eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گریه کن.. که گریه هایِ تو شفا باشد علی یک نگاهی کن نگاهِ تو دوا باشد علی 😭 پیشِ من زانو زدی سر را به زیر انداختی مُردم آقا از خجالت ،این دوا باشد علی 😭 حالتِ مستاصلی داری به هنگامِ وداع این جدایی سخت تر از هر بلا باشد علی 😭 مثلِ یک آئینه ام که زیر پاها خرد شد این شکسته سینه ام گه پُر صدا باشد علی 😭 در نَفس هایم ببین که فاصله افتاده است می روم امّا به لب شکرِ خدا باشد علی 😭 دست بشکسته ندارد طاقتی.. یارت شود رفعِ زحمت کردنم خیلی بجا باشد علی 😭 پاک کردم آخرش اشکِ دو چشمانِ تو را پس صبوری کن دلم در شعله ها باشد علی 😭 بیقراری می کند محسن برایم در بهشت منتظر بر دیدنِ من مصطفا باشد علی "لعن الله قاتلیک یا فاطمه "
12_Moghadam-Shab_02_Fatemiyeh_Dovom1396-001_(www.rasekhoon.net).mp3
6.65M
غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ... واجبه که غسلت بدم تو حیاط خونه ولی اونقده که بازوت کبود شده نمیتونه علی اسماء بریز آب روان رو بدن زهرا ولی ولی کمی آهسته تر که داره میمیره علی علی رو تنها گذاشتی با روضه های مدینت رسیده دستم به زخم عمیق بر روی سینت حالا میفهمم که راز حسن تو کوچه چی بوده رسیده دستم به جایی که از همین غم کبوده ... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ... کجا داری میری گلم شبونه و بی سر صدا با خودت علی رو ببَر بانوی من ای باوفا چرا نفست قطع شده ، صدات دیگه درنمیاد پاشو حسنت رو بغل کن که مادرش رو میخواد راحت بخواب ای عزیزم دیگه نداری تو دردی با رفتنت از تو خونه علی رو بیچاره کردی چجوری آروم بگیرم بدونت آروم جونم خدا نگهدار تو ای بانوی قامت کمونم ... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ... میچکه خون تازه ای از زیر تابوتت ولی داره میمیره دخترت بیا نرو جون علی پشت سر تابوت تو با دیده ی تر زینبت چادر خاکیته سرش ، میزنه به سر زینبت به زیر لب میگه زینب خدایا مادر جوونه داره میره از تو خونه شبونه و مخفیونه بشکنه دست مغیره چه خاکی بر این سرم کرد با حمله ای وحشیونه به خونه بی مادرم کرد ... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه .. سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات @majmaozakerine
|⇦•آیینه پر از تَرَک خانه علی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه به نفس حاج احمد سلطانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ اِمْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَك صَلَّى اللهُ عَلَيْکِ یا صِدِّيقَةُ الشَّهِيدَه آن لحظه ای که حُرمتِ آلِ عبا شکست اَرکانِ عرش و فرشِ زمین و سَما شکست میخانه شعله ور شد و پیمانه غرقِ خون گویا سبویِ میکده ی کبریا شکست آیینه ی پُر از تَرَکِ خانه ی علی با ضرب تازیانه و در، زیرِ پا شکست بازو کبود و سینه گرفتارِ میخ شد بعد از فشار پهلویِ خیرالنساء شکست پروانه بینِ شعله فقط بال و پر زده ای وای از اینکه بال و پرش بی صدا شکست *هیچ کس صدای فاطمه رو نمی شنید، گوشا همه کر شده بود...* سِقطِ جنین و زخمِ زبان شد نصیبِ او با ضرب به خون نشست و دلِ هَل اَتا شکست با ناله ای که فاطمه زد یا اَبَاالحسن! رُکن و مقام و کعبه و سعی و صفا شکست جام بلا به دستِ علی بود و آن میان حتماً غرور و غیرتِ شاه وِلا شکست *دستان مولا بسته است، دارن زهراش رو میزنن...* این کینه ها قضا و قدر را به خون کشید وقتی حریمِ خیمه ی خونِ خدا شکست *"پیغمبر فرمود: سلمان! فاطمه با استخوان هاش ایمان رو به دست آوُرده..." لذا اول استخوان سینه رو سپر کرد، چنان با لگد به در زدن، شبها زهرا وقتی میخوابید استخوانهای سینه جابه جا میشدند، استخوانهات رو شکستن مادر!...* با لگد زد وحشیِ نامرد آن در را بماند ديد تا نقش زمين ياس پيمبر را بماند لااقل اي كاش حرفي از مسلماني نميزد نه،نميگويم كه او آيات كوثر را بماند مرتضي انداخت روي روضه ي مادر عبا را فضه آمد غنچه ي نشكفته پرپر را بماند قصد آنها هتك حرمت بود،روضه دارد اين حرف پس طنابي كه به آن بستند حيدر را بماند كوچه بود و آن همه نامحرم و ناموس هستي بي خبرها از خدا بازوي مادر را بماند *خیلی از روضه خونها میگن: با غلافِ شمشیر به بازوی مادر زد، اما اونچه که نوشتن، میگن: با شمشیرِ در غلاف به بازوی فاطمه زدن، اونم نه فقط به بازوی زهرا، تمامِ...* در وسطِ کوچه تو را میزدن کاش به جای تو مرا میزدن من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه می زد گاهی به پشت و پهلو، گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت، گاهی به شانه می زد *چه جوری زدنت بی بی جانم!؟ وقتی دید علی رو دارن کِشون کِشون میبرن، راه افتاد سمتِ مسجد، دید شمشیر برهنه بالای سَرِ مولا گرفتن، یا بیعت میکنی یا همین جا خونت رو می ریزیم، به وَالله مادرمون طاقت نیاوُرد، صدا ناله اش بلند شد، اگه الان دست از سرش بر ندارین، معجر از سرم بر میدارم، ستون های مسجد به لرزه افتاد، اما " لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" مادر جان! کجا بودی اون ساعتی که شمشیر دار با شمشیرش، نیزه دار با نیزه، یه عده با عصا حسین رو میزدن...ای حسین!* ↫ @majmaozakerine
fatemiye_soltani.mp3
3.78M
|⇦•آیینه پر از تَرَک خانه علی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه به نفس حاج احمد سلطانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مادر آخرین دعا را هم کرد الهی و سیدی! بحق گریه های حسن و حسینم در فراق من از گناهان شیعیانم در گذر... @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️زمینه شهادت حضرت زهرا(س)◼️ بند اول آسمون روی سرم آوار شد گفتنش برای من دشوارشد وقتی به سلمان این و گفتی هرچی شد بین در و دیوار شد نفسم داره میگیره زهرا نگو دیگه این تقدیره زهرا حیدرت داره میمیره زهرا زهرا یه نگاهی کن به خونه خانوم یه نگاهی کن به حال زارم دیگه دنیا بی تو واسم پوچه نرو ازپیشم ببین بی قرارم      نرو زهرا نرو عزیزم بند دوم روی پیرهنت پر از گلزار شد سوی چشمم از غم تو تار شد کاشکی خم میکردم اون مسمارو هر چی شد بین در و دیوار شد نگو که خسته ای خانومم نگو شکسته ای خانومم بار تو بسته ای خانومم زهرا ای پرستوی شکسته بالم تویه سن کم چرا کمونی حرف رفتن رو نزن عزیزم نمیاد این حرف به تو جوونی        نرو زهرا نرو عزیزم بندسوم تو مدینه این حرف اخبار شد بی حیایی کردن و انکار شد زندگیمو یک شبه سوزوندن هرچی شد بین در و دیوار شد غم گرفته خلق و خوی حیدر چشاتو واکن به روی حیدر یه نگاهی کن به سوی حیدر زهرا دیگه اشکی نمونده واسم زیر چشمای من سیاهه تو که رفتی میون این شهر همدم من فقط یک چاهه         نرو زهرا نرو عزیزم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📝سبک و شعر:کربلایی حسین محبی کربلایی سید عباس شیدایی @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از روضه دفتری
دوبیتی (٧شام غریبان) امشب منم و اشک یتیمان تو زهرا گردیده علی زار و پریشان تو زهرا خون کرده دل زار مرا ،حامی حیدر اشک حسن و شام غریبان تو زهرا ▪️ درون خانه بی صبر و قرارم به یاد غربت تو اشک بارم ز بس گردیده ام تنهای تنها سرم بر زانوی زینب گذارم ▪️ شب شام غریبان با دل خون شده سوز غمت در سینه افزون به یاد غربت و مظلومی تو کنار قبر تو گردیده دل محزون ▪️ دلم مادر دوباره شد هوایی ز سوز داغ تو دارم نوایی شب شام غریبان تو باشد عزیز مرتضی مادر کجایی ▪️ دگر بعد از تو از عالم گسستم به یاد تو دخیل گریه بستم شب شام غریبان تو زهرا کنار قبر تو تنها نشستم ▪️ مه کاشانه ام زهرا کجایی گل گلخانه ام زهرا کجایی دلم بار دگر تنگ تو گشته صفای خانه ام زهرا کجایی ▪️ به یاد تو در نایابم امشب غم تو کرده زهرا آبم امشب خدا داند شب شام غریبان کنار قبر تو بیتابم امشب 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 @roze_daftari