زمزمه روضه به سبک
سلام آقا من الان روبروتونم
مروزهرا... همه دار و ندار من
مروزهرا... گل هجده بهارمن
مرو زهرا
مرو زهرا ... جوونِ مو سپیدِ من
مرو زهرا....بمون تنها امید من
مرو زهرا
خداحافظ ... پناهِ حیدرِ بی یار
خداحافظ... گرفتارِ در و دیوار
خداحافظ
خداحافظ... ببین میلرزه زانوهام
خداحافظ ... ببین غربت رو توو چشمام
خداحافظ
حلالم کن ... زمین خوردی به پای من
حلالم کن ... کتک خوردی برای من
حلالم کن
حلالم کن ... نشد کاری کنم زهرا
حلالم کن ... دیدم افتادی زیر ِ پا
حلالم کن
خودم دیدم... که گیر افتادی زیر در
خودم دیدم ... شدی زیر لگد پرپر
خودم دیدم
خودم دیدم ... مغیره خیلی بد میزد
خودم دیدم ... که قنفذ با لگد می زد
بگو زهرا ... چیه جریانه پیراهن
چرا دائم ... می گی مظلوم حسین من
حسین جانم
برو اما... قراره ما دم ِ گودال
همون لحظه ... که میشه پیکرش پامال
سلام آقا . هوای کربلا دارم
بدم اما . می دونی که دوست دارم
حسین جانم
مسیر ما . گرفته رنگ عاشورا
بخرمارا . بحق مادرت زهرا
حسین جانم
در این کشور . به دست حق ولی داریم
چونان مادر . تولای علی داریم
حسین جانم
چه عهدی با . امام و رهبری بستیم
همه باهم . فدایی حرم هستیم
حسین جانم
برات ما به نام زینب امضا کن
بیا امشب شهادت روزی ما کن
حسین جانم
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
بسماللهالرحمنالرحیم
#فاطمیه
شام غریبان خانوم
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایههایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را میشست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق میریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
از چادری که سهمِ من شد از تو ، پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از قلافِ خویش قُنفذ برنمیداشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
از بس برایم روضه خواندی از حُسینم
چشمم به این خونگریه عادت کرد مادر
میآید آنروزی که میگویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
(حسن لطفی
#شام_غریبان
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
دوبیتی
(٧شام غریبان)
امشب منم و اشک یتیمان تو زهرا
گردیده علی زار و پریشان تو زهرا
خون کرده دل زار مرا ،حامی حیدر
اشک حسن و شام غریبان تو زهرا
▪️
درون خانه بی صبر و قرارم
به یاد غربت تو اشک بارم
ز بس گردیده ام تنهای تنها
سرم بر زانوی زینب گذارم
▪️
شب شام غریبان با دل خون
شده سوز غمت در سینه افزون
به یاد غربت و مظلومی تو
کنار قبر تو گردیده دل محزون
▪️
دلم مادر دوباره شد هوایی
ز سوز داغ تو دارم نوایی
شب شام غریبان تو باشد
عزیز مرتضی مادر کجایی
▪️
دگر بعد از تو از عالم گسستم
به یاد تو دخیل گریه بستم
شب شام غریبان تو زهرا
کنار قبر تو تنها نشستم
▪️
مه کاشانه ام زهرا کجایی
گل گلخانه ام زهرا کجایی
دلم بار دگر تنگ تو گشته
صفای خانه ام زهرا کجایی
▪️
به یاد تو در نایابم امشب
غم تو کرده زهرا آبم امشب
خدا داند شب شام غریبان
کنار قبر تو بیتابم امشب
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
@roze_daftari
#روضه_دفتری
غزل مصیبت شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها
نیمهء شب آمد و شد وقت غسل پیکرت
شانه اش خم شد از این بار مصیبت شوهرت
کرد آبم آب ،تاکه آب ریزم بر تنت
بر تنی که آب رفته ، دست و پای لاغرت
دستهایم بین گیسوی سفیدت گریه کرد
تازه فهمیدم که بر دیوار و در خورده سرت
کاش میشد تا دوباره رو بگیری از علی
تا نمیدیدم ورم بر چهره ء نیلوفرت
جای پنجه زیر چشمت بُرد تا اغما مرا
جای تاول ها بماند کُشت من را در برت
دنده هایت نا منظّم گشته، ای نفرین به میخ
حُفره ای انداخته بر تاروپود پرپرت
کاش سوسوی چراغ خانه هم خاموش بود
تا که خونابه نمیدیدم به جسم اطهرت
#اثر_جدید
#فاطمیه
مجتبی صمدی شهاب
۲۷
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#فاطمیه
الهی بمیرم برای غربت امامعلی ع😭
متن وصوت بسیار پرسوز وعالی👌😭
زمزمه شام غریبان حضرت زهرا (س) -( می شورم امشب،با اشک دیده )
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
می شورم امشب،با اشک دیده
هم جای میخ در،هم تازیونه
کردی وصیت،ساعات آخر
غسلت بدم یا فاطمه شبونه
😭*حالا می فهمم علت وصیتت رو
😭*خواستی نبینم روز روشن صورتت رو
کشته من و بازوی تو/خونابه ی پهلوی تو/مردم تا دیدم روی تو/یازهرا
قرارمون چی میشه پس؟/تنهام گذاشتی همنفس/خونه شده برام قفس/یازهرا
#یار جوونم الوداع ۳ یازهرا #
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
یادم میفته،اون روز که با عشق
پاتو گذاشتی تو،کاشانه ی من
لباس روشن، پوشیده بودی
بازم سفید پوشیدی وقت رفتن!!
*نه سال پیش بود اومدی قامت کشیده
*حالا داری میری ولی قامت خمیده
ببین چش بهاری ام/که غرق بی قراری ام/وای از امانت داری ام/یازهرا
غمخوار و یار بی مثال/داری میری شکسته بال/خانوم علی رو کن حلال/یازهرا
#یار جوونم الوداع ۳ یازهرا #
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
یه بار دیگه،من هستم و تو
حسن،حسین،زینب،با ام کلثوم
"أمن یجیب" نه! ،کنار جسمت
فاتحه میخونیم،ولیکن آروم
*وقتی دعا کردی بری،ما رو سوزوندی
*کاشکی برا مرگ منم دعا میخوندی
رفتی پری روی علی/زخمی پرستوی علی/نیروی زانوی علی/یازهرا
رفتی و روزم شد سیاه/بعد از تو با یک سینه آه/سنگ صبورم میشه چاه/یازهرا
# یار جوونم الوداع ۳ یازهرا #
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
شاعر : عبدالله باقری
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
مناجات با امام زمان عج
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
گل نرگس فداى خاك پايت
رسد به گوش جان امشب صدايت
گل نرگس به شام غربت يار
فداى گريه و آه ونوايت
گل نرگس زداغ ماتم عشق
نواى اشك چشم باصفايت
گل نرگس اگر چه دل غمينى
نظر كن لحظه اى سوى گدايت
گل نرگس در اين شام غريبان
بگو با ما كمى از غصه هايت
گل نرگس به آن پهلو شكسته
بگو از لاله هاى كربلايت
گل نرگس تو كه صاحب عزايى
بيا در مجلس بزم عزايت
#فاطمیه
#شام_غریبان
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ سید مجید بنی فاطمه

تا وقتی كه كنار ِ من بمونی آرومم
فاطمه خانومم
نگو می خوای بری تو كه، می دونی مظلومم
فاطمه خانومم
جارو گرفتی دستت، یه دست به روی ِ پهلوت
مگه علی می تونه، برات بسازه تابوت
كنار ِ هم بمونیم، قرار ِ مون چی بوده
تازه باید بفهمم كه صورتت كبوده
*حالا بی بی داره جواب علی رو میده*
دمای ِ آخر ِ نگاه، به روز و حالم كن
علی حلالم كن
پسر عمو قبر ِ منو، مخفی از عالم كن
علی حلالم كن
ببخش اگه نشد كه، حق ِ تو رو بگیرم
نمی تونم سه ماهه،شونه به دست بگیرم
وصیت هام و گوش كن، یادت باشه همیشه
نیمه شبا حسینم، همیشه تشنه میشه
بچه هارو از امشب، دیگه به تو سپردم
كفن یه دونه كم بود، هزار دفعه شمردم
*حسینم كفن نداره،اما مادر داره*
غریبی ِ حسین ِ من، همیشه معلوم ِ
حسین چه مظلوم ِ
وقتی سرش رو می برند،سرش رو زانوم ِ
حسین چه مظلوم ِ
*آخرین شب ِ فاطمه است،آخرین شبی است كه داره كنار ِ بچه هاش می خوابه*
چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم
گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم
*یه مرتبه وقتی مادر از خواب بلند شد شروع كرد به كار كردن، نود و پنج روز تو بستر افتاده، همچین كه بی بی شروع كرد آب و جارو كردن، یه مرتبه دیدن بچه ها بلند شدن، زینب یه منظره ای رو دید، بعد از در و دیوار تازه خنده رو لبش اومد، زودی اومد صدا زد: حسن جان،حسین جان،بلند شین ببینید مادر دیگه دست به دیوار نمی گیره، اینقدر این بچه ها خوشحال شدن گفتند: مادر دست ِ شكسته اش بالا اومد. یادت باشه بچه اگر هر جای عالم بهترین غذا رو بخوره عاقبت میگه هیچ دست پختی دست پخت ِ مادرم نمیشه. فرمود:بچه هام چند وقتی است دست پخت من رو نخوردند، تنور رو روشن كن می خوام خمیر درست كنم، تنور رو روشن كرد خودش شروع كرد نون درست كردن، این برا حسنم، این برا حسینم، هی زیر لب می گفت: هیچ مادری طاقت نداره گرسنگی ِ بچه هاش رو ببینه. الهی من بمیرم برا اون دختری كه هی می گفت: بابا من دلم درد میكنه.الهی برات بمیرم مادرجان،خودش خونه رو ، رو به راه كرد،فرمود: می خوام بچه هام رو حمام كنم، موهای ِ زینب رو شونه كرد، هی باهاش حرف می زد، مادر مواظب باش، بعد از من تو خانم ِ خونه ای حواست به بابات باشه، بابات خیلی غریبه، بابات رو جدیداً میدونی غرورش رو شكستن. ان شاء الله هیچ مردی جلو زن و بچه اش غرورش خرد نشه،قربون این ناله هاتون برم امشب تو می تونی خوب برا مادر ما زهرا گریه كنی،اما مادر ما نمی تونست خوب گریه كنه، زندگی ِ رو به راهی داشتم،چشمم زدن، فرمود: می خوام حسن و حسین رو حمام كنم، صدا زد: حسن بیا، دیگه بعد از حادثه ی كوچه با حسن چشم تو چشم نشده بودند، تا حسن و می دید روش رو بر می گردوند، می گفت: من جلو بچه ام كتك خوردم، آب رو ریخت رو سر ِ حسن شروع كرد موهای حسن رو شستن،بدنش رو شستشو داد، لب های حسن رو می بوسید می گفت:مادر قربونت برم، كنایه از اینكه مادر یه روزی این لب ها در اثر زهر سبز میشه، حالا كار ِ حسن تموم شد، حالا نوبت ِ آقای ِ من و توست، گفت: حسین بیا، الهی قربون ِ مظلومییتت برم مادر، همچین كه لباس ِ حسین رو در آورد اول زیر ِ گلوش رو بوسه زد، شروع كرد سینه ی حسین رو بوسیدن، شونه های حسین رو بوسیدن،پهلوی ِ حسین رو بوسیدن، شاید زیر لب هی می گفت:مادر ان شاء الله این سینه ات هیچ وقت سنگین نشه،ان شاء الله هیچ وقت نیزه به پهلوت نخوره مادر، كارهارو كه كرد بچه ها رو فرستاد، گفت: جون دادن ِ مادر نبینند، اومد توی ِ حجره رو به قبله دراز كشید، صدا زد اسماء تا چند لحظه ی دیگه من و صدا كن،اگه دیدی جواب نمی دم زود برو مسجد علی رو با خبر كن، روپوش سفید رو روی صورتش كشید خوابید، چند لحظه ای گذشت اسماء صدا زد : یا فاطمه، دید جواب نمیده، یا بنت محمد ٍ المصطفی، دید جواب نمیده، به سر و وصورتش زد اومد بره مسجد علی رو خبر كنه، دید بچه ها اومدن، خودش رو جمع كرد، صدا زدن بچه ها:اسماء به ما بگو، مادرمون كجاست؟گفتم:بچه ها بیایید برید غذاتون رو بخورید، صدا زد تا به حال كی دیدی ما بی مادر دست تو سفره ببریم، یه وقت تا جنازه رو نشون دادم، بچه ها خودشون رو روی ِ سینه ی مادر ، یكی میگه:مادر من حسنم،یكی میگه:مادر من حسینم، حسین صورت به كف پای مادر، حسن رو سینه ی مادر، می دونی چرا حسن خودش رو روی سینه ی مادر انداخت؟ آخه حسن بعد از كوچه جلوی ِ مادر نیومد،گفت:مادرم جلوم زمین خورده، اما حسین هی می گفت:مادر جواب ِ من و بده، من یه سئوال كنم ازت، مگه میشه آدم مادرشو صدا بزنه،جوابش رو نده؟می دونی زهرا كجا جواب حسین رو داد،هلال میگه آب بردم،تو گودال دیدم شمر داره بیرون میآد،كجا میری؟گفتم: حسین رو می خوام سیراب كنم،گفت:برگرد من حسین رو سیراب كردم، چرا دست و پات میلرزه؟ گفت: رو سینه اش نشسته بودم، خنجرم رو با كینه در آوردم، یه وقت شنیدم از گوشه ی گودال یه صدا میآد،یكی میگه: غریب ِ مادر..حسین...
118.9K
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
🏴#زمزمه
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
🏴#زمزمه
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
من دلخوشی در دنیا ندارم
وقتی به خانه زهرا ندارم
آه تاب و توانم یار جوانم فاطمه جانم
شبها چه دلخون آیم کنارش
صورت نهم بر خاک مزارش
آه .....
با گریه گویم در باغ و گلشن
زیر لحد نیست جای گل من
آه ....
کسی نداند حال دل من
شد کشته یارم در منزل من
آه.....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
115K
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
روشنی ی کاشانه ام
ای مهربان خانه ام
قسم به لاله و یاست زهرا بمان
اشکم کند التماست زهرا بمان
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
به سوی تو ای قبله ام
دانی چه حالی آمدم
زمین خوردم در پیش چشمان همه
من علی ام "کلمینی یا فاطمه"
یا فاطمه
ای جبرئیل را هم سخن
آهی بکش حرفی بزن
تو هم دگر نمیدهی بر من جواب
ای جواب سلام من برخیز از خواب
یا فاطمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
87.6K
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای یل خیبر شکن ابکنی اباالحسن
گریه بر زهرا کن و گریه بر طفلان من
ای زحق محروم علی
اولین مظلوم علی
خانه ات را یا علی آب و جارو کرده ام
شستشو با اشک خود زخم پهلو کرده ام
ای زحق......
گر دوباره بعد من دشمن آتش آورد
تو بمان در خانه و پشت در زینب رود
ای زحق.....
باغبان شرمنده ام شعله بر گلشن گرفت
غنچه ات را ضربه ی میخ در از من گرفت
ای زحق محروم....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
130.8K
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#نوحه_سنتی
✍شاعر:میثم مومنی نژاد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای نیمه جان تابوت تو در خانه ی من
داده خبر از اینکه داری عزم رفتن
ببین اشک طفلان مرو فاطمه جان
واویلا واویلا
زهرا حلالم کن که سختی ها کشیدی
نه سال در این خانه روز خوش ندیدی
من و چشم گریان مرو فاطمه جان
واویلا واویلا
دست خزان سیلی به تو زد ای بهارم
چون روی نیلی ات سیه شد روزگارم
دعا کن دهم جان مرو فاطمه جان
واویلا واویلا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین