eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
در بسترش نشسته فقط آه می کشد با چشم خیس نالۀ جانکاه می کشد در بسترش نشسته سرش درد می کند می سوزد از درون جگرش درد می کند یک عمر می شود که غمی بین سینه داشت در سر هوای رفتن شهر مدینه داشت این عمر کم به غربت و تبعید سر شده با ظلم و جور و کینه و تهدید سر شده عمرش میان حلقۀ عدوان گذشته است یعنی میان غربت و زندان گذشته است هر چند بی توان شد و بی حال و خسته بود لبهای خشک و تشنۀ خود را ز هم گشود فرمود لحظه ای پسرم را بیاورید مهدی کجاست تاج سرم را بیاورید شب می رسد دوباره بیار آفتاب را در پای بسترم برسان عشق ناب را ناگاه مخفیانه و دور از نگاه ها سر زد در آسمان حسن ماه ماه ها آمد کنار بستر بابا نشست و بعد... بغضش به حال غربت بابا شکست و بعد دارد وصیت پدر آغاز می شود دارد زمان گفتن صد راز می شود با احتضار و حال و هوای غروبی اش دستی کشید بر روی صندوق چوبی اش می خواست تا عبای پیمبر در آورد عمامه و قبای پیمبر درآورد می دید در رخ پسرش اقتدار را می داد دست مهدی خود ذوالفقار را ناگاه علت غمِ دائم شد آشکار اسرار داغ و ماتمِ دائم شد آشکار اینجا غمی به وسعت تاریخ جلوه کرد در آن نگاه غمزده یک میخ جلوه کرد بر یادگار عصمت و پاکی نگاه کرد بر لاله های چادر خاکی نگاه کرد خون در جوار چادر زهرا چه می کند؟ هیزم کنار چادر زهرا چه می کند؟ فرمود از غم دل ما زار گریه کن از غصه های حیدر کرار گریه کن بر مادری که پشت در افتاد بر زمین بر جرأت و جسارت مسمار گریه کن هنگام روزه داری ات ای میوۀ دلم با یاد مجتبی دم افطار گریه کن بر آن کسی که در وطنش هم غریب بود بر آن امیر بی کس و بی یار گریه کن بر پیکر فتاده به دریای علقمه بر حسرت نگاه علمدار گریه کن آخر پدر به سمت لباسی اشاره کرد شرح مصیبت بدنی پاره پاره کرد برکشتۀ فتاده به گودال گریه کن بر آن تن شکسته و پامال گریه کن بر خواهری که آمده گودال قتلگاه رفته کنار پیکرش از حال گریه کن بر چشم خونفشان علمدار کربلا بر زخم دست ساقی اطفال گریه کن ناله بزن به پیکرِ زیر و زبر شده فرمود گریه کن به تن مختصر شده .
داستانی تکان دهنده 🌿آقایان خوب بخوانند🌿 بزرگی از سلسه ی جلیل القدر سادات نقل میکند : پدرم را (که مردی مومن بود) در خواب دیدم و از ایشان پرسیدم : ارواح گناهكاران در عالم برزخ (قبر) چگونه عذاب میشوند ؟ پدرم گفت : برای تو که هنوز در عالم دنیا هستی بایدمثالی بزنم تا بتوانی درك كنی خودت را در درّه ای تصور کن که چهار طرفت را کوه های بسیار مرتفعی احاطه کرده باشد و تو توانایی بالارفتن از آن ها را نداشته باشی . در همان حال گرگی گرسنه هم تو را دنبال کند و هیچ راه فراری نداشته باشی ! پرسیدم : آیا خیراتی که در دنیا برای شما انجام داده ام به شما رسیده است و کیفیّت بهره مندی شما از خیرات ما چگونه است ؟ پدرم پاسخ داد : بلی ، تمام آن ها به من رسیده است . گویا در حمّام بسیار گرم پر از جمعیّتی باشی که در اثر کثرت تنفّس ، بخار و حرارت نفس کشیدنت سخت باشد . در آن حال گوشه ی درب حمام باز شود ونسیم خنک به تو برسد چقدر احساس شادي وراحتي میكني ؟! چنین است حال ما هنگام رسیدن خیرات شما . آن سيّد مؤمن و بزرگوار مي گويد : در همان عالم خواب پدرم را سالم و نورانی دیدم ، امّا لب هایش زخمي و آلوده به چرک و خون بود . از پدرم علّت زخم بودن لب هایش را پرسیدم و گفتم : پدرجان ! اگر كاري از دست من برای بهبود لب های شما بر می آید بفرمایید تا انجام دهم ؟ پدرم گفت : علاج آن تنها به دست مادر سيده شماست ؛ چراكه گاهي در دنیا به او اهانت مي كردم و او را که نامش "سکینه" بود "سکو" صدا می زدم و او رنجیده خاطر می شد . اگر بتوانی او را از من راضی کنی امید بهبودی است . ايشان میگوید : خواب خود را برای مادرم تعریف کردم . مادرم گفتند : بله ، پدر شما گاهی از روی تحقیر مرا "سکو" صدا می زد . و من سخت آزرده و رنجیده خاطر می شدم ، ولی اظهار نمی کردم و به احترام ایشان چیزی نمی گفتم . حال که ایشان گرفتار است ، او را حلال می کنم . من از او راضی هستم و از صمیم قلب برایش دعا می کنم . 📚عالم قبر ، ص 46 . 📚در محضر امیرالمومنين علیه السلام، جلد دوازدهم، بخش اسرار عالم برزخ @khatmkhanimajma
چہ کنم چہ چارہ سازم کہ شوم فدای مهدی چہ کنم کہ من ببینم رُخ دلربای مهدی چہ خوش است آن زمانی برسد کہ زندہ باشم منِ بینوای مسکین شنوم صدای مهدی 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
💠امام حسن عسکری(علیه‌السلام) : «به خدا سوگند؛ مهدی(عج) آنگونه نهان خواهدگشت که هیچکس در زمان غیبت او، از گمراهی و هلاکت نجات نخواهد یافت؛مگر آنانکه خدای عزّوجل براعتقاد به امامت آن حضرت(عج)، پایدارشان دارد و در دعابرای تعجیلِ فرج مقدسش، موفقشان فرماید.» 📚کمال الدّین، باب ۳۸،حدیث 📚دلائل الإمامه،ص ۴۸ 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
1_586708729.mp3
5.53M
💠شور|به نام خدای ذوالمنن… مراسم شهادت امام حسن عسکری علیه السلام هیئت علیه السلام 🎤 کـربـلایـی وحـید شـکـری @majmaozakerine
📋آقای سامرا چقدر ناتوان شدی / *بخش اول صوت* (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقای سامرا چقدر ناتوان شدی خیلی شبیه مادر خود قدکمان شدی عمری اسیر طعنه و زخم زبان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی آه ای بهار زرد و خزانی تو میروی چون مادرت زمان جوانی تو میروی دور از مدینه حضرت جانان چه میکنی؟ یوسف، جدا ز خیمه کنعان چه میکنی تنها غریب گوشه زندان چه میکنی ابن الرضا به حلقه شیران چه میکنی اینجا تو را نیامده تکریم میکنند حتی درندگان به تو تعظیم میکنند دور از مدینه ای سفرت سخت میگذشت ای آسمان به بال و پرت سخت میگذشت با گریه ها به چشم ترت سخت میگذشت آقا چقدر بر جگرت سخت میگذشت بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای هی میخوری زمین و ولی یاد کوچه ای گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت آتش کسی به خرمن نیلوفرت نزد اینجا کشیده کس به روی همسرت نزد *َشاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 (ع) / *بخش دوم صوت* (س) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ نوشتند بیست و هشت سال بیشتر نداشت اما لحظات آخر این دستها به لرزه افتاده بود. _( یاد چی افتادی)؟! _ یاد مادر هیجده ساله‌ام افتادم؛ اون روزای آخر یه دست به دیوار یه دست به کمر، هی صدا میزد:« علی، علی، علی»... این حیوانات درنده رو آوردند، آقا رو توو قفس این حیوانات قرار دادند یهو دیدند همه‌ی این حیوانات زمین نشسته‌اند. در محضر امام زمانشون قرار گرفتند؛ (همه چی تحت تاثیر این آقاست) ... _( یاد چی افتادی)؟! _ اینجا حیوونای درنده اومدند؛ کربلا هم یهو دیدند یه عده از این حیوونا... گرچه آقا رو هی میریختند میگرفتنش، خونه‌ش رو بهم میریختند؛ این زن و بچه هی می‌ترسیدند. اما دیگه درِ خونه‌ش رو آتیش نزدند... علامه امینی رو میگن:« ساعتها گریه می‌کرد، سوال کردند آقا چرا گریه می‌کنی»؟! _گفت:« آخه به یه چیزی فکر میکردم بیچاره‌ام کرد» _ چی آقا؟! _ به این فکر میکردم اگه مادر یه مشکلی براش پیش بیاد بچه‌ها به پدر پناه می‌برند؛ اگه برا پدر مشکلی پیش بیاد بچه‌ها به مادر پناه می‌برند. اما دلم میسوزه برا اون بچه‌هایی که از یه طرف دست باباشون رو بستند، یه عده دور مادرشون حلقه زدند، هرکی با هرچی دستشه داره مادرشون رو میزنه؛ نمی‌دونند به کی پناه ببرند... آی مادر
📋بر درب حرم داشت لگد میزد حیف / *بخش سوم صوت* (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر درب حرم داشت لگد میزد، حیف در بر سپرم داشت لگد میزد، حیف از بین لگدها لگدی کشت مرا محسن پسرم داشت لگد میزد، حیف *شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‍ ‍ . حضرت بقیة الله روحی له الفدا و به نفس کربلایی محمدحسین ●•┄༻↷◈↶༺┄•● غم دوریِ تو شده داغی، چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی، چه فراقی چه فراقی حس دلتنگیت برام مقدسِ این همه دوری برا دلم بسِ وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزیزم العجل من که شکسته بالمُ العجل خیلی خرابه حالمُ العجل می بینی وضع و حالمُ بیا عزیزم العجل یا مولا یا مولا یا مولا امون از روزای جدایی، تو کجایی تو کجایی تو درد منی تو دوایی، تو کجایی تو کجایی ای امید هرکی نا امید شده کی میای آقا موهام سفیدشده خوش به حال هر کسی شهید شده برا ظهورت باید از نَفسم کجا فرار کنم فکر این روزای انتظار کنم تو بگو آقا باید چیکار کنم برای ظهورت العجل یا مولا یا مولا یا مولا ــــــــــــــــــ .👇
‍ ‍ . ‍ 🏴سبک یا توسلی شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و توسل به (عج) 🏴بند اول غریب سامرا،امیر و مقتدا،(ابالمهدی آقا)۲ عزیز مرتضی،گل خیرالنسا،(ابالمهدی آقا)۲ کرم تو بی حد،یا امام عسکری تو خوبی و من بد،یا امام عسکری گدا تو نکن رد،یا امام عسکری تشنه ی نگاهتم من غلام سیاهتم عبد درگاهم و در پناهتم 《یا امام عسکری》 🏴بند دوم الا نور هدا،تویی تو رهنما،(ابالمهدی آقا)۲ ولی اللهِ ما،فدایت جان ما،(ابالمهدی آقا)۲ به هوای تو دل،پر زده تا سامرا دلی که با حاجت،اومده سمت شما بیا جون مهدی،حاجتش رو کن روا کفتر رو بامتم من اسیر دامتم دلخوشم که عمریه من بنامتم 《یا امام عسکری》 🏴بند سوم بیا ای منتظَر،شب غم کن سحر،(اباصالح مدد)۲ دمی از کوچه ی،دل من کن گذر،(اباصالح مدد)۲ بیا که ببینم،من جمال دلربات تو بیا که جونم،بشه آقاجون فدات الهی که باشم،یار و یاور من برات تشنه ی دیدارتم من آقا سربارتم تو طبیبی و منم بیمارتم 《العجل صاحب زمان》 📙مناسبت:شام شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ۹۹ 🎤با نوای کربلایی ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
4_5812047940784491267.mp3
2.07M
گدای کوی تو آقاست یا اباالحجة در شهادت امام حسن عسکری علیه السلام شب 8 ربیع الاول 1442 روحش شاد @majmaozakerine
🏴زمینه شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و توسل به امام زمان(عج) 🏴بند اول زده آتیش به جون من زهر کینه بیا مهدی سامرا شد برای من چو مدینه بیا مهدی ای قرار دلم بیا همه ی حاصلم بیا میسوزه جگر من تبداره پیکر من این دم آخر من اومده مادر من چرا شکسته پهلوش کبوده هر دو بازوش رنگی به رخ نداره زخمیه کنج ابروش 《وای مادرم》 🏴بند دوم در هوای تو بیقرارم ای نگارم بیا مهدی به خدا روز و شب ندارم ای بهارم بیا مهدی ای قرار علی بیا ذوالفقار علی بیا منتظر مادر تو اجداد اطهر تو انتقامه حسینه فریاد آخر تو بیا و در بیار اون دو تا نامرد و از خاک تا دنیا از وجود دشمناتون بشه پاک 《آقا بیا آقا بیا》 🏴بند سوم تک سوار حجازی من صاحب ما بیا مهدی آخرین وعده ی الهی غائب ما بیا مهدی ای مسافر بیا بیا نور حاضر بیا بیا مدینه کربلایی کاظمین سامرایی هر جا هستی نگارا قطعا در قلب مایی دعا بکن واسه ما واسه ی رهبر ما دعا بکن ببینیم روز ظهورت آقا 《آقا بیا آقا بیا》 🎤با نوای زیبا و دلنشین کربلایی جواد مقدم
🏴سبک زمینه یا شور شهادت امام حسن عسکری علیه السلام و توسل به امام زمان (عج) 🏴بند اول افتاده،کنج حجره_بابای،صاحب الامر میسوزه،جگرش از_شرار،کینه ی زهر میزنه صدا دلبرش رو میذاره رو خاکا سرش رو میخونه با گریه یه روضه وقتی میبینه مادرش رو پسرم مهدی بیا داره جون میده بابا تا که سر رو دامنت بذارم این لحظه ها 《پسرم مهدی بیا》 🏴بند دوم ای ماهِ،عالم آرا_قائمِ،آل طاها تسلیت،بر تو آقا_العجل،صاحب ما دلی که شده بیقرارت شب و روزِ چشم انتظارت نشسته سر راهت آقا تا برسی با ذوالفقارت ای نگار آشنا یا اباصالح آقا حجت ثانی عشر یوسف زیبا بیا 《یا اباصالح بیا》 🏴بند سوم هواتو،کرده قلبم_بی تو پُر،درده قلبم دنبالِ،یه نشونی_از تو می،گرده قلبم مدینه ای یا کربلایی یا حرم امن رضایی امشبو تو صاحب عزایی حتما آقا تو سامرایی هر کجا هستی شها کن برای ما دعا با دعای تو میشه دیدنت روزی ما 《یا اباصالح بیا》 🙏التماس دعای فرج ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
از غریبی می‌کشم پیوسته آه می‌برم بر مادرم زهرا پناه هست عمری خانه ام تبعیدگاه بیتِ من زندان و زندان قتلگاه گر چه در عالم ندارم یاوری مادری اَم، مادری اَم، مادری هر چه بر عالم امامت کرده ام در رهِ دین استقامت ‌کرده ام شیعیان را کِی ملامت کرده ام در وفاداری قیامت کرده ام خود نبودم غافل از احوالشان با خبر بودم همه از حالشان سالها در خلوتِ راز و نیاز با خدای خویش کردم عقده باز دوستانم جملگی در خوابِ ناز پرچم اسلام شد در اهتزاز همچو اَجدادم، به اوجِ اِبتلا من خریدم بر خودم، درد و بلا در جوانی، راهِ پیری رفته ام چون حسن، مشکل مسیری رفته ام سَروَم و با سربزیری رفته ام همچنان عمه، اسیری رفته ام یادِ زهرا، یادِ زینب، یادِ درد گاه در تبعید، گه زندان، نبرد دردهایی که بجانم ریخته داغ بر روح و روانم ریخته تاقت و صبر و امانم ریخته ذکرِ یارب از زبانم ریخته هر سحر، با خویش دارم زمزمه روضه های سختِ آلِ فاطمه درد دارم، دردِ مسمار و غلاف دردِ محراب و سرِ دیده شکاف دردِ مقتل، چکمه ی اهل خلاف دردِ کوفه، آل عصمت را طواف! هر یکی میخواست فریادِ بلند روضه ی ناموسی و دادِ بلند وای از دشنام و ننگ و عارها اهلبیت و کوچه و بازارها کاروان و بدترین رفتارها عمه ها و تهمتِ خَمّارها آلِ زهرا و کنیزی، آه آه عترتِ طاها و هیزی، آه آه آلِ عصمت در نظاره وای وای چشم سرخان و اشاره، وای وای پوشیه ها پاره پاره، وای وای گوشِ پاره، گوشواره، وای وای دست هایی بسته بود، از پشتِ سر راس هایی در میانِ طشتِ زر اینهمه درد و بلا بر سینه ام من شهیدِ غربتی دیرینه ام کشته ی دشنام و بغض و کینه ام روز و شب در حسرتِ آدینه ام آمد از رَه، چون امیدِ رفتنم شد شبیهِ جدّ من، جان دادنم باید از این گوشه ی تبعید رفت با دلِ پر خون و پر امید رفت دمبدم با ظالمان جنگید رفت گر چه قاتل بر غمم خندید رفت ناله های مُنسجم دارم به لب اِنتقم یا منتقم دارم به لب آری آری، میرسد صبح قیام عَن قریب آید ز ره، فجرِ سلام مهدی اَم آید برای انتقام ای مرا اَحباب! با هم انسجام هست واجب، بر تمامِ شیعیان یاریِ مهدی به پنهان و عیان