینب ... برا یه لحظه هم شده من از تو دل نمیکَنم خودمو واسه غربتت به آب و آتیش میزنم بذار برن تا نبینن رخت اسارت به تنم آهـــ نذار بشه بازم مدینه تکرار که ببینن دارن تو کوچه بازار یه زنو میزنن به پیش انظار نذار تا کوفه و شامو ببینن نذار طناب دستامو ببینن نذار که اشک چشمامو ببینن ... آهـ عشق زینب ، عشق زینب ... شاعر : حسین خدادی سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دلای ما برای سینه زنی بی تابه شروع سینه زنی سلامِ به اربابه اَلسلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی الاصحاب الحسین شاعر : کربلایی جواد مقدم سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام زهرا به نام زینب خدایی هستم غلام زینب زینب قهرمان کرب و بلا شد پرچم داره عشق خون خدا شد قطعا خودشم جزو شهدا شد یا زینب بعد از کربلا حقو جست و جو کرد چون با خطبه هاش شامو زیر و رو کرد گرچه سر به دریای غم فرو کرد یا زینب حالا که پشت این درم تا آخرش یه نوکرم همینه آرزوم فقط بشم مدافع حرم یا زینب مدد ام المصائب **** به نام زینب به نام عباس منم اسیر مرام عباس اونکه تو وفاداری بی مثاله اوج ادب و غیرتو کماله عشقش واسه هر عاشقی مداله اینکه همه میگن پوره علیِ نورش به خدا از نوره علیِ سینه اش پره از عشق و شوره علیِ بنازم اونکه محشره خودش تکی یه لشکره میگن تو میدون نبرد مثل علی دلاوره یا سقا مدد ابوفاضل **** به نام عشقم به نام ارباب تموم سوز صدامه ارباب نذر غم کرب و بلا صدامه خوبه که همیشه حسین باهامه ذکر یا حسین جان علی الدوامه هر کی با حسین باشه سربلنده دستش به غلامی همیشه بنده چونکه مادرش اینو میپسنده حسینی ام تا آخرش فقط به عشق مادرش همینو از خدا میخوام باشم همیشه نوکرش حسین ابی عبدالله ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاروان ها یک به یک رفتند سوی کربلا دیدی آخر ماند بر دل آرزوی کربلا همچو یاران خمینی در میان خاک و خون کِی شود جانم بگیرد رنگ و بوی کربلا حاضرم بود و نبودم را بگیری در عوض یک دو جرعه مِی بنوشم از سبوی کربلا باز من شبهای جمعه قبله را گم میکنم باز میخوانم نمازم را بسوی کربلا هم صفا و منا در آرزوی تربتش کعبه گیرد آبرو از آبروی کربلا سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلـطان قلـــ❤️ـبــم جانم علی موسی الرضا(ع) سلـطان قلـــ❤️ـبــم نگـــام بکن تورو خـــدا به ما ـــــــــــــ ای دگر آمد و باز هم دلهایمان سمت مشهد روانه شد. گرچه دوریم اما.... مولاجان، به تو از دور سلام... 🌺صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا
فرح انگیزتر از نام علی چیست علیست مدعی ها همه صفرند اگر بیست علیست در میان همه ی عالم و آدم آنکه در وجودش اثر از غیر خدا نیست علیست سالها گشتم و خواندم کتب دینی را پاسخ پرسشم این شد که علی کیست علیست اَلغدیرش شده مِیخانه ی مستان جهان آنچه در باده ی علامه امینی ست علیست علوی ها نبوی های اصیلی هستند آنکه روز و شب خود را نبوی زیست علیست او که همسایه ی دیوار به دیوار خداست عالمی فانی و آن نام که باقیست علیست ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رها کن عمه دستمو عمو به والله بی گناهه نداره دیگه یاری و غریبونه تو قتلگاهه شمشیر و نیزه هاشونو ببین که هی میره بالا دارن عمومو میزنن یه عده بی شرم و حیا بذار برم نجات بدم عمومو بذار که با خون بگیرم وضومو بذار برم نشون بدم گلومو بذار برم تورو خدا نرم سرش میشه جدا نداره این لشکر حیا ... عمو حسین ، عمو حسین ... ای بی حیا نزن نزن عمومو تنها گیر آوردی واسه بریدن سرش بگو چرا شمشیر آوردی دست منو بزن بزن جدا کنش از این بدن ولی تورو به اون خدا به پیکر عموم نزن نزن که مادرش داره میبینه نزن بابام اومده از مدینه ای بی حیا بلند شو از رو سینه عمومو بی هوا زدن جلو چش بابا زدن نزن تورو خدا نزن ... عمو حسین ، عمو حسین . سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات