#حضرت_زهرا
پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی
مرهمی بهرت بیارم..یارباشم یک شبی
حق بیماراست ناله سرکند بی اضطراب
ناله کن..تا که منم غمخوار باشم یک شبی
خواهشا!چیزی طلب کن تا علی کاری کند
هیچ میدانی نشد پر کار باشم یک شبی
بستری بیمار من!تا کی سکوت و اختفا؟
صحبتی..تا محرم اسرار باشم یک شبی
پشت در که می رسم حالم دگرگون می شود
کاش من هم کشته ی مسمار باشم یک شبی
درد بسیاری کشیدی در میان خلوتت
پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی
محسن راحت حق
.
|⇦•این گریز اول روضه است..
#توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها حاج محمد رضا طاهری
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
رفتی و قلب مرا افروختی
خوب درس عشق را آموختی
بس که بودی جان نثار فاطمه
مثل زهرا بین آتش سوختی
این گریز اول روضه است در آتش گرفت
آنقدر هیزم فراهم شد گذر آتش گرفت
در مقاتل مینویسند شعله از در هم گذشت
آن چنان که متن هایِ معتبر آتش گرفت
*فرمود وقتی بهتون اجازه میدن این شبا تو روضۀ بی بی صدا بزنید مادر ؛ قدر بدونید .. برا اینکه روزِ قیامت این صدا بهت بر میگرده .. این مادرِ مهربون قیامت دنبالت میگرده .. امام صادق علیه السلام فرمود تو روضه هایِ مادرِ مامثلِ مادرِ بچه مرده داد بزنید ..*
واژه ها دارند میسوزند پس حق میدهم
برگ هایِ دفتر شاعر اگر آتش گرفت
دود از این ماجرا در چشم های خلق رفت
تا ابد از این مصیبت خشک و تر آتش گرفت
این که میخِ داغ با پهلو چه کرده جای خود
وای معجر بود اما مویِ سر آتش گرفت
گوشِ مادر سرخ شد از ضربت سیلی ولی
در روایت آمده آنجا پسر آتش گرفت
این خبر تا آسمان ها رفت شاید هم کسی
گفت با فطرس نبودی بال و پر آتش گرفت
آه مادر را علی با اشک های گرم شست
ریخت اسما آب را اما پدر آتش گرفت
ام کلثوم سه ساله سمت مادر میدوید
این گریز آخر روضه است در آتش گرفت
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.
#زمزمه و توسل به ساحت مقدس #حضرت_زهرا سلام الله علیها حاج محمد رضا طاهری
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
ابرهه ها هجوم آوردن
کعبه رو از تو خونه بردن
قطره به قطره خونِ زخمِ
زهرا رو رویِ خاک شمردن ..
اونایی که تشنه به خونش هستنُ
با کینه دستایِ خدا رو بستنُ
ساقه هایِ نیلوفر و شکستنُ
وای مادرم ..
به پشت در به زحمت اُفتاد
نمیدونم با صورت اُفتاد
تصورش هم خیلی سخته
پیش یه مشت بی غیرت اُفتاد
راه شکستِ حیدر و بلد شدن
شأن نزول سورۀ مَسَد شدن
در روی زهرا بود و از روش رد شدن
وای مادرم ..
این روضه جون به لب رسونده
غصه رویِ دلم نشونده
مقتل میگه شعلۀ آتیش
صورتِ مادرُ سوزونده
دنبال حیدر غرق ناله میدوید
از سینۀ یارِ علی خون می چکید
شکر خدا زینب ندید، زینب ندید
وای مادرم ..
این کار دستِ روزگاره
زینب همیشه بی قراره
یه روز چشاش برایِ مادر
یه روز برا حسین میباره
یه روزی توی قتلگاه پا میذاره
حسین سری دیگه به پیکر نداره
لب از رگای پاره بر نمیداره
حسین من ..
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.
#روضه و توسل به ساحت مقدس #حضرت_زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی با نوای حاج محمد رضا طاهری•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
اجازه بدید از اینجایِ روضه رو براتون بخونم .. چه کردن بینِ در و دیوار .. برید ببینید تاریخ و مقاتل رو .. سربازِ ولایتِ با اون مقام یه شخصیتی مثه فاطمه .. تا چشماشُ باز کرد نگفت بینِ در و دیوار محسنمُ کشتن .. نگفت آخ پهلوم شکست .. اولین حرفی که سوالی کرد ، فرمود اسما بگو ببینم علی کجاست؟..
عرضه داشت خانم اگه زود برسی شاید تو کوچه ببینی مولا رو .. زبانم لال عمامۀ مولا رو دور گردنش بسته بودن دارن تو کوچه میبرنش .. (یه نفر مردُ اگه ببینی تو کوچه چند نفر دورش کردن به غیرتت بر میخوره میری کمکش میکنی ، آقا چه خبره مظلوم گیر آوردی؟..) یه وقت دیدن فاطمه با اون حال اومد وقتی دید مولا رو دارن میبرن کمربندِ علی رو گرفت .. فرمود به خدا تا جان در بدن دارم نمیزارم مولامُ ببرید .. گریه کن ها .. چهل نفر آمدن فاطمه رو دوره کردن .. یکی با غلافِ شمشیر میزنه .. یکی تازیانه میزنه .. امام صادق علیه السلام فرمود سبب شهادت مادر ما همین جا و غلافِ شمشیرِ اون نانجیب بود ..
بی بی از حال رفت ، دوباره چشمشُ باز کرد فرمود مولام کجاست؟ گفتن بردن آقا رو تو مسجد .. عرضم تمام ؛ وقتی اومد تو مسجد دید نانجیب شمشیر رو سرِ علی گرفته .. میگه بیعت میکنی یا بگم سر از بدنت جدا کنند .. اینجا دیگه فاطمه عنانِ صبر از دست داد فرمود یا شمشیرُ از رو سرِ علی برمیداری یا همین الان کنارِ قبرِ بابام میرم موهامُ پریشان میکنم .. نفرینتون میکنم ..
سلمان میگه هنوز حرف هایِ فاطمه تمام نشده بود والله قسم دیدم ستون های مسجد انگار از جا بلند شد .. امیرالمومنین فرمود سلمان بیا، جلو آمدم ؛ فرمود برو به فاطمه بگو دست نگه داره اگه نفرین کنه الان مدینه زیر و رو میشه .. اومدم گفتم بی بی جان دست نگه دار .. فرمود سلمان کنار برو مگه نمیبینی شمشیر رو سرِ علی گرفتن .. عرضه داشتم بی بی جان فرمایشِ خوده مولاست.. فرمود اگه علی گفته به رویِ چشمم .. اما من جلو درِ مسجد می ایستم تا علی نیاد من خونه نمیرم ..
بی بی جان یه شمشیرِ برهنه رو سرِ علی دیدی بی قرار شدی .. من بمیرم برا دخترت زینب .. وقتی اومد بالایِ تل زینبیه ایستاد نگاه کرد «فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ» ای حسین ...
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.
4_5933640861526002263.mp3
3.42M
|⇦•این گریز اول روضه است..
#توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی با نوای حاج محمد رضا طاهری
4_5933640861526002268.mp3
3M
|⇦•ابرهه ها هجوم آوردن..
#زمزمه و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی با نوای حاج محمد رضا طاهری
4_5933640861526002269.mp3
2.17M
|⇦• #روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی با نوای حاج محمد رضا طاهری
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ماه، پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت
ظاهراً گردانده زهرا دسته ی دستاس را
باطناً دور فلک بی اذن او گردش نداشت
نیمِ عمرش با نبی بوده ست، نیمی با وصی
از ازل عمر کسی اینقدر گنجایش نداشت
بی نشانی خود نشان اعتراض فاطمه ست
مدفنش مخفی نمی مانده اگر رنجش نداشت
رنج او را روز اگر می دید می شد شام تار
لحظه ای بعد از پدر ریحانه آرامش نداشت
هر کجا که کوچه ی باریک دیدم گفته ام
کاش که شهر مدینه یاغی سرکش نداشت
شانه بر گیسوی طفلان پریشان می کشید
دست اگر بالا می آمد یا اگر لرزش نداشت
رفت یکبار از علی خواهش کند، تابوت خواست
در تمام عمر کوتاهش جز این خواهش نداشت
#مرضیه_نعیم_امینی
══✼✼══
#حضرت_زهرا
از سرم سایه ی الطافِ خدا جمع نکن
مادر.. از رویِ سرم ،بالِ وفا جمع نکن
چادرت را بتکان و بده بر زینبِ خود
معجرِ خاکیِ خود را ز حیا جمع نکن
ناامیدانه به اطراف چرا می نگری؟
بار و اسبابِ سفر را گلِ ما جمع نکن
نَفَست.. هم دَم و هم باز دَمش مثلِ مسیح
نفسی تازه کن و موجِ بقا جمع نکن
نَفَسِ شیرخدا بر نَفَست بسته شده
سفره ی زندگیِ شیرخدا جمع نکن
این حسین است که بوسه بزند بر کفِ پا
عقده ها در گلویِ کرببلا جمع نکن
از حسن هیچ نمانده بجز از مویِ سفید
در دلِ این پسرت آه و نوا جمع نکن
بیشتر از همه کس دل نگرانم به حسن
حفظِ اسرار نکن درد و بلا جمع نکن
آخرین خواسته ی زینبِ تو این شده است
از سرم سایه ی الطافِ خدا جمع نکن
32.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فاطمیه
🎥 فاطمیه، زبون بگیرید؛ مثل ی بچه که غم مادر و دیده...
🎤سیدمجید بنی فاطمه
قلمیم سیر ایله تاریخیده_بی واهمه یاز سن
وضو آل_ صورا سر مطلعه یا فاطمه یاز سن
دئنن اهل ولایه_جهالت نقدر ضربه وروب دین خدایه
نبی دن صورا امت نقدر یاره وروب آل عبایه
قلم یاز که فقط فاطمه اولدی اوگون حامی حیدر
قیامت ایلدی سوره کوثر
ائشیتدی فدکی غصب ایلینر
یقیشوبلار هامسی مسجده یکسر
خانوم دوردی ایاقه
سالوب باشینا معجر
او دریای خروشانه اولوب معجری ساحل
اولوب فضه و اسما همان کعبیه حائل
دوتوبدور حسنون اللرینی ام فضائل
نه لازمدی بو رزمنده بئلینده ائده شمشیر حمائل
دولوب سینه سی سوزدن خانیمین مطلبی واردی
اگر دقت ائدن یاخشی گوررسن
خانیم صول طرفینده علینون یرینه زینبی واردی
آپاریر زینبی دنیایه سالا طنطنه زینب
گرگ ظلم یخان حربه لری اورگنه زینب
همان خطبه لری تیر ائده تا که ورا دشمنه زینب
یارالیدی ولیکن شهامت نفسینن یره غیرت توکولوردی
چالیپ چادرین...تز یرینه گوهر جنت توکولوردی
چخور ائودن او بانو ولی هر قدمینن یره هیبت توکولوردی
شجاعت توکولوردی ابهت توکولردی
ایلیشیب گوشه جلبابی ایاق آتدا قالیردی حرکات و سکناتی
باباسی احمد مختاری اوگون یاده سالیردی
گئدور مسجده ساری
ائله بیل گوندی گئدور گویلره چیخسین
ائله بیل حضرت طاهادی گئدور منیره چیخسین
ائله بیل فاتح خیبر دی گئدور خیبری یخسین
ائله بیل کی گلوب عیسی ائلیه مرده نی احیا
ائله بیل بیرده گلوب فتح ایلئه مکه نی طاها
گلیب دین و شریعت دیری قالسین
گلیبدی هامی آزاده لرین باشین اوجاتسین
دوروب داغلارا ئورگدی ثبوتی
نفس مجلسی حبس ائتدی سکوتی
اول چکدی ئورگدن خانیم آه پوزوب مجلسی ناگاه
پیمبر کیمی زهرا دانیشوردی
ئورگدن سینه ده اما آلشوردی
خانیم بغض ائلین لحظه ده مجلس قارشوردی....
اوجالیب ناله سسی آه ندامت
یاغیر مسجده باران خجالت
خانیم باشلادی اوز خطبه سینی گوردی جماعت
فقالت: ستایش ائدورم خالق یکتانی دمادم
خدا دور منه همدم و له شکر علی ما الهم
شهادت وئرورم تکدی خدا حیطه وحدانیتینده
شهادت وئرورم تکدی خدا رحمت و رحمانیتینده
شهادت وئرورم تکدی خدا حقیله حقانیتینده
ائدیب حمد خداوند و صورا محور بو خطبه اولوب بعثت طاها
یوزونی دوتدو گنه حضاره
هم مهاجرلره هم انصاره
ناگهان حمله ائدوبدی او جریان خبیثه
خانیم سسلدی ای فتنه شورای سقیفه
اگر که طمعوز واردی اول از ظلمیله طاهایه خلیفه
دئیون منده بیلیم ای فدکی غصب ائلیلنر
هایاندیدوز علی کعبه ده دنیایه گلنده
هایاندیدوز علی شانینه مین آیه گلنده
هایاندیدوز علی هر گجه معراجه گئدنده
هایاندیدوز علی بستر طاهاده یاتاندا
هایاندیدوز علی لشکر اعدایه وراندا
هایاندیدوز علی دینه گوره قانه یاتاندا
هایاندیدوز علی سینه کفاری سیخاندا
هایاندیدوز علی قله ایمانه چیخاندا
هایاندیدوز علی خیبری بیر الی یخاندا
علی تک باشینا اولدی اوگون فاتح میدان
چتین ایشلری حیدر الیوب سیز لره آسان
ندن جراته گلدیز که ائدز نقض بود پیمان
سیزی اغوا ائده گر حیله شیطان
بونا فخر ائدرم تا دم محشر
علیدور منه قبله_علیدور منه یاور
علیدور منه کعبه_علیدور منه رهبر
علیدور منه مولا_علیدور منه سرور
علیدور منه رهبر
علیدن سیز اگر ایلمیسوز یاخچی حمایت
بوگون ایلیورم جانیمی قربان ولایت
علیدن دانیشوب حق دیرم من
ایچیب شهد شهادت گئدرم من
گئدرم من ولی راه سعادت قالاجاخدی
تمام عصریده پژواک یو فریاد عدالت قالاجاخدی
بو فریادیمه لبیک دینلر گله جاخدی
خانیم آنداولااول صوت حزینه
خانیم آند اولااول غربت بی حد امیر المومنینه
ولایت نفسینن سسین آلدیخ
ستم کاخینی ویران ایلیوب بیز فدکین اولکه سین آلدیخ
بو سوزون مدرکی_یا فاطمه سربندی دی بانو
همان قانه باتان فکه و مجنونیله اروندیدی بانو
قسم اولسون او انوار جلیه_بوگون سن کیمی بیز سینه سپر ایلیروخ جانه ولیه_فدا ایلیروک جانیمیزی سید علیه_ولایت یولونا جانلاری تسلیم ائدروخ بیز_یو قانلی علمی مهدیه تقدیم ائدروخ بیز
شاعر: محمد علی محمدی
📢حـاج مـــهدی رســولی
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
پر تب و تابه ، دله بی قرارم
اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم
گل چادر گلدارت ، تب دستای تب دارت
آتیشم زده
نفست که خراب میشه
مثل شمعی که آب میشه
حال من بده
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن
چی شد اون خنده هات، آخه یه حرفی بزن
تو که پریشونی، دلخوشی کدومه؟
برای علی بعد از تو ، همه چی تمومه
شبا ساکت و بیداری ، ولی معلومه درد داری
بین هر نفس
پُر اشک سکوت تو ، پُر گریه قنوت تو
کنج این قفس
بیا امشب بذار ، خودتو جای من
چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن
ببین می توانی بمانی بمان
عزیزم تو خیلی جوانی بمان
چه کم دارد این زندگانی....
گل چادر گلدارت ، تب دستای تب دارت
آتیشم زده
نفست که خراب میشه
مثل شمعی که آب میشه
حال من بده
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن
چی شد اون خنده هات، آخه یه حرفی بزن
بار غمت افتاد روی دوش زینب
داری میگی اون اسرارو توی گوش زینب
شب آخره و حالا
بی امون میشه گریت با
دیدن حسین
با این اشکای خاموشت
می گیری توی آغوشت
پیرهن حسین
نفسات میگه این ،دم آخری حسین
شده ورد لبت، غریب مادر حسین
غریب مادر حسین، غریب مادر حسین
🍂🍂🍂🍂🍂
#مناجات امام زمان(علیه السلام)
به سبک ناحلة الجسم یعنی
تموم امیدمن
نزارکه ناامیدبرگردم/
نگاهی کن به آه سردم/
نفهمیدم جوونی کردم
سید وآقای من
دل توروچقدآزردم/
چقدبلاسرت آوردم
دعامیکردی که میمُردم
_
خسته شدم ای آقا
ببین چقدخرابه حالم/
نشدببینمت امسالم
خدایی خستم ازاعمالم
توبه های تکراری
نزاشته آبرویی واسم/
نگاهی کن به التماسم/
غلام حضرت عباسم
قسم میدم این روزا
توروبه ناله های زهرا/
به غصه وغمای مولا/
بزاربپات بمونم آقا
نزارجداشم ازتو
تواین کویرخشک وبی آب
توشهری که شده یک مرداب
بیابیاگداتودریاب
اللّهم عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الفَرَج
#فاطمیه
#مصیبت_درودیوار
باضرب پایی دنده هایش را شكستند
دربین در،بغض صدايش را شكستند
درکوچه ها زهرا علی را مى كشيدند
باتازیانه ساق پایش را شكسته اند
زهراپی حیدر دوید وناله میزد
زير لگدها چندجايش را شكستند
برخاست زهرا ناگهان با صورت افتاد
قلب علی مرتضايش را شكستند
دیگربه خانه فاطمه، چيزى نمى خورد
دربین در، ظرف غذايش را شكستند
قنفذ مزن بر فاطمه،نامردبس کن
با خنده قلب مبتلايش را شكستند
هرچه زدند او را ،ولی ازپانیفتاد
درکوچه هاسوزه نوایش را شكستند
روزی شودجسم حسین پامال مرکب
ياد دمى كه دنده هايش را شكستند
روزی رسد برنیزه ها راس حسینت
اینگونه حکم کربلایش را شكستند
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_درودیوار
#مصیبت_بستر_پردرد
#غزل
درخانه حال فاطمه ات روبراه نیست
دربین بستراست وشبش غیر آه نیست
می خواست جان دهد به ره تو ولی نشد
حیدررفیق بی کسی ات نیمه راه نیست
من میروم ولی ،توفراموش من مکن
آسوده باش فاطمه ات بی پناه نیست
یک دست من میانه کوچه شکسته شد
در دیده گان خسته ام،اذن نگاه نیست
جرم وگناه فاطمه ات دوستی توست
اینجا علی محب تو بودن گناه نیست
ملعون لگدبه در زد ومحسن ز بار رفت
اینجامیان کوچه کسی سر به راه نیست
زهرا کجا و سیلی نامردمان کجا
هفتادمردجنگی ویک پهلوان کجا
درکوچه زیر ضربه ی پا،دست و پا نزن
کشتی مرا دگر، تو علی راصدا نزن
بانوی قدخمیده من،من فدای تو
زهرای من تو حرفی ازین ماجرا نزن
زهرابه کوچه ها، تو شدی تازیانه خور
درکوچه تازیانه به او بی حیا نزن
از کوچه ای گذشت و که نامحرمان پراست
قنفذ به فاطمه، سخن نابجا نزن
دیدم به کوچه ؟! فاطمه ام میخورد زمین
دیگرمغیره برتن اوضرب پا نزن
اصلا به جان فاطمه سوگند خورده ام
درکوچه تازیانه برای خدا نزن
اذنم بده دمی ،که شود ریسمان جدا
دربین کوچه فاطمه را بی هوا نزن
زهرا کجا و سیلی آن بی حیا کجا
(مجنون)علی کجاو غم کوچه ها کجا
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
دودمه های ایام فاطمیه -(تسلیَت یَابنَ الحَسن، آمد عزای مادرت)
طلیعه فاطمیه
تسلیَت یَابنَ الحَسن، آمد عزای مادرت
آسمان دارُالعَزاست ۲
بر مزارِ مخفیِ او، خاک ریزی بَر سَرت
آسمان دارُالعَزاست ۲
.
فراق پیامبر صلوات الله علیه وآله
ای پدر جان رفتی و مَحزونِ تو زهرا شده
حیدرم تنها شده ۲
بعدِ تو پای غَریبه دَر سَرایم وا شده
حیدرم تنها شده ۲
.
دیوار و در
پهلویم بشکسته دیگر دَر پسِ این دَر شده
فضّه بَر دادم بِرِس ۲
با علی چیزی نَگو که غُنچه ام پَرپَر شده
فضّه بَر دادم بِرِس ۲
.
آتش گرفتن در خانه
بینِ آتش دربِ خانه بَر سَرَم آوار شد
دیده هایم تار شد ۲
سینه ی من داغ از گُلبوسه ی مِسمار شد
دیده هایم تار شد ۲
.
کوچه ی بنی هاشم
ضربه ای از ثانی و یک ضَربه از دیوار خورد
مادرم ای مادرم ۲
خواست برخیزد زِ جا، سیلیِ دیگر بار خورد
مادرم ای مادرم ۲
.
بلال
با اَذانت شَهرِ یَثرِب بیقراری می کُند
ای اَذان گوی نبی ۲
فاطمه یادِ پِدر اُفتاده، زاری می کند
ای اَذان گوی نبی ۲
.
بیت الاحزان
بعد از این قبرِ عمویم بیتُ الاحزانِ من است
عرش گریانِ من است ۲
میزبانِ ناله های قلبِ سوزانِ من است
عرش گریانِ من است ۲
.
بستر بیماری
بس که لاله می چِکَد از جای جای پیکرت
شد گُلِستان بسترت ۲
باغبانی گَشته این ایّام، کارِ همسرت
شد گُلِستان بسترت ۲
.
وداع
می شود خاموش از امشب ناله های یارَبَم
جانم آمد بر لبم ۲
یا علی، جانِ تو و جانِ حُسین و زینبم
جانم آمد بر لبم ۲
.
شهادت
ای مسیحای علی بارِ دگر اِعجاز کن
دیده بر من باز کن ۲
ای پرستویم بمان، یا با علی پرواز کن
دیده بر من باز کن ۲
.
شام غریبان
باغبان تنها شده، گُلخانه ی او سوخته
قلبِ او افروخته ۲
دیده بر تِکّه لباسِ بر روی در دوخته
قلبِ او افروخته ۲
.
غسل
می دَهم با فضّه امشب شُستشویت فاطمه
وای از پهلوی تو ۲
بازویت دارد ورَم، سُرخ است رویت فاطمه
وای از پهلوی تو ۲
.
تشییع
من اَمیرَالمُؤمنینَم پهلوانِ خیبرم
خورده سیلی همسرم ۲
جسم بی جان گُلم را رویِ دوشم می بَرم
خورده سیلی همسرم ۲
.
تدفین
خاک می ریزم به روی جِسمِ چون نیلوفرت
ای فدایت حیدرت ۲
لَرزه اُفتاده به زانویم کنارِ پیکرت
ای فدایت حیدرت ۲
.
بعد از شهادت
رفتی و تاریک شُد بعد از تو این کاشانه ام
ای صفای خانه ام ۲
چادرت بر سَر نَماید دخترِ دردانه ام
ای صفای خانه ام ۲
.
وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
آمدم باشم کنیزِ بچّه های فاطمه
در سَرای فاطمه ۲
مادرِ عبّاس هستم، خاکِ پای فاطمه
در سَرای فاطمه ۲
.
شاعر: #رضا_رسول_زاده
😭🏴😭🏴😭🏴
@majmaozakerine
سید رضا نریمانی_12 بهمن 96 - فدائیان حسین - مناجات - از نحسی گناه بهایم عوض شده-1517740795.mp3
10.27M
یازهرا🌺:
از نحسی گناه بهایم عوض شده
حال دعا و سوز و نوایم عوض شده
خیلی دعا برای ظهورت نکردهام
یادت نبودهام که دعایم عوض شده
یک روز غرق شهوت و یک روز مست جاه
معلوم میشود که خدایم عوض شده
چشمی که خشک شد به امامش نمیرسد
حالات چشمِ عقده گشایم عوض شده
دیشب دعام کردی و بیخود نبوده که
از صبح زود٬ حال و هوایم عوض شده
تو رحمتی و با نظرت سوی نامهام
با فعل خیر٬ جرم و خطایم عوض شده
آلودهام قبول، ولی بیپناه نه
اصلا مگر امام رضایم عوض شده؟!
خیبرشکن مقابل زهرا نشست و گفت:
در بستری و حال سرایم عوض شده
زهرا تمام قوّت جان منی، بخند
با گریهات زمانه برایم عوض شده
دیشب عبام را رویت انداختم ولی
دیدم سحر که رنگ عبایم عوض شده
*شاعر : محمدجواد شیرازی
#مناجات_امام_زمان
#فاطمیه
@majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
184.8K
⚘گمنام⚘:
بیمارت ای علیجان، جز نیمهجان ندارد
میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد
غم چون نسیم پاییز برگ و بر مرا ریخت
این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد
بگذارد تا بمیرد، زین باغ پر بگیرد
مرغی که حقّ ماندن در آشیان ندارد
خواهم که اشک غربت از چهرهات بگیرم
شرمندهام که دیگر دستم توان ندارد
بگذار کس نداند در پشت در چه بگذشت
من لب نمیگشایم، محسن زبان ندارد
هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا
قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد
شهری که در امانند حتی یهود در آن
در بین خانۀ خود، زهرا امان ندارد!
ای نالهها برآیید! ای لالهها بریزید!
گلزار وحی دیگر، سروِ روان ندارد
#اجرای_سبک:⬇️⬇️
کربلایی محمد دیدبان🎤🍃
#یامولاتی_یافاطمه_اغیثینی
#هدیه_به_امام_زمان_عج_صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
التماس دعای فرج و عاقبت _بخیری
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
163.8K
غنچه ولاله
🥀شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها🥀
سبک زمزمه🍀
🎼سبک شبانگاهان...
شبانگاهان روی دوش علی نعش فاطمه تا ناکجا می رفت
به دنبالش اه و زمزمه ی زینبین و حسین تا خدا میرفت
مدینه با سوز سینه کشید اه اینه سوز از غم حیدر
خدا میداند که اشک غم از چشم خونبار کوچه ها میرفت
زسوز اه دل زینب ،رسیده جان علی برلب
اه و واویلا اه و واویلا 2
بند دوم
گل یاس باغ احمدی از سیلی پاییز ار غوانی شد
در ان صحنه باغ سبز علی زرد و غمزده گشت و خزانی شد
چه سازد یارب به این غم سنگین علی غریب و ستمدیده
که تنها همپای زندگیش در جوانی قامت کمانی شد
ببین حال فاتح خیبر
نهان در گل شد گل حیدر
اه و واویلا اه و واویلا اه و وادیلا 2
فقط میداند حسن که دران کوچه ی غم و غربت چه رخ داده
که اینگونه بیقرارو پریشان شده و به سر میزند بادست
درون ذهنش چه خاطره ای امده که به زینب چنین گوید
بگردید اینجا در این کوچه گوشواره ای از مادر افتاده
مدینه شد غرق در ناله
که پرپر شد غنچه و لاله
اه و اویلا ،اه واویلا، اه و واویلا 2
#یامولاتی_یافاطمه_اغیثینی
اجرای سبک:⬇️⬇️
کربلایی محمد دیدبان 🎤🍃
#هدیه_به_امام_زمان_عج_صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🥀💔•°
○• فاطمیھ
خط مقدم ماست 🕊🖤
#روزشماردههفاطمیھ 📆
#دههفاطمیھ🌷
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5915571925521794428.mp3
4.04M
#فاطمیه🏴
🎙 #منبر_کوتاه
💢مأموریت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
🎤 #استاد_عالی
@majmaozakerine
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
48.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ(مادرم)
.
با صدای صابر خراسانی🔊🎤
.
#صابر_خراسانی
#مادر