هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5931650754069661704.mp3
6.18M
❣﷽❣
🥀 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🥀 #شور
🥀 #آقای_مقدم
پامو کشیدم حرمت
با دل پریدم حرمت
میخوام که مرگم برسه
وقتی رسیدم حرمت
ای به قربون غمت ابی عبدالله
پرهای علمت ابی عبدالله
شعر کل شاعرا بشه فدای
بیتی از محتشمت ابی عبدالله
آقا زیر پاتو ببین
خیلی دوسِت دارم همین
وعده ی من و تو باشه
کربلا شب اربعین
🥀اباعبدالله حسین ثارالله …
بار غمت رو میبریم
کاسه به دست حیدریم
با نوکرات برادریم
چون که ما از یه مادریم
حرمت عرش خداست ابی عبدالله
قبله ی سینه زناست ابی عبدالله
مطمئنم نخ معجر رُقیت
شافع رو جزاست ابی عبدالله
شور شیرینم کربلاست
راه تسکینم کربلاست
اون خوابی که تا اربعین
هر شب میبینم کربلاست
🥀اباعبدالله حسین ثارالله …
دنیای تشویشم حسین
عشق بیش از پیشم حسین
بی سر شهید شدی آقا
بی سر شهید میشم حسین
با دعای مادر حضرت زینب
رخصت از برادر حضرت زینب
یه روزی میشیم مدافع حریمِ
علیاء مخدره حضرت زینب
با عشقت در تاب و تبم
فداییِ این مکتبم
این شور و این شیدایی
رو مدیون بی بی زینبم
🥀 اباعبدالله حسین ثارالله …
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اربعین
انگشترت از قوم اعدا پس گرفتم
با خون دل عمامه ات را پس گرفتم
هر چیز را بردند آوردم ، ولیکن
پیراهنت را سوختم تا پس گرفتم
#داریوش_جعفری
🍇
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
شعر روضه اربعین
زبان حالی از حضرت زینب سلام الله علیها در کنار تربت برادر
خواهرت آمده در این صحرا
بعدِ یک اربعین ولی تنها
خیز و بین پیکر کبودم را
صورتم مثل مادرم زهرا
این چهل روز قوتمان غم شد
هرچه شد جرعه جرعه، کم کم شد
قامت خواهرت ببین خم شد
خواهرت کوه صبر و ماتم شد
لحظه های غروب یادم هست
بارش سنگ و چوب یادم هست
ناله های تو خوب یادم هست
به تنش پا نکوب ... یادم هست
تو زمین خوردی آسمان افتاد
از تنت نیزه ی سنان افتاد
خاتمت دست ساربان افتاد
شعله بر خیمه ی زنان افتاد
بین این مردمان خدا گم شد
عزت و احترام ما گم شد
دختری زیر دست و پا گم شد
پیکرت زیر نیزه ها گم شد
رمق از ذکر روی آن لب رفت
تن تو زیر سمّ مرکب رفت
روی آن جسمِ نامرتب رفت
چه به حال خراب زینب رفت
من بمیرم پر تو خاکی شد
صورت اطهر تو خاکی شد
بین مقتل سر تو خاکی شد
چادر خواهر تو خاکی شد
بعد از آن پیکر تو غارت شد
به زنان حرم جسارت شد
روزی مردها شهادت شد
قسمت بانوان اسارت شد
در میان حرامیان رفتیم
لاجَرَم، بین این و آن رفتیم
وسط بزم کوفیان رفتیم
سر بازار شامیان رفتیم
در شلوغی گذارمان افتاد
رنگ از روی دختران افتاد
معجرم دست این و آن افتاد
سر عباس از سنان افتاد
صحبت گوشواره شد بد شد
گوش ها پاره پاره شد بد شد
چشم ها پر ستاره شد بد شد
به زنانت اشاره شد بد شد
تا نگاهش به سوی آب افتاد
یاد شش ماهه اش رباب افتاد
دردهای من از حساب افتاد
گذرم مجلس شراب افتاد
نیمه شب پشت کاروان جا ماند
بارها زیر و دست و پاها ماند
سعی کردم برادر، امّا ماند
دخترت در خرابه تنها ماند
وحید محمدی
#اربعین
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
یک اربعین گذشته
#شعر_اربعين
باور نمیکنم که رسیدم کنارِ تو
باور نمیکنم من و خاکِ دیارِ تو
یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم
یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو
یک اربعین اسیرِ بلایَم اسیرِ عشق
یک اربعین دچارِ فراقم دچار تو
یک اربعین دویدهام و زخم دیدهام
