کانال متن روضه مجمع الذاکرین...mp3
1.68M
#زمینه
#شب_دوم محرم
#کارواندارهمیادبهسمتکربلا
گروه #نوحواعلیالحسین
#حلقه_ادبی_ریان
#بند١:
کاروان داره میاد، به سمتِ کربلا
پیشِ رو آماده ان، سپاه کوفیا
این طرف لشکری از، گُلای فاطمه
اون طرف منتظرَن، یه عده بی حیا
دارم می سوزم برای اون وقتی که، به زیرِ لبهات گفتی اِنا لله
غم عالم توو چشمایِ زینب بود، نگاهش سمت تو یا اباعبدالله
می میرم برا غُربتت توو اون صحرا
می میرم برا وقتی که میشی تنها
می میرم وقتی آتیش می گیره دامنها
ثارالله یا اباعبدالله ۳
#بند۲:
ناله ها پیچیده توو، صدایِ جیغِ باد
زینبت جُز تو مگه، چی از خدا میخواد
تویِ این نگرونی، که جون به لب رسید
خیمه ها منتظرن، که مادری بیاد
دارم می سوزم برایِ اون وقتی که، دیدی ناموست آواره توو صحراس
تو گریه می کردی و زینب می دید، به رویِ لبهایِ تو ذکرِ یا زهراس
می میرم که غریبونه شدی مهمون
می میرم که دلِ مادرِ تو شد خون
می میرم برا اشکایِ چشات آقاجون
ثارالله یا اباعبدالله ۳
#بند۳:
اومدی حالا شدی، آواره از خونه
صورتِ دختراتو، خورشید میسوزونه
گَرد و خاک نشسته رو، تمومِ صورتا
گِل میشه اشکایی که، شبیهِ بارونه
دارم می سوزم برای اون وقتی که، علیِ اکبرت شد اِرباً اِربا
آتیش افتاد به جون خیمه ها وُ، سر شش ماهه تابید از رو نیزه ها
می میریم برا وقتی که عَلَم افتاد
می میرم وقتی که دستِ قَلَم افتاد
می میرم وقتی آتیش به حرم افتاد
ثارالله یا اباعبدالله ۳
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین....mp3
1.22M
#زمینه
#شب_دوم
#ورودیه_کاروان
#میپیچهصدایجرس
#عالیه_رجبی
#سعید_حمیدیانفر
#امیر_اسدی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
میپیچه صدای جرس
تو سکوت کرببلا
ناله میزنه خاک و میگه
برگرد آقا
اینجا وادی مرگه
خاکش پراضطرابه
برگرد جون شیش ماهت
اینجا قحطی آبه
تنت یا سیدالشهدا
میشه مقطع الاعضا
میشه مرملٌ بالدما
#بند_دوم
واسه ی زمین زدنت
کینه خیلی فراوونه
دل تو رو داغ جوونات
میسوزونه
داغ قامت سقا
درد زخمای اکبر
ازپا تورو میندازه
تیرو حنجر اصغر
میشی بی یاور و بی سپاه
حرم میشه بی پشت وپناه
میشه لب تو لبریزِ آه
#بند_سوم
گرگا وقتی که برسن
به تنت که نیمه جونه
همه تنتو تیرو نیزه
میپوشونه
جسمت می مونه بامن
رو نی سرت سواره
بی تو توی نامردا
زینب یاری نداره
سه روز بی زره و پیرهن
تنت رو خاک داغ من
رها میشه بی غسل و کفن
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
2.33M
#واحد
#شب_دوم
#ورودیه_کاروان
#صدایپایحسینه
#عالیه_رجبی
#امیر_اسدی
#حلقه_ادبی_ریان
#بند_اول
صدای پای حسینه
میپیچه میون صحرا
دل موجا بیقراره
میرسه ساقی به دریا
میان تا که همه عالم
بشن مجنون و حیرون
زمین خشک اینجا هم
بشه مثل گلستون
پریشون میشه دلای ما
خیس پای چشمامون
شده ارباب با زن و بچهاش
آواره توی بیابون
حسین ع جانم حسین ع جانم حسین ع جانم ای حسین ع جان
#بند_دوم
این ملجأ بی قرارا
اومده سر قرارش
به شوق معشوقش اومد
باهمه دارو ندارش
چه آقایی که یه عمره
تو سینهاش بذر عشقه
سر و پیکر، رگ و حنجر
همه چیش نذر عشقه
گذشت از هرچی ولی قلبش
آشوبه واسه زینب
برا حال خواهرش داره
میجوشه خونش مرتب
حسین ع جانم حسین ع جانم حسین ع جانم ای حسین ع جان
#بند_سوم
دعا میخونه نیفته
چشم خواهرش به گودال
الهی هرگز نبینه
جسمی رو که میشه پامال
چقد سخته بشه پیشش
به ناموسش جسارت
چقد سخته عزیزش رو
ببینه تو اسارت
مسیر تلخ جداییشون
راهیه بدون چاره
عقیله میبینه رو خاکا
قرآن میشه پاره پاره
حسین ع جانم حسین ع جانم حسین ع جانم ای حسین ع جان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✅من طرفدار آقای #جلیلی هستم، اما اگر جبهه انقلاب بر روی آقای قالیباف اجماع کنند حتما به آقای قالیباف رای خواهم داد.
✅من طرفدار آقای #قالیباف هستم، اما اگر جبهه انقلاب بر روی آقای جلیلی اجماع کنند حتما به آقای جلیلی رای خواهم داد.
👌این باید شعار تک تک بچه های انقلابی باشه، اون رو اعلام عمومی کنند تا کشور و انقلاب رو از #دولت_سوم_روحانی و اون دوره سیاه نجات بدن.
کاری کنید تا #به_عقب_برنگردیم.
#میثاق_با_ابراهیم
#شهید_جمهور
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴🏴🏴👆👆👆 بارگذاری مجلس شب نهم محرم ۱۴۰۲ #حاج_محمد_رضا_بذری #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️
🏴🏴🏴👆👆👆
بارگذاری مجلس شب دهم
محرم ۱۴۰۲
#حاج_محمد_رضا_بذری
#التماس _دعا
⬇️⬇️⬇️⬇️
مشک اشک من همیشه کار زمزم میکند
هر نمش دارد گناهان مرا، کم میکند
بی گمان محکم در آغوش خودت میگیریاش
ریسمان پرچمت را، هر که محکم میکند
کتریات یک جور پیر روضهخوان هیئت است
اشک را در استکان چشم ما، دم میکند
نذری اربابها، از دخل رئیت میرسد
این همان کاری است که ماه محرم میکند
سائل پشت درت، بار خودش را بسته است
با همان فقری که دارد، کار حاتم میکند
زخمهای او زیاد و اشکهای ما کم است
میپذیرد باز از ما، این بضاعت را حسین
دست و پا میزد میان خون اگر در قتلگاه
دست و پا میکرد اسباب شفاعت را حسین
از رسول ترکها، حُر ساختن کار شماست
آدمت بودن مرا، یک روز آدم میکند
(خم نخواهد شد سرش، در پیشگاه این و آن
هر که سر را با تباکی کردنش، خم میکند)۲
دست عباس تو میافتد، حساب محشرش
آن میانداری، که صفها را منظم میکند
هر زمانی از ته دل گفتهام جانم حسین
مطمعنم حضرت زهرا، نگاهم میکند
(گوشه گیرم، گوشهی شش گوشهی من را بده
نوکرت خود را، کنار تو مجسم میکند)۲
ای که جمع و جور کردی زندگیام را حسین
پیکرت را نیزه و شمشیر، درهم میکند
جسم تو مثل سرابی، روی خاک افتاده است
نعل مرکبها، تنت را سخت مبهم میکند
سایهات بر سر من هست، ولی فردا نه
احترام پر من هست ولی فردا نه
مشک خالیست ولی شکر که سقا داریم
دست ابآور من هست، ولی فردا نه
تا کنون پای غریبه به حرم وا نشده
حرمت محضر من هست ولی فردا نه
بقچهی کهنهی ما هست، لباست هم هست
هدیهی مادر من هست ولی فردا نه
بنشین خوب ببین چادر من را حالا
چادرم بر سر من هست ولی فردا نه
گوشواری که خودت دادهای الان دارم
محرمم زیور من هست ولی فردا نه
شده لحظهی خون جگری، امون از غم دربه دری
تو رو جون رقیه فقط، نمیشه که بمونی نری
پر غصه شدم اسیرم، کنارم باشی جون میگیرم
نفسم دیگه درنمیاد، آرومم نکنی میمیرم
منو بارون چشمای تر، بدم اومد از هر چی سفر
میشه نه نگی جون رباب، بیا ما رو مدینه ببر
نذار غم تو دلم بشینه، گریهها تو رباب نبینه
نگو وقت جدایی رسید، داره دق میکنه سکینه
به خدا اگه من بتونم، چجوری بی تو من بمونم
کهنه پیرهنو پاره نکن، همونم میبرن میدونم
الهی خواهرت بمیره، فکر من کجاها نمیره
نکنه بیحیا شه سنان، موهای تو رو دست بگیره
شمر و خولی ادب ندارن، اینا سر به سرت میذارن
وقتی تشنته جون میکنی، ادای تو رو در میارن
اومدن شرَرِت بزنن، نیزه به کمرت بزنن
پیرمردا عصا کشیدن، نکنه به کمرت بزنن
بگو سنگ زنی نکنن، نیزه تو بدنی نکنن
اگه خنجرشون نبرید، دیگه بددهنی نکنن
میگن پیر حرم رو ببین، خولی شمر و بزرگ میدونه
میگه روی سینه تو بشین
آخه پس کفنت چی میشه، خون تو دهنت چی میشه
تیر و نیزهها کافی نبود، زیر سم بدنت چی میشه
اونا که سرتو بریدن، موی دخترونه کشیدن
خولی اخنص و شمر و سنان، همشون به حرم رسیدن
غم من غم تازهتره، جون بچهها در خطره
یکی معجر دخترتو، توی سوغاتیاش میبره
اینا پست و حقیر و بدَن، هرچی شر که بگی بلدن
روسریم اگه سوخته بدون، اینا خیمه رو آتیش زدن
شده خورشید من بی فروغ، الهی همه باشه دروغ
دارن ناموستو میبرن، توی کوچهی شهر شلوغ
همه سمت ما حملهورن، نمیشه بگی چند نفرند
ما رو تو دل بازاراشون، مثه بردههای راه میبرن
کوچهها شده کابوس من، سرا محو سهساله شدن
سر عباسو هر جا که دید، به عموش میگه زجر و بزن
ماها قحطیه آب ندیدیم، ماها رنج و عذاب ندیدیم
اگه دیده باشیم به خدا، دیگه بزم شراب ندیدیم
برای دلخوشیه نوکران این درگاه
دروغ روضه بخوانم دروغ، بسم الله
دروغ روضهبخوانیم، شمر آبش داد
سنان رسید ولی، با ادب جوابش داد
دروغ روضه بخوانیم، دست و پا نزده
حسین فاطمه را تشنه لب، صدا نزده
دروغ روضه بخوانیم، حرف بد نزدند
شبیه فاطمه اصلأ، به او لگد نزدند
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
خواب این لحظه که افتادی رو خاکا رو خیلی وقته دیدم
توی خوابم ولی خیلی زودتر از شمر حسین بهت رسیدم
تو خداحافظیِ آخرمون ناله ها زدم حسین جان
تو زمین خوردی و من شاه نجف رو صدا زدم حسین جان
تو بغل گرفتی خاک قتلگاهو
شاه میفهمه زمین خوردنِ شاهو
میزدن تو رو پیاده و سواره
ذوالجناح اومد حرم کمک بیاره
چه روزگار سیاهی چه حربگاه و سپاهی
دگر نیفتد الهی بلند مرتبه شاهی
◾️◾️◾️◾️
ساعت صبره و این دقیقه رو مادرم بهم نشون داد
اینکه اینقده تو مظلومی آخه باید از غم تو جون داد
جای اینکه رو به قبلت بِکُشن رو به خیمه سر بریدن
متوجه که شدن خواهرتم ظالمانه تر بریدن
خُب الآن سه ساعته نیومدی که
عمداً افتادی و دست و پا زدی که
تا کمی خاک بگیره قتلگاهو
کسی اونجا نبینه خیمه گاهو
ز روی نیزه نگاهی سری تکان بده گاهی
دگر نیفتد الهی بلند مرتبه شاهی
◾️◾️◾️◾️
دیگه آخرای ماجرا که شد حتی پیرهنت رو بردن
پیرهنت چه قیمتی داره آخه وقتی جوشنت رو بردن
دیگه آخرای کشتنت که شد خیلی دست درازی کردن
با دل این زن و بچه به خدا لحظه لحظه بازی کردن
ته قتلگاه ولی به یادمی تو
که الان تموم خونوادمی تو
بی کسم نکن نذار دل نگران شم
تو نخواه همسفر شمر و سنان شم
ببین اسیرم و راهی بدون پشت و پناهی
دگر نیفتد الهی بلند مرتبه شاهی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین