🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم):
#زمینه_شبهای_محرم
#سبک_نوشته_مقتل
#محرم_اومد
🔘🔘۸۴۸🔘🔘
☑️بنداول
محرم اومد بی قرارم این روزا
محرم اومد واسه شاه سر جدا
محرم اومد می پوشم رخت عزا
شروع شد بازم اقا روضه های تو
شروع شد بازم مجلس عزای تو
شروع شد بازم بخشش و عطای تو
شروع شد بازم۲
این روزا قلبم پره ماتمه
دیده هام از غمه تو پر نمه
رخت عزاتو میپوشم اقا
به اذن مادره تو فاطمه«س»
السلام علی ساکن کرببلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بنددوم
سیاه پوشیدن /همه ی سینه زنات
سیاه پوشیدن/عاشقای کربلات
سیاه پوشیدن/واسه ی ماه عزات
سیاه پوشیدن سیاه پوشیدن
لباسِ مشکیم /خیلی میاد به تنم
لباسِ مشکیم/با شال رو گردنم
لباس مشکیم/میشه آخر کفنم
لباسِ مشکیم لباس مشکیم
«۲»لباسِ مشکیم
دوباره طبل و کُتل و علم
کتیبه های شعر محتشم
بساط چایی های بین راه
گریه برای شاه محترم
السلام علی ساکن کرببلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
بزار امسالم واسه تو کاری کنم
بزار امسالم اشکامو جاری کنم
بزار امسالم ابرو داری کنم
بزار امسالم«۲»
بزار امسالم بزنم اقا صدات
بزارامسالم نوکری کنم برات
بزار امسالم که باشم تو روضه هات
بزار امسالم«۲»
روضه می خونه خواهرت حسین
کنارجسم بی سرت حسین
بالب تشنه سر بریدنت
برات بمیره مادرت حسین
السلام علی ساکن کرببلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندچهارم مقتل
نوشته مقتل با عصا می زدنت
نوشته مقتل بی هوا می زدنت
نوشته مقتل همه جا می زدنت
نوشته مقتل«۲»
ببخشن سادات شمر بی حیا و پست
ببخشن سادات روسینت با پا نشست
ببخشن سادات گیسوتو گرفت به دست
.....
ببخشن سادات«۲»
افتاده بودی تو حرومیا
میزدنت لشکری بی هوا
یه عده ای با سنگ و چوب و نی
یه عده ای با نیزه و عصا
السلام علی ساکن کرببلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
📜ویژه
#زمینه_شب_دهم_
#پناه_من
#حاج_محمد_رضا_بذری
—------------------------------
پناه من به کی حرم رو می سپری
یکم بمون آخه نمیشه اینطوری
می بینمت چجوری غصه میخوری
حسین من حسین من حسین من
حسین من یه بار دیگه نگاه به من کن
حسین من پیروهن کهنه تو به تن کن
امانته مادر اینه
حسین من به مادر بگو تو
حسین من بوسه زدم زیر گلتو
وصیت مادر اینه
پناه من حالا اگه میخوای برو
فقط حسین دارم قسم میدم تو رو
دعا بکن نگیرن این یه چادرو
حسین من حسین من حسین من
حسین من داری میری به سمت مقتل
حسین من میخوام ببینم از تل
ولی چقد شلوغه داداش
حسین من موی تو رو گرفته گرفته تو مشت
حسین من چرا سرو می بره از پشت
اینا همش دروغه داداش
پناه من نفس بزن تو قتلگاه
یه کاری کن الان میان تو خیمه گاه
زینب زخم نگاه یک سپاه
حسین من حسین من حسین من
#شب_اول_محرم
#صلوات_اول_مجلس
شب اول ماه محرم الحرام است از همین شب اول دعا کنیم خدای متعال در این ماه با عظمت توفیق عزاداری و نوکری در خانه اهلبیت علیهم السلام رو به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.)
-
فایل صوتی👇
#شب_اول_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید
🔸به روی دست ملائک بهار می آید
🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید
هرکجا نشستی...
اول مجلس...
همه با هم...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
فایل صوتی👇
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من
یابن الحسن... آقای من...
🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من
🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من
آقااااا.... یعنی ميشه یک روزی هم من در مقابل شما بایستم...
دست به سینه بگذارم...
بگم...
السلام علیک یا صاحب الزمان...
🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من
🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست
آقا ببین یک محرم ديگه رسیده...
کجایی ای پسر فاطمه...
🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست
🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من
صاحب عزا کجایی...
ببین امسالم خیمه های عزای جد غریبت رو برپا کردیم...
اما بازم شما نیومدید
🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من
🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها
ببین آقا امشب برا چی اومدم...
حرف دلم چیه....
🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها
🔸مُهری بزن به نامه ی کرب و بلای من
(شاعر: محمد بیابانی)
آقا... اومدم کربلام رو امضا کنی
(یا صاحب الزمان...)
فایل صوتی👇
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 2
🔸آقا سلام ماه محرم شروع شد
🔸بازاین چه شورش است و چه ماتم شروع شد
یابن الحسن...
ممنونتم آقا...
محرم امسال...
بازم منو دعوتم کردید...
بازم بهم آبرو دادید...
الحمدلله بعد یک سال...
بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید...
الحمدلله ... نمردم و دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم...
🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید
امام زمان... آقا...
🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید
🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد
آقا... شما این روزها... برا جد غریبتون خون گریه میکنید...
میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید...
🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد
پیغمبر فرمودند:
كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة
فاطمه جان... دخترم... قیامت، همه ی چشم ها گریونند...
إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين...
(بحار الانوار، ج 44، ص .293)
غیر از اون چشمی که ... در عزای حسین تو گریه کنه
امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم...
🔸آقا سلام نیت گریه نموده ام
🔸شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد
(شاعر: رحمان نوازنی)
دلت آماده شد حالا از همین شب اول... امام زمانت رو دعوت کن...
با امام زمان هم ناله بشیم...
🔸یا بن الحسن کجایی ...
🔸ای وای از این جدایی...
فایل صوتی👇
#شب_اول_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 3
🔸جانم فدای تو یا صاحب الزمان
یابن الحسن...
🔸قربان آن مقام تو یا صاحب الزمان
امام زمان...
آقای خوبم...
🔸جان می دهم به خاطر یک لحظه دیدنت
ببین حرف دلت هست یانه...
🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان
کجایی آقا جانم...
امام زمان...
یعنی میشه وقتی شما بیایید... من زنده باشم...
درمقابل شما بایستم...
دست ادب روی سینه بگذارم ...
بگم السلام علیک یا بقیه الله...
🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان
🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم
یواش یواش دلتونو آماده کنید...
🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم
🔸کی می رسد قیام تو یا صاحب الزمان
آقا... کی میشه شما بیایید...
انتقام جد غریبت حسین رو بگیریید..
شب اول محرم دلت رو کجا ببرم...
بذار اینطوری بگم...
آقا...
کی میشه بیای...
انتقام غریب کوفه (مسلم بن عقیل) رو بگیری...
بمیرم چه کردند با آقامون مسلم بن عقیل...
فایل صوتی👇
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین
🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین
شب اول محرم... بریم... در خانه ی غریب کوفه... آقامون مسلم بن عقیل...
ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...
🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم
🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین
غریب و تنها توی کوچه های شهر کوفه...
داره با اربابش ابی عبدالله درد دل میکنه
حسین جان ...آقا
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
آقای من..
🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا
🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین
تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه...
اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی...
یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟
مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره...
اول آقا مسلم بن عقیل صدازد... خانوم... میشه برام آبی بیاری..
(قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم)
این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد...
وقتی حضرت آب رو نوشیدند...
دوباره این پیره زن صدا زد آقا مگه نمیگم... این روزها شهر کوفه امنیت نداره ... برای چی هنوز ایستادید...
یه دفعه مسلم صدازد... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم
من توی این شهر... غریبم... این پیره زن... به سیمای نورانی مسلم نگاهی کرد...
عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید
فرمود... من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام...
تا پیره زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه..
صدا زد... آقا... جانم به فدای شما... این خانه...، خانه ی شماست... منم کنیز شمام...
ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیره زن معرفت می داشتند...
هر طوری بود... نانجیبها خبر دار شدند... نزدیکی های صبح... خونه ی پیرزن رو محاصره کردند... مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد، خیلی ازاین نانجیبها رو به درک واصل کرد...
، اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...
آقا رو بردن بالای دارالإماره...
حالا میخواهی گریه کنی بسم الله...
مردم کوفه... دارند نگاه می کنند هر کسی یه حرفی میزنه. .. یکی میگه حتما آقا رو آزاد می کنند...
یکی میگه نه... دیگه آقا رو به شهادت می رسونند...
همه دارن نگاه میکنند...
یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند ای وای... ای وای...
غریبانه .. بدن بی جان مسلم را از بالای دارالإماره به زمین انداختند...
یاصاحب الزمان...
می خوام ... بگم اینجا سر از تن مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند...
اما دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن... دیگه دختر بچه اش نبود ببینه...
بمیرم... برات حسین.... جلو چشمان زینب...
جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند...
اسبهاتونو نعل تازه بزنید... 😭
آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا اسب دواندند تمام استخوان ها شکست ..
🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست
الا لعنت الله علی القوم الظالمین.
فایل صوتی👇
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
متن روضه 2
🔸ای خدا شب شده و من چه کنم
شب اول محرم...
بریم در خانه نائب الحسين...
آقا و مولامون مسلم بن عقیل...
🔸ای خدا شب شده و من چه کنم
🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم
نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه...
تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری...
بی کس و تنها باشید...
احساس غربت کنید...
خیلی سخته...
اما...
میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید...
قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل...
غریب و تنها توی شهر کوفه...
هی صدا میزد...
🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم
🔸اهل کوفه همه پیمان شکنند
🔸خود نمک خوار و نمکدان شکنند
18 هزار نفر با مسلم... بیعت کردند
خوشحال شد
نامه نوشت گفت حسین جان مردم کوفه منتظر تو هستند...
آقا زودتر بیا...
اما یک لحظه ای هم رسید بالای دارالاماره...
دید تنهای تنها مانده...
از همون بالای بام صدا زد...
السلام علیک یا ابا عبدالله...
آقای من...مولا... کوفه نیا...
(شب اول محرم دیگه کسی آروم نباشه...)
🔸حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد
🔸کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد
هی میگفت یه نفر نامه بنویسه...
بگه آقا کوفه نیا...
🔸میون شهر کینه غصه زده شکوفه
🔸خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه
ای وای... ای وای
🔸ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب
🔸شور میزنه دل من برای قلب زینب
آقا ... اگه میخواهی بیای بیا، اما دیگه زینب رو با خودت نیار...
🔸دارم نصیحتی من برات با قلب محزون
🔸سپیدی گلوی اصغرت رو بپوشون
آقا اینجا حرمله ها منتظر علی اصغرت نشستند...آقا
بیت آخرم باشه...
منو ببخشید یاصاحب الزمان...
🔸قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره
🔸زکربلا به سوقات براش یه گوشواره
حسین جان...
اینها تازیانه هاشون رو آماده کردند
جان زهرا مادرت...
اگه میای...
رقیه رو با خودت نیار...
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
صل الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله
#شب_اول_محرم
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال انشاءالله این قلیل توسلات، عرض ادب، عزاداریها و اشک ریختن ها رو از همه ما به کرمش قبول بفرماید ثواب و بهره ای از این مجلس و محفل به روح همه گذشتگان پدران، مادران، حقداران، مخصوصا عزیزانی که سالهای قبل در بین ما بودند و در این مجالس زحمت کشیدند ولی الان دستشون از این دنیا خالیست عائد و واصل بگرداند...
به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
بخری یا نخری ماکه خریدار توییم ۰
ای طبیب همگان ماهمه بیمار توییم
بِبَری یا نبری کربوبلا خود دانی ۰
ما همه مشتری هر شب بازار توییم
بِکِشی یا نکشی ناز مرا خود دانی ۰
عاشق و دربه درو تشنه ی دیدار توییم
ردکنی یا نکنی جای دگر نیست مرا ۰
شاه عطشان نظری کن که گرفتار توییم
بزنی یا نزنی مُهر قبولی به دلم ۰
ماهمه شیفته ی غیرت و ایثار توییم
بِدَمی یا ندمی از نفس عشق به من ۰
ما همه زنده ازان طلعت انوار توییم
بِشَوی یا نشوی راضی ازین بنده ی بد ۰
ماهمه شیفته ی صحن علمدار توییم
برسم یا نرسم دور ضریحت غوغاست ۰
روزه داریم و همه تشنه ی افطار توییم
بوسه از خاک کف پای حسین میچسبد ۰
ماهمان سینه زن و عبد خطاکار توییم
کرمِ واسعه ات وسعت دریار دارد ۰
ما چو امواج خروشان که خبردار توییم
بوی سیب حرمت دل ز ملائک برده ۰
تو گل پرپری و ما همگی خار توییم
@majmaozakerine
#حدیث_روز
💢 هفت گروهی که خود را مسخره می کند
🍃امام رضا علیه السّلام :
1⃣ کسی که با زبانش استغفرالله بگوید ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد خودش را مسخره کرده
2⃣ کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ولی تلاش و کوششی نداشته باشد خود را مسخره کرده
3⃣ کسی که از خدا بهشت بخواهد و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد خود را مسخره کرده
4⃣ کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ولی از لذت گناه دست بر ندارد خودش را مسخره کرده
5⃣ آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند) خودش را مسخره کرده
6⃣ کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ولی در گناهان اصرار ورزد خود را مسخره کرده
7⃣ کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند، خودش را مسخره کرده است.
📚 نصایح مشکینی صفحه 274
بحارالانوار مجلسی جلد 78 ص 356
این رضا کیست که عالم همه خشنود و رضاست
این رضا کیست که بر درد دل خلق دواست
ای ضعیفی که تو را پشت و پناهی نبود
شو پناهنده به شاهی که م عین الضعفاست
ساکن کوی رضا باش که این ابر کرم
سایه ی رحمت او بر سر سلطان و گداست
دامن ضامن آهو مده از دست که او
دوست را ضامن و فریاد رس روز جزاست
در دبستان رضا درس فضیلت آموز
که دبستان رضا مکتب تسلیم و رضاست
سخن سوختگان سوزی و حالی دارد
لیک سوزنده تر از هز سخنی شعر رساست
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
یازهرا🌺:
.
#کرامات
#ایهاالرئوف
شیخ عباس قمی در فوائدالرضوی نقل می کند: کاروانی از سرخس آمدند به پابوسی امام رضا علیه السلام. پیرمرد نابینایی با آن کاروان بود، به نام حیدر قلی. آمدندحرم امام زیارت کردند و از مشهد خارج شدند و در منزلی در مشهد اُطراق کردند. به اندازه یک روز راه از مشهد دور شده بودند.
شب جوانها گفتند برویم مقداری سر به سر این حیدر قلی بگذاریم، خسته ایم ، بخندیم و سر گرم بشیم!
کاغذهای خالی برداشتند گرفتند جلو و تکان میدادند، بعد به هم می گفتند،تو از این برگه ها گرفتی؟ یکی می گفت: بله حضرت مرحمت کردند، فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: بله من هم یکی گرفتم.
حیدر قلی کنجکاو شد و گفت: چی گرفتید؟
گفتند: مگر تو نداری؟
گفت : نه من اصلا خبر ندارم!
گفتند : امام رضا علیه السلام برگ سبز دست مردم می داد.
گفت : این برگ سبزها چیست؟
گفتند : امان نامه از آتش جهنم است. ما این را می گذاریم در کفن هایمان قیامت دیگر نمی سوزیم، جهنم نمی رویم چون از امام رضا علیه السلام گرفته ایم.
تا این را گفتند پیرمرد دلش شکست با خود گفت: امام رضا علیه السلام از تو توقع نداشتم، بین کور و بینا فرق بگذاری، حتما من فقیر بودم، کور بودم و از قلم افتادم که به من اعتنایی نکردی!
بلند شد و عصای خود را برداشت، راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه را نگیرم به سرخس نمی آیم باید بگیرم.
گفتند: آقا ما شوخی کردیم ما هم نداریم! ولی هرچه کردند آرام نمی گرفت خیال می کرد که آنها برای دلداری به او این را می گویند.
شیخ عباس نقل می کند: هنوز یک ساعت نشده بود که دیدند حیدر قلی دارد می آید یک برگه هم در دستش که با خط نور نوشته شده است «اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا» گفتند: این چیست که در دست داری؟
گفت: همین که یک مقدار از شما در بیابان فاصله گرفتم آقا را دیدم ایشان خودشان به استقبالم آمدند، گفتند حیدر قلی خسته ای برگرد این هم برگه برائت از آتش تو بگذار در کفنت شب اول قبر خودم می آیم پیشت. امام رضا علیه السلام به من هم برگ امان نامه دادند.
4_6021823824377415214.mp3
595.2K
#زمزمه #زیارت
به تو از دور سلام
#امام_رضا علیه السلام
#محمد_رضا_محمدی
🏴 زمزمه ای برای دل غافل و پرهیاهوی ما
و حرم خلوت امام رئوف علیه السلام
از همون بچگیام مثل کبوتر / توو هوای تو بال زدم
همیشه هر جا که گفتن از شلوغی / حرمتو مثال زدم
من به تو دل سپردم آقا؛ نگاهت برام نفسه
من به ضریحی عادت دارم که دستم بهش نرسه
عجب قصه ای - عجب غربتی
دلم رو بخر - توو این خلوتی
به غربت ثامن الحجج
عجل لولیک الفرج 2
حالا که بسته شده راه حریمت / همه اسیر غم شدن
رو چشای ما قدم بذار آقا جون / تو به خونه ها سر بزن
من با دل شکسته دارم میخونم زیارتتو
روضه کربلا میخونم برای رضایت تو
امان از غروب - امان از بلا
امان از سرِ - روی نیزه ها
به غربت ثامن الحجج
عجل لولیک الفرج 2
.
هدایت شده از کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟❣️💫🌟❣️💫🌟
عصرتون پراز یاد خدا دوستان عزیز سپاس از حسن توجه شماعزیزان بافوروارد کردن مطالب ازکانال وگروه خود حمایت کنید قدردان حضور گرم وصمیمی شما عزیزان هستیم
ان شاء الله حاجت روا باشید
به حق اهل بیت علیهم السلام
این گروه به نام اهل بیت علیهم السلام
هست پس به حرمت اهل بیت علیهم السلام عضوشوید ودوستان خودرا دعوت کنید🙏🌺🌺
لینک ابرگروه مجمع الذاکرین👇
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
✔️راه حلی برای آمرزش گناهان کبیره و صغیره
🔰امام رضا(علیهالسلام):
💠گریه بر امام حسین(علیه السلام)، گناهان بزرگ را ریشهکن میکند.
💠در روایت دیگری هم میفرمایند که اگر برای امام حسین طوری گریه کنی که اشک روی صورتت جاری شود، خداوند تمام گناهات را چه بزرگ و چه کوچک و چه کم و چه زیاد میآمرزد.
🔰آیت الله جاودان:
💠اگر آدم غرق در گناه شود، ماهیت او عوض میشود و دیگر جایی جز جهنم ندارد.
💠ما دستوراتی داریم تا این تغییر ماهیت پیدا نشود. یکی از این دستورات شرکت در عزاداری امام حسین(علیهالسلام) و گریه بر ایشان است.
💠گریه یکی از راههای پاک شدن است. نه اینکه سالی یک بار گریه کنیم. گناهان ما زیادتر از آن است که با یک بار گریه درست شود.
🔰آیت الله ناصری:
💠در روایتي دارد موقعی که کسی بر امام حسین (عليه السلام) گریه نماید حضرت به او نظر می کند و برایشان طلب آمرزش كرده و از پدرانشان میخواهند كه برای آن ها استغفار كنند
▪️و به او می فرمایند:
💠ای گریه كننده بر من! اگر بدانی خدا چه چیزی از ثوابها برای تو مهیا كرده، هر آینه شادی تو زیادتر از اندوه تو خواهد شد.
📖 #خیردربرابرخیر
از امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که در بنی اسرائیل قحطی شدید پی در پی اتفاق افتاد.
زنی بیش از یک لقمه نان نداشت، آنرا در دهان گذاشت تا بخورد، فقیری فریاد زد ای کنیز خدا، وای از گرسنگی.
زن گفت در چنین زمان سختی، صدقه دادن روا است.
لقمه را از دهان بیرون آورد و به فقیر داد.
زن، فرزندی کوچک داشت که در صحرا هیزم جمع میکرد، گرگی رسید و طفل صغیر را با خود برداشت و برد، مادر به دنبال گرگ دوید.
خداوند جبرئیل را مأمور نجات طفل فرمود.
جبرئیل پسربچه را از دهان گرگ گرفت و به سوی مادرش انداخت و به مادر گفت ای کنیز خدا، از نجات فرزندت راضی شدی، لقمه ای در برابر لقمه ای.
منبع: ثواب الاعمال، صفحه 126
استغفار
🖊 آیت الله بهاء الدینے ( ره ) ؛
از حضرت امام رضا ؏ روایت است
ڪه استغفار روزے را زیاد مے ڪند..
•●【اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّی وَاَتُوبُ اِلَیه】●•
📚 روح و ریحان ۸۱
🌹امام رضا علیه السلام
⚜مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ
فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَاِنَّهَا
تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً
🔸هر کس نمی تواند کفاره ی گناهانش
را بپردازد، بر محمد و آل محمد بسیار
صلوات فرستد زیرا صلوات گناهانش را کاملا از بین می برد.
📕عیون اخبارالرضا علیه السلام / ج1/ص294