eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 بسم الله الرحمن الرحیم🌾 ☀️ امروز:🌴 شمسی: پنجشنبه - ۰۵ دی ۱۳۹۸ قمری: الخميس، 29 ربيع ثاني 1441 میلادی: Thursday - 26 December 2019 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام 💠 اذکار روز: 📿لااِلهَ اِلّااللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین(۱۰۰مرتبه) 📿یا غفور یا رحیم (۱۰۰۰مرتبه) 📿یارزاق (۳۰۸مرتبه)برای وسعت رزق ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمارتاریخ شیعه: ▪️6 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️14 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️34 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️44 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️51 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ✅ با ما همراه شوید...
. اين روزها نگاه تو از خونِ دل تر است گويا دلت حسينيۀ اشک مادر است شال عزا دوباره نشسته به دوش تو شالی كه حيف، سوخته از آتش در است گلبرگ‌های گونۀ شبنم گرفته‌ات زخمی، شكسته، نيلی، چون ياس پرپر است ای وارث تمامی غم‌های اهل بيت اين روزها غريبی تو مثل حيدر است مُردن ميان روضه اگرچه سعادت است در روضه‌های فاطميه، باز بهتر است زيرا كه اشک يك شبِ اين فاطميه‌ها با گريۀ تمام محرم برابر است حالا بيا و روضه بخوان آتشم بزن چشمم به نالۀ تو و يک وای مادر است يا رب كجا رواست جسارت به همسری آن دم که او مقابل چشمان شوهر است «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» را بخوانیم . @majmaozakerine
بسم‌الله الرحمن الرحیم منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟! اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟! خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش قسم به حرمت خون مدافعان حرم بنا نبود فقط خوب ها حرم بروند شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم تمام هستی من هست مادر و پدرم فدای حضرت ارباب مادر و پدرم اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟! هنوز نیمه ی شب های جمعه می آید نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم @majmaozakerine
بسم‌الله الرحمن الرحیم گندم ری ثمنت شد، بابی انت و امی غرق خون کل تنت شد، بابی انت وامی تو نفس می زدی اما، بین دشمن چه جدالی بر سر پیرهنت شد، بابی انت وامی وای از آن واعطشا گفتن تو، قاتلِ جانم... ناله ی دلشکنت شد، بابی انت و امی بر لبت ذکر مناجات و دعا بود ولی حیف نیمه کاره سخنت شد، بابی انت وامی جلوی چشم همان خواهر دلداده ات آقا قطعه قطعه بدنت شد، بابی انت و امی مادرت آمد و با قامت خم در دل صحرا اولین سینه زنت شد، بابی انت و امی پیکرت ماند غریبانه روی خاک و در آخر بوریایی کفنت شد، بابی انت و امی @majmaozakerine
بسم‌الله الرحمن الرحیم لال و مبهوت شدم، ناله ی شبگیرم کن شده ام خوابِ پر از واهمه، تعبیرم کن ای نم اشک که از چشم ترم می افتدی نزد الله، پشیمان شده تصویرم کن راه درمان شدنم دست خودم نیست، طبیب شده ام دردِ معما شده، تدبیرم کن یا مرا زود بغل کن جلوی چشم همه یا بیا پیش نگاه همه تحقیرم کن ننگ بر من به کسی غیر علی رو بزنم از همه جز اسد الله، خدا سیرم کن سر و پا معصیتم، باز به دستان علی به مناجاتِ شب فاطمه تطهیرم کن از همان کودکی ام نذر حسینیه شدم بین دربار حسین بن علی پیرم کن گر دلم نیّت طوفِ حرمی دیگر کرد پای من را بشکن، در غل و زنجیرم کن پا برهنه ببرم کرب و بلا، بعد از آن وسط صحن ابالفضل زمینگیرم کن *** مَشک من را زده اند آبرویم ریخته است دست تقدیر بیا زود پُر از تیرم کن من قمر بودم و مُنشَق شدم از ضرب عمود آسمان، روی سنان سوره ی تکویرم کن @majmaozakerine
آنان که گرد حلقه باطل بگشتند            پس مانده های فتنه هشتاد و هشتند با رنگ سبزی از ریا خطی نوشتند        از خط قرمزهای اسلامی گذشتند ضد نظام مردمی طغیان نمودند            هم پیروی از فتنه شیطان نمودند آمالشان بیچاره ها گرد هوا شد            چون خطشان از انقلابیون جدا شد چون راهشان را با ولایت کج نمودند      با مردم و با رهبری هم لج نمودند آنان که سبز جلبک قورباغه بودند          اندر پی پی کردن یک ناقه بودند رهبر ز دلسوزی بفرمودی نصیحت      اما جواب آن منافق ها لجاجت تا روز عاشورا  که ملت در عزا شد       ماهیت آنها به مردم برملا شد تاپیش ازاین شال مقدس بسته بودند  مردم از این رنگ ریایی خسته بودند وقتی دل مردم پر از یاد خدا شد        آن نقشه دشمن همه باد هوا شد دیگر تحمل بر جسارت ها نکردند        یا نه تحمل بر خیانت ها نکردند روز نه دی آمدند اندر خیابان              بهر دفاع از انقلاب خود شتابان از رهبر و اسلام و از راه ولایت             از جان و از دل جملگی کردند حمایت با غیرت دینی و خشم انقلابی             بر فتنه جویان پاسخی دادند حسابی آن فتنه جویان را بجای خود نشاندند   آشوبگر ها را تمام از صحنه راندند دیگر مشخص شد صفوف مرد و نامرد   آن اغتشاش سبز شد خاموش و هم سرد!   @majmaozakerine
هوا آشفته بود و شهر مجنون زمین سر در گریبان، چشم پر خون   حماسه می‌خروشید از گلوشان ز رگ‌ها خون غیرت سخت جوشان   که عاشورا کسی رقصیده؟ او کیست؟ چه کس با شاه دین جنگیده؟ کوفیست؟!   از این غم شهر گویا پر ز شیر است دی از گرمای این دل‌ها چو تیر است   همه عمارگون، آماده، هوشیار تمام شهر بیدارند، بیدار کسی حرمت شکن آشوب کرده شغالی بیشه را مخروب کرده الا ای فتنه گر، شیطان، حرامی! میان بیشه‌ی شیران خرامی؟! شما، ای جمله عالم گوش دارید کلام آوازه‌ی بر گوش دارید به ایران، رهبری فرزانه داریم اشارت او کند جان می‌سپاریم الا ای فتنه‌گر، ما مرد جنگیم برای رجمت ای ابلیس، سنگیم چو شمشیر آخته، در دست اوییم! بمیرید از حسد، سر مست اوییم ابابیلیم اگر بر فیل‌هایید چو ریگی نرم آخر زیر پایید ۹ دی سیل مردم باز جوشید تمام سینه‌ها آخر خروشید خس و خاشاک را از شهر راندند سران فتنه زیر پای ماندند ولی حرفیست بی پیرایه‌ای دوست که این حرف از زبان یار حق گوست “بصیرت ” یاب، بیدارست دشمن ز حقد و کینه تبدار است دشمن صف آراییست! اما در غبار است میان فتنه ره دشوار و تار است چراغ راه ما را جز ولیّ نیست کسی رهبر به جز “سید علی ” نیست @majmaozakerine
کوچ کرد از وطنش بال و پری پیدا شد رفت در جاده شتابان سفری پیدا شد شب تاریخ پر از قهقهه غفلت بود ناگهان عطر دعای سحری پیدا شد بانگ زد عقل که" اقبالِ" شقایق با اوست " نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد " 3 گفت هنگام قیام است سر و جان بازید سر مدزدید اگر فتنه گری پیدا شد وای اگر اهل بصیرت اُحد از یاد برند چون غنیمت زدگان ترک خود از یاد برند وای اگر مزرعه‌ها سوخته با رعد شود ملک ری آفت عُمر عمَر سعد شود گفت ای پاکدلان ختم به خیر است این راه راه بیداری صد حر و زهیر است این راه گفت ای پاکدلان سنت مألوف چه شد ای جوانان عرب امر به معروف چه شد این چنین بود اگر یک شبه رسوا شد خصم با دو صد دبدبه و کبکبه رسوا شد خصم این چنین است که ما بیرق و پرچم داریم هر چه داریم من و تو ز محرم داریم هر چه داریم از آن مرد شهادت پیشه است که نماد شرف و عاطفه و اندیشه است @majmaozakerine
📋 # زمزمه ؛فاطمیه97 ✔️ سوم - روضه ✔️ # دیشب تا صبح گریه کردی 🎤 محمود کریمی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم دیشب که رویت، شد قاتل من دست تو می لرزید، چون دل من واویلتا، واویلا، آه مادر، آه مادر از این ماتم، خانه ی ما را غبارغم گرفته مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته 〰〰〰〰〰〰〰〰 @majmaozakerine
زنی زمینه زیبا # ویژۀ شبِ جمعه # تقدیم به ساحتِ مقدسِ اباعبدالله الحسین (علیه السلام ) نوایِ گرم کربلایی سید مهدی حسینی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ بانگِ باز این‌چه شورش استُ به گوشِ عالم میاد مادرِ قد خمیده ای هم با نوحه و دم میاد از مدینه رسولِ خاتم و سبط اکبر حسن از نجف هم یه کربلایت علیِ اعظم میاد وای ... مرثیه بخون مادرِ حسین پایِ نفسِ آخرِ حسین روضۀ تنِ بی سرِ حسین .. « آه .. بُنَّی .... آه .. بُنَّی .... » ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ میروی از برم شتابان به سویِ میدان حسین رخصتی مانده ای برادر وداعِ پایان حسین قبل والشِمرُ جالسٌ سینه ات برهنه نما تا ببوسم به جایِ مادر گلویت ای جان حسین وای ... مرثیه بخون شاهِ کم سپاه مرثیۀ سنگینِ قتلگاه میکشنت ای شاهِ پی پناه وای ... مرثیه بخون مادرِ حسین پایِ نفسِ آخرِ حسین روضۀ تنِ بی سرِ حسین .. « آه .. اُخَیَّ .... آه .. إلَیَّ.... » ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شاهِ لب تشنگان فتاده به گودیِ قتلگاه بر سرِ بردنِ عمامه قیامتی شد به پا در تنش نیزه ها شکسته و شمرِ ملعون رسید مادرش ضجه میزد اما سرش برید از قفا وا ... مرثیه بخون خواهرِ حسین روضه ی سر و حنجرِ حسین زخمایِ رویِ پیکرِ حسین وای ... مرثیه بخون مادرِ حسین پایِ نفسِ آخرِ حسین روضۀ تنِ بی سرِ حسین .. « آه .. بُنَّی .... آه .. بُنَّی .... » 〰〰〰〰〰〰〰〰 @majmaozakerine
‍ ‍ ‍ سبک: 🌷عنوان: - ویژه شب جمعه مَنُ و‌ رسوایی 🎤مداح‌: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ بند۱ منو‌رسوایی‌، منو‌تنهایی اومدم‌اه‌بکشم‌منو‌این‌دردم میشه‌برگردم‌نزار‌شرمنده‌بشم تصمیمموگرفتم‌بااین‌که‌خیلی‌دیره جزدست‌های‌کریمت‌دستم‌رو‌کی‌میگیره عمره‌من‌طباه‌شددریای‌گناه‌شد تاگفتم‌حسین‌‌جان‌گفتی‌سر‌به‌راه‌شد ببخش‌ آقا،‌ببخش‌ آقا ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ بنده۲ منه‌بیچاره‌، منه‌اواره اومدم‌زار‌بزنم‌از‌غم‌دوری‌شده‌هر‌جوری عشقمو‌جار‌بزنم‌ همیشه‌هستی‌ازما‌منم‌که‌از‌تو‌دورم بی‌چشمه‌ی‌نگاهت‌کویره‌‌سوتو‌کورم حق‌باتو‌بدم‌من‌اما‌اومدم‌من دست‌هامو‌گرفتی‌‌‌تاناله‌زدم ببخش‌آقا، ببخش‌آقا 〰〰〰〰〰〰〰〰 @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 یا اباعبدالله💕🌸 من غلام نوکراتم عاشق کربلاتم تا آخرش باهاتم ✨ شب جمعه ست هوایت نکنم میمیرم😭 یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم💔 |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام)🌺🌺 همراه باآموزش مداحی استادسعیدصادقی پرسش وپاسخ✅
🔹 🔸علّامه‌ی مجلسی در کتاب بحار از کتاب «سُلَیم بن قیس هلالی کوفی»، نقل کرده که ابان بن عیّاش از سُلَیم نقل نموده که سلمان و عبداللَّه بن عبّاس گفتند: هنگامی که رسول خدا (ص) رحلت کرد، هنوز جنازه‌اش را به خاک نسپرده بودند که مردم پیمان خود را (نسبت به رسول خدا) شکستند و مُرتد شدند، و برخلاف مسیر (تعیین شده از جانب پیامبر) اجتماع کردند، علی (ع) به تجهیز جنازه‌ی رسول خدا (ص) مشغول شد تا اینکه آن را غسل داد و کفن نمود و حنوط کرد و نماز بر آن خواند و آن را در میان قبر گذاشت. 🔸سپس به خانه مراجعت کرد و طبق وصیّت پیامبر (ص) به جمع‌آوری و تنظیم آیات قرآن پرداخت، و این امور او را از جریانات دیگر بازداشت. 🔸عمر به ابوبکر گفت: «همه‌ی مردم با تو بیعت کرده‌اند جز این مرد (علی علیه‌السلام) و اهل‌بیت او، شخصی را نزد او بفرست که بیاید و بیعت کند. 🔸ابوبکر، را که » نام داشت برای این کار انتخاب کرد و به او گفت: نزد علی (ع) برو و بگو: دعوت خلیفه رسول خدا را اجابت کن. قنفذ چند بار از طرف ابوبکر نزد علی (ع) رفت و پیام ابوبکر را ابلاغ کرد، ولی علی (ع) از آمدن ابوبکر، امتناع ورزید. 🔸عمر خشمگین برخاست و و قنفذ را طلبید و به آنها امر کرد تا هیزم و آتش بردارند، آنها از دستور عمر اطاعت کردند، هیزم و آتش برداشتند و همراه عمر کنار در خانه‌ی فاطمه (س) رهسپار شدند، فاطمه (س) پشت در بود، هنوز (از رحلت پبامبر) بر سرش بود، و از فراق پیامبر (ص) سخت نحیف و ناتوان شده بود، عمر به سر رسیده و در را زد و فریاد برآورد: ای پسر ابوطالب! در را باز کن! 🔸فاطمه (س) فرمود: «ای عمر! ما را به تو چکار، چرا دست از ما برنمی‌داری؟ با اینکه ما عزادار هستیم؟» 🔹عمر گفت: در را باز کن، وگرنه آن را به روی شما می‌سوزانم. 🔸فاطمه (س) فرمود: ای عمر! آیا از خدا نمی‌ترسی؟بدون اجازه وارد خانه‌ی من می‌شوی و به خانه‌ام هجوم می‌کنی؟ عمر از تصمیم خود منصرف نشد، سپس آتش طلبید و در خانه را به آتش کشید، آنگاه در نیم سوخته را فشار داد، در این هنگام فاطمه (س) با عمر روبرو شد، و فریاد زد: یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ‌اللَّهِ: «ای پدر جان ای رسول خدا». 🔸عمر شمشیر را که در نیام بود بلند کرد و به (س) زد، فاطمه (س) شیون کشید، عمر این بار تازیانه‌اش را بلند کرد و بر بازوی حضرت زهرا (س) زد، فاطمه (س) فریاد زد یا اَبَتاه! (ای پدر جان!) در این هنگام حضرت علی (ع) با شتاب آمد و گریبان عمر را گرفت و کشید و او را بر زمین افکند به طوری که بینی و گردن عمر مجروح گردید و تصمیم گرفت که او را بقتل برساند، به یاد وصیّت و (ص) افتاد که آن حضرت امر به صبر و تحمل و اطاعت کرده بود، فرمود: «ای پسر صحّاک! به خداوندی که محمّد (ص) را به مقام نبوّت، گرامی داشت، اگر وصیّت پیامبر (ص) نبود، البتّه می‌دانستی که بدون اجازه قدرت بر وارد شدن به خانه‌ی مرا نداشتی». 🔸عمر فریاد می‌زد و کمک می‌طلبید، جمعی به یاری او شتافتند و وارد خانه حضرت علی (ع) را کشان کشان به سوی مسجد (برای بیعت) بردند، در این هنگام فاطمه (س) کنار در خانه بود، قنفذ با تازیانه، آن حضرت را مضروب نمود، هنگامی که حضرت زهرا (س) از دنیا رفت آثار آن تازیانه مانند بازوبند در بازوی آن بانوی بزرگ، نمایان بود، سپس همین قنفذ، در خانه را آنچنان فشار داد و گشود، و در راه به پهلوی فاطمه (س) زد که یک دنده از دنده‌های پهلوی او شکست، و جنین که در رحِم داشت، سقط شد، از آن پس همچنان بستری بود تا اینکه به شهادت رسید. -------------------------------------------------- 📘 شیخ عباس قمی(ره) ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ اهل بیت علیهالسلام @majmaozakerine
✅این فرصت را در شب با فضیلت جمـعه از دسـت ندهــید ✍از امام صـادق علیه السلام: هنگامی که شب جمعه فرا رسد ملائکه‌ای به تعداد مورچگان حاکی از کثرت آنهاست از آســــمان فرود می آیند و در دسـتانشان قلم هایی از طلا و کاغذهایی از نقره است و تا شب شــــنبه چیزی نمی نویسند. جــــز صلوات بر محمد و آل محمد پـس زیاد صلوات بفــرست. ✨اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ✨
شب جمعه صد مرتبه سوره قدر بخوانید و هـدیه کنیـد به امـام زمان علیه السلام که این عمل در صفا و جـلاء دادن اثر بسیار زیادی دارد. 📚 کـانال در محضر عرفا @majmaozakerine
MasjedShohada970221[01].mp3
21.19M
🎙سلام عدل منتظر (نجوا با امام زمان "عج") 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی دل شکسته شد شب اجابت دعا بیا نیازهای کهنه را عطا کند خدا بیا به دستهای ملتمس شبیه یک گدا بیا مرو به سمت دیگری به این طرف کجا؟ بیا دل از هوای مهر این و آن رها نما بیا که دردها به میکده فقط شود دوا بیا نسیم صبح می‌وزد ز کوچه‌های آشنا گمان کنم که می‌رسد صدای پای آشنا به انتظار مقدم گره‌گشای آشنا نشسته بیقرار و دل غمین گدای آشنا گوش بده دمی دلا به این صدای آشنا بگیر با ملائکه تو هم دم بیا بیا قلم گرفت شاعری نوشت می‌رسد کسی غزل نویس ماهری نوشت می‌رسد کسی دم سحر مسافری نوشت می‌رسد کسی به کوچه مرد عابری نوشت می‌رسد کسی زن شکسته خاطری نوشت می‌رسد کسی نگار بی بدیل را ز دل بزن صدا بیا بگیر تیر ذکر و هر چه خواستی هدف بزن دست توسلی به سوی میر لو کشف بزن پیاله‌ای ز دُردِ خم تا نشدی تلف بزن به حکم من حرام نیست به پای یار دف بزن نثار مقدم امیر عاشقانه کف بزن به بزم مستی و جنون دگر مکن حیا بیا شب است و باز دلشده اسیر بی‌قراریم قلم به کف گرفته‌ام بیا برای یاریم ز هر چه غیر یاد تو نگاه کن که عاریم دوباره بر لبم تویی ترانه‌ی بهاریم به عشق بوسه بر لب مطهرت قناریم نوای استغاثه ی اسیرِ مبتلا بیا تمام مشکلات را لبت شکست می‌دهد شراره‌ی حجیم را تبت شکست می‌دهد شب سیاه ظلم را شبت شکست می‌دهد سپاه کفر را که مذهبت شکست می‌دهد بنای شرک را که مرکبت شکست می‌دهد به دست تو بنای عدل و دین شود به پا بیا به عشق پای بوسی است لب رکاب منتظر به شوق دست تو دعای مستجاب منتظر کنار صالحان تو منِ خراب منتظر بیا تمام فلسفه، قلم کتاب منتظر @majmaozakerine
سلام عشق فاطمه سلام سوره‌ی خدا سلام کعبه‌ی کرم سلام قبله‌ی دعا سلام دافع البلا سلام سایه‌ی صفا سلام عدل منتظر سلام حق مرتضی سلام غربت حسن سلام اشک کربلا قسم به خشکی لب شهید کربلا بیا تو انتهای غربت شهید فاطمیه‌ای تو آخرین ستاره‌ی امید فاطمیه‌ای طلوع کن غروب غم که عید فاطمیه‌ای تو روضه‌خوان گریه‌ی شدید فاطمیه‌ای تو جمعه‌ی عزیز سر رسید فاطمیه‌ای صدای ناله می‌رسد میان کوچه‌ها بیا تو بانی هزار ساله‌ی غم محرّمی تمام صبح و شامِ سال... همدم محرمی همیشه فکر اعتلای پرچم محرمی صفای ذکر و زمزمه تو زمزم محرمی تو انتظارنامه‌ی منظم محرمی نوای گرم حنجر ذبیح مِن قفا بیا خوشا دلی که با نگاه نافذت شکار شد و خوشتر آن که از فراق یار بیقرار شد خوشا کسی که دائماً ملازم نگار شد خوشا سری که در مسیر راه تو غبار شد خوشا خسی که بر لب عبای تو سوار شد شکسته دل نشسته‌ام خراب و بی نوا بیا گدا برای دیدن تو انتظار می‌کشد نوای العجل ز عمق قلب زار می‌کشد ترانه...؟ نه که در هوای تو هوار می‌کشد غم تو عاقبت مرا به پای دار می‌کشد خوشا کسی که درد را به عشق یار می‌کشد مراد اسمه دوا، و ذکرُه شفاء بیا ندارم از ملامت کسی به جز تو واهمه نوشتم این سروده را به سوز و اشک و زمزمه به اصل حرف تا رسم گذشتم از مقدمه قسم به آن دمی که می‌روی به سمت علقمه قسم به لحظه‌ای که می‌روی بقیع فاطمه به "مجتبی" عنایتی به جان*مجتبی* بیا شاعر: مجتبی روشن روان @majmaozakerine