دنبالِ نالههای یتیمانِ زارِ تو
یک اربعین بجای همه سنگ خوردهام
یک اربعین شده بدنم داغدارِ تو
یک اربعین به گریهی من خنده کردهاند
لبهای قاتلانِ تو و نیزه دارِ تو
مثلِ رُباب مثلِ همه تار تر شده
چشمان خستهی منِ چشم انتظارِ تو
روز تولدم که زدم خنده بر لبت
باور نداشتم که شوم سوگوار تو
با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند
با سنگ و تازیانه مرا داغدارِ تو
یادم نمیرود به لبت آب آب بود
یادم نمیرود بدنِ نیزه زار تو
مانده صدای حرمله در گوشِ من هنوز
وقتی که نیزه زد به سرِ شیرخوار تو
حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟
گریَم برایِ زخمِ تنِ بی شمار تو
من نذر کردهام که بخوانم در علقمه
صد فاتحه برای یَلِ تکسوار تو
یک مُشت خاک رویِ تو و من دعا کنان
شاید شوم نشانِ تو – سنگ مزار تو
حسن لطفی
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5841559945270529266.mp3
6.03M
❣﷽❣
♻️ #سینه_زنی #زائر کربلا
🎤 #آقای_مهدی رسولی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
قدم قدم پا میزارم تو جاده ها
تا برسم به کربلا
حسین حسین
نفس نفس هم نفسِ حسینیا
راهی میشم تا نینوا
حسین حسین
با تربتت ، وا شده یه روزی کامم
تموم سال ، منتظرِ این ایامم
زیارتت ، آرزویِ صبح و شامم
♻️اَشْهَدُ اَنَّكَ تَشْهَدُ مَقاميَ
تَسْمَعُ كَلامِي
تَرُّدُ سَلامی
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
علم علم ، حسینیا از هر کجا
میان به پابوسِ شما
آقام آقام
ستون ستون ، منم میام
تا برسم به موکب امام رضا
رضا رضا
یادش بخیر ، حال خوشی داشتم اون دم
تا صبح پایِ ، پنجرۀ فولاد موندم
با صد امید ، زیارت نامه می خوندم
♻️اَشْهَدُ اَنَّكَ تَشْهَدُ مَقاميَ...
تپش تپش هر ضربانِ قلبِ من
ذکرِ عَلَی دَّوام من
حسین حسین
حسین حسین میگم تا آخرین نفس
ای مهربون امامِ من
حسین حسین
یه روسیاه ، بازم به سویِ تو اومد
تو این حرم ، فرقی نداره خوب و بد
دعاهامون ، مستجابِ زیر این گنبد
♻️اَشْهَدُ اَنَّكَ تَشْهَدُ مَقاميَ...
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
:
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🗓 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۲۴ شهریور ۱۴۰۱
میلادی: Thursday - 15 September 2022
قمری: الخميس، 18 صفر 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا اربعین حسینی
▪️10 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️12 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️17 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
▪️20 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
✅ دفتر امام جمعه شهر هیدج
نوحه و زمزمه اربعین به سبک دامن کشان رفتی
شاه غریب من رسیدم زیارت
ای وای از این دوری امان از اسارت
ای ماه بی سر زینب
شکسته بال و پر زینب
جون دخترت دیگه بریدم حسین
ناسزا و طعنه ها شنیدم حسین
ای غریب مادرم حسین جان من
چل روزه می نالم کجایی اباالفضل
پاشو ببین حالم کجایی اباالفضل
شدم از هجر تو سر گشته
ببین خواهر خمّیده برگشته
باورت میشه بگم تنم نیلیه
زیر گوش بچه ها جای سیلیه
ای غریب مادرم حسین جان من
سوختم از این آزار نبودی ببینی
بردن مارو بازار نبودی ببینی
علمدار از نی نگا میکرد
با گریه واسه ما دعا میکرد
شام شده مدینه و همه اومدن
مثل زهرا مادرم مارو میزدن
ای غریب مادرم حسین جان من
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
سبک دامن کشان.
#اربعین #زمزمه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
السلام علیک یا ابا عبدلله
*امروز دیگه اینجوری سلام نمیدم. داداش پاشو سربریدتو برات آوردم*
“السلام علی المَجزوزِ الرَاسِ مِنَ القَفا”
حسین… نه نه! زن و مرد، تو که نفست یاری می کنه. تو که صدات مثل زینب نگرفته. این بچه ها دیگه صداشون جوهره نداشت. امروز ما به جای اون بچه ها میگیم. حسین….به خدا هر چیز دیگه جای این ذکر بگی دلت آروم نمیشه. “فما احلی اسمائکم”. شیرینی این ذکر و بچش؛ حسین وای
هنوز به قبرا نرسیده بودن، یه وقت دیدن این زن و بچه خودشونو از ناقه ها به زمین انداختن. داداش اگه اون روز تو با صورت به زمین خوردی بلندشو ببین آخرین وجه تشابه من و تو اینه. تو تشنگی کشیدی منم کشیدم. گرسنگی کشیدی من کشیدم کتک خوردی منم کتک خوردم. تو رو با نیزه زدن منم زدن. زین العابدین فرمودآ: “ان دَمَعَت من احَدِنا عَینٌ” اگه چشمی از ما گریه می کرد. “فَقُرِعَت رَأسُهُ بِالرُمح” نیزه دارا با نیزه به سرش میزدن. اما داداش تو رو کشتن منم میخواستن بکشن، اما صورت تو زمین خورد تو این یکی من عقب موندم. اربعین جبران کرد. یه جوری از ناقه خودش و به زمین انداخت. رو زانوهاش داره راه میاد.
همه منتظرن ببینن زینب چه میکنه؟ خوب نشونی رو بلده. خودم دیدم از بالا بلندی کجا افتادی زمین. خودم دیدم چی جوری محاصره ات کردن. اومد کنار این قبر. همه دور زینب حلقه زدن. اینجا با روضه شام و کوفه فرق میکنه اینا همه خواصن. همه روضه ها رو خوند. آی رباب تو از خیمه بیرون نیومدی اما من اومدم دیدم یه بدنی به رو، رو زمین افتاده. و هُوَ جُسَةٌ بِلا رَأس، سر نداشت سر نداشت. رباب نبودی ببینی چه کردم؛ خواستم سرشو ببوسم سر نداشت خواستم دستشو بردارم به قلبم بزارم دستشو بریده بودن فقط یه جای سالم بود اونم رگای گردنش بود. لبامو به اون رگا گذاشتم که تونستم خطبه بخونم. لبا رو به اون رگا گذاشتم که تونستم یزیدو رسوا کنم. گریه ها کردن… هر یکی سمت قبری رفت. اما دیدن رباب متحیره. یه جور دیگه داره ناله میزنه؛ خانوم تو چرا سرقبری نمیری؟ آخه قبر علی اصغرمو نمیدونم کجاست. آخ بمیرم. آب خوردم سینه هام شیر آورده. یادش بخیر ۴۰ روز پیش علی داشتمو شیر نداشتم حالا برعکس شد.
یه بدن عصر روز یازدهم بدون زائر موند. هیچکی هم اشاره نمیکنه. به زینب خیلی سخت گذشت. از گودال که عبورشون دادن تو دارالحربم که بدن بنی هاشم بود. همه رو زینب زیارت کرد اما یه بدن کنار علقمه موند آخه عباس دور افتاده بود. هرچه زینب خواهش کرد نذاشتن اون بدنو زیارت کنه حالا تو ببین چه حسرتی به دلش موند…گفت داداش میرم اما برمیگردم. ازکنار قبر حسین هنوز داره رو زانوهاش راه میره. کربلا رفته ها همین جایی که میگن بین الحرمین ارباب ما دست به کمر رفت اما زینب رو زانوهاش راه رفت. رسید کنار علقمه. داداش نگی من با وفا نبودم. اینجا دیگه زینب روضه نخوند سکینه شروع کرد روضه خواندن.عمو عباس جات خالی بود؛ عمه مو سیلی زدن.
آی حسین
#اربعین
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
بی تو دلم، بِسمِلِ بیبال بود
تازه بعد از چهل روز،حرف دلِ زینب شروع شده،بسمل یعنی: مرغی که دَمِ جون دادنِ...حسین جان! چهل روز زینب این جوری بود...یه نگاه می کرد بالا نی سر تو رو می دید،میخواست جون بده...
بی تو دلم، بِسمِلِ بیبال بود
داغِ چهل روزه، چهل سال بود
طایر جان، دور سرت میپرید
مرغ دلم، گوشۀ گودال بود
سلسله، گردیده النگوی دست
خار، به پای همه خلخال بود
سینۀ ما، داغ روی داغ داشت
خال لب ما، همه تبخال بود
همره ما، تار و نی و چنگ بود
دسته گُلِ محفل ما، سنگ بود
خیز، زجا، ای پسر مادرم
من نه مگر این که تو را خواهرم
معجر نو، بر سر خود کرده ام
بسکه به سر، ریخته خاکسترم
تو در مدینه، وسط آفتاب
عبا کشیدی به روی پیکرم
داداش یادته؟یه روز اومدی توی خونۀ من، دیدی من خوابم، از روزنۀ در دیدی آفتاب رو صورتم داره میخوره...داداش! یادته؟عبات رو برداشتی،رو صورتم کشیدی،یه مرتبه بیدار شدم...گفتم:حسینم! چی شده داداش! گفتی:خواهرم! نگران نباش،بخواب،دیدم آفتاب رو صورتت افتاده،دلم نیومد آفتاب صورتت رو اذیت کنه...داداش! یه نگاه کن زینبت چهل روزه تو آفتابِ...
در پی این قصه، گمانم نبود
از سَرِ نی، سایه کنی بر سرم
باورم نمی شد داداش،یه روز سایبان من سَرِ به نیزه رفته ی تو باشه...
من نه فقط همسفرت گشته ام
سوخته ام ، دور سرت گشته ام
کرب و بلا، باغ گل ما کجاست؟
مصحف صدپاره ی زهرا کجاست؟
ای بدنت پاره تر از برگ یاس!
باغِ گُل و لاله ی لیلا کجاست؟
رباب با شاخه ی گل آمده
غنچه ی پرپر شده ی ما کجاست؟
رقیّه را، اگر نیاورده ام
سکینه ات آمده، سقّا کجاست؟
عبارت عجیبِ تو مقتل،میگه:وقتی خودشون رو از بالای محمل ها انداختن،هر کی یه صورتِ قبر رو بغل کرد،دیگه اینجا زینب عنان کار از دستش خارج شد،دیگه خیالش راحتِ،کسی کسی رو اذیت نمیکنه،دیگه خیالش راحتِ تازیانه نیست،کعب نی نیست،سیلی نیست...میدونه همه راحت گریه می کنند..
هر کی یه جایی روضه اش رو شروع کرد،اما یه مرتبه دیدن یه دختری داره میره سمتِ علقمه،چهل روزه عموش رو ندیده،چهل روزه از عموش بی خبرِ، چهل روزه عمو قول داده...دیدن یه مشک رو پُر از آب کرد،عمو چشمت روشن...عمو پاشو دوباره پات رو رکاب کن آخه دوباره زینب اومده...شاید سکینه یه جمله به عموش گفت:صدازد:عمو جان!...
تا تو بودی خیمه ها آرام بود
دشمن از بی حرمتی ناکام بود
تا تو رفتی چهره ها نیلی شدن
عمو! دست ها آماده ی سیلی شدن
عمو! هر کی رسید به ما سیلی زد...هر کی رسید به ما ناسزا گفت...هر چی رو نیزه ها نگاه کردم سرت رو پیدا نکردم...ای حسین
#اربعین
گریزبه حضرت ابالفضل
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
08 سفارش به شکوه اربعین.mp3
3.42M
🔖منبر کوتاه 🔖
#استاد_عالی
▪️زیارت اربعین نشانه قدرت شیعه است
#اربعین
#زیارت_اربعین
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🍁روضه اربعین سید وسالار شهیدان🍁
🍂زبانحال زینب س🍂
خدا حافظ رقیه جان اینجا بمان تو عمه جان
دارم میرم ازاین دیار میرم به سوی عاشقان
بازم میام عزیز من برا همیشه پیش تو
😭بمیرم زینب س داره با فاطمه ی سه ساله شام وداع میکنه،آخه زینب دلش نمیاد ،رقیه رو تنها بزاره
میدونی زینب س به زنای شامی چه گفت:
ای اهل شام دارم میرم دسته گلم جامیزارم
بیش از این پرپرش نکن خون به دل زارش نکن...
بمیرم برا دل زینب ، 😭😭😭
وقتی کاروان سر دو راهی رسیدن ، نعمان بن بشیر اومد نزد امام سجاد ع آقا جان یه راه کربلا میره یه راه مدینه کدوم طرفی بریم فرمود: قافله سالار عمه جانم زینب س آمد خدمت بی بی زینب س فرمود: بی بی جان یه راه میره مدینه پیغمبرص یه راه میره کربلا ی حسین کدوم طرفی بریم ؛فرمود:آیی نعمان بن بشیر تو رو خدا مارو کربلا ببر چهل روزه حسینم وندیدم دلم براش تنگ شده بزار یه باره دیگه حسینم و زیارت کنم...😭😭😭
چند وقت عزیزانم وندیدم ، خیلی دلتنگ شونم آخه نگذاشتن برا حسینم خیمه ی عزا بپا کنم این کاروان راه افتادن به طرف کربلا شب اربعین ناله ات برسه کربلا همین که نزدیک کربلا رسیدن یکی میگه عمه جان بوی بابای غریبم حسین ع میاد یکی میگه عمه داره بوی برادرم علی اکبر میاد یکی میگه عمه بوی عموم
عباس میاد یکی میگه عمه اینجا مرا کتک زدند، عمه اینجا برادرم وکشتند، عمه اینجا اصغرم وتیرزدند، عمه اینجا بابام وسر بریدند... بمیرم هرکدام خود را ازروناقه زمین انداختن..
هریکی سوی مزاری میدوید
هریکی قبری درآغوش می کشید
گفت یارب من چه سازم یاکریم
روسوی قبر که باشم یا رحیم
ناگهان آمد به خود باشورو شین
دید بنشسته سر قبر حسین
ای وایی زینبی که یه لحظه از حسینش جدا نمی شد وایی چهل روزه حسین شو ندیده ....
زینبی که تو ازدواج می گفت
یه شرط خوب دارم
هر جا حسین من بره ،منم باید باهاش برم
حسین من ...سرت به نیزه پیش من
آخ برادر تنت به خاک کربلا
چهل روزه گریه کن سرت شدم
محافظ خون وجسم بی سرت شدم
من اومدم با کاروان
با راءس های بی نشان
نور دو دیده ی ترم خاک مصیبت به سرم
رقیه موند از کاروون
رفت آغوش مادرمون
فقط بگم سلام رسوند
به جسم بی سرت حسین
حسین من ...
🍂التماس دعا🍂
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِالله"
*بریم برا اربعین گریه کنیم، از نشانه های مؤمن اینه که زیارت اربعین بخونه...*
یک اربعین برای تو حیران شدم حسین
مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین
با چند قطره اشک دلِ من سَبُک نشد
ابری شدم به پای تو باران شدم حسین
زلفی اگر که ماند برای تو پیر شد
در اول بهار، زمستان شدم حسین
کوفه به کوفه، کوچه به کوچه، گذر گذر
قاری شدی، مُفسّر قرآن شدم حسین
دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست
دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سَرِ مزارِ خودم گریه می کنم
ای سایۀ بلند سرم، ای برادرم
آئینه ی تَرَک تَرَک در برابرم
بالم شکسته است و پرم پر نمی زند
اما هنوز مثل همیشه کبوترم
من قول داده ام که بگیرم سَرٓ تو را
از دست نیزه ها و برایت بیاورم
حالا سری برای تو آورده ام ولی
خاکستری و خاکی، ای خاک بر سرم!
بگذار اولِ سخن و شکوه ام تو را
ای ماه زینب از نگرانی درآورم
هر چند کوچه به کوچه تماشا شدم ولی
راحت بخواب دست نخورده است معجرم
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سَرِ مزار خودم گریه می کنم
*صدا زد: حسین جان!...*
هم پیرهن که ماند برایم، بدن نداشت
هم که تن تو روی زمین پیرهن نداشت
ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین!
این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟
آن گونه ای که من وسط خیمه سوختم
پروانه هم دل و جگرِ سوختن نداشت
مردی نبود اگر، یَلِ اُمُّ البنین که بود
هرگز کسی نگاه جسارت به من نداشتُ
گُل های باغت همه از رنگی گرفته اند
یعنی کسی نبود که دستِ بزن نداشت
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سَرِ مزار خودم گریه می کنم
هر چند در مسیر سرت ازدحام بود
اما درست مثل همیشه امام بود
بی تو سوار ناقه ی عریان شدم حسین!
من که به روی چشم علمدار جام بود
یادم نمی رود سَرِ بالا نشین تو
بازیچه ی نگاه اهالی شام بود
با دستِ سنگ، صورت تو خط خطی شده
از بس که آفتابِ تو نزدیکِ بام بود
*اومد کنار قبر نشست، یه مُشتی از خاکِ قبر رو به سر ریخت، صدا زد: حسین جان! من اومدم، داداش! همه رو آوُردم برات غیر از دختر سه ساله ات...
همۀ زن هارو دور خودش جمع کرد، زینب وسط نشسته میاندارِ روضۀ حسینِ، اما یه وقت نگاه کرد به دور و برش، فرمود: رباب رو نمی بینم؟ گفتن: بی بی جان! رفته پشت خیمه های سوخته صورت به خاک گذاشته...
بی بی اومد کنارش، عروسِ مادرم! اینجا اومدی برا چی؟ رباب صدا زد: بی بی جان! همین جا بود طفلم رو دفن کردن... ای حسین
گریزبه حضرت #علی_اصغر
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دوباره بغض و کمی آه، علتش این است
حرم نرفته بمیرم... خجالتش این است
«سلام می دهم از بام خانه سمت حرم
ببخش نوکرتان را بضاعتش این است»
هنوز توبه نکرده، مرا خرید آقا
محبت و کرم یار سرعتش این است
به ذکر و نام قشنگش لبم شده شیرین
تمام لذت فرهاد و خلوتش این است
رقیق شد دل آلوده از گناهم باز
کمی ز معجزه ی چای هیئتش این است
به قطره قطره ی اشکم ملک خورَد غبطه
که اشکِ روضه ی ارباب قیمتش این است
شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست
چه ها کند نظرش آنکه تربتش این است
عجیب نیست که بدکاره هم شود زاهد
که جذبه ی نظر یار، قدرتش این است
محبتش ز ازل با گلم شد آغشته
که ماجرای من و عشق قدمتش این است
خوشا میان عزا جان دهم، همه گویند:
غلام کویِ حسینیه قسمتش این است
.
#شور
#اربعین
#حاج_محمدعلی_قاسمی🎤✍
یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه
اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)
بند اول
حضرت عباس علیه السلام
زائرای بــرادرم شمــارو یارم
فکر نکنید حالتونو خبر ندارم
دست ندارم براتون آب بیارم
واویلا واویلا
هنوز شرمندهی اهل حرمم ، آب نبردم به حرم
هنوز ناله رباب و میشنوم ، وای علی اصغرم
نمیشه اصلا ز خاطر ببرم ، اونهمه اشگ و گریه رو
نمیشه اصلا ز خاطر ببرم ، العطش رقیه رو
یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه
اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)
_
بند دوم
حضرت زینب سلام الله علیها
مخدراتی که تو راه کربلا ئید
دخترای علی را یاری بنمایید
با چادر خاکی به کربلا بیایید
واویلا واویلا
روتل زینبیه با روی کبود ، به راهتون منتظرم
کمک کنید میخوام برم توقتلگاه ، به دیدن برادرم
کجا بودین روزی که بستن به طناب ، دست منو خواهرمُ
کجا بودین اسیر کردن همهٔ ، مخدرات حرمُ
یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه
اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)
_
بند سوم
حضرت سکینه سلام الله علیها
سکینه ام داغ پدر بُرده امونم
دخترای شیعه غم تونُمیدونم
تا اربعین دعاگوی پدرا تونم
واویلا واویلا
بابای من رفت زخیمه ها ولی ، هنوز ازش بی خبرم
بابای من رفت ز خیمهها ولی ، دیگه نیومد به حرم
باباهاتون دوباره برمیگردنُ ، منم که خونین جگرم
دعا کنید ز نیزه ها نجات پیـــدا کنه رأسِ پدرم
یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه
اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)
_
بند چهارم
حضرت رقیه سلام الله علیها
سه ساله ای که اومدی پای پیاده
شبا میخوابی بغل بابا تو جاده
ببین رقیه سر روی خاک نهاده
واویلا واویلا
مگه زمین خوردی تو راه که مثل من ، لباس تو مُندَرِسِه*
ایشالله وقتی ناله میزنی پدر ، زجر به دادت نرسه
خسته شدی تو راه کربلا ولی ، سر بریده ندیدی
تن باباتو زیر تیغ و نیزه ها ، به خون طپیده ندیدی
یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه
اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)
_
بند پنجم
حضرت فاطمه بنت الحسین سلام الله علیهما
نوعروسی که گفتی سختی می پذیرم
گفتــی منــم تـاکـربـلا پیــاده میرم
منم عروس قاسمم ولی اسیرم
واویلا واویلا
منم عروس قاسمم ولی منـــو با تازیانه می زنن
نمیدونین تو این بیابونا منـــو چه وحشیانه میزنن
نو عروسا منم عروس قاسمم ، ولی کبوده پیکرم
خداکنه صورت خونین منـــو نبینه چشم شوهرم
یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه
اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)
_
بند ششم
حضرت رباب سلام الله علیها
مادری که اومده ای با شیرخواره
خبر داری رباب دیگه علی نداره
خوشاومدیبیا کنار گاهواره
واویلاواویلا
الهی نوزاد تو بی شیر نشه ، ای مادر ای مادر
حنجر طفلت هدف تیر نشه ، ای مادر ای مادر
الهی از داغ پسر پیر نشی ، ای مادر ای مادر
الهی مثل من زمین گیر نشی ، ای مادر ای مادر
یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه
اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)
_
بند هفتم
امام حسین علیه السلام
عاشقی که اومدی با اهل و عیالت
بسکه هواشونو داری شکسته بالت
سلامتیشون همهی فکر و خیالت
واویلا واویلا
الهی تو کرببلا بروی نـــاموس تو سیلی نزنن
الهی ناموستو از کرببلا ، شام اسیری نبرن
الهی ناموستو در بین حرامیا گرفتار نشه
الهی ناموستو روزی راهـــیِ کوچه و بازار نشه
یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه
اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)
*کهنه/پاره
🖋️حاج محمدعلی قاسمی✍
═┄⊰༻↭༺⊱┄═
@majmaozakerine
❣﷽❣
💚#زمزمه_امام_زمان_عج
💚#اربعین
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
عاشقانت زیارتت کردند
من ولی باز پشت در ماندم
روز و شب غبطه میخورم آقا
به کسانی که با تو مأنوسند
عاشق و بیقرار و بیتابند
دست و پای تو را که میبوسند
دیدن تو به من نمیآید
تو کجا و نگاه هر جایی
من اگر آنچه خواستی باشم
تو سراغم به خواب میآیی؟
نکند عاق کردهای من را
نکند صبرتان سر آمده است
گر عتابم کنید حق دارید
هر گناهی ز من بر آمده است
خواستم تا ببینمت در خواب
به نگاهم اجازه داده نشد
خواستم تا به کربلا بروم
با رفیقان خود پیاده، نشد!
بین آن کاروان و جمعیت
چه کسی با تو همقدم شده است؟
خوش به حال کسی که با گریه
با شما راهی حرم شده است
در حرم روضهخوان خودت هستی
روضهی کاروان جان بر لب
بین روضه بلند میگویی:
به فدای تو عمهجان زینب...
تا رسیدند در دو راهی عشق
ساربان گفت که کجا برویم؟
پاسخی آمد از حریم حسین
همه گفتند کربلا برویم
تا رسیدند لحظهای ماندند
در سکوتی که چهرهها شد مات
زد به سینه غریب بیکفنم
باز شد بغض عمهی سادات
به زمین خورد از سر محمل
تیر غمها به قلب بانو رفت
با ادب نیت زیارت کرد
سوی یارش به روی زانو رفت
خواست تا درد دل کند اما
مگر این گریهها امان میداد
یک نگاهی به دور خود انداخت
سر خود را فقط تکان میداد
السلام علیک یا مظلوم
السلام علیک یا عطشان
السلام علیک یا بن علی
السلام علیک یا عریان
ای برادر نمیبرم از یاد
که چگونه به خاک افتادی
زیر گرمای آفتاب آن روز
با لب تشنه، خسته، جان دادی
ای برادر نرفته از نظرم
اکبرت را که ارباً اربا شد
بعد عباس میر لشکر تو
پای دشمن به خیمهها وا شد
به خدا ای عزیز لبتشنه
داغ یک قطره آب کشته مرا
بین این گریههای اهل حرم
گریههای رباب کشته مرا
غرق گریه رباب میگوید
که دل پاره پاره را بردند
با سهشعبه به روی دست پدر
طفلک شیرخواره را بردند
پسرم با خیال تو هر شب
دست بر سینه میفشارم من
گرچه ماندم خجالتت آنروز
ولی امروز شیر دارم من
گریه را کم کنید دخترها
کمی آرام اصغرم خواب است
گل نازم علی علی لا لا
مادرت چهل شب است بیتاب است
💚(مجتبی شکریان)
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#مرثیه_نذر_اربعین_زبانحال
#حضرت_زینب_س_با_برادر
خیز ای سردارِ بی سر بین که سر آورده ام
من سرت را از میانِ تشتِ زر آورده ام
کن حلالم ای برادر راس پُر خونِ تو را
گر که از کاخِ یزیدِ بد گُهر آورده ام
خیز ای سردارِ بی سر من فقط این اربعین
قدرِ صدها اربعین بر تو خبر آورده ام
زینبم در چهل منزل رنج و غمها دیده ام
شرحی از ویرانه های پُر خطر آورده ام
بر سرم یک اربعین جز نیزه و خنجر نبود
سینه ای آکنده از خونِ جگر آورده ام
خیز ای جانم ببین از شامِ ویرانِ خراب
قصه ی آن دختر و راسِ پدر آورده ام
ای تو نورِ دیده ام شرمنده ام گویم اگر
زخم های تن پُر از تیغِ شرر آورده ام
خطبه خواندم، خطبه ی قراء و زهرا گونه ای
اشکِ عالم را من از این صحنه در آورده ام
خوانده ام شرحِ سقیفه ماجرای پشتِ در
باغِ غصبیِ فدک را من ثمر آورده ام
ای برادر جان برایت تحفه ای از این سفر
آهِ سردِ سینه و اشکِ بصر آورده ام
شاهِ بی غسل و کفن اینک برای شستشوت
من گلابِ تازه ای از چشم تَر آورده ام!
#امان_از_دل_زینب
#هستی_محرابی
Shab17Safar1401[05].mp3
5.03M
#بحر_طویل
#میثم_مطیعی
خوش آن دل که شود کرب و بلایی / خوش آن سر که رَود بر سر سودای شهیدان خدایی/ خوشا عشق / خوشا عاشقیِ بیغش جان های فدایی / خوشا آن که ندارد / به سر غیر رضای تو هوایی / خوشا آنکه سپارد دل خود را به تو ، ای معنیِ ایمان / تو ای باطن قرآن / حسین بن علی سرور و سالار شهیدان / که در حلقه ی اعداء / در آن دشت بلا یکه و تنها / تن ندادی به ستم ، دست ندادی به ستمگر / وَ فریاد زدی که پسرِ فاطمه را بیعتِ طاغوت بُود ننگ و مخیّر شوم ار بین چنین ننگ و چنان جنگ / من و جنگ / من و شوق ملاقات خدا با رخ خون رنگ / تو مردانه به آن لشکرِ نفرین شده لا گفتی و سازش نپذیرفتی و فریاد زدی "هیهات منا الذله"
به آن حلق بریده / به آن ماه / که ناگاه / درخشیده و بر نیزه دمیده / که یک چشمه از آن شور / که یک بارقه ز آن نور/ از آن غیرت مردان سلحشور به ما نیز رسیده / که ما نیز / گرفتار حسینیم / عزادار حسینیم / به جان تشنه دیدار حسینیم / که دلداده یاران وفادار حسینیم / بسیجی ره پیر خمینیم / بُود بر لب ما نیز / خروش شهدا "هیهات منا الذله"
بگو باز به آواز رسا / همدمِ خون شهدا / با رجزِ دم به دم کرب و بلا / کز دل ما تا به ابد کینه ظالم نرود ، بر لب ما لعن یزید است / دل ما پی خون خواهی یاران شهید است / نبردیم زخاطر/ نه آن جور و جفا را / نه کودک کشی حرمله ها را / محال است گذاریم کنون دست به دستی / که خون می چکد از آن / محال است بگیریم امان نامه از اینان / نه یک لحظه هراسیم ز تهدید و ز تحریم / نه از فتنه تکفیر / نه زور و زر و تزویر / کنون کاخ سفید آینه ی کاخ یزید است وسزایش همه نفرین ، همه لعن و تبرا /
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رجز
#اربعین
قیام میکنم ... 🌱
سجادمحمدی
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
49849قیام-می-کنم-برسم-شام-کار-را-تمام-می-کنم.mp3
3.57M
شور| قیام میکنم
شب سوم
مراسم عزاداری دهه دوم صفر ۱۴۴۴
حسینیه فاطمه الزهرا(س)
کربلایی حسین طاهری
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